💢ميرزا صادق آقا مجتهد تبريزی و جنبش اجتماعی مشروطه
🔸جنبش اجتماعی مشروطه در ایران، واکنشهای مختلفی از جانب قشرهای مختلف مردم به دنبال داشت؛ به ویژه که درخواستهای مردم ابتدا برای تأسیس عدالتخانه بود و سپس تبدیل به مشروطه گردید. در جریان مشروطه علمای مشروطهخواه بر اساس مسئولیتهایی که احساس میکردند از سوی شریعت بر عهده آنها نهاده شده است، سخنانی ایراد نموده، نظریاتی ارایه داده و مکتوباتی از خود به یادگار گذاشتهاند.
🔹در این میان با وجود بهرهبرداری از آثار بسیاری از این عالمان دین، آرا، اقوال و دیدگاههای برخی از آنها کمتر مورد توجه مورخان، محققان و پژوهشگران قرار گرفته است که آثار و اندیشههای آیتالله حاج میرزا صادق مجتهد تبریزی، به خصوص دو رساله وی که علیه مشروطه نگاشته شده، در زمره مواردی قرار دارد که در باب آنها اعتنای چندانی از جانب اصحاب نقد و نظر حوزه مشروطه صورت نگرفته است.
🔸وی در رسالات خود مشروطه را به صراحت مخالف اسلام و شریعت دانسته و دیدگاههای خود در مورد دخالت مردم در امور حکومتی، مجلس شورا و نمایندگان مجلس را بیان نموده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بعد از پیروزی جنبش مشروطه به دلیل تندروی برخی مشروطهخواهان و زاویه گرفتن تعداد قابل توجهی از گردانندگان اصلی مشروطه با موازین دینی و شرعی، برخی از علما از جمله میرزا صادق مجتهد تبریزی بهرغم جانبداری از مشروطه اول، در ادامه به همراه حاج میرزا حسن مجتهد در صف مشروعهخواهان درآمده، از انجمن اسلامیه ضد مشروطه تبریز هواداری کرده و مشروطهطلبان را بابی خوانده و در نهایت بعد از چندی، انزوا و کنارهگیری را پیشه خود نموده است.
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
👇👇👇
🔴 محرم ۴۲ کاملا رنگ و بوی سیاسی داشت و به طور آشکارا مخالفت با رژیم و دستگاه را به نمایش می گذاشت و در شهر قم به دلیل اقامت امام خمینی و همچنین فجایع رژیم در مدرسه فیضیه از شکوه خاصی برخوردار بود. امام در ملاقات با مداحان و وعاظ تکلیف کردند که باید شعرِ روز بگویند و مصائب روز را عنوان کنند.
.
شهید محلاتی در مورد یکی از مجالس عزاداری در خانه ی امام خمینی میگوید:
.
"یادم هست که امام در خانه شان روضه داشتند، یک دسته از قمی ها بودند صدای شعار و نوحه شان می آمد، از نوحه های قدیمی که: مادر نداشتی ای حسین کفن نداشتی و از این قبیل... امام فرمودند: این هم نوحه شد که امام حسین (ع) با این همه فداکاری ها، کفن نداشته، نان و آب نداشته و نمی دانم از این حرفها؟ ناراحت شدند و فرمودند که امروز، روز هشتم روضه است، منبری ها آمدند اینجا
و منبر رفتند ولی چیزی نگفتند، بعد فرمودند: شما امروز برو منبر و شروع کن
من هم بر منبر رفتم و درباره ی حملات رژیم به مدرسه ی فیضیه صحبت کردم جمعیت هم خیلی زیاد بود."
📚 خاطرات و مبارزات شهید محلاتی ، ص ۵۰
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
📅 چهل سال پیش در چنین روزی: ۲۲ شهریور ۱۳۵۸
◾️حضور امام خمینی در مجلس ترحیم آیت الله طالقانی
امام خمینی امروز در مجلس ترحیم آیت الله طالقانی در مسجد اعظم قم شرکت کردند. در این مراسم آیات عظام سید محمدرضا گلپایگانی، سید شهاب الدین مرعشی نجفی و طبقات مختلف مردم شرکت داشتند (محضر نور، ج۱)
◾️برگزاری مجلس یادبود آیت الله طالقانی توسط کلیمیان
از طرف جامعه یهودیان ایران به مناسبت درگذشت آیت الله طالقانی عصر امروز در کلیسای بزرگ کلیمیان تهران مجلس یادبودی تشکیل شد.
