eitaa logo
اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه
209 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
4 ویدیو
868 فایل
راه ارتباطی با ما: تلفن: 02532915510 سامانه‌ پیامک: 30000255 فضای مجازی: @irib_irc وب سایت: www.irc.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿خاطره ای از شهید آیت ...قاضی طباطبایی یک روز به مناسبتی، یکی از مخالفین سرسخت وی به حضورش آمده و وارد منزل او شد . آیت الله قاضی طباطبایی، بدون درنگ تمام قد در مقابل او بلند شد و کمال احترام را به جای آورد . بعد از رفتن وی یکی از نزدیکان آقای قاضی گفت: آقا! این شخص دشمنی سرسختی با شما دارد، چرا این قدر احترامش کردید؟ آیت الله قاضی فرمودند: به دو دلیل: اولا ایشان مهمان ما بود و احترام مهمان واجب است، اگر چه با من مخالف باشد . ثانیا او لباس مقدس روحانیت به تن دارد و قداست این لباس راباید حفظ نمود(1) آیت الله قاضی از آنجا که از کوشش در راه اهداف اسلام و پیشبرد انقلاب اسلامی ذره ای دریغ نمی کرد و پیوسته با عوامل فتنه جو و توطئه گر مبارزه می نمود، همیشه مورد بغض شدید دشمن قرار داشت تا جایی که به آن شهید بزرگوار دروغ های زیادی می بستند و تهمت های فراوانی می زدند و ایشان را تهدید به قتل می نمودند . ایشان نیز با شجاعت تمام در برابر این تهدیدها ایستاده و می گفت: «مرا تهدید به قتل می کنند، من از شهادت نمی ترسم، آماده ام و از خدا می خواهم .» وی بااعتقادی راسخ به این کلام خدا «یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم » ; «[دوستان خدا] در راه خدا جهاد و تلاش می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسند . (2)) » و با اراده ای استوار در برابر مخالفین دین و احکام الهی کاملا مقاومت می کرد. این حقیقت را در گزارش های ساواک می توان مشاهده کرد . در یکی از گزارش های رئیس سازمان اطلاعات و امنیت آذربایجان شرقی در مورد آیت الله قاضی چنین آمده است: «نامبرده که یکی از روحانیون مخالف آذربایجان شرقی بوده و در راس آنان قرار دارد، از سال 42 فعالیت خود را تشدید، علنا در مقام مخالفت با دولت ولوایح ششگانه برآمده و شروع به اهانت به مقامات عالیه کشور، مامورین ساواک و ادارات دولتی نموده است . مشارالیه انتخابات سال 42 را تحریم و مطالب تندی پیرامون نحوه انتخابات بیان نموده و به استناد مدارک موجود تا آنجا که توانسته در توهین به مقامات و لوائح اصلاحی کشور چیزی فرو گذار نکرده است و در بیانات خود از خمینی به بزرگی یاد نموده است . وی در عید فطر سال 1388 ق مطابق با 1347 شمسی در مسجد مقبره بالای منبر می رود و طی سخنرانی خویش در زمینه وضع دختران و ظاهر شدن آنان در قصبات، مطالبی اظهار و آن را منافی با حفظ حیثیت جامعه تشخیص داده و بیاناتی درباره اقلیت های مذهبی ایراد می کند، که با توجه به این مطالب و گفته های تند دیگر وی در روز مذکور، کمیسیون امنیت اجتماعی استان به اتفاق آراء وی را به شش ماه اقامت اجباری در بافت محکوم و رای صادره نیز از طرف دادگاه شعبه 2 استان تایید می گردد .» ایشان در نامه ای که در 15 شوال 1388 هجری قمری خطاب به آیت الله العظمی میلانی رحمه الله از بافت کرمان ارسال داشته اند، علت محکومیت خود را این چنین می نویسند: «شب که از مسجد بعد از اداء فریضه بیرون آمدم، [مرا] به شهرستان بافت حرکت دادند و فعلا در این جا به جرم اینکه روز عید فطر در بیانات خودم به یهود خذلهم الله تعالی واخزاهم نفرین کرده ام، باید مدتی باشم . هیچ جای نگرانی نیست، فقط یکه و تنهایی است، ولی مهر و محبت اهالی این شهرستان به تمام طبقاتهم آن آثار غربت را زایل می کند و دلشادم که در این محل تبعید، دچار این پیشامدها می شوم (3) 1- قاضی طباطبایی، ص 103 . 2- مائده/54 . 3-مجلس نشین قدس، ص 36 . @irc_ir
