📌اخلاق قرآنی حکمت لقمانی
برای هر چیزی، معیار و میزانی است .
میزان مسلمانی، «قرآنی زیستن» است؛ یعنی قرآن را «امام» و «هادی» خود قرار دادن و تلاش برای تطبیق رفتار و خصال و اعمال خود با «الگوهای قرآنی ».
تدبر در آیات قرآن، به ما می آموزد که اگر بخواهیم رفتاری خداپسندانه و سلوکی مورد رضای پروردگار و پیامبر خدا و اولیای دین داشته باشیم، باید برای هر اندیشه و عمل خویش، «حجت قرآنی» داشته باشیم و بتوانیم امضای قرآن را پای هر عمل خویش قرار دهیم و برای این سؤال که «ایا کتاب خدا، رفتار ما را تایید می کند؟» پاسخ مثبت داشته باشیم .
این هدف و خواسته، از ما می طلبد که روی اسوه ها و الگوهایی که قرآن معرفی کرده است، تدبر بیشتری داشته باشیم. ازاین رو، به آموزه های کلام الهی می نگریم و «چگونه بودن» و «چگونه زیستن» را از این کتاب جاودان می آموزیم و به کار می بندیم .
حضرت لقمان، یکی از چهره های دوست داشتنی قرآن و مورد ستایش خداوند است. لقمان را با صفت «حکیم» یاد می کنند و این ریشه در این آیه دارد که می فرماید: «وَلَقَدْ آتَینَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ ...» لقمان/12؛
ما به لقمان حکمت عطا کردیم .
بی شک، درک و دریافت و خرد لقمان حکیم، فراتر از مردم عادی بود و دلش روشن و عقلش فعال و نگاهش بصیر بود. حقایقی از عالم را می دانست و دانسته های ژرف و حکیمانه اش را به دیگران هم می آموخت و می کوشید از هر حادثه و پدیده ای نکته ای و تجربه ای بیاموزد و آن را به کار بندد .
سعدی در گلستان می گوید :
« لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان، که هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهیز کردم1 ».
از حضرت رسول صلی الله علیه وآله نقل است که: لقمان پیامبر نبود، لیکن بنده ای فکور و اندیشمند بود، یقینی نیکو داشت، خدا را دوست می داشت، خدا هم دوستدارش شد و به او حکمت آموخت.2
در روایات، پندهای بسیاری از لقمان نقل شده که یکی بهتر از دیگری است. قرآن کریم هم از نصایح و حکمتها و پندهای لقمان حکیم نمونه هایی را آورده است که هر یک از آنها برای «خودسازی» و تهذیب نفس و الگوگیری اخلاقی مفید و ضروری است. خود لقمان که صاحب این مواعظ و پندهاست، انسانی خودساخته بود که با صالحان و حکیمان همنشینی می کرد، از دانش آنان می آموخت، به دیدار حضرت داود علیه السلام بسیار می رفت و از معارف او نیز بهره می گرفت و مدتی هم چوپانی می کرد .
روزی به او گفتند: تو که گوسفندچران بودی، حکمت را از کجا به دست آوردی؟ گفت: از راه امانتداری، راستگویی و سکوت از گفتن آنچه به دردم نمی خورد .
این است الگوی قرآنی که خوب است گوش جان به پندها و مواعظش بسپاریم .
به نقل خدای کریم در قرآن، حضرت لقمان فرزند خویش را نصیحت و موعظه می کرد. پندهای او از یک سو دعوت به توحید و عبادت و توحید در اطاعت بود، از سویی فراخوانی به ایمان و اعتقاد به جزای الهی و محاسبه دقیق پروردگار به اعمال انسان و توجه دادن به حساب روز قیامت بود، از طرفی دعوت به ارتباط با خداوند در قالب «نماز» و احیای ارزشها به صورت امر به معروف و نهی از منکر بود، از طرفی هم به صبر و ثبات و استقامت در این راه مقدس دعوت می کرد و از توصیه های او، آراسته شدن به کمالات اخلاقی همچون: تواضع، نداشتن غرور، اعتدال در زندگی، ادب در گفتار و رعایت وقار در سخن و آهنگ کلام بود. اینها نکاتی است که همه ما به آنها نیازمندیم و بیشتر اشکالات اخلاقی و رفتاری ما از افراط و تفریط و خروج از حد و مرز «اعتدال» است و غفلت از محاسبه الهی و روز جزا .
مخاطب مواعظ حکیمانه لقمان، پسرش بود. با خطاب «یا بُنَی» که در آیات الهی آمده، او را مورد عطوفت و مهرورزی قرار می داد و نصایح مشفقانه اش را به او می فرمود. اما در واقع، مخاطب اصلی او، همه دلهای خاشع و پندآموز و گوشهایی است که شنوای «حکمتهای لقمانی» اند. ما نیز خودمان را جای فرزند لقمان می گذاریم و لحظاتی پای مواعظ و پندهای او می نشینیم :
« پسرم! برای خداوند، شریک قرار مده، که شرک، ظلمی بزرگ است ....
پسرم! اگر عمل انسان (چه نیک و چه بد) به اندازه دانه خردل و ارزنی باشد، در دل سنگی، یا در آسمانها، یا در زمین، خداوند آن را می آورد (و پاداش یا کیفر می دهد ).
پسرم! نماز را برپا دار،
امر به معروف و نهی از منکر کن،
و بر آنچه در این راه به تو می رسد، صبور و مقاوم باش که این نشانه عزم استوار است .
پسرم! صورتت را از روی بی اعتنایی و تکبر، از مردم برنگردان،
در روی زمین، مغرورانه و متکبرانه راه نرو، خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد .
در راه رفتنت، میانه رو و معتدل باش،
از صدایت بکاه (و داد و فریاد مزن)، همانا زشت ترین صداها، صدای الاغهاست .» لقمان/13ـ19 .
🔸و اما از مواعظ او در روایات :
« پسرم! از تنبلی و بی حالی بپرهیز که اگر کسل باشی، حقی را ادا نمی کنی و اگر ملول باشی، بر حق صبر نخواهی کرد .
پسرم! من از سخن پشیمان شده ا
27 شهریور؛ روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار
📌روز شعر و ادب پارسی
روز بيست و هفتم شهريور ماه، سالروز درگذشت شهريار، شاعر ايراني، با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي، روز ملي شعر و ادب پارسی، ناميده شده است .
🔹شعر و ادبيات فارسي
در فرهنگ ما، زندگی با شعر آغاز و با شعر بدرقه می شود. کودک در گاهواره، لالایی می شنود و از همان آغاز به شعر اُنس می گیرد و پس از مرگ نیز، آرایه مزارش، شعری است که برایش می سرایند و چه بسا خود پیش از مرگ برای خویش شعری می سُراید. این آمیختگی ما با شعر و تأثیری که شعر بر فرهنگ و روحیات و رفتار ما می گذارد، ضرورت پرداختن به آن و ضرورت پاسداری از حریم این عنصر اعجاز آفرین را بیشتر روشن می سازد .
زبان و ادبيات فارسي به عنوان دومين زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ايراني، با هزاران آثار گران سنگ در زمينه هاي مختلف ادبي، عرفاني، فلسفي، كلامي، تاريخي، هنري و مذهبي همواره مورد توجه و اعتقاد ايرانيان و مردمان سرزمينهاي دور و نزديك بوده است . عليرغم حوادث و رويدادهاي پر تب و تاب و گاه ناخوشايند، باز هم اين زبان شيرين و دلنشين در دورترين نقاط جهان امروزه حضور و نفوذ دارد . اين حضور و نفوذ حكايت از آن دارد كه در ژرفاي زبان و ادب فارسي آنقدر معاني بلند و مضامين دلنشين علمي، ادبي، اخلاقي و انساني وجود دارد، كه هر انسان سليم الطبعي با اطلاع و آگاهي از آنها، خود بخود به فارسي و ذخاير مندرج در آن دل مي سپرد. اگر چنین نبود، ترجمه و تأليف هزاران كتاب و مقاله از سوي خارجيان درباره آثار جاودان و جهاني ادب فارسي مانند؛ شاهنامه فردوسي، خمسه حكيم نظام گنجوي، گلستان و بوستان شيخ اجل، مثنوي مولانا جلال الدين بلخي، غزليات خواجه حافظ شيرازي و رباعيات حكيم عمر خيٌام چهره نمي بست و هزاران ايرانشناس و ايران دوست غير ايراني دل و عمر بر سر شناخت، فهم، تفسير و ترجمه اين آثار ارزنده در نمي باختند .
@irc_ir
📌ویژگی شعر شهریار
بیان لطیف، ساده، روان و جذابیت کلام، ویژگی های شعر شهریار است. البته گاه در کنار بیان لطیف و ادیبانه، دیده می شود شاعر با شجاعت، پروایی از کاربرد اصطلاحات عامیانه ندارد و تصاویر زیبای کلامی را با جملات محاوره ای در می آمیزد و از اینکه ادیبان، سطح شعرش را نازل بپندارند نمی هراسد.
این تلفیق شاعرانه، از ویژگی های شعر شهریار است. شهریار معتقد به تحول و تجدید حیات در شعر ادبی بود و آثار این نوگرایی در بیشتر اشعارش دیده می شود. او از کاربرد مضامین نو، پروایی نداشت و در این زمینه، نوآوری های فراوانی دارد .
🔸شهریار در سرودن انواع گونههای شعر فارسی - مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی- نیز تبحر داشتهاست . اما بیشتر از دیگر گونهها در غزل شهره بود و از جمله غزلهای معروف او میتوان به «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابیطالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ داشتهاست .
@irc_ir
📌شعر در خدمت دین
شهریار، شعر را هنرمندانه به خدمت گرفته بود تا مذهب، ملت و میهن خود را به جهانیان معرفی کند.
شعر او، گاه خواننده را به شعرهای دور و دراز می برد، به آسمان های عرفان و انسانیت کامل، پرواز می دهد و عالم هایی بالاتر از این عالم ظاهری را که خود درک کرده است به او نشان می دهد.
گاه نیز خواننده را دگرگون می کند و او را وا می دارد بی اختیار به روزگار حسرت خود، به ناپایداری روزگار، آرزوهای محال، فرصت های از دست رفته و بر آن گذشته ای که باز آمدنی نیست اشک بریزد و همه گذشته تلخ و شیرین خود را در آن ببیند. در واقع، هر یک از شعرهای شهریار، پرده ای از سوز و سازها و افت و خیزهای زندگی او را نشان می دهد و از وطن، اجتماع و تاریخ سخن می گوید .
@irc_ir
📌وجوب دانش آموزی
پیامبر اکرم(ص):
طََلَبُ العلمِ فریضةٌ عَلَی کلِّ مُسلمٍ ألا اِنَّ اللهَ یحِبُّ بُغاةَ العِلْم؛
دانش آموزی، بر هر انسانی واجب است. همانا خداوند علم آموزان را دوست دارد»
📚اصول کافی، ج 1، ص 30
@irc_ir
📌رویکرد وجوبی دین به علم آموزی:
▫️پیامبر خدا (ص) فرمودند:
علم آموزی واجب است و هیچ کسی نیست که از علم آموزی استثنا شده باشد.
🔺طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه.
علم آموزی برای هر زن و مرد مسلمان واجب و ضروری است.
📝آیات کریمه ی بسیاری گویای آن است که تعلیم بر انبیا و آموختن علم بر امت های آنان واجب است. زیرا وقتی که علم آموزی هدف بعثت باشد، اگر پیامبران از این امر کوتاهی کنند، به وظیفه رسالت شان عمل نکردهاند.
لذا بر پیامبران واجب است آن چه مورد نیاز بشر و تأمین کننده سعادت آنان است، به آنان تعلیم نمایند. بر انسانها نیز واجب است که از پیامبران (ع) علم بیاموزند و به مقتضای آن عمل کنند، زیرا اگر آموختن بر آنان واجب نباشد، وجوب تعلیم بر انبیا لغو میشود و خداوند حکیم کار لغو نمیکند.
لذا خداوند انسانها را نیز به آموختن علم از انبیا و حجتهای او لازم شمرده و فرموده است: «وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجالاً نُوحی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون ؛ ما پیش از تو، جز مردانى که به آنان وحى مى کردیم، نفرستادیم! پس اگر نمى دانید، از آگاهان بپرسید.
الأنبیاء، آیه۷
البته از منظر قرآن کریم لازم نیست عموم مردم کوچ کنند و برای کسب علم به نزد پیامبر (ص) یا جانشینان او بروند، لکن واجب است عده ای هجرت علمی کنند و از ایشان کسب علم نمایند و سپس باز گشته و به دیگران برسانند.
🔺وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُون . (التوبة، آیه ۱۲۲)
بنابر این امروزه بر عده ای واجب است که اولا علوم اسلامی را از راه تلمذ در پیشگاه علمای عصر بیاموزند و در مرحله بعد برای تبلیغ دین به اقصی نقاط جهان هجرت کنند، و بر مردم است که از ارشادات اسلامی آنان بهره لازم را ببرند.
همچنین امروزه با وجود سیستم های پیشرفته اطلاع رسانی، کار تعلیم و تعلم نیز آسان شده است و بر اندیشمندان اسلامی است که با استفاده بهینه از این امکان ایجاد شده، بیش از پیش در تبلیغ پیام قرآن کریم و رسولان خدا اقدام نمایند.
▫️و نیز در آیاتی که تعلیم را هدف بعثت بر شمردند، قید کتاب و حکمت آمده است: «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ.
بنابر این معنای وجوب طلب علم بر همگان اعم از زن و مرد و پیر و جوان، آموختن هر آن چیزی که بشر علم نامیده، نیست، بلکه مقصود علومی است که سعادت بشر در گرو دانستن آنها است.
📝امام صادق علیه السلام در پاسخ به سؤال کسی که در باره آیه شریفه «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة؛ دلیل رسا (و قاطع) براى خدا است».(الأنعام، آیه ۱۴۹)
🔹سؤال کرد، فرمود: «خداوند متعال روز قیامت به بنده میگوید: آیا عالم بودی؟
اگر بگوید: بله، میفرماید: پس چرا عمل نکردی به آن چه میدانستی؟! و اگر بگوید جاهل بودم، میفرماید: چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟! پس این گونه با او احتجاج میکند و این است حجت [تام ] و بالغه خدا»
📚بحارالأنوار، ج۱، ص۱۷۷، ح۵۸
@irc_ir
#کلام_نور
📌بخشی از پیام حضرت امام رحمه الله به مناسبت آغاز سال تحصیلی
«اکنون بر معلّمان متعهّد و مسئولِ دبستانی و دبیرستانی است که با کوشش خود جوانانی را تحویل دانشگاه ها دهند که با آگاهی از انحرافات گذشته دانشگاه، بر فرهنگ غنی و مستقل اسلامی ایران تکیه کنند و بر اساتید متعهد است که... جوانانی متعهد نسبت به مصالح کشور و آگاه به اهداف اسلام تحویل جامعه دهند و مطمئن باشند که با این خدمت، استقلال و آزادی کاملِ میهن عزیزشان تضمین خواهد شد. و ازاین روست که نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حسّاس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسان تر خواهد بود.»
@irc_ir
#سه_شنبه_های_امام_زمانی
ای امید دلهای خستگان!
می آیی از آن سوی جاده های صبوری!
می آیی در یلدایی ترین شب انتظار؛
در خشکسال ایمان و عدالت، آن گاه که ابرهای جهل و نخوت، بر سراسر کویر دلها مان سایه افکند.
و آن هنگام که همگان به دنبال سراب بدوند.
آن هنگام که درختان از بی برگی برهنه گردند.
آن روز که ماهیان دریا در طلب آب از دریا بیرون می آیند.
آن هنگام که آسمان، تحمل از کف دهد، خورشید، خسته از تابش است و ابرها تشنه بارش.
آن زمان که دفتر عاشقی به آخرین برگ خود برسد و آن لحظه که زمین و زمان،
ثانیه ها را گم کنند و غنچه های «الغوث الغوث»، شکوفا گردد و زمینیان، نوای «الامان الامان» سر دهند.
تو خواهی آمد، ای معنای غیرت، ای معمای هستی!
تو خواهی آمد و دیوار بلند انتظار، فرو خواهد ریخت و عطر وجودت فضای دل هامان را پر خواهد کرد.
می دانم خواهی آمد و با کرشمه نگاهت، دلشوره های نا امیدی را به شیرینی لحظه دیدار مبدل خواهی کرد.
ای انعکاس مهربانی و پژواک امید!
وقتی که تو بیایی، دیگر از پاییز هراسی نداریم و در زمستان نمی لرزیم.
تو گرما بخش دل هامان می شوی و ما در بهار آمدنت، دل هامان را فرش راهت می کنیم.
ای از قبیله آفتاب!
کدام لحظه خوشبخت را در آغوش خواهی کشید؟
ای مهربانی که آفتاب در مقابلت زانو خواهد زد و ماه در پیشگاهت به سجده خواهد هفتاد!
ای راز خلقت!
همه منتظرانت یاد تو را در قاب کهنه انتظار نگه می دارند و لحظه های خود را با «ای کاش»ها سپری می کنند تا به جمعه وصال برسند.
▫️العجل العجل العجل
@irc_ir
📌لزوم رعایت اهلیت در سپردن وفبول مسئولیتها
از بزرگ ترین آفات یک نظام، عدم رعایت اهلیت ها در مدیریت است. مشکلی که پس از پیامبر برای جامعۀ اسلامی پیش آمد، به سبب عدم رعایت اهلیت بود؛ افرادی بر سر کار آمدند که شایستگی و کفایت لازم را برای ادارۀ امور نداشتند؛ به همین دلیل در اقامۀ حق کوتاهی کردند و سیره و سنّت پیامبر را به تعطیلی کشاندند.در نظام اسلامی، انگیزۀ هرگونه پیوند اجتماعی صیانت پیوند بندگی با خدا است؛ لذا در تنظیم روابط اجتماعی بین انسان ها که بارزترین آن ها به صورت خدمات اداری و کارگشایی کارگزاران نظام اسلامی تجلّی می یابد، متخلّق بودن به اخلاق انسانی والاترین ملاک است؛
🔹 چنان که علی علیه السلام می فرمایند:
«علیکم بمکارم الأخلاق فإنّها رفعة».
ارزش و اعتبار مردم به میزان مکارم اخلاق ایشان است. کسانی که عهده دار ادارۀ امور مردم می شوند بیش از دیگران به مکارم اخلاق نیازمند می باشند. هرچه حیطۀ مسئولیت آن ها وسیع تر گردد، بیش از دیگران به پایبندی به اصول اخلاقی نیازمندند.
▫️رعایت اهلیت در قبول مسئولیت
نوع نگاه انسان به مسئولیت، از امور مهم در شکل گیری اخلاق مطلوب اداری است. قرآن کریم بر این اصل تأکید دارد که ادارۀ امور مردم امانت سنگینی است که باید به شایستگان و اهل آن سپرده شود.
«إِنَّ اللّه یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُودُّوا اْلأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا»؛
همانا خداوند امر می کند شما را به این که امانات را به صاحبانشان برگردانید.
پس در هر مدیریتی و ادارۀ هر کاری باید اهل آن را یافت و امانت را به وی سپرد؛ چنان که در روایات داریم: «فالتمسوا ذلک من عند أهله»؛ آن را از اهلش بخواهید.
اگر کار به دست نااهل سپرده شود همه چیز تباه می شود و اگر امر مهمی مثل دین در میان باشد، دقت نظر بیش تر، ضرورت دارد.
از بزرگ ترین آفات یک نظام، عدم رعایت اهلیت ها در مدیریت است. مشکلی که پس از پیامبر برای جامعۀ اسلامی پیش آمد، به سبب عدم رعایت اهلیت بود؛ افرادی بر سر کار آمدند که شایستگی و کفایت لازم را برای ادارۀ امور نداشتند؛ به همین دلیل در اقامۀ حق کوتاهی کردند و سیره و سنّت پیامبر را به تعطیلی کشاندند. جلوس فرد بر مسندی که اهلیت آن را دارا نیست، سبب بدبختی خود او و تباهی امور مربوط به او می شود.
حضرت امیر علیه السلام به شریح قاضی فرمود:
«یا شریح! قد جلست مجلساً لا یجلسه إلاّ نبیّ أو وصیّ نبیّ أو شقیّ»؛
ای شریح! تو در جایگاهی نشسته ای که نمی نشیند در آن منصب، مگر پیامبر یا وصیّ پیامبر یا شخص بدبخت.
بنابراین، اهل ایمان خود را در معرض مسئولیتی قرار نمی دهد که اهلیت آن را نداشته باشد. پذیرش کاری که در عهدۀ طاقت و توانایی انسان مؤمن نیست، سبب ذلت و خواری او است. مؤمن عزیز است و خداوند ذلّت مؤمن را نمی پسندد و در ادارۀ امور نیز باید عزّت خود را حفظ کند. این دقت تا آن جا است که اگر به فردی مسئولیتی پیشنهاد شود و او بداند که فردی شایسته تر از او هست، هرگز خود را پیش نیندازد. وقتی فرد در جای مناسب خودش قرار نمی گیرد، مقهور و مغلوب کارها می شود.
▫️یکی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله به ایشان گفت:
«ألا تستعملنی؟» آیا مسئولیتی به من واگذار نمی کنی؟
پیامبر دست بر شانۀ او زد و فرمود:
«إنّک ضعیف وإنّها أمانة وإنّها یوم القیامة خزی وندامة إلاّ من أخذها بحقّها وأدّی الذی علیه فیها»
تو ضعیف هستی و این پست ها امانت است و روز قیامت مایۀ رسوایی و پشیمانی است، مگر کسی که آن را آن گونه که باید، به عهده گیرد و وظیفۀ خود را در باره اش ادا کند.
📌شاخصۀ مدیریت صحیح و مبتنیِ بر سیرۀ ائمه علیهم السلام آن است که هر کس در مقام مناسب خود قرار گیرد؛ به گونه ای که توان ادارۀ درست امور را داشته باشد و کسی که کارهای بزرگ و مهم وی را درمانده نسازد و کثرت کارها او را آشفته خاطر نگرداند و مهم تر از همه امانت دار باشد.
@irc_ir
#کلام_نور
📌اصول وشاخص های گزینش در کلام رهبرمعظم انقلاب اسلامی
آیت الله خامنه ای در مناسبت های گوناگون به بایدها و نبایدهای گزینش کارگزاران ، مدیران، کارمندان،... نظام اسلامی اشاره کرده اند از جمله آنهاست :
🔹گزینش کار بسیار مهمي است، گزينش مثل صراط است همان صراطي که شنيدهايد اينجاست، آنكه از مو باريكتر و از شمشير تيزتر و هر طرفش هم بيفتي جهنم است، همينجاست.
🔹در تشخیص ها، در گزینش اشخاص و در گزينش مسئولان، بايد خدا را در نظر بگيريد، گزينش بايد گزينش هوشمندانه، عالمانه و دقيق باشد.
🔹افراط و تفریط در کار نباشد، نه آنچنان سهل انگاری که بافت دستگاه هاي مهم و حساس به كلي جهت گيري هايش را رها كند و نه آنچنان سخت گيري هاي نادرست و تفريط كه به اندك بهانه اي افراد را پشت در بگذاريم.
🔹در گزینش افراد ملاحظه کنید، کساني باشند كه اين خصوصيات را رعايت كنند، هم جهات اسلامي هم جهات انقلابي، هم جهات ارزشي تا كار واقعاً چنان كه بايد و شايد پيش برود.
به مديران توصيه مي كنم كه به گزينش به چشم رقيب و مانع نگاه نكنند به چشم بازو، وسيله كار، چشم بيننده و گوش شنونده در پيدا كردن آدم هاي كارآمد نگاه كنند، مدير بايد وجود گزينش را يك فوز عظيم بداند.
@irc_ir