در این مجلس جمعی از روحانیون یهودی درباره سجایای آیت الله طالقانی صحبت کردند و سپس حجت الاسلام جلالی از طرف حزب جمهوری اسلامی و حجت الاسلام سجادی از طرف دفتر آیت الله طالقانی سخن گفتند. (اط ۲۴/۶، ص۲)
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
🔴 روحانینماهای یزیدی و پیشگیری از سخنرانی زینبی
عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی / ۱۳
انعكاس اين خبر كه علماى قم، روز عاشورا نطقهايى ايراد خواهند كرد، رژيم شاه را به تكاپو واداشت تا از هر راهى كه امكان دارد، علما را از اين تصميم منصرف كند. دستگاه جاسوسى شاه، نخست در سراسر كشور منعكس ساخت، دولت به ارتش فرمان آمادهباش داده است تا هنگام نطق علما در مدرسۀ فيضيه آنجا را همانند مسجد گوهرشاد به آتش و خون بكشد. آنگاه روحانىنماهاى دربارى را به عنوان اندرز و خيرخواهى به حضور علماى قم فرستاد. اين مزدوران دربارى توانستند با حيله و نيرنگ، علما را از تصميم سخنرانى منصرف كنند؛ ليكن عمده شخص امام خمينى بود كه مأموران عمامه به سر جرأت روبهرو شدن با او را نداشتند و از طرفى تهديد و ارعاب رژيم هم نمىتوانست او را تحت تأثير قرار دهد.
آخوندهاى دربارى پس از مرعوب ساختن علما و منصرف كردن آنان از سخنرانى روز عاشورا، از آنان خواستند كه از هر راه ممكن، امام خمينى را از اين عمل خطرناك بازدارند و نگذارند كه با نطقى، علاوه بر به خطر افكندن جان هزاران نفر در مدرسۀ فيضيه، خود را نيز در معرض خطر
قرار دهد!
اين تهديدات مرموزانۀ مزدوران دربارى آنچنان بعضى از مقامات روحانى قم را تحت تأثير قرار داد و مرعوب ساخت، كه تمام نيروى خود را در راه بازداشتن امام از نطق روز عاشورا به كار گرفتند. شب و روز، وقت و بىوقت با تلفن و نامه، بهطور شفاهى و پيغام به او فشار مىآوردند تا از اين نطق خطرناك! منصرف شود و در مقابل توپ و تشر و ارعاب و تهديد رژيم، عقبنشينى كند؛ ليكن هرچه بيشتر كوشش مىكردند، كمتر نتيجه مىگرفتند. امام در پاسخ كسانى كه او را پدرانه (!) اندرز مىدادند و از نطق روز عاشورا برحذر مىداشتند، مىگفت: من وظيفه خود را چنين تشخيص دادهام كه در اين فرصت كه انبوهى از تودهها از اطراف و اكناف در اين شهر اجتماع كردهاند، اظهار حقايق كنم و بعضى مطالب لازم را به گوش مردم برسانم، بگذار دستگاه در مقابل، هرچه مىخواهد بكند؛ نيز مىگفت كه: «من تصميم نهايى خود را گرفتهام و با اين شايعهپراكنىها و تهديدات رژيم نمىتوانم از تصميم خود برگردم». زمانى هم كه بعضى خيلى اصرار و التماس مىكردند كه از اين سخنرانى منصرف شوند و مطالبى را كه مىخواهند به گوش مردم برسانند به صورت اعلاميه منتشر كنند، پاسخ مىداد: «فكر كنم، شايد چنين كردم».
امام در مقابل موج رعب و وحشتى كه دستگاه جاسوسى شاه، با شايعۀ كوبيدن محل نطق، ايجاد كرده بود، سرسختانه مقاومت كرد و از تصميم خود منصرف نشد. از آن طرف عناصر زبون و خودباخته و عناصر مرموز و وابسته به رژيم، در لباس خيرخواهى و اندرزگويى و دلسوزى، با تمام نيرو براى منصرف كردن او از اين تصميم، تلاش مىكردند و كارشناسان رژيم هم از دور ناظر اين صحنه بودند و واكنشهاى او را مورد بررسى قرار مىدادند و از آنجا كه دريافتند اين تلاشها و كوششهاى بىامان براى منصرف كردن او از نطق روز عاشورا كاربردى نداشته و نتوانسته در او اثر بگذارد، به ناچار مستقيماً در مقام تهديد امام برآمدند، مگر بتوانند در تصميم او تزلزلى ايجاد كنند... (نهضت امام خمینی ج1 ص492-491)
ادامه دارد...
