eitaa logo
اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه
209 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
4 ویدیو
868 فایل
راه ارتباطی با ما: تلفن: 02532915510 سامانه‌ پیامک: 30000255 فضای مجازی: @irib_irc وب سایت: www.irc.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓چگونه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ناظر بر اعمال همگان بوده و به دعاهای همه توجه دارد؟ در متون دینی ما آمده است که همه کس و همه چیز نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حاضر است و امام بر احوال مردم آگاه است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: (وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَیرَی اللهُ عَمَلَکمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ) [1]؛ «بگو عمل کنید، خداوند و فرستادة او و مؤمنان اعمال شما را می بینند .» دربارة این آیه شریفه، روایات بسیاری نقل شده و شاید به حد تواتر برسد[2] که علاوه بر خداوند متعال، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امامان علیهم السلام از اعمال همة امت آگاه می شوند . در باب «عرضة اعمال» کتاب اصول کافی روایات متعددی در ذیل همین آیة شریفه ذکر شده است که مراد از «مؤمنون»، ائمه اطهار علیهم السلام هستند، از جمله این روایت: شخصی خدمت امام رضا علیه السلام آمد و عرض کرد: برای من و خانواده ام دعا کنید. امام علیه السلام فرمودند: «مگر دعا نمی کنم؛ وَاللهِ إنَّ أعمالَکُم لَتَعرضُ علَی فی کلِّ یوم وَ لَیلَة؛ به خدا سوگند، اعمال شما هر شب و روز بر من عرضه می شود.» راوی می گوید: این سخن بر من گران آمد، امام علیه السلام متوجه شد و به من فرمود : « أمَا تَقرَأُ کِتابَ اللهِ عزَّوجلَّ : ) وَ قُل اعْمَلُوا فَسَیرَی اللهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ)، و هُوَ وَاللهِ علی بنَ أبی طالِب؛[3] آیا کتاب خداوند عزوجل را نمی خوانی که می فرماید: عمل کنید خدا و پیامبرش و مؤمنان، عمل شما را می بینند. به خدا سوگند! منظور از مؤمنان علی بن ابی طالب (و امامان دیگر از فرزندان او) هستند .» امام علی علیه السلام هم می فرماید : « لیسَ یغیبُ عَنّا مُؤمنٌ فی شَرقِ الأرضِ و لا فی غَربِها ؛[ 4] هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست .» امام صادق علیه السلام هم می فرماید: «إنَّ الدُّنیا لَتَمَثَّلَ لِلإمامِ مِثل فَلقَةِ الجَوز فَلایعزُبُ عَنهُ شَیءٌ...؛ [5] دنیا (آسمان و زمین) در نزد امام چون پاره گردویی حاضر و نمایان است و چیزی از او پوشیده نیست .» یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید شاید که نگاهی کند آگاه نباشید روشن است که اعمال، اعم از جوارحی (بدنی) و جوانحی (قلبی) است، لذا امام از هر نوع نیت و عملی که در کارنامة انسان ثبت شود، آگاه است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم در این زمان، چشم خدا در میان خلایق است[6] و بر احوال و اعمال ما آگاهی دارد . نکته قابل توجه در این باره آن است که علم امام همانند علم ما نیست؛ زیرا انسان ها معمولاً علومشان از راه تحصیل به دست می آید و در محدودة عالم شهود و مادی است، در حالی که علم امام منحصر به عالم شهود نیست، بلکه عالم به غیب نیز هست. لذا به راحتی و در کم ترین زمان از دعاها و خواسته های ما اطلاع پیدا می کند؛ مثلاً سید بن طاووس نقل می کند که شخصی طی نامه ای از امام رضا علیه السلام سؤال می کند: «ما وقتی به شما احتیاج داریم چه کنیم؟» حضرت در جواب فرمودند: «اگر حاجتی داری لب هایت را تکان بده، جوابت می رسد؛»[7] یعنی اگر تنها زمزمه کنی و صدایت را هم کسی نشنود، من می شنوم . برای توضیح این مطلب لازم است نکاتی را متذکر شویم : 🔹1. مأموریت امام از لحاظ زمان و مکان، بسیار گسترده است. او تنها امام زمین و زمان نیست، بلکه امام ملک و ملکوت است . 🔹2. مأموریت و تسلط امام تنها به ظاهر عالم ختم نمی شود، بلکه در برگیرندة ظاهر و باطن اجتماع و انسان ها نیز هست . 🔹3. علم امام حضوری است، نه کسبی و از راه تحصیل؛ یعنی ما به دلایل متعدد ( مذکور در کتب کلامی شیعه) معتقدیم که علم امام موهبتی الهی و علم لدنّی است .[ 8 ] 🔹4. علم الهی نیز از ویژگی های خاصی برخوردار است که آن را در مقایسه با سایر علوم ممتاز می کند : الف) علم الهی روشن است و هیچ نقطة تاریکی در آن نیست. لذا در آن اختلافی نیست و چیزی به نام واضح و واضح تر در آن وجود ندارد؛ ب) علم الهی نزد ائمه علیهم السلام حاضر است، لذا آنان در هیچ پرسشی نگفتند بعداً جواب می دهیم و یا نیاز به تأمل و تفکر داریم؛ ج) علم الهی نیازمند مقدمه چینی نیست؛ چون در آن اختلافی دیده نمی شود، لذا بین انبیا و امامان علیهم السلام در هیچ امری اختلاف نیست؛ د) علم الهی نیاز به تجدید نظر ندارد، بلکه به قوّت و ظهور آغازین خود باقی است؛[9 ] 🔹5. روایات به کیفیت علوم ائمه علیهم السلام اشاره دارند : الف) امام نسبت به هرچه دربارة آسمان و زمین و بهشت و جهنم (تا قیامت ) واقع می شود، عالم است و چیزی نیست که ائمه علیهم السلام نسبت به آن علم نداشته باشند؛[10 ] ب) جمیع علوم ملائکه و انبیا نزد ائمه علیهم السلام موجود است و هر امامی جمیع علوم امام قبل از خود را داراست؛[11 ] ج) روایاتی داریم که دلالت بر این دارند که ائمه علیهم السلام بر همة احتیاجات و اعمال بشر و بر احوال شیعی
ان آگاهی دارند، و حتی اگر بلا یا مصیبتی به آنان برسد آگاهند؛ یعنی به همة بلایا و منایا، (زمان و کیفیت آنها) آگاهی دارند؛ همچنین به آن چه در دل انسان ها می گذرد، آگاهی دارند؛[12] در این زمینه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی که برای شیخ مفید فرستاده فرمودند: «انّا نحیط علماً بانبائکم و لمایعزب عنّا شیءٌ من اخبارکم؛ به همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست .» نکتة آخر این که، اگرچه علم امام از ناحیه خداوند است، ولی بین علم خداوند و علم امام تفاوت وجود دارد؛ زیرا علوم الهی برای خداوند ذاتی و استقلالی است (علم بر اموری که بر ما غیب است، ذاتی خداوند است). به عبارت دیگر، تنها کسی که ذاتاً و به خودی خود بر همه امور آگاه است، خدای سبحان است و این بدان معنا نیست که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ائمه یا ملائکه به غیب علم نداشته باشند؛ بلکه علم دارند، اما علم آنها ذاتی نیست، بلکه تبعی است و به خواست پروردگار، عالِم اند.[13 ] [1]. سوره توبه/105 . [2]. تفسیر نمونه، ج8، ص125 . [3]. کافی، ج1، ص171 . [4]. الزام الناصب، ص6، روزگار رهایی، ص648 . [5]. شیخ مفید، اختصاص، ص217 . [6]. « السلام علیک یا عین الله فی خلقه»، (مفاتیح الجنان، دعای روز جمعه ). [7]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص155، ح42 . [8]. حبیب الله طاهری، تحقیقی پیرامون امامت عامه وخاصه، ص76-85 . [9]. محسن خرازی، بدایة المعارف، بحث صفات امام (علم امام ). [10]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج26، ص109، (حدود22 روایت نقل شده است ). [11]. همان، باب 12، ص159 به بعد . [12]. همان، باب 8و9، ص132، 154 . [13]. مهدویت، پرسش ها و پاسخ های، معاونت پژوهش مؤسسه آینده روشن . @irc_ir
💠حضرت آیت الله مرعشی نجفی می فرمودند : چند شب بعد از ارتحال آیت الله شیخ مرتضی حائری، او را در عالم خواب دیدم . حواسم بود که از دنیا رفته است . کنجکاو شدم که بدانم در آنطرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟ ! پرسیدم : آقای حائری، اوضاع تان چطور است؟ آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه،انگار که از گذشته ای دور صحبت کند شروع کرد به تعریف کردن …همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند … بدن خودم را از بیرون و به طور کامل می دیدم . خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشه ای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم . ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی می آید . صداهایی رعب آور و وحشت افزا ! صداهایی نامأنوس که موهایم را بر بدنم راست می کرد . به زیر پاهایم نگاهی انداختم . از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود . بیابانی بود برهوت با افقی بی انتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست، به من نزدیک می شدند . تمام وجودشان از آتش بود . آتشی که زبانه می کشید و مانع از آن می شد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم . انگار داشتند با هم حرف می زدند و مرا به یکدیگر نشان می دادند . ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن . خواستم جیغ بزنم ولی صدایم در نمی آمد . تنها دهانم باز و بسته می شد و داشت نفسم بند می آمد . بدجوری احساس بی کسی غربت کردم . در دل گفتم : خدایا به فریادم برس ! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم…. همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم .صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین ! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد . هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند . نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم . آقایی را دیدم از جنس نور . نوری چشم نواز آرامش بخش . ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید : آقای حائری ! ترسیدی؟ من هم به حرف آمدم که : بله آقا ترسیدم، آن هم چه ترسی ! هرگز در تمام عمرم تا به این حد نترسیده بودم . اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک می شدم و خدا می داند چه بلایی بر سر من میآوردند . بعد به خودم جرأت بیشتر دادم و پرسیدم : راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید؟ و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگریستند فرمودند : من علی بن موسی الرّضا هستم . آقای حائری ! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدتان خواهم آمد، این اولین مرتبه اش بود؛ ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد … [کرامات امام رضا علیه السلام از زبان بزرگان ؛ صفحه ۹۲] @irc_ir
🔹هدف دشمن مأیوس کردن وظیفه مردم حفظ وحدت وانسجام امام خمینی(ره) می فرماید: «الان از همه جا دارد آیه یأس می خوانند که خیر، ایران ور شکسته شده، ایران نمی تواند دیگر اداره کند ایران چطور شده است. این حرف هایی که خوب دشمن دارند می زنند، شما آقایان باید جبران کنید. این تبلیغاتی را آنها البته در سطح دنیا دارند تبلیغ می کنند و ما دستمان از آن تبلیغات وسیع کوتاه است. اسباب آن تبلیغات وسیع را نداریم، لکن حتی الامکان باید تبلیغ کنیم و در نمازهای جمعه در جماعات در اینها مردم را مطمئن کنیم به این که جمهوری اسلام خیر است برای شما».... الان دستهایی، قلمهایی، زبانهایی در کار است که ملت ما را مأیوس کند اشکالاتی می تراشند و نقل می کنند و می نویسند و می گویند؛ همه اش برای این است که روح یأس و نا امیدی را در ملت ایجاد نمایند، اگر روح یأس در جامعه ای پیدا شود آن جامعه سست می شود و اگر سست شود نمی تواند به پیروزی برسد.(صحیفه امام جلد ۱۰، صفحات ۴۵۱و۴۵۲) امام على (عليه السلام) در مناجات شعبانيه می فرمودند: «إلهي لم اُسَلِّطْ على حُسنِ ظَنِّي قُنوطَ الإياسِ ، و لا انقَطَعَ رَجائي مِن جَميلِ كَرَمِكَ؛الهى! نوميدى و يأس را بر گمان نيكم [به تو ]چيره نمى گردانم و اميدم را از بزرگوارى و بخشش تو، نمى بُرم». (بحار الأنوار : 94/99/13) اتفاق کلمه داشته باشید، که اگر این پایگاه دشمن اتفاق کلمه را از شما گرفتند، بدانید که شکست می خورید. رفقا همه تشریک مساعی کنید در این امور؛ در این نهضت متحد بشوید. اگر در این نهضت شکست بخورید تا آخر شکست خورده‌اید. همه با هم باشید. همه با هم تشریک مساعی بکنید تا این که پیروزی بر ایمان حاصل بشود. هر کسس که اسلام را می‌خواهد، هر کسی که این ملت را می‌خواهد که مقتدر بشود، موظفند که با هم باشند. توصیه به اتحاد و همبستگی موضوع بسیار مهمی است که در منابع و متون اسلامی به کرات مورد توجه و تأکید قرار داشته است. خداوند متعال با توجه به کارکرد و تاثیر بسیار مهمی که اتحاد و همبستگی در رسیدن به پیروزی و موفقیت ایفا می‌کند ارزش و جایگاه فوق‌العاده برای اتحاد بین مسلمین بیان می‌فرماید «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید». (صحیفه امام، جلد ۶، صفحه ۱۱۹.) @irc_ir
📝مختصری از وصيتنامه شهید الله كرم دمساز الهی تو می دانی که عاشقانه و با فکر خود به اینجا آمده ام تا در آغوش گرم عاشقان شهادت،برعلیه سردمداران کفر و شرک با روحیه ای خدایی و سلاحی آهنین بجنگم. و تنها به خاطر رضای تو آمده ام.و ای خدای مهربان! تو می دانی،نه از زیر بار مسئولیت فرار کرده ام که مسئولیت اینجایم از آنجایم خیلی مشکل تر و دقیقتر است.چرا که از خواب های گرم و استراحت های پی در پی در آغوش قوم و خویشان و دوستان گذشتم.و نه برای پُست آمده ام که پُست و مقام های دنیایی را پشت سر گذاشته ام..... با توجه به آيه ، واعتصموا بحبل الله جميعاً ولاتفرقوا . مهمترين مسئوليت سالم نگه داشتن افكار عمومي است خصوصاً در سنين بالا كه بايد با يكپارچگي و حفظ وحدت اسلامي خويش هيچگونه فرصتي به فرصت طلبان و منافقان هرج و مرج طلب ندهيد و هميشه حاضر و ناظر در صحنه هاي نبرد باشيد بدانيد كه انسان با انجام وظيفه است كه ارزش پيدا مي كند نبايد شما زمينه را آماده كنيد تا فرصت طلب كشت تخمش كه چيزي جز تخريب و خرابكاري ببار نمي آورد بكارد . . حضرت علي (ع) مي فرمايد: دنيا را بسپاريد به دست دنياپرستان و بگذاريد . منظور نه اين است كه كار نكنيد و زحمت نكشيد و توليد نكنيد ، بلكه اقتصاد مملكت يكي از چرخهاي حركت و گردش مملكت است . بلكه منظور اين است كه معاد را به اين دنيا معامله نكنيد چون اين دنيا منزلي است گذرا كه بايد از آن توشه اي براي راه درازمان برگيريم . اميد است كه به پا خيزيم و با ياري خط سرخ انبياء اين منجيان بشريت عوامل فساد و مظاهر شرك و كفر را از صحنه روزگار برچينيد... اينك ما در دوران غياب امام مهدي(عج) كه پايان دهنده تمام ظلمها و ريشه كننده تمامي مظاهر شرك و كفر و طاغوت مي باشد زير چتر اسلام و به رهبري بر حق و زمينه ساز امامت حضرت امام خميني كبير و بت شكن تاريخ پيش به سوي زندگي با عزت در حركتيم . كاروان توده هاي محروم و ستمديده با اهداء خون سرخ بهترين فرزندانش و ايجاد سيل خروشان صفحه هاي تاريخ بشر را ورق زده و به سوي سرمنزل هستي در حركت است چون اين كاروان هماهنگ با نظام هستي در جريان است هيچ نيرويي نمي تواند سد و مانع راهش شود . زيرا ايستادن در مقابل اين سيل جوشنده كه بر جامعه مرده بشريت حيات دوباره بخشيده همان و هلاكت گرديدن همان .... @irc_ir
🔹آراستگی به فضائل اخلاقی مقام معظم رهبری : ... با خدا باشید؛ دل به خدا بسپارید؛ توکلتان را به خدای متعال از دست ندهید؛ به نیروی عظیمی که خدای متعال در دل شما، در ذهن شما، در اراده‌ی شما، در وجود شما و در جسم شما به ودیعه قرار داده است، باور و ایمان بیاورید و بدانید با این نیرو می‌توانید کوههای عظیم را جابه‌جا کنید. اقیانوس ملت ایران ممکن است گاهی آرام به نظر برسد؛ اما اگر طوفانی شد، سونامی‌ها به‌وجود خواهد آورد. اگر این اقیانوس عظیم با تکیه‌ی بر اعماق دینی و ایمانی‌اش به طوفان برخیزد، جوانهای ما کارهای بزرگی انجام می‌دهند. این کارهای بزرگ فقط در میدان جنگ نیست - یک نمونه مربوط به میدان جنگ است - در میدان علم هست؛ در میدان مسائل اجتماعی هست؛ در میدان مسائل فرهنگی هست؛ در ایجاد فضائل اخلاقی و گسترش این فضائل در میان مردم هست؛ در میدان فناوری و پیشرفت‌های علمی و فنی هست. این کارها و این معجزه‌ها همه از شما جوانها برمی‌آید؛ از شما ملت عزیز ایران برمی‌آید؛ ...خدای متعال روح امام بزرگ و راحل ما را شاد کند که این بنیان رفیع را او پی‌ریزی کرد و این نهال را او پرورش داد و آبیاری کرد، که امروز به این درخت تناور تبدیل شده است. ۱۳۸۴0/۰۶/۰۲ بیانات در مراسم صبحگاه رده‌های مختلف نیروی مقاومت بسیج‌ @irc_ir
🌿هر چه بکاری همان را درو خواهی کرد خدا یک اصلی را در قرآن بیان کرده است که آن اصل این است: در سوره بنی اسرائیل می فرماید: (من کان یرید العاجله عجلنا له فیها ما نشاء لمن نرید ثم جعلنا له جهنم یصلیها مذموما مدحورا، و من اراد الاخرة و سعی لها سعیها و هو مؤمن فاولئک کان سعیهم مشکورا، کلا نمد هولاء و هولاء من عطاء ربک و ما کان عطاء ربک محظورا. خلاصه این آیه ها این است که هر کسی در هر راهی که تلاش کند و به سوی هر مقصدی که برود و فعالیت کند، خدا اجرش را در همان مقصد ضایع نمی کند. خدا این عالم و این دستگاه هستی را به صورت یک دستگاه آماده برای کشت کردن و محصول برداشتن ساخته است. شما از یک مزرعه چه انتظاری دارید انتظار دارید که آنچه را کشت می کنید بردارید، اما از مزرعه هر اندازه مزرعه خوب و عالی باشد این انتظار غلط است که انسان یک چیزی راکشت کند و چیز دیگری بردارد و این اساساً معنی هم ندارد. شما اگر در یک مزرعه مساعد و آماده، مثلاً گندم بکارید گندم بر می دارید، جو بکارید جو بر می دارید، درخت میوه بکارید میوه برداشت می کنید، اگر گلابی غرس کنید گلابی بر می دارید و اگر حنظل بکارید حنظل، اگر خار بکارید خار برداشت می کنید و اگر گل بکارید گل. معنی یک مزرعه عالی و نمونه این نیست که به هر حال گل بدهد اعم از اینکه من خار بکارم یا چیز دیگر، یا برنج و یا گندم محصول بدهد، من ارزن بکارم یا جو. این غلط است. انسانها در تلاشهایشان مقصدی دارند. درست است که همه طالب سعادت هستند ولی سعادتشان را در چه چیزی جستجو می کنند؟ یک وقت هست انسان در این دنیا تلاش می کند، عمل می کند، زحمت می کشد برای محصولی و نتیجه ای که می خواهد در همین دنیا بگیرد و اصلاً به خدا و آخرت هم کاری ندارد، یعنی بذری که می پاشد فقط بذر دنیایی است، کاری می کند برای نتیجه ای در همین دنیا. اما یک وقت هست انسان کاری می کند نه برای نتیجه مادی در این دنیا، بلکه برای اینکه قرب به حق پیدا کند، به خدا نزدیک شود و در جهان دیگر محصولی بردارد. قاعده این است که اگر کسی بذری برای آن جهان کاشته است در آن جهان به او بدهند و اگر بذری برای این جهان کاشته است در این جهان به او بدهند. قرآن می گوید (کلانمد) ما مدد خودمان را، هم به آنان که خداخواه و آخرت خواه هستند و مقصدشان بالاتر از مادیت است می رسانیم و هم به آنها که می خواهند تا آنجا بروند و می خواهند محصول و نتیجه را در همین جا بگیرند، با یک تفاوت و آن اینکه چون دنیادار تزاحم علل و اسباب است خدا تضمین نمی کند که هر کسی برای دنیا و مقصد دنیا تلاش کند صددرصد به آن می رسد، چون ممکن است به موانعی بربخورد، بذری را بپاشد برای اینکه در دنیا نتیجه بگیرد ولی بذرش در همین جا فاسد و خراب بشود و آفتی به آن برسد، نه افرادش را تضمین می کنیم که به همه صددرصد بدهیم و نه در همه اعمال تضمین می کنیم که در همه اعمال صددرصد بدهیم. بذری که به مقصد دنیاست خیلی از اوقات به آفت بر می خورد، ولی بذری که برای خدا و برای تقرب به حق و برای آخرت پاشیده شود، دیگرتخلف پذیر نیست. آن (بذر) مطابق با مزاج هستی است و تخلف نمی پذیرد، و بلکه بیش از مقداری که شخص کاشته است محصول می دهد.حال من از شما می پرسم این اصل کلی چطور است؟ آیا این اصل کلی یک اصل منطقی است یا منطقی نیست؟ در آیات دیگری هم این مطلب به صورت دیگری آمده است. در سوره شوری می فرماید (من کان یرید حرث الاخرة نزد له فی حرثه و من کان یرید حرث الدنیا نوته منها و ماله فی الاخرة من نصیب)** شوری / 20.*** (اصلاً این تعبیر کشت و زراعت کردن از خود قرآن است) هر کسی که بخواهد بذر را به قصد آخرت بپاشد یک بذر به قصد آخرت، نه اینکه دو
جور بذر داریم: بذر دنیا و بذر آخرت، یک بذر با نیت انسان فرق می کند که آن را به نیت آخرت بکارد یا به نیت دنیا هر کسی که قصدش کشت آخرت باشد به او می دهیم، زیادترش را هم می دهیم و هر کسی هم که قصدش دنیا باشد (نمی گوید که می دهیم و بیشتر از آن چیزی به او می دهیم) او را هم محروم نمی کنیم: (نوته منها).** یک مطلب دیگر نیز از خود قرآن استفاده می شود که اگر کسی به قصد دنیا تلاش کند آخرت به تبع به او نمی رسد، ولی اگر کسی به قصد آخرت تلاش کند دنیا به تبع به او می رسد و این باز یک حساب دیگری است که از آیات قرآن می توان استفاده کرد.*** . حال سخن قرآن در مورد اینکه عمل چه کسی مقبول است و عمل چه کسی مقبول نیست، این است که آن کسی که برای دنیا تلاش می کند حتماً هدفی دارد، اگر شهرت و معروفیت است، محبوبیت است، پیشرفت کشورش است، بلند شدن آوازه هم نژادان و مردم کشورش است، به نتیجه اش هم می رسد، اما (در) کاری که برای این مقصد انجام شده است دیگر توقع نداشته باشید که انسان به آن مقصد دیگر برسد، یعنی او کار را کرده نه برای اینکه به خدا نزدیک شود بلکه برای اینکه به مردم نزدیک بشود، به مردم هم نزدیک می شود اما نمی تواند بگوید به خدا هم نزدیک می شود. مگر می شود که آدم راه بیفتد برای یک مسافرتی و مثلاً قصدش این باشد که به طرف قم برود ولی به طرف شمال تهران حرکت کند و بعد بگوید من به طرف شمال می روم ولی بالاخره به قم می رسم. این دیگر نمی شود، اگر انسان به طرف شمال حرکت کرد به شمال می رسد و اگر به طرف جنوب حرکت کرد به جنوب می رسد، از هر جاده ای که انسان حرکت بکند به نهایت آن جاده می رسد. (آشنایی با قرآن جلد 4متفکر شهید استاد مرتضی مطهری ) @irc_ir
🔅خاطراتی از آیت...میرزا جواد تهرانی ره 🔹استغفار براي مؤمنين شخصي به ايشان فرموده بود: آقا مرا نصيحت كنيد! ايشان فرموده بودند: بنده به نيابت از همه مؤمنين روزي 70 مرتبه استغفار مي‌كنم. گويا نصيحت غير مستقيم بوده كه استغفار براي خويش و ديگران را فراموش نكنيد. يكي از مراقبين ايشان مي‌گفت: در چند ماهه آخر عمر كه گويا مي‌فهميدند وصال به محبوب نزديك شده، بيشترين ذكري كه بر لب داشتند ذكر « يا الله» بود. 🔹علم عارضي ايشان مي‌فرمودند: روزي به يكي از دوستان قديمي و با سابقه‌ام رسيدم. هر چه سعي كردم نتوانستم نامش را بر زبان بياورم و كاملا فراموش كردم. اين را دانستم كه خداوند مي‌خواهد بفهماند كه هر چه داري از من است و تو هيچ نيستي و چيزي از خودت نداري، علمت عارضي است نه ذاتي! 🔹عدم غرور در جبهه يك نوجوان بسيجي خدمت ايشان مي‌رسد و مي‌گويد آقا بيائيد با هم يك عكس بگيريم، ايشان مي‌فرمايند: من به شرطي با شما عكس مي‌گيرم كه يك قول به من بدهيد؛ قول بدهيد وقتي فرداي قيامت دست جواد را مي‌گيرند كه به طرف جهنم ببرند، بيائيد و مرا شفاعت كنيد! آن جوان قول مي‌دهد و بعد آقا با او عكس مي گيرد. راضي به رضايت خداوند يكي از شاگردان ايشان مي‌گويد: روزي خدمتشان رسيدم، در حالي كه ايشان حال خوشي نداشتند. گفتم آقا شما بي‌حال هستيد و حال مساعدي نداريد؟ فرمودند: طوري نيست. در بچگي با جان كندن بايستي، دست و پا زد، تا بزرگ شد و در پيري هم بي‌حالي و ضعف، خصلت اين سن است پس بايستي اين حالات را گذراند. اين فرمايشات آقا در صورتي بود كه درد داشتند، ولي سخنشان حاكي از اين بود كه مخلوق نبايد از خالق گلايه كند بلكه بايستي راضي باشد به رضاي او. 🔹كلام تأثير گذار در رابطه با تأثير پر معنويت ايشان نقل شده است روزي آقاي طاهاني به منزل آمدند و گفتند: امروز در خدمت آقا شاهد ماجراي عجيبي بودم. دو نفر براي طرح شكايتي نزد ايشان آمده بودند؛ آن كه شاكي بود وقتي خواست مسئله خود را عنوان كند. آقا فرمودند: اجازه بدهيد من چند كلمه اي صحبت كنم بعد شما بفرمائيد. و خود اينگونه آغاز فرمودند: بسم الله الرحمن الرحيم ـ ولا تستوي الحسنه ولا السيئه ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عداوة كانه ولي حميم ـ يعني بدي و نيكي مساوي نيستند، بدي را به نيكي دفع كن پس در اين هنگام آن كه دشمن توست، دوست صميمي تو خواهد شد. تا اين آيه به وسيله ايشان خوانده و ترجمه شد، يك مرتبه اشك از ديدگان آن دو نفر فرو ريخت؛ برخاستند و يكديگر را در آغوش كشيده و گفتند: ما ديگر با هم دشمن نيستيم، دوست و برادريم و شكايتي نداريم. و رفتند. @irc_ir