امروز؛سه شنبه 30 بهمن 1397 13 جمادی الثانیه1440 ۱۹فوریه ۲۰۱۹ ⏺️ سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ⏺️روز تکریم مادران و همسران شهدا @irc_ir
عَنْ الإمامُ المهدى عليه السلام : إنَّ اللّه َ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً ولا أهْمَلَهُمْ سُدىً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أسْماعاً وَ أبْصاراً وَ قُلُوباً وَ ألْباباً، ثُمَّ بَعَثَ اِلَيْهِمُ النَبيّينَ عليهم السلاممُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرينَ ،يأمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ، وَ يَنهُونَهُمْ عَنْ مَعْصيَتِهِ، وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أمْرِ خالِقِهِمْ وَ دِينِهِمْ .  حضرت امام مهدى عليه السلام فرمود : خداوند بزرگ مخلوقات را بيهوده نيافريده و آنان را پوچ و بيهوده رها نكرده، بلكه آنان را با قدرت خود آفريد و براى آنان چشم و گوش و قلب و عقل قرار داد و سپس انبيائى كه بشارت دهنده و هشدار دهنده هستند به سوى آنان فرستاد كه آنان را به اطاعت از او فرمان مى دهند و از معصيت او نهى مى كنند و چيزهايى را كه در مورد پروردگارشان و دينشان نمى دانستند به آنان شناساندند .  چهل حدیث « گهرهای مهدوی » علیه السلام حدیث شماره : ۱۴۰۱ @irc_ir
تضعیف جمهوری اسلام، تضعیف اسلام خیلی موجب تأسف است که یک نفر مسلم گول بخورد از یک دسته شیطان خبیث، و در مجامع عمومی بخواهد تضعیف کند جمهوری اسلامی را، دولت جمهوری اسلامی را و رئیس جمهور را و سایرین را. بسیار تأسف دارم من از اینکه این جمعیت پاکدل این قدر پاکدل باشند که خیال کنند هرچه این شیاطین گفتند صحیح است؛ همین شیاطینی که می گویند هیچ کاری برای ایران نشده است، همین شیاطینی که می گویند زمان شاه بهتر بود از حالا . این نغمه شوم «مستکبر، مستکبرتر شده است» یعنی زمان جمهوری اسلامی بدتر شده است از زمان شاه و «مستضعف، مستضعفتر شده است» یعنی اسلام بدتر است از رژیم شاهنشاهی. آنهایی که می فهمند و از روی شیطنت صحبت می کنند با آنها جز اینکه با قدرت رفتار بشود راهی نیست. لکن اینهایی که گول خورده اند از این شیاطین، با اینها صحبت است که برادران، شما چرا گول می خورید؟ شمایی که عمری در اسلام گذراندید و فشارهای زمان طاغوت را دیدید و اهانتهای زمان طاغوت را چشیدید و امروز می بینید که از آن فشارها خارج شدید و از آن گرفتاریها بیرون آمدید و به طور آزادی نفس می کشید، به طور استقلال زندگی می کنید، شما چرا می گویید که حالا بدتر از آن وقت شده است و در تضعیف دولت کوشش می کنید؟ شما چرا وقتی یک قصوری را می بینید، یک چیزی را می بینید که در ایام جنگ ناگزیر است که واقع بشود، و در هر انقلابی ناگزیر است که واقع بشود، جمع می کنید و روی هم می گذارید و در مجامع عمومی برای مردم می گویید تا مردم را تضعیف کنید؟ شما چرا آن خدمتهایی که این ملت کرده است و خدمتهایی که این جهاد سازندگی کرده است و خدمتهایی که پاسدارها کرده اند و کمیته ها کرده اند، خدمتهایی که دولت کرده است، چرا آنها را نمی بینید؟ چه شده است شما را که گول چند تا شیطان را در گوشه و کنار کشور می خورید و نمی دانید چه می کنید، نمی دانید تیشه برداشته اید و به ریشه اسلام دارید می زنید، نمی دانید که تضعیف جمهوری اسلام، تضعیف اسلام است و تضعیف اسلام را شما نمی خواهید، لکن از روی نادانی شما را وادار می کنند تا این مسائل را طرح بکنید . ( صحيفه امام، ج17، ص 443؛ سخنراني در جمع مسئولان و اعضاي جهاد سازندگي، 1 خرداد 1362 ) @irc_ir
