eitaa logo
اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه
210 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
4 ویدیو
867 فایل
راه ارتباطی با ما: تلفن: 02532915510 سامانه‌ پیامک: 30000255 فضای مجازی: @irib_irc وب سایت: www.irc.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📖دوحکایت از ایت الله محمد رضا گلپایگانی 🔹1. روزی فردی برای چند مشکل در منزل حضور یافت و وقتی نوبت به ایشان رسید همزمان چند مشکل را مطرح کرد و چهار مطلب را از حضرت آقا طلب کرد و ایشان نیز نسبت به همه این موارد تفقد کردند تا مشکل وی حل شود ولی به قول امروزی ها ول کن ماجرا نبود و دوباره تقاضاهایی مطرح کرد که حضرت آقا به وی گفتند که برای امروز کافی است و بهتر است کنار بروید زیرا مردم هم کار دارند و منتظر هستند. آن فرد هم کنار رفت و مردم نیز نوبت به نوبت به محضر آقا رسیدند و با اینکه این شخص فقط مشکل خود را می دید وقت دیگران را نیز گرفته بود حضرت آقا به شدت نسبت به این مساله و برخورد ناراحت بودند .  فردای آن روز به آقای شاکری گفتند که ایشان را به هر نحوی که شده است پیدا کرده و به دفتر دعوت کنید؛ وی به دفتر آمد و در همان جلسه که با حضور مردم و فضلا نیز همراه بود از ایشان عذرخواهی کردند و گفتند که من در جمع نسبت به شما عصبانی شدم و در همین جمع هم از شما عذر می خواهم. بزرگان ما این چنین به همه ما درس اخلاق و تقوا و مدیریت الهی می دادند. مثلا در همین زمان پیشکارها ممکن بود که بابت حضور گسترده مردم با برخی از مراجعان برخوردهایی می کردند؛ در آن زمان برخوردی ایجاد شد و یکی از آقایان به حضرت آقا گفت که پیشکار شما به سینه من ضربه زده است؛ حضرت آقا هم فرمودند دیه با عاقله است شما هم به سینه من بکوبید تا رضایت دهید، شخص بسیار منفعل و خجالت زده شد .  🔹2- آیه ...گلپایگانی می فرمودند که در زمان حاج شیخ ایشان یک نماز و روزه ای به من دادند و گفتند که فردی را پیدا کن که این نماز و روزه را به جای آورد؛ ما هم کسی را که ظاهرالصلاح بود را یافتیم و این امر را به عهده ایشان گذاشتیم. روزی در کوچه آسیدحسن می رفتیم که وی در جلوی ما حرکت می کرد ولی متوجه حضور من نشد؛ دیدم که ایشان در حال سیگار کشیدن است، زمانی که در یک تقاطع متوجه من شد که سیگار وی تمام شده بود در آنجا به من گفت که حضرت آقا من نماز آن فرد را خوانده ام و امروز هم روز آخر روزه وی است که تمام خواهد شد؛ درحالی که نمی دانست من متوجه سیگار کشیدن او شده ام؛ من هم به روی او نیاوردم و تمکن مالی هم نداشتم به کس دیگر واگذار کنم با توجه به اینکه 9 درس و مباحثه داشتم یک ماه روزه و یک سال تمام نماز آن مومن را شخصا به جای آوردم . @irc_ir
