های معطر و نوشکفتۀ جهان اسلام، سفارش میکنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید؛ و خودتان را برای یک مبارزۀ علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید. و من به همۀ مسئولین و دستاندرکاران سفارش میکنم که به هر شکل ممکن وسایل ارتقای اخلاقی و اعتقادی و علمی و هنری جوانان را فراهم سازید؛ و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهی کنید؛ و روح استقلال و خودکفایی را در آنان زنده نگه دارید. مبادا اساتید و معلمینی که به وسیلۀ معاشرتها و مسافرت به جهان به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار رهیدهاند، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و استعداد خارجیها بت بتراشند و روحیۀ پیروی و تقلید و گدا صفتی را در ضمیر جوانان تزریق نمایند. به جای اینکه گفته شود که دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه کنند و روح توانایی و راه و رسم استقلال را زنده نگه دارند. ما در شرایط جنگ و محاصره توانستهایم آن همه هنرآفرینی و اختراعات و پیشرفتها داشته باشیم. انشاءاللّه در شرایط بهتر زمینۀ کافی برای رشد استعداد و تحقیقات را در همۀ امور فراهم میسازیم.»
@irc_ir
🌹قال الصادق (ع) :
من أحب لله و أبغض لله و أعطي لله فهو ممن كمل إيمانه .
امام جعفر صادق (ع) :
هر كه براي خدا دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا عطاء كند ، از كساني است كه ايمانش كامل است.
📚اصول كافي ، ج 3 ، ص 193
@irc_ir
آمریکا به روایت امام خمینی ره
*- ما آنقدر که از آمریکا صدمه دیدیم از هیچ کس ندیدیم.
*-آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است.
*-همه گرفتاری هایی که ما داریم از دست آمریکاست.
*-آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سراسر جهان را به آتش کشیده است.
*-مهمترین و درد آور ترین مسئله ای که ملت های اسلامی و غیر اسلامی کشورهای تحت سلطه با آن مواجه است موضوع آمریکاست.
*- آنهایی که خواب آمریکا را می بینند خدا بیدارشان کند.
*- با آمریکا رابطه بر قرار نخواهیم کرد مگر اینکه آدم شود و از ظلم کردن دست بر دارد.
*- مملکت اسلامی عار است که دستش را دراز کند طرف آمریکا.
*-اگر ما را صد بار بکشند و زنده شویم دست از مبارزه با آمریکا بر نمیداریم.
*- الان در راس همه مسائل اسلامی ما مواجهه با آمریکاست و باید تمام تجهیزات ما به طرف این دشمن باشد.
*- ما آمریکا را زیر پا می گزاریم.
@irc_ir
📌نشانه هاي ايمان كامل از منظر امام صادق(ع)
▫️امام صادق(ع) در رواياتي چند به مراتب كمالي ايمان توجه داده است.
ايمان همانند تقوا و ديگر امور داراي مراتب و درجاتي است. قرآن پايين ترين درجه ايمان و باور را اسلام قولي و زباني دانسته است كه با شهادتين آغاز مي شود. پس از آن است كه در يك فرآيندي از جمله با فتنه ها و آزمون ها و ابتلائات، مراتب و درجات برتر پديدار مي شود. (حجرات، آيه 149)
🔅البته هر مرتبه اي براي خود داراي آثاري است. مثلا اسلام زباني كه حتي بر زبان منافقان جاري مي شود، در حالي كه قلب ايشان هيچ گونه پذيرشي نسبت به آن ندارد و حتي در جهت خلاف آن يعني به سوي كفر گرايش دارد، عامل حرمت جان و مال و عرض شخص مي شود و كسي نمي تواند شخصي را متهم كرده و براي تصاحب جان و مال و عرض او، عدم اسلام را به او نسبت دهد و با آنكه در زبان، اسلام را بيان مي كند، او را متهم به عدم ايمان در اين سطح كرده و بخواهد مالش را بگيرد. (نساء، آيه 94)
🔸از اسلام تا مرتبه كمالي بسي راه طولاني است كه با آزمون ها و فتنه ها به دست مي آيد. از اين رو گفته اند هر كه مقرب تر است جام بلا بيشترش مي دهند. كسب مراتب عالي تر ايمان كه همراه با خلوص بيشتر است با رهايي از همه چيز و پيوستن به خداوند امكان پذير است. براي رسيدن به اين مرتبه گاه مي بايست از هر آنچه عزيز و گرامي مي داريد و حتي از جان عزيزترش مي دانيد چون فرزند بگذريد؛ چنانكه حضرت ابراهيم(ع) در آزموني سخت از سوي خداوند انجام داد و سربلند از آزمون بيرون آمد. (صافات، آيات 102 تا 105)
🌿اسباب و عوامل بسیاری را میتوان در آیات و روایات به دست آورد كه بیانگر كسب مراتبی از مراتب و درجات كمالی ایمان است. همه این روایات كه در چارچوب اصول اخلاقی سامان یافته است، به انسان میآموزد كه چگونه میتواند با تخلق به صفات اخلاقی، خود را به مراتب كمالی برساند و یا از مرتبهای به مرتبهای بالاتر صعود كند و تقرب خویش به خدا را با فضایل اخلاقی و تخلق به صفات نیك و خوب و زیبا افزایش دهد و به او نزدیكتر و نزدیكتر شود.امام صادق(ع) در روایتی برای كسب مرتبهای از مراتب كمالی ایمان، سه گانههائی را فرموده است كه بر محور اخلاق برتر است. ایشان میفرماید: سه چیز است كه در هر كه باشد ایمانش كامل است:
▫️ 1- كسی كه چون خشمگین شود این امر او را از حق خارج نسازد.
▫️2- و چون از چیزی خوشنود گردد این شادی او را به گناه نكشاند.
▫️ 3- و كسی كه چون به قدرت رسید گذشت و بخشش نماید. (تحف العقول، ص339)
🔅الف - فرو خوردن خشم:
خشم یكی از صفات هیجانی انسانی است.
انسانها هرگاه با امری ناپسند و زشت و برخلاف خواستههای خود مواجه شوند كه موافق طبع و طبیعت ایشان نباشد، غیظ میكنند و خشم میگیرند.
این خشم و غیظ میتواند بر خاسته از انگیزههای الهی باشد، ولی چون با عقل مدیریت نشده است و تحت تاثیر هیجانات نفسانی است میتواند تاثیرات بدی بجا گذارد.
▫️از مهمترین تاثیرات بد آن میتوان به خروج از دایره اعتدال و عدالت اشاره كرد و یا به خروج از دایره اخلاص در عمل توجه داد.
▫️كسی كه خشم میگیرد تحت تاثیر هیجانات نفسانی قرار میگیرد و عمل مینماید.
▫️در این حالت چون عقل دیگر حاكم و مسلط بر نفس نیست، رفتارهای شخص بیرون از دایره عدالت و اعتدال خواهد بود. از این رو افراد خشمگین هرگز در مسیر درست و عادلانه رفتار و عمل نمیكنند و به سرعت از جاده حق و عدالت بیرون میروند. در این جاست كه مدیریت خشم توسط عقل مهم و اساسی است.
🔅در داستان معروفی كه درباره جنگ امیرمومنان علی(ع) با عمروبن عبدود آمده، آن حضرت پس از آن كه عمرو در جنگ شكسته خورده و حضرت(ع) بر سینه او نشسته بود، بر روی حضرت(ع) آب دهان میاندازد. آن حضرت(ع) از روی سینه اش برمی خیزد تا خشم خویش را به سبب عمل زشت عمرو فرو خورد و سپس تنها برای رضایت خداوند جان دشمن خدا را بگیرد تا هیچ گونه غیر و هواهای نفسانی در عمل عبادی جهاد و دشمن كشی در دل راه نیافته باشد.