✳️وقایع دنبالهدار تاریخی با محور «پیوند هیئت و سیاست»؛ هر شب به مناسب ایام محرم الحرام
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser
⚫️قم؛ تکرار کربلا
عاشورای حسینی؛ نهضت خمینی / ۱۴
صبح عاشورا در حالى كه هزاران نفر در منزل امام گرد آمده، مشغول عزادارى بودند و امام نيز در ميان آنان نشسته بود و به سخنان گوينده مذهبى گوش فرامىداد، يكى از مقامات «ساواك» خود را به او رسانيد و پس از معرفى خود اظهار داشت: «من از طرف اعليحضرت مأمورم به شما ابلاغ نمايم كه اگر امروز بخواهيد در مدرسه فيضيه سخنرانى نماييد، كماندوها را به مدرسه مىريزيم و آنجا را به آتش و خون مىكشيم» امام بدون اينكه خم به ابرو بياورد بىدرنگ پاسخ داد: «ما هم به كماندوهاى خود دستور مىدهيم كه فرستادگان اعليحضرت را تأديب كنند» مقام سازمان امنيت كه خود را براى چنين پاسخى آماده نكرده بود، چنان دستپاچه شد كه بسيارى از حاضرين در مجلس كه ناظر جريان بودند با اينكه گفت و شنود او با امام را نمىشنيدند، اين نگرانى را در قيافۀ او خواندند. مأمور ابلاغ شاه، چنان دست و پاى خود را گم كرده بود كه نمىفهميد از چه راهى آمده و از چه راهى بايد برود! و در حالىكه تعادل خود را از دست داده بود، مجلس را ترك گفت. رژيم شاه دريافت كه ديگر از هيچ راهى امكان ندارد كه عزم راسخ و ارادۀ آهنين امام را درهم بشكند؛ ليكن عناصر زبون و خودباخته تا آخرين لحظه دستبردار نبودند و مىكوشيدند شايد بتوانند او را از سخنرانى بازدارند. چند دقيقه پيش از حركت او به طرف مدرسۀ فيضيه براى سخنرانى، يكى از مقامات روحانى تلفنى با او تماس گرفت و اظهار داشت كه از مقامات موثقى به دست آوردهام كه هزاران كماندوى مسلح و زرهپوش در خارج قم مجهز و آمادۀ حمله به مدرسۀ فيضيه مىباشند. او بىآنكه جوابى بدهد، به قصد ايراد نطق، روانۀ مدرسۀ فيضيه شد. ساعت، 7 بعدازظهر را اعلام مىكرد. شهر مذهبى قم از انبوه انقلابيان و تودههاى مسلمان موج مىزد، جمعيت از درب خانۀ امام تا مدرسۀ فيضيه صف كشيده بودند، صحنهاى فيضيه، دارالشفاء و آستانۀ حضرت معصومه(ع) و مسجد اعظم، نيز ميدان آستانه، خيابان آستانه تا جلوى مسجد امام و خيابان حضرتى كه به مدرسۀ دارالشفاء متصل است، پر از جمعيت بود. رعب و وحشت ـ كه به علت تبليغات تهديدآميز ساواك پديد آمده بود ـ در محيط قم حكمفرمايى مىكرد. كسى شك نداشت كه كماندوها و آدمكشان شاه در ساعت سخنرانى امام به فيضيه يورش خواهند برد. از اينرو بسيارى وصيت كرده، با خانوادههاى خود توديع نموده، براى كشتن و كشته شدن آماده شده بودند. بسيارى از رزمندگان و مردان انقلابى، خود را به اسلحههاى گرم و سرد مجهز و مسلح ساخته، آمادۀ دفاع و پيكار بودند. برخى از افراد ورزيده و ماهر در پشتبامها و بعضى از غرفههاى مدرسۀ فيضيه، سنگر گرفته، رفت و آمد و حركات را زير نظر داشتند و آماده بودند كه اگر حملهاى آغاز شد، به مقابله پردازند و تا آنجا كه ممكن است از جان امام دفاع كنند. بلندگوهاى متعدد از فيضيه به تمام خيابانهاى اطراف صحن مطهر و مسجد اعظم كشيده شده بود و براى پيشگيرى از قطع برق از طرف رژيم، چند باترى قوى در زير منبر تعبيه شده بود. امام از منزل خارج شد. انبوه جمعيتى كه در مقابل منزل گرد آمده بودند با ديدن او در ميان خود ابراز احساسات كردند، صداى صلوات در آسمان قم طنين افكند و شور و احساسات تودهها به اوج خود رسيد. امام به ماشين روبازى كه جلوى منزل آماده بود، سوار شد؛ ليكن جمعيت آنقدر زياد بود و به ماشين چسبيده بودند كه حركت آن ممكن نبود. مردم ماشين را با حركت بازوان خود تا مدرسه فيضيه رساندند. فريادهاى «خمينى خمينى» قم را به لرزه در آورده بود. از مأموران دولتى با لباس رسمى ديده نمىشد.
امام، در برابر مدرسۀ فيضيه از ماشين پياده شد. در حالى كه قهرمانان دلاورى او را «اسكورت» مىكردند از ميان صفوف جمعيت وارد فيضيه گرديد. شعار صلوات و ابراز احساسات تودهها براى لحظهاى قطع نمىشد. امام بر بلنداى منبر قرار گرفت، صدها ضبط صوت در پاى منبر آمادۀ ضبط سخنانش بود و صدها نفر با قلم و كاغذ آمادۀ نوشتن و يادداشت كردن بودند. شور و هيجان توأم با وحشت و نگرانى، در مجلس حكمفرمايى مىكرد. خمينى لب به سخن گشود... (نهضت امام خمینی ج1 ص495-492)
ادامه دارد...
✳️وقایع دنبالهدار تاریخی با محور «پیوند محرم و سیاست»؛ هر شب به مناسب ایام محرم الحرام
⭐️بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
🇮🇷 @iranemoaser