🔹یادداشتی از شهید شرع پسند امروز روز دهم فروردین ماه است؛ عملیات فتح المبین تمام شده است و ما عده ای از برادران مجاهد و رزمنده را که از سلامتی برخوردار بوده اند به شهرهایشان فرستادیم، این مرتبه تعداد شهداء و مجروحین خصوصا" از برادران اعزامی ازکرج قدری زیاد بود و من این روزها در پیشگاه خدا بشدت احساس قصور می نمایم ، البته نه قصور در انجام امور نظامی بلکه نگرانی من بیشتر از این جهت است که این بار من در موقع عملیات پشت سر برادران قرار داشتم و تا حد زیادی از تیر رس دشمن محفوظ بودم و برادران ما که مشغول شکستن خط دفاعی دشمن جنایتکار بودند به سبب جلو بودنشان و به دلایل دیگری تعدادی شهید و مجروح می کند که عقب ایستادن و مثلا" فرماندهی کردن به نوعی خود را حفظ کردن نیز در خود مخفی دارد و این مسئله که دوستانی و برادرانی بسیار ارزشمند و عزیز شهید می شوند چنان پیمان محکمی و میثاق غلیظی است که به هیچ روی نمی توان آن را نقض کرد و هر لحظه برادران شهید که خداوند بر مراتبشان بیفزاید، جلو روی انسان ایستاده و به صراحت انسان را به تلاش بیشتر و جدیت و پشتکار می خوانند و به سبب شهادتشان یعنی آشکار بودن حضورشان و شهادت دادنشان بر صدق و کذب اشخاص و به دلیل اینکه باذن الله اجازه شفاعت دارند، براستی انسان حیا می کند.   اگر ما فقط یکی از شهدایمان را شاهد اعمال خود بدانیم هیهات که کوچکترین سهو و خطائی از ما سر زند، چه رسد به معصیت العیاذبالله و اینکه ما مرتکب تخلفاتی می شویم و عصیان و نافرمان می کنیم و هیچ یک از اعمالمان آن طور نیست که باید باشد، به سبب غفلت و نسیان است که شیطان باعث آن و نفس ضعیف هوا پرست پذیرنده آن است. بعضی از برادران شهید، قبل از شهادتشان هم دارای چنان کمال روحی و معنوی و اخلاص و پاکی و صداقت و عرفان و زهدی بودند که ای کاش قطره ای از دریای معرفت و خلوصشان بر کویر وجود ما بچکد و پرتوی از نور حیاتبخش آنان بر ظلمتکده نفس یاغی مابتابد تا قلوب کدر و سیاه ما را اندک شفافیت و جلائی بخشد. ما در مقطعی از تاریخ واقع شده ایم که آیات الهی به روشنی و صراحت ما را به هدایت می خوانند .  کدام آیه بزرگتر از شهیدی است که آگاهانه و خالصانه بدون کوچکترین چشمداشتی به دنیا و غیر خدا ، با شوق و اشتیاق به استقبال پروردگارش می شتابد؟  کدام چراغ هدایت فروزنده تر از جوان 18 ساله ای است که نماز شب می خواند و آرزوی لقاء رب و پروردگار خویش می نماید و جانش در قالب جسم پست دنیوی بی قراری می کند ؟ از این برادران کسانی هستند که به یقین اگر نبی اکرم (ص) الان می بود آنها را در کنار خویش می نشاند و در خیل این انصارالله و عارفانی هستند که یک شبه ره صد ساله پیموده اند و راهی را که اهل الله سابقا با سالها ریاضت و مشقت و عبادت می پیمودند و تازه بعضی شان موفق می شدند اینها همان راه را یعنی راه وصول به حق و فنای فی الله و عشق و محبت الله را با توجهی و لحظاتی راز و نیاز و بریدن از ما سوی الله و پیوست به الله می پیمانید.  دیده شده که اینها نظر به بهشت هم ندارند و کمتر از دیدار پروردگار را طبع با کرامتشان نمی پذیرد. بعضی شان در کوچکترین حرکات و حالاتشان هم توجه به خدا دارند، از لغو بشدت می پرهیزند نسیان و فراموشی از یاد خدا کم گریبانگیرشان می شود، با وجود کمی سن همچون بزرگان با تدبیر تعقل و طمانینه سخن می گویند و رفتار می کنند و غذا و پوشاکشان حساب دارد. حرف زدنشان هم میزان دارد و اگر نبود دستور اسلام که از رهبانیت منع کرده اند، اینها در میان جمع قرار نمی داشتند و آرام نمی گرفتند، پیغمبر فرمود : رهبانیت امت من جهاد است و اینها راهبان و عابدان و تائبان و منیین و مستغفرین در اسحارند. بعضی از آنها در لحظه های شهادت چنان آرام و مطمئن هستند که پیداست رجوع به پروردگارش نموده و داخل دربندگان خاص او و داخل در بهشت او می شوند هم خدا از آنها راضی و هم آنها از خداوند و از عمل خویش راضیند .  چه قدر لذت بخش است که انسان با آرامش خاطر به ملاقات پروردگارش برود و با وجه ابیض محشور گردد و در رحمةالله واقع شود. خداوند ما را توفیق بندگی عنایت فرماید و از گناهان ما در گذرد و سیئات ما را بپوشاند و ما را با نیکان بمیراند و شهادت را نصیب ما فرماید. خداوند امام را حفظ کند که اسرافیل بود و در صور دمید و ما را از اجداث به سوی پروردگارمان به شتاب وا داشت و دوم عیسی بود سخنش و ما را زنده کرد به زندگانی واقعی و الهی و موسی بود و با افکند عصایش فرعون را سرنگون کرد و ابراهیم بود و ما را به یکتا پرستی و کناره گیری از بتان فرا خواند و ما را از عبادت شیطان که عصیانگر و یاغی درگاه خدا بود بر حذر داشت و این انقلاب را بر پا کرد تا آتشی باشد و قبسی از نار هم برای روشن نمودن راه و هم برای گرم کردن زندگانی ما
مردگان و داوود بود و آهن قدرت ابر قدرتان را پیش چشم اراده ما مسلمین نیز فرمود تا مقهور آن نشویم. خداوند همه علمای بر حق اسلام و منادیان توحید و عدالت را موفق بدارد و در ظهور امام عصر ارواحنالتراب مقدمه الفداء تعجیل فرماید.  خداوند ما را امت فرمانبردار و فداکار و شایسته ای برای محمد (ص) و شیعیان خالص و صادقی برای علی و اولادش و پیروان محکم و استواری برای رهبر انقلاب امام خمینی قرار دهد .  خداوند هر چه زودتر کاخهای ظلم و ستم را که بر شانه های ملل مظلوم سنگینی می کند بر سر کاخ نشینان ویران نماید و شر آنها با به خودشان متوجه کند ....    فروردین ماه 1361 @irc_ir
امروز؛ یکشنبه 25 فروردين 1398 8 شعبان 1440 14 اوریل 2019 @irc_ir
🌹قالَتْ فاطمه الزهرا (سلام الله علیها): فجعل الله...اطاعتنا نظاما للملة و امامتنا أمانا للفرقة  فرمود: خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه‌ها قرار داده است. (بحار الانوار، ج ۴۳ ، ص ۱۵۸ ) @irc_ir
📌فرق بین شیعه و دوست در کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری علیه السلام و نیز در کتاب مرحوم قطب الدّین راوندی - به نقل از دو نفر از راویان حدیث به نام یوسف بن محمّد و علیّ بن سیّار- آمده است :  شبی از شب ها به محضر مبارک حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدیم .  همچنین والی شهر که علاقه خاصّی نسبت به حضرت داشت، به همراه شخصی که دست های او را بسته بودند، وارد منزل امام علیه السلام شد و اظهار داشت: یاابن رسول اللَّه! این شخص را از دکّان صرّاف در حال سرقت و دزدی گرفته ایم .  و چون خواستیم او را همانند دیگر دزدان شکنجه و تأدیب کنیم، اظهار داشت که از شیعیان حضرت علیّ علیه السلام و نیز از شیعیان شما است و ما از تعذیب او خودداری کردیم و نزد شما آمدیم تا ما را راهنمائی و تکلیف ما را نسبت به این شخص روشن بفرمائی .  حضرت فرمود: به خداوند پناه می برم، او شیعه علیّ علیه السلام نیست، او برای نجات خود چنین ادّعائی را کرده است .  سپس والی آن سارق را از آن جا بُرد و به دو نفر از مأمورین خود دستور داد تا آن سارق را تعذیب و تأدیب نمایند، پس او را بر زمین خوابانیدند و شروع کردند بر بدنش شلاّق بزنند؛ ولی هر چه شلاّق می زدند روی زمین می خورد و به آن سارق اصابت نمی کرد .  بعد از آن، والی مجدّداً او را نزد امام حسن عسکری علیه السلام آورد و گفت: یاابن رسول اللّه! بسیار جای تعجّب است، فرمودی که او از شیعیان شما نیست، اگر از شیعیان شما نباشد پس لابدّ از شیعیان و پیروان شیطان خواهد بود و باید در آتش قهر خدای متعال بسوزد .  و سپس افزود: با این اوصاف، من از این مرد معجزه و کرامتی را مشاهده کردم که بسیار مهمّ خواهد بود، هر چه مأمورین بر او تازیانه می زدند بر زمین می خورد و بر بدن او اصابت نمی کرد و تمام افراد از این جریان در تعجّب و حیرت قرار گرفته اند .  در این موقع امام حسن عسکری علیه السلام به والی خطاب نمود و فرمود: ای بنده خدا! او در ادّعای خود دروغ می گوید، او از شیعیان ما نیست، بلکه از محبّین و دوستان ما می باشد .  والی اظهار داشت: از نظر ما فرقی بین شیعه و دوست نمی باشد، لطفاً بفرمائید که فرق بین آن ها چیست؟  حضرت فرمود: همانا شیعیان ما کسانی هستند که در تمام مسائل زندگی مطیع و فرمان بر دستورات ما باشند و سعی دارند بر این که در هیچ موردی معصیت و مخالفت ما را ننمایند .  و هر که خلاف چنین روشی باشد و اظهار علاقه و محبّت نسبت به ما نماید دوست ما می باشد، نه شیعه ما .  سپس امام علیه السلام به والی فرمود: تو نیز دروغ بزرگی را ادّعا کردی، چون که گفتی معجزه دیده ام؛ و چنانچه این گفتار از روی علم و ایمان باشد مستحقّ عذاب جهنّم می باشی .  بعد از آن، حضرت در توضیح فرمایش خود افزود: معجزه مخصوص انبیاء و ما اهل بیت عصمت و طهارت می باشد، برای شرافت و فضیلتی که ما بر دیگران داریم و نیز برای اثبات واقعیّات و حقایقی که از طرف خداوند متعال به ما رسیده است .  در پایان، امام عسکری علیه السلام به آن مرد - متّهم به سرقت - خطاب نمود و فرمود: باید شیعه علیّ علیه السلام در تمام امور زندگی، شیعه و پیرو او - و دیگر اهل بیت رسالت - باشد و ایشان را در هر حال تصدیق نماید؛ و نیز باید سعی نماید که هیچ گونه تخلّفی با ایشان نداشته باشد و خلاصه آن که در همه امور، خود را هماهنگ و مطیع ایشان بداند.** تفسیر الإمام العسکری علیه السلام : ص 316، ح 161، الخرایج و الجرایح: ج 2، ص 684، ح 3 ، مدینةالمعاجز: ج 7، ص 2579 . @irc_ir
🔹انتظام کاشمری (واعظ) - نقل می کند : به خدمت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی عرض کردم: دستوری مرحمت فرما که توفیق تهجد یابم و گشایشی در کارم حاصل شود. فرمودند :« هر صبح، از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً (سوره یس) غفلت منما، ان شاء الله توفیق رفیق خواهد گشت .» به کاشمر بازگشتم و هر بامداد، در حین راه رفتن، به قرائت سوره یاسین مداومت می کردم، اما نتیجه ای به دست نمی آمد . هر صبح، از تلاوت قرآن مجید مخصوصاً (سوره یس) غفلت منما، انشاء الله توفیق رفیق خواهد گشت . سال دیگر در ایام عید به مشهد مشرف شدم و در یک شب بارانی برای اصلاح کاری به خانه یکی از علماء شهر رفتم چون در آن شب آقا به بیرونی نیامده بود، دست خالی بیرون آمدم و اندیشیدم: خوب است به خدمت حاج شیخ حسنعلی شرفیاب شوم و ازعدم حصول نتیجه او را آگاهی دهم . با این فکر به منزل حاج شیخ آمدم، دیدم که جماعتی در اطاقند و در بسته است و ایشان، مشغول گفتار و موعظه هستند . با خود گفتم: اگر در این حال به اطاق روم، ممکن است که جایی برای نشستن من نباشد و دیگر آنکه شاید سخن شیخ به سبب ورود من به اطاق، قطع شود. از این رو بود که پشت در نشستم و به سخنان ایشان گوش دادم تا مجلس تمام شد و به حضورش شرفیاب شوم .  در همین زمان، ناگاه شنیدم که مرحوم حاج شیخ موضوع فرمایشات خود را تغییر دادند و فرمودند : « برخی از من دعای توفیق سحری و گشایش امور می خواهند، دستور می دهم که قرآن تلاوت کنند، لیکن به جای آنکه رو به قبله و در حال توجه به قرائت پردازند، در حال راه رفتن، سوره یاسین می خوانند و بعد به قصد گله می آیند که از دستور من حاصلی نگرفته اند . تازه در شب بارانی ابتدا، به منظور انجام کار دنیایی خود، به در خانه دیگران می روند و چون به مقصد نمی رسند، به فکر آخرت افتاده، سری هم به منزل من می زنند؛ این که شرط انصاف نیست، خوب است بروند و هر بامداد رو به قبله با توجه و تدبر و نه با لقلقه لسان، به تلاوت کلام الله پردازند آنگاه اگر مقصود شان حاصل نشد گله مند گردند .»  پس از این سخنان، باز به موضوع اصلی سخن خود پرداختند. و پس از پایان گفتار، در باز شد و من داخل شدم. جناب شیخ محبت فرمودند و پرسیدند حاجتی داری؟ عرضه داشتم: جواب خود را شنیدم. فرمودند: پس معطل چه هستی؟ برخاستم و خداحافظی کردم. @irc_ir
📌سه خاطره از شهيد ردانی پور 🔹اوایل انقلاب بود. رفته بود کردستان برای تبلیغ ، مبارزه با کشت خشخاش. آن جا با بچه های اصفهان یک گروه ضربت راه انداخته بود. چند تا روستا را پاک سازی کرده بودند. مزرعه های خشخاش را شخم زده بودند. خیلی ها چشم دیدنش را نداشتند. « همان جایی که هستید وایستید» مصطفی نگاهی به راننده انداخت و گفت: « بشین سرجات و هر طوری شد تکان نخور.» فوری پیاده شد. عمامه اش را از سرش برداشت؛ بالا گرفت وداد زد « عمامه من ، کفن منه ، اول باید از رو جنازه من رد شید.»  🔹گفتم «با فرمانده تون کار دارم.» گفت « الان ساعت یازده است، ملاقاتی قبول نمی کنه.» رفتم پشت در اتاقش . در زدم ؛ گفت « کیه ؟» گفتم« مصطفی منم.» گفت « بیا تو.» سرش را از سجده بلند کرد، چشم های سرخ ، خیس اشک . رنگش پریده بود. نگران شدم. گفتم« چی شده مصطفی؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟» دو زانو نشست. سرش را انداخت پایین . زل زد به مهرش . دانه های تسبیح را یکی یکی از لای انگشت هایش رد می کرد. گفت « یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشته ام . برمیگردم کارامو نگاه می کنم . از خودم می پرسم کارهایی که کردم برای خدا بود یا برای دل خودم.»  🔹نگاهش را دوخته بود یک گوشه ، چشم بر نمی داشت. مثل این که تو دنیا نبود . آب می ریخت روی سرش ، ولی انگار نه انگار . تکان نمی خورد . حمام پیران شهر نزدیک منطقه بود. دوتایی رفته بودیم که زود هم برگردیم. مانده بود زیر دوش آب . بیرون هم نمی آمد. یک هو برگشت طرفم،گفت« از خدا خواسته م جنازه ام گم بشه. نه عراقی ها پیدایش کنند، نه ایرانی ها.» @irc_ir
امروز؛ دوشنبه 26 فروردين 1398 9 شعبان 1440 15 اوریل 2019 @irc_ir
🌹امام باقر (علیه السلام): أُوصیکَ بِخَمْس إِنْ ظُلِمْتَ فَلا تَظْلِمْ وَ إِنْ خانُوکَ فَلا تَخُنْ، وَ إِنْ کُذِّبْتَ فَلا تَغْضَبْ، وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلا تَجْزَعْ . تو را به پنج چیز سفارش مى کنم: ۱ـ اگر مورد ستم واقع شدى ستم مکن، ۲ـ اگر به تو خیانت کردند، خیانت مکن، ۳ـ اگر تکذیبت کردند، خشمگین مشو، ۴ـ اگر مدحت کنند، شاد مشو، ۵ـ و اگر نکوهشت کنند بیتابى مکن. (تحف العقول, ص 284) @irc_ir
📌اهمیت و جایگاه عفو وگذشت       گذشت کردن یکی از فضیلت ها وارزش های اخلاق انسانی است که از سوی همگان به حکم سیره عقلایی مورد توجه وعنایت قرار گرفته است خداوند در آیه 178از سوره بقره عفو وگذشت به ویژه در حال قدرت بر انتقام ومجازات را می ستاید وبر کسانی که در حال قدرت وتوان از حق خویش می گذرند وبا بزرگواری چشم بر مجازات می بندندآفرین می فرستد وآنرا بعنوان امری معروف وهنجاری پسندیده ونیکو مورد تشویق قرار می دهد .     قرآن در آیات 237سوره بقره و126سوره نحل با آن که مجازات برابر را بعنوان اصل مقابله به مثل تأئید می کند ولی با بیان این که عفو وگذشت یکی از بهترین وکوتاه ترین راه ها دست یابی انسان به تقوا است می کوشد تا بیان دارد که فضیلت انسانی نه در انتقام ومجازات بلکه در عفو وگذشت از دیگری است وشرافت وکرامت انسانی نه تنها اینگونه حفظ می شود بلکه با این روش شخص می تواند کنترل ومهار خویش را در دست گیرد واحسان ونیکو کاری را بر حسن انتقام مقدم دارد .     انسان در عفو وگذشت است که می تواند ارزش وجایگاه واقعی خویش را به دست آورد این مسئله به ویژه در شداید وسختی ها مانند مجازات قاتلین ودر امور مالی در هنگام تنگدستی فقیران وبینوایان خودرا نشان می دهد شخصی که در اوج غضب وانتقام از جرم قاتل می گذرد ویا ز مال خود چشم فرو می بندد تا تنگدستی را نیازارد وبا مطالبه پول ومال خویش اورا خوار وذلیل نکند در حقیقت نه تنها کرامت وبزرگواری خویش را خریده است بلکه شرافت وکرامت انسانی را برای همگان حفظ کرده است.     🔹اجر و پاداش عفو : خداوند در آیات 22سوره نور و14سوره تغابن می فرماید زمینه سازی برای جلب غفران وآمرزش الهی از ثمرات عفو وگذشت است ودر آیات 134تا 136سوره آل عمران وایات 63تا 76فرقان اشاره دارد که پاداش بهشت جاویدان وبهره مندی از مواهب همیشگی آن از پاداشهای عفو وگذشت است .     خداوند در آیه 40سوره شورا عفو واغماض از خطای دیگران واصلاح بدی آنان را نیکی دانسته وگذشت را موجب پاداش ویژه خداوند بر می شمارد ودر آیات 52و54سوره قصص با ذکر داستان مومنان اهل کتاب که دریافت کننده دو اجر وپاداش برای تحمل در برابر کفار وعفو وگذشت از آزار آنان می باشند توضیح می دهد پاداش مضاعفی را بدست می آورند  بهترین پاداش واثری که می توان برای گذشت وعفو بیان کرد آن است که شرایط برای عفو وگذشت خداوند از خطاهای انسانی را فراهم می آورد تا این گونه در مسیر ارحم ترحم (رحم کن تا رحم شوی) قرار گیریم . @irc_ir
📌آثار و فواید عفو در قرآن     عفو وگذشت از نظر عقل وعقلا امری ارزشی وهنجار ورفتاری پسندیده ونیکوست خداوند در آیات 178و237و280سوره بقره و152آل عمران و34فصلت و85سوره حجر بر ارزشمندی عفو وگذشت تاکید کرده واز صاحبان حق خواسته است که برخلاف حق وحقوق خویش از باب انسانیت از خطا واشتباه دیگری در گذرند وبر رفتار نادرست ونکوهیده وی چشم بپوشند وآنرا نادیده گیرند.     عمل به رفتار هنجاری عفو وگذشت موجب می شود تا انسان در نوعی آرامش خاص خود قرار گیرد که نمی توان آنرا از راهی دیگر کسب کرد .     کسی که از خطا ولغزش دیگری می گذرد رحمت ومهر الهی را به سوی خویش جلب می کند وبا جلب رحمت ومهر الهی شخص احساس خوش وزیبایی را در خود می یابد خداوند در آیه 22سوره نور یکی از علل وعوامل جذب ورحمت الهی را عفو وگذشت کریمانه اشخاص نسبت به خطا وگناه دیگری می شمارد ودر آیه 14سوره تغابن این مسئله را در باره روابط خانوادگی میان همسران ونسبت به فرزندان گوشزد می کند که عفو وچشم پوشی از دشمنی های همسران وفرزندان زمینه ساز جلب رحمت خاص خداوندی است که آدمی را به آرامش وخوشی می رساند.     جلب محبت خدا با عفو وگذشت: گذشت از لغزشهای مردم نه تنها باعث جلب رحمت الهی وبهره مندی از آرامش بر خاسته از آن می شود بلکه موجب جلب وجذب محبت الهی نیز می شود وآدمی را در جرگه محبان خداوندی قرار می دهد که رسیدن به مقام حب الهی در حقیقت رسیدن به بسیاری از کمالاتی است که در آثار محبت الهی بیان شده است که در آیات 134آل عمران و13مائده به این موضوع اشاره شده است .     قرآن در آیه 34فصلت می فرماید عفو وگذشت عامل جلب وجذب دوستی ها وبه وجود آورنده زمینه های پیوند اجتماعی وخانوادگی است ودشمنی هارا از بین می برد .     خداوند در آیه 128سوره نساء عفو وگذشت در اختلافات خانوادگی را عامل جذب وجلب خیر به سوی اهل خانواده می شمارد وبر انجام عفو وگذشت تشویق می کند .     خداوند در آیه 280سوره بقره یکی از عوامل جذب وجلب خیر الهی را گذشت از وامداران تنگدست بر می شمارد که شخص با این گذشت خویش خیر الهی را به سوی خویش جلب می کند .     عفو وگذشت موجب می شود تا انسان از عفو الهی بهره مند گردد     خداوند در آیه 45سوره مائده عفو وگذشت از گناهان را حتی از قصاص را موجب کفاره گناهان شخص می شمارد وبعنوان یکی از علل وعوامل اصلی پاک کردن گناهان بدان اشاره می کند .     خداوند در آیه 126سوره نحل می فرماید عفو وگذشت موجب دفع بدیها از انسان می شود .     در آیات 133و134سوره آل عمران و237بقره می فرماید انسان با عفو وگذشت از خطای دیگران به مقام تقوا می رسد .     در آیات 126نحل و134آل عمران می فرماید عفو وگذشت از مردم موجب وارد شدن در زمره نیکو کاران ومقام احسان می شود    .     در آیه 34سوره فصلت می فرماید عفو وگذشت گاهی دشمنان سر سخت را به دوستان صمیمی مبدل می سازد .    @irc_ir