🌿در روایت بالاامام صادق(ع) به این مسئله توجه میدهد كه خشم گرفتن امری طبیعی است و انسان به سبب دارا بودن نفس نمی تواند از خشم كه جزو طبیعت انسانی است خالی باشد، ولی مدیریت خشم و مهار آن به وسیله عقل، اصل اساسی است كه وظیفه هر مومنی است؛
چرا كه انسان مومن اهل عقل و فردی خردمند و خردورز است و براساس آیات و روایات اصولاً سرمایه انسانی دین داری و اخلاق، ریشه در عقل دارد و یكی از نشانههای خردورزی انسان، ایمان و اخلاق و حیاورزی اوست. (اصول كافی، كتاب عقل و جهل) پس میان ایمان و عقل ارتباط تنگاتنگی است و بود یكی به معنای بود دیگری و فقدان یكی به معنای فقدان دیگری است؛ چرا كه ایمان و عقل لازم و ملزوم یكدیگرند. براین اساس، انسان مومن به سبب خردورزی، به سرعت مهار نفس خویش را به دست میگیرد و خشم خود را كنترل میكند تا خشم طبیعی، او را از جاده حق و ع
دالت بیرون نبرد. از این رو خداوند از صفات اهل ایمان و احسان را كظم غیظ یعنی فروخوردن خشم دانسته است. (آل عمران، آیه134)
🔸ب - شادی به دور از گناه:
یكی دیگر از هیجانات نفسانی شادی است. انسانها با دیدن اموری كه موافق طبع و طبیعت ایشان است، خشنود شده و اگر این موافقت طبع قوی تر باشد بروز و ظهور خشنودی به شكل هیجانی شدید و شادی و فرح است. در حقیقت ریشه شادی در انسان را میبایست در خشنودی و رضایت نفس او جست و جو كرد؛ چرا كه عامل سازگار با طبع و طبیعت او تحقق یافته است. انسانها گاه دچار شگفتی میشوند؛ زیرا با عواملی مواجه میشوند كه ایشان را بسیار خوشایند است. در این حالت خوشحالی و شادی آنان به شكل فرح و طرب بروز میكند و افزون بر جوانح و قلب و درون، جوارح و اعضای ایشان را به واكنش شدید وادار میسازد. كلمات شادی بخش از دهان خارج میشود و افزون بر بشاش شدن چهره، دست و پا و بدن آنها نیز متاثر از سرور درونی شدید به حركت درمی آید. در اینجاست كه عقل میبایست وارد شده و مدیریت نفس هیجان زده را به عهده گیرد. هیجانات خشم و شادی، امری طبیعی برای نفس تحت تاثیر عوامل و اسباب بیرونی است. اما انسان مومن كه انسانی عاقل است هر دو دسته از هیجانات را مدیریت و مهار میكند و اجازه نمیدهد كه این هیجانات، او را از دایره عقلانیت و عدالت و اعتدال بیرون برده و به سوی باطل كشاند. خداوند در آیاتی چند، برخی از انسانها را كه تحت تاثیر هیجانات نفسانی عمل و رفتار میكنند سرزنش میكند. پس همان گونه كه رفتارهای متاثر از خشم مدیریت نشده از سوی عقل، ناپسند و زشت دانسته شده است؛ رفتارهای متاثر از شادی مدیریت نشده نیز ناپسند و زشت دانسته میشود و خداوند به صراحت اعلام میدارد كه رفتارهای فرحناك را دوست نمیدارد؛ چرا كه ریشه در خروجی از عقلانیت دارد. (قصص، آیه67)
پس، از نشانههای خردورزی آن است كه عقل مدیریت نفس را در هیجاناتی چون خشم و شادی به دست گیرد و اجازه ندهد كه هیجانات نفسانی انسان را به رفتارهای زشت و ناپسند بكشاند و از جاده عدل و اعتدال و حق بیرون برد. كسانی كه عقلشان حاكم بر نفس نیست، از ایمان كاملی برخوردار نیستند و رفتارهای ضدایمانی و ضدعقلانی از آنان صادر میشود. از این رو حتی به گناه نیز میافتند و در هنگام شادی به سبب عدم تسلط عقل بر نفس در شادی خویش مرتكب گناهانی مانند اسراف و اتراف میشوند.
🔸ج - قدرت همراه با گذشت:
قوت و قدرت میتواند ذاتی و یا اكتسابی باشد. برخی از انسانها دارای قوت و قدرت بدنی هستند؛ چنانكه خداوند درباره حضرت طالوت میفرماید كه او دارای بدنی قوی و قدرتمند بود (بقره، آیه274) همین خصوصیت را خداوند به حضرت موسی(ع) نسبت میدهد و از زبان دختر شعیب(ع) بیان میكند كه ایشان مردی قوی و امین بودند. (قصص، آیه26) داشتن قوت بدنی از امور غیر ارادی است هرچند كه میتوان با شیوههائی آن را پرورش داد ولی هركسی نمی تواند با پرورش و ورزش، قوت بدنی را به دست آورد. اما قدرت اكتسابی به این است كه انسان از طریق نفوذ مادی و یا معنوی و كسب اعتبار در جامعه از امتیازاتی بهره گردد. قدرتی كه از این طرق به دست میآید، در برخی از موارد همراه با نوعی ولایت بر دیگران است. مثلا پدر بر فرزند ولایت دارد و همین ولایت برای او قدرتی را به همراه میآورد. همچنین براساس آموزههای اسلامی، شوهر بر زن ولایت دارد. (نساء، آیه 34) در نظام اسلامی ولی فقیه به تبعیت از اولوالامر دارای ولایت است (نساء، آیه 59) كه برای آنان قدرتی را اثبات میكند كه گاه ایشان را اولی از خود مردم بر جان و مال و عرضشان قرار میدهد. (احزاب، آیه 6)
قدرت از آن جایی كه تسلط بی چون و چرایی را موجب میشود، نیازمند تسلط عقل بر شخص است؛ چرا كه اگر عقل ایمانی بر چنین شخصی مسلط نباشد میتواند از قدرت در جهت مفسده و ضرر بهره برد. از این رو كمال ایمان را امام صادق(ع) در مدیریت عقل بر نفس در هنگام قدرت و اجرای آن دانسته است تا اجازه ندهد كه نفس بر خلاف عقل و موازین آن از جاده حق و عدالت بیرون رود. به هر حال، از نظر امام صادق(ع) رفتارهای عقلانی و موافق عقل كه در اصول اخلاقی مورد تاكید است موجب میشود تا انسان مراتبی از كمال ایمان را درك كند. پس باید همواره بر این امور توجه كامل داشته باشیم؛ چرا كه خداوند به حكم آیه2 سوره عنكبوت هیچ مدعی ایمان را بدون آزمون رها نمیكند و هر دم ممكن است كه به خشم و شادی یا قدرت آزموده شویم و اگر نتوانیم در عین قدرت گذشت و در اوج شادی پرهیز از گناه و در اوج خشم، كظم داشته باشیم، ممكن است از دایره عقل و ایمانی كه مدعی آن هستیم دور افتیم و به ورطه كفر و نفاق سقوط كنیم. پس باید همواره بر اصولی از این دست توجه داشته و پایبند آن باشیم تا مراتب عقلانی و ایمانی خویش را تقویت نماییم.
@irc_ir
📌فرازی از وصيت نامه شهيد محمود دايه علي
بسم الله الرحمن الرحيم
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احيا عند ربهم يرزقون گمان مبريد كسانيكه در راه خدا كشته مي شوند، مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزي مي خورند. من محمود دايه علي وصيت نامه ي خود را به نام خدا و در راه تداوم انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام امت خميني روح خدا شروع مي كنم، اي مردم مسلمان و مستضعف ايران اين انقلاب را به رهبري امام امت ادامه دهيد ما ملت ايران خيلي خون داده ايم كه اين انقلاب به پيروزي برسد نكند كه از رهنمودهاي امام سرپيچي كنيد و امام را تنها بگذاريد او نايب امام زمان (عج) است. نگذاريد خون اين شهيدان پايمال شود ما هرچه خون بدهيم انقلابمان پايدارتر مي شود، اين آمريكائي خائن با كمك منافقين دارند شاخ و برگ اين نهال انقلاب را مي ريزند ما بايد نگذاريم كه اين ابرقدرتها، واسطه هاي داخلي آنها به اين انقلاب ضرور زيان برسانند. اگرچه همه را بكشند ما بايد تا آخرين قطره ي خونمان را به پاي اين نهال انقلاب بريزيم و آن را آبياري كرده و رشدش بدهيم. در زمان امام حسين (ع) امام را تنها گذاشتند حالا كه امام خميني راه او را مي رود ما نبايد اورا تنها بگذاريم. از خانواده ام مي خواهم كه خط امام را ادامه دهند و از مادرم مي خواهم برادرهايم را در بسيج شركت دهد تا اگر روزي به شهادت رسيدم بتوانند ادامه دهنده ي راه من باشند. از برادرهايم مي خواهم كه بعد از من اسلحه را به دوش بگيرند و خون خودشان را به پاي درخت اسلام بريزند تا درخت اسلام بارورتر گردد. هركس امام را قبول نداشته باشد و سر قبر من بيايد به خون تمام شهيدان خيانت كرده است. پدر و مادرم! ما امروز در زمان امتحان هستيم چون در جبهه وجود دارد حسيني و يزيدي و من راه حسين را انتخاب كرده ام شما هم از فرصت استفاده كنيد و به جبهه حسين بپيونديد. در هر كربلائي امام حسيني وجود دارد و حسين امروز با خميني است. در وجود امام عزيز دقت كنيد و با شناخت كامل راه او را ادامه دهيد؛ مادرم مي دانم كه در انتظار آمدن من هستيد و هم اكنون دعا مي كني اما حرف من به برادرانم اين است كه يكي يكي به جبهه هاي حق عليه باطل فرستاده شوند؛ من براي آنها طلب پيروزي بعد از شهادت مي كنم. دوستانم در پيروزي ما در اين جنگ هيچ شكي نداشته باشيد اين سخنان را به عنوان يك شهيد مي گويم كه اگر وحدت خودمان را از دست بدهيم و امام را تنها بگذاريم به خون تمام شهيدان خيانت كرده ايم و خدا شما را نمي بخشد. فقط در خط امام حركت كنيد و بدانيد بهترين تسليت براي من انتقام گرفتن خون تمام شهيدان است....
@irc_ir
🌹 قال رسول الله (ص) :
«لا يُقْبَلُ قَوْلٌ إِلاّ بِعَمَل وَ لا يُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ إِلاّ بِنِيَّة وَ لا يُقْبَلُ قَوْلٌ وَ لا عَمَلٌ وَ لا نِيَّةٌ إِلاّ بِإِصابَةِ السُّنَّةِ.»
🔅نزد خداوند سخنى پذيرفته نمى شود، مگر آن كه همراه با عمل باشد، و سخن و عملى پذيرفته نمى شود، مگر آن كه همراه با نيّت خالص باشد، و سخن و عمل و نيّتى پذيرفته نمى شود، مگر آن كه مطابق سنّت باشد.
📚بحار الانوار ج 2، ص 174
@irc_ir
#کلام_نور
📌نقشهی دشمن چیست؟
مقام معظم رهبری:
نقشهی دشمن را کاملاً میدانیم چیست و آن نقشه را برای مردم افشا میکنیم؛ و البتّه مردم عزیز ما خودشان خیلی چیزها را میدانند و میفهمند و حس میکنند.
▫️امروز نقشهی دشمن این سه چیز است:
فشار اقتصادی، فشار روانی، و فشار عملی؛
▫️هدف هر سه نوع فشارهای دشمن هم سیطرهی بر کشور عزیز ما ایران است، همچنانکه بر بعضی از کشورهای بدبخت روسیاه منطقه سیطره و تسلّط دارد.
🔺 فشار اقتصادی، تحریم است، جلوگیری از همکاری کشورها در زمینههای اقتصادی با ما است؛ این فشارها را وارد میکنند. نتیجهای که آنها میخواهند از فشار اقتصادی بگیرند، این را درست توجّه کنید! مسئلهی آنها از فشار اقتصادی و تحریم، صرفاً زیر فشار قرار دادنِ دستگاه دولت و حکومت نیست؛ میخواهند ملّت ایران را به ستوه بیاورند به خیال خودشان؛ می گویند ملّت ایران را به ستوه بیاوریم تا نظام اسلامی ناچار بشود تسلیم زورگوییهای ما بشود؛ هدفشان این است. نه ملّت را شناختند، نه نظام را شناختند؛ این فشار اقتصادی است با این هدف، که این هدف به توفیق الهی و به فضل الهی و با تلاش مسئولین و با همّت مردم، انشاءالله بکلّی ناکام خواهد ماند.
🔺امّا فشار روانی؛ این خیلی نکتهی حائز توجّه و مهمّی است. نقاط قوّت جمهوری اسلامی را، نقاط قوّتی که برای کشور و برای ملّت مایهی اقتدار و مایهی تقویت است نشان کردهاند و آنها را در تبلیغات و در برخوردها بهعنوان نقاط چالشآفرین معرّفی میکنند؛ برای اینکه ملّت ایران را نسبت به آنها دلسرد کنند.
🔺... و امّا فشار عملی، که [دربارهی] این هم فقط یک جمله به همهی ملّت عزیزمان عرض میکنم در سرتاسر کشور؛
فشار عملیشان عبارت است از اینکه در کشور آشوب ایجاد کنند؛ این برنامهی قطعی آنها است که البتّه سرِ آنها به سنگ خواهد خورد؛ همچنانکه تا حالا خورده است. نقشهی دشمن این است که از مطالبات مردمی سوءاستفاده کنند. ممکن است در یک شهری، در یک نقطهای از کشور یک عدّهای مطالبهای داشته باشند، جمع بشوند، دنبال مطالباتند؛ مثلاً کارگرانی هستند، دنبال مطالبات کارگریاند؛ یا مردمی در یک شهری، دنبال مطالبات شهری خودشان هستند. دشمن در یکچنین مواردی نقشه می کشد، عوامل نفوذی خود را، در واقع اشرار و انسانهای خبیثی را به تعداد معدودی در این اجتماعات وارد میکنند تا اجتماعات آرام مردم را تبدیل کنند به حرکت ضدّ امنیّتی و حرکت آشوبگرانه تا به این وسیله کشور را و ملّت را و نظام جمهوری اسلامی را بدنام کنند؛ این را مردم در سراسر کشور توجّه داشته باشند؛ این نقشهی دشمن است، ما خبر داریم؛ نشستهاند برنامهریزی کردهاند برای این کار؛
📌البتّه به گمان من بلکه به اعتقاد راسخ من، اینها کور خواندهاند و مردم عزیز ما در مقابل آنچه آنها برنامهریزی کردهاند، با قدرت، با شهامت، با هوشیاری خواهند ایستاد.
و من توصیه میکنم مردم عزیز ما همچنانکه تا امروز هشیاری خودشان را حفظ کردهاند، باز هم حفظ کنند.
@irc_ir
📌شرايط صحّت و قبولي عبادات
ارزش عبادت به صحّت و درستي آن است و صحّت آن، به دو عامل مهم بستگي دارد:
1️⃣ صحيح بودن هدف
2️⃣صحيح بودن شكل آن
🔹امّا «هدف»:
كسب رضاي الهي و انجام وظيفه، بايد هدف انسان در عبادت باشد. از اين رو، عبادتي كه از روي ريا، يا كسب وجهه و خوشايند مردم باشد يا انسان انتظار ستايش از غير خدا داشته باشد، شرك است. البته اگر هدف، خدا باشد و مردم متوجّه كار خالصانة انسان شوند، اشكال ندارد.[1]
ريا در عبادت، علاوه بر آنكه حرام است، موجب بطلان آن نيز مي باشد. بايد كوشيد تا نيّت خالص عبادت، به انگيزه هاي غير خدايي آميخته نشود.
دربارة اخلاص در عمل امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرموده است:
«وَ الْعَمَلُ الْخالِصُ الَّذي لاتُريدُ اَنْ يَحمَدك عَلَيهِ اَحدُ اِلَّا الله»[2]
عمل خالص، آن است كه از احدي، به جز خداوند، انتظار مدح و ستايش نداشته باشي.
رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد: «لا قول و لا عمل و لا نيّة الا باصابة السُّنَّة:»[3]ارزشي براي گفته ها و عمل ها و نيّت ها نيست، مگر آن كه طبق دستور و سنت انجام گيرد.
پس شكل عبادت را هم بايد از اولياءدين آموخت.
حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ از خداوند درخواست مي كند كه نحوة صحيح عبادت را به ما نشان بده «و أرِنا مَنا سِكنا[4]
در اينكه نماز را كجا بايد شكسته يا تمام، آهسته يا بلند خواند، تعداد ركعت ها و امثال آن، بايد متعبّد بود. در غير اين صورت، ارزشي نخواهد داشت.
[1] . تفسير صافي، ج 2، ص 35
[2] . بحارالانوار، ج 70، ص 230
@irc_ir
📌انگيزه هاي تغيير شكل عبادت
قرآن، نمونه هاي متعدد ياد مي كند كه چگونه اقوام پيشين، با تغيير شكل عبادت، دچار قهر و غضب الهي شدند. انگيزة اين تغيير شكل ها متفاوت بوده، كه از هر كدام، يك نمونة قرآني ذكر مي كنيم:
🔹1- لجاجت
خداوند به بني اسرائيل دستور داد هنگام ورود به سرزمين مقدس، كلمة «حطّه» را بر زبان جاري كند (يعني خدايا ما را ببخش و گناهانمان را بريز).آنان را روي استهزاء و لجاجت، تغيير داده و گفتند: «حنطه» (يعني گندم). خدا بر آنان غضب كرد و هلاكشان نمود[5]
🔹2- روشنفكر زدگي
در اسلام، چهار ماه حرام است كه جنگيدن در آن ممنوع است. اين آتش بس اجباري، در سه ماه پياپي (ذيقعده، ذيحجه، محرّم) و يك ماه جدا (رجب) است كه قرآن همه را به عنوان «اربعة حرم[6] ياد كرده و جنگيدن را ممنوع ساخته است، مگر آنجا كه حالت دفاعي باشد. برخي به نظر روشنفكرانة خود و روي سليقه، ماه هاي حرام را جابجا مي كردند، عقب جلو مي كردند و مي گفتند: چه فرق مي كند، هدف آن است كه سالي چهار ماه نجنگيم. قرآن، اين تغيير در ماه هاي حرام را نكوهش كرد وآن را فرو رفتن در كفر دانست[7]
🔹3- مقدّس مآبي
منظور، كار كساني است كه با سرپوش مذهب و حيله هاي شرعي، به خواسته هاي دل خود مي رسند و بدينوسيله مي خواهند بر سر وجدان و قانون خدا كلاه بگذارند.
نمونه اش در داستان بني اسرائيل است كه چون خداوند، صيد ماهي را روز شنبه براي آنان تحريم كرده بود، با احداث حوضچه هايي كنار آب، ماهي ها را بدرون آن مي كشيدند ولي روز بعد، ماهي ها را مي گرفتند و مي گفتند: ما كه روز شنبه ماهي نگرفته ايم ...! ماجراي فوق، در آياتي از قرآن بيان شده و مورد مذمّت قرار گرفته است[8]
[3] . قصار الجمل، ج 2، ص 73.
[4] . سوره بقره، آية 128.[5] . «فانزلنا علي الذين ظلموا رجزاً من السماء ...» بقره، آية 59.[6] . سورة توبه، آية 36.[7] . «انّما النسيء زيادة في الكفر» توبه، آية 37.[8] . از جمله در سورة اعراف، آية 163.
@irc_ir