13 جمادی الثانیه  سالروز وفات حضرت ام البنین مادر گرامی حضرت عباس (علیه السلام ) نامش فاطمه و کنیهاش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علیبن ابیطالب علیهالسلام و فرزندانش عباس علیهالسلام ، عبداللّه، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفر در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند. آرامگاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است . در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ نگاران سال ولادت او را ثبت نکرده اند، ولی یاد آور شده اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیه السلام ، در سال ۲۶ ق اتفاق افتاده است . برخی از تاریخ نگاران زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین می زنند . تاریخ گواهی می دهد که پدران و داییان حضرت ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آنها به هنگام نبرد، دلیرمردی های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعت بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده اند، آنچنان که حاکمان زمان در برابرشان سرتسلیم فرود می آورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسب شناس بزرگ عرب و برادر علی علیهالسلام ـ به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: در میان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمان تر یافت نمی شود . @irc_ir
انتخاب ام البنین علیهاالسلام برای همسری علی علیه‏ السلام بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی‏طالب علیه‏ السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب‏ شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد . عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی‏ مانند بودند، و حضرت علی علیه‏السلام نیز این انتخاب را پسندید . حضرت علی علیه‏ السلام عقیل را نزد پدر ام‏ البنین فرستاد. پدر خشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی‏طالب علیه‏ السلام برقرار شد . امام علی علیه‏ السلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید . روز اولی که ام البنین علیها السلام پا در خانه علی علیه‏ السلام گذاشت، حسن و حسین علیهم السلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن‏که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و هم‏چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت . فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه‏ السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن‏ها تداعی نگردد و رنج بی‏مادری آن‏ها را آزار ندهد . ام‏ البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می‏ دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می‏ کردند . ام‏ البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله را بر فرزندان خود مقدّم می‏ داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می‏ کرد و آن را فریضه‏ ای دینی می‏ شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است . @irc.ir
ام البنین، پاسدار خاطره عاشور از ویژگی های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیهخوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسلهای آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیهالسلام ، عبیداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می رفت و نوحه می خواند . او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداری به حکومت وقت نوعی اعتراض میکرد و مردم را که اطراف او جمع میشدند، از جنایات بنی امیه، آگاه می نمود . @irc_ir
🔹روز تکریم مادران و همسران شهدا امروز سالروز رحلت حضرت ام البنین (س) است. روزی که در تقویم ما به عنوان " روز بزرگداشت مادران و همسران شهدا" نام گذاری شده است .  ام البنین (س) بانوی ایثاگر که اگر چه خود در دشت کربلا حضور نداشت، اما عطر ایمان، نگاه ولایتمدار، تفکر حسینی و شجاعت ایثارگری یک مسلمان معتقد را قطره قطره در کام فرزندانش نشاند و لاله صفت چنان بارشان آورد که دشت تفتیده کربلا را همیشه تاریخ منقش به زیباترین مفاهیم همان شهادت کردند .  و ما به خود چه مفتخریم که مادران ایران زمین در کربلای ایران، چون ام البنین (س) با تقدیم عزیزترین داشته های خود، همسران و فرزندانشان، تاریخ را به گونه ای دیگر در حمایت از حسین زمان، خمینی بت شکن؛ تکرار کردند و چه زیبا نقش آفرین بازسازی این تاریخ پرشکوه شدند .  مادرانی که اگر چه خود در خاکریزهای دفاع از کیان اسلام و خاک وطن در برابر یزیدیان زمان حضور نداشتند اما خطوط مقدم پر از رزمندگانی بود که در دامن این رادزنان پرورش یافته بودند و غریو الله اکبرشان، پاسخ هل من ناصر ینصرنی نائب بر حق امام زمانشان بود .  رهروان فاطمی که پای در جای پای ام البنین "مادر چهار شهید و معلم علم دار کربلا" گذاشتند و چون او فاطمه وار هستی خود را بر سر دفاع از ولایت و اسلام به درگاه خدا ارزانی داشتند . @irc_ir
امروز؛ چهارشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۷ ۱۴ جمادی الثانی ۱۴۴۰ ۲۰ فوریه ۲۰۱۹ @irc_ir
🌹قال امام الهادى عليه السلام : العُقوقُ يُعقِبُ القِلَّةَ و يُؤدِّي إلَى الذِّلَّةِ ؛ امام هادى عليه السلام : عاقّ [والدين] ، نادارى در پى دارد و به خوارى مى كشاند.  بحار الانوار، ج۷۴، ص ۸۴ @irc_ir
🔹عامل رسیدن به استقلال حقیقی از نگاه مقام معظم رهبری همه‌ی پیشرفت های علمیِ دنیا نیز این گونه پیش آمده است که کسانی از روی عشق یا ایمان و یا هر دو، کار کرده‌اند. یا باید عشق به کار باشد یا ایمان به ثواب الهی، یا هر دو با هم. و شما می‌توانید هر دو را با هم را داشته باشید . این گونه می‌شود که ملت ایران می‌تواند آن استقلال حقیقی و واقعی را که استقلال سیاسی مقدّمه‌ی آن است و آن نیز به یک معنا پشتوانه و پشتیبان و نگهدارنده‌ی استقلال سیاسی است، تأمین کند.  دشمن، دشمنی می‌کند و از او جز دشمنی هم انتظاری نیست. تبلیغاتی که رادیوهای دشمن می‌کنند و مطالبی که مطبوعات صهیونیستیِ جهانی می‌نویسند، ما کمترش را از آنها توقّع نداریم . دشمن است دیگر! دشمن، بدجنسی می‌کند، خباثت می‌کند، تهمت می‌زند و دروغ می‌گوید. ادّعا می‌کند که طرفدار انسانیت است؛ اما به دروغ. از او توقّعِ بیش از این نیست .  چیزی که برای ما لازم است، این است که خودِ ما در نقطه‌ی تحقّق آرمان های اسلامی قرار گیریم. آن کار و آن تعلیم، با آن نیّت، با آن احساس و آن غیرت انجام گیرد، تا در آینده‌ی نزدیک، ان‌شاءاللَّه کشور در موضعی قرار گیرد که «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون . همانی شود که خدا برای شما ملت بزرگ اراده کرده است، خواسته است و ان‌شاءاللَّه مقدّر فرموده است. امیدواریم خداوند این روز و این ایام را بر شما مبارک کند و به همه‌ی ما توفیق دهد تا بتوانیم این وظایف را درست درک و براساس آنها ان‌شاءاللَّه عمل کنیم ۱۳۹۷/۲/۱۳ بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان  @irc_ir
❓اگر رزق و روزی از طرف خدای رزاق تأمین شده، پس چرا بسیاری بر اثر گرسنگی می‌میرند؟    توضیح آن که : خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «هیچ جنبنده‌‌‌اى در زمین نیست، مگر آن‌‌که رزقش به عهده خدا است».[1] اما در عین حال مشاهده می‌شود که در طول تاریخ بسیاری از مردم، همین‌طور دیگر موجودات بر اثر گرسنگی از دنیا رفته‌اند؛ لذا با توجه به مقدر بودن روزی و رزاقیت خداوند، این مسئله چگونه توجیه پذیر است؟ !  ✅در ارتباط با این موضوع باید گفت؛ منظور از این‌که خدا روزی رسان است؛ یعنی تمام نعمت‌ها و روزی‌ها از سوی او سرچشمه می‌گیرد و او برای تمام انسان‌‌ها و موجودات دیگر رزق و روزی مقدر کرده است .  اما این بدان معنا نیست که چون روزی مادی انسان از قبل مشخص و معین شده، اعمال انسان نقشی در آن ندارد و آن‌را کم و زیاد نمی‌کند و یا هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد. بهره‌‌مندی از رزق خدا شرایطی دارد که با وجود آن شرایط روزی به فعلیت می‌رسد. کسانی ‌که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمی‌کنند، قطعاً شرط تحقق آن‌را اجرایی نکرده‌اند. یا کسانی که در برابر شکر نعمت‌هایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت می‌کنند، اینان خود درهای گشایش روزی را به روی خود می‌بندند .  قرآن کریم در این زمینه داستانی را از امت‌های گذشته نقل می‌کند :  « وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذاقَهَا اللهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُون»؛[2] خداوند (براى آنان که کفران نعمت می‌کنند،) مثالى زده است. منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا می‌رسید، امّا به نعمت‌هاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به سبب اعمالى که انجام می‌دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشاند .  خداوند در این آیه داستان شهرى را یادآور می‌شود که از هر نوع امکانات رفاهى برخوردار بود؛ امنیّت و آرامش داشت؛ روزى آن از هر سو به فراوانى می‌رسید، ولى نعمت‌هایى را که خداوند داده بود، ناسپاسى کرد. نتیجه این شد که خداوند تلخى گرسنگى و ترس را به آنان چشانید، آن‌چنان که گویا گرسنگى و تلخى مانند یک تن پوش آنها را احاطه کرده است. فراوانى روزى به گرسنگى، و امنیت و آرامش به ترس تبدیل شد و این نتیجه عملکرد خود مردم بود .  نقل شده است منظور از «قریه»، در این آیه مکه است که خداوند هفت سال مردم آن‌را گرفتار گرسنگى و بدبختى کرد، تا آن‌جا که ظرف‌هاى پوستین و پشم‌هاى آغشته به خون و حشرات بدن حیوانات را می‌خوردند . این جریان اتفاق افتاد که پیامبر(ص) نسبت به آنها نفرین کرد و از خداوند خواست که مردم کافر و ناسپاس را مانند مردم زمان حضرت یوسف(ع)، هفت سال دچار قحطى و بدبختى کند .  برخى نیز می‌گویند؛ مقصود قریه‌‌اى است که پیش از پیامبر اسلام، خداوند پیامبرى به سوى آنها فرستاد، آنها کافر شدند، او را کشتند و خداوند آنها را گرفتار عذاب کرد.[3 ]  امام باقر(ع) فرمود: همانا انسان گناه می‌کند، پس روزى از او دفع می‌شود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ، فَیُدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ».[4 ]  امام صادق(ع) در همین مورد فرمود؛ حتی نیت گناه از سوی فرد مؤمن می‌تواند وی را از رزق خداوند محروم ساز: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَنْوِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ رِزْقَهُ».[5]  در همین رابطه در تفاسیر قرآن ذیل آیات 17- 19 سوره قلم داستانی به این مضمون نقل شده است :  پیرمرد مؤمن و بزرگواری در یمن در دهکده «صروان» باغی داشت، او به قدر نیاز از محصول آن برداشت می‌کرد، و بقیه را به مستحقان و نیازمندان می‌داد. هنگامى که چشم از دنیا فرو بست، فرزندانش گفتند ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم؛ چرا که عیال و فرزندان ما بسیارند، و ما نمی‌توانیم مانند پدرمان عمل کنیم! به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره می‌گرفتند محروم سازند. سوگند یاد کردند که میوه‌‌هاى باغ را صبح زود، دور از چشم مستمندان بچینند و براى مستمندان چیزى نگذارند. این نیت آنان باعث شد تا در حالی‌که آنها خواب بودند آتشى آن باغ را احاطه نمود و تمام محصول را سوزاند.[6 ]  گاهی نیز تنگی روزی برای آزمایش و امتحان است :  « وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»؛[7] قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مال‌ها، جان‌ها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان .  « وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ» ؛[ 8] و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ می‌گیرد، می‌گوید: پروردگارم مرا