فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | 🎥
توصیه حاج قاسم به مجاهدان عراقی: نماز شب، نماز شب، نماز شب
🎙 #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🇮🇷ایران وطنم جان و تنم....
@iranvatanamjanotanam
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 #جمعه_های_مهدوی
آرزوی دیدنت تموم نمیشه
عمری که پای تو رفت حروم نمیشه
🇮🇷ایران وطنم جان و تنم....
@iranvatanamjanotanam
14.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ۷۴ ضربه شلاق به خاطر بیحجابی!!
در روزهای اخیر انتشار گسترده یک تصویر با عنوان اجرای حکم شلاق یک محکوم زن به نام رویا حشمتی در فضای مجازی واکنشهای زیادی به دنبال داشت. در این پست به بررسی این خبر میپردازیم.
نبرد_روایت_ها
🇮🇷ایران وطنم جان و تنم....
@iranvatanamjanotanam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شب اول ماه رجب همه مهمان خدا هستیم...
🔹کرامت صاحبخانه اقتضا میکند حاجت مهمان را همان اول بدهد یا آخر مهمانی؟!
آیت الله آقامجتبی تهرانی رحمه الله
🔹 هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ الله وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ
ماهی که در آن شما را به «مهمانی خدا» دعوت کردهاند و شما در آن از «اهل کرامت» خدا شدهاید
🇮🇷ایران وطنم جان و تنم....
@iranvatanamjanotanam
سه روز از عاشورا گذشته. شاهرخ خیلی جدی تصمیم گرفته بود. کار در کاباره را رها کرد. عصر بود که آمد خانه. بی مقدمه گفت: پاشین! پاشین وسایلتون رو جمع کنید می خوایم بریم مشهد!
مادر با تعجب پرسید: مشهد! جدی می گی!
گفت: آره بابا، بلیط گرفتم. دو ساعت دیگه باید حرکت کنیم.
باور کردنی نبود. دو ساعت بعد داخل اتوبوس بودیم. در راه مشهد. مادر خیلی خوشحال بود. خیلی شاهرخ را دعا کرد. چند سالی بود که مشهد نرفته بودیم.
فردا صبح رسیدیم مشهد. مستقیم رفتیم حرم. شاهرخ سریع رفت جلو، با آن هیکل همه را کنار زد و خودش را چسباند به ضریح! بعد هم آمد عقب و یک پیرمرد را که نمی توانست جلو برود را بلند کرد و آورد جلوی ضریح.
عصرهمان روز از مسافرخانه حرکت کردم به سوی حرم. شاهرخ زودتر از من رفته بود. می خواستم وارد صحن اسماعیل طلائی شوم. یکدفعه دیدم کنار درب ورودی شاهرخ روی زمین نشسته . رو به سمت گنبد.
آهسته رفتم و پشت سرش نشستم. شانه هایش مرتب تکان می خورد. حال خوشی پیدا کرده بود.
خیره شده بود به گنبد و داشت با آقا حرف می زد.
مرتب می گفت: خدا، من بد کردم. من غلط کردم، اما می خوام توبه کنم.خدایا منو ببخش! یا امام رضا(ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم.
اشک از چشمان من هم جاری شد. شاهرخ یک ساعتی به همین حالت بود. توی حال خودش بود و با آقا حرف می زد.دو روز بعد برگشتیم تهران، شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکاری های گذشته را رها کرد.
#شهید_شاهرخ_ضرغام
🇮🇷ایران وطنم جان و تنم....
@iranvatanamjanotanam