انتخاب ام البنین علیهاالسلام برای همسری علی علیه السلام
بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابیطالب علیه السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد . عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی مانند بودند، و حضرت علی علیهالسلام نیز این انتخاب را پسندید .
حضرت علی علیه السلام عقیل را نزد پدر ام البنین فرستاد. پدر خشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابیطالب علیه السلام برقرار شد .
امام علی علیه السلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید .
روز اولی که ام البنین علیها السلام پا در خانه علی علیه السلام گذاشت، حسن و حسین علیهم السلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آنکه وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و همچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت . فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آنها تداعی نگردد و رنج بیمادری آنها را آزار ندهد .
ام البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می کردند . ام البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه وآله را بر فرزندان خود مقدّم می داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می کرد و آن را فریضه ای دینی می شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است .
@irc.ir
ام البنین، پاسدار خاطره عاشور
از ویژگی های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیهخوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسلهای آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیهالسلام ، عبیداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می رفت و نوحه می خواند . او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداری به حکومت وقت نوعی اعتراض میکرد و مردم را که اطراف او جمع میشدند، از جنایات بنی امیه، آگاه می نمود .
@irc_ir
🔹روز تکریم مادران و همسران شهدا
امروز سالروز رحلت حضرت ام البنین (س) است. روزی که در تقویم ما به عنوان " روز بزرگداشت مادران و همسران شهدا" نام گذاری شده است .
ام البنین (س) بانوی ایثاگر که اگر چه خود در دشت کربلا حضور نداشت، اما عطر ایمان، نگاه ولایتمدار، تفکر حسینی و شجاعت ایثارگری یک مسلمان معتقد را قطره قطره در کام فرزندانش نشاند و لاله صفت چنان بارشان آورد که دشت تفتیده کربلا را همیشه تاریخ منقش به زیباترین مفاهیم همان شهادت کردند .
و ما به خود چه مفتخریم که مادران ایران زمین در کربلای ایران، چون ام البنین (س) با تقدیم عزیزترین داشته های خود، همسران و فرزندانشان، تاریخ را به گونه ای دیگر در حمایت از حسین زمان، خمینی بت شکن؛ تکرار کردند و چه زیبا نقش آفرین بازسازی این تاریخ پرشکوه شدند .
مادرانی که اگر چه خود در خاکریزهای دفاع از کیان اسلام و خاک وطن در برابر یزیدیان زمان حضور نداشتند اما خطوط مقدم پر از رزمندگانی بود که در دامن این رادزنان پرورش یافته بودند و غریو الله اکبرشان، پاسخ هل من ناصر ینصرنی نائب بر حق امام زمانشان بود .
رهروان فاطمی که پای در جای پای ام البنین "مادر چهار شهید و معلم علم دار کربلا" گذاشتند و چون او فاطمه وار هستی خود را بر سر دفاع از ولایت و اسلام به درگاه خدا ارزانی داشتند .
@irc_ir
🌹قال امام الهادى عليه السلام : العُقوقُ يُعقِبُ القِلَّةَ و يُؤدِّي إلَى الذِّلَّةِ ؛
امام هادى عليه السلام : عاقّ [والدين] ، نادارى در پى دارد و به خوارى مى كشاند.
بحار الانوار، ج۷۴، ص ۸۴
@irc_ir
🔹عامل رسیدن به استقلال حقیقی از نگاه مقام معظم رهبری
همهی پیشرفت های علمیِ دنیا نیز این گونه پیش آمده است که کسانی از روی عشق یا ایمان و یا هر دو، کار کردهاند. یا باید عشق به کار باشد یا ایمان به ثواب الهی، یا هر دو با هم. و شما میتوانید هر دو را با هم را داشته باشید . این گونه میشود که ملت ایران میتواند آن استقلال حقیقی و واقعی را که استقلال سیاسی مقدّمهی آن است و آن نیز به یک معنا پشتوانه و پشتیبان و نگهدارندهی استقلال سیاسی است، تأمین کند.
دشمن، دشمنی میکند و از او جز دشمنی هم انتظاری نیست. تبلیغاتی که رادیوهای دشمن میکنند و مطالبی که مطبوعات صهیونیستیِ جهانی مینویسند، ما کمترش را از آنها توقّع نداریم . دشمن است دیگر! دشمن، بدجنسی میکند، خباثت میکند، تهمت میزند و دروغ میگوید. ادّعا میکند که طرفدار انسانیت است؛ اما به دروغ. از او توقّعِ بیش از این نیست .
چیزی که برای ما لازم است، این است که خودِ ما در نقطهی تحقّق آرمان های اسلامی قرار گیریم. آن کار و آن تعلیم، با آن نیّت، با آن احساس و آن غیرت انجام گیرد، تا در آیندهی نزدیک، انشاءاللَّه کشور در موضعی قرار گیرد که «لیظهره علی الدّین کلّه و لو کره المشرکون . همانی شود که خدا برای شما ملت بزرگ اراده کرده است، خواسته است و انشاءاللَّه مقدّر فرموده است. امیدواریم خداوند این روز و این ایام را بر شما مبارک کند و به همهی ما توفیق دهد تا بتوانیم این وظایف را درست درک و براساس آنها انشاءاللَّه عمل کنیم
۱۳۹۷/۲/۱۳ بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان
@irc_ir
❓اگر رزق و روزی از طرف خدای رزاق تأمین شده، پس چرا بسیاری بر اثر گرسنگی میمیرند؟
توضیح آن که : خداوند در قرآن کریم میفرماید: «هیچ جنبندهاى در زمین نیست، مگر آنکه رزقش به عهده خدا است».[1] اما در عین حال مشاهده میشود که در طول تاریخ بسیاری از مردم، همینطور دیگر موجودات بر اثر گرسنگی از دنیا رفتهاند؛ لذا با توجه به مقدر بودن روزی و رزاقیت خداوند، این مسئله چگونه توجیه پذیر است؟ !
✅در ارتباط با این موضوع باید گفت؛ منظور از اینکه خدا روزی رسان است؛ یعنی تمام نعمتها و روزیها از سوی او سرچشمه میگیرد و او برای تمام انسانها و موجودات دیگر رزق و روزی مقدر کرده است .
اما این بدان معنا نیست که چون روزی مادی انسان از قبل مشخص و معین شده، اعمال انسان نقشی در آن ندارد و آنرا کم و زیاد نمیکند و یا هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد. بهرهمندی از رزق خدا شرایطی دارد که با وجود آن شرایط روزی به فعلیت میرسد. کسانی که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمیکنند، قطعاً شرط تحقق آنرا اجرایی نکردهاند. یا کسانی که در برابر شکر نعمتهایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت میکنند، اینان خود درهای گشایش روزی را به روی خود میبندند .
قرآن کریم در این زمینه داستانی را از امتهای گذشته نقل میکند :
« وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذاقَهَا اللهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُون»؛[2] خداوند (براى آنان که کفران نعمت میکنند،) مثالى زده است. منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا میرسید، امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به سبب اعمالى که انجام میدادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشاند .
خداوند در این آیه داستان شهرى را یادآور میشود که از هر نوع امکانات رفاهى برخوردار بود؛ امنیّت و آرامش داشت؛ روزى آن از هر سو به فراوانى میرسید، ولى نعمتهایى را که خداوند داده بود، ناسپاسى کرد. نتیجه این شد که خداوند تلخى گرسنگى و ترس را به آنان چشانید، آنچنان که گویا گرسنگى و تلخى مانند یک تن پوش آنها را احاطه کرده است. فراوانى روزى به گرسنگى، و امنیت و آرامش به ترس تبدیل شد و این نتیجه عملکرد خود مردم بود .
نقل شده است منظور از «قریه»، در این آیه مکه است که خداوند هفت سال مردم آنرا گرفتار گرسنگى و بدبختى کرد، تا آنجا که ظرفهاى پوستین و پشمهاى آغشته به خون و حشرات بدن حیوانات را میخوردند . این جریان اتفاق افتاد که پیامبر(ص) نسبت به آنها نفرین کرد و از خداوند خواست که مردم کافر و ناسپاس را مانند مردم زمان حضرت یوسف(ع)، هفت سال دچار قحطى و بدبختى کند .
برخى نیز میگویند؛ مقصود قریهاى است که پیش از پیامبر اسلام، خداوند پیامبرى به سوى آنها فرستاد، آنها کافر شدند، او را کشتند و خداوند آنها را گرفتار عذاب کرد.[3 ]
امام باقر(ع) فرمود: همانا انسان گناه میکند، پس روزى از او دفع میشود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ، فَیُدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ».[4 ]
امام صادق(ع) در همین مورد فرمود؛ حتی نیت گناه از سوی فرد مؤمن میتواند وی را از رزق خداوند محروم ساز: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَنْوِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ رِزْقَهُ».[5]
در همین رابطه در تفاسیر قرآن ذیل آیات 17- 19 سوره قلم داستانی به این مضمون نقل شده است :
پیرمرد مؤمن و بزرگواری در یمن در دهکده «صروان» باغی داشت، او به قدر نیاز از محصول آن برداشت میکرد، و بقیه را به مستحقان و نیازمندان میداد. هنگامى که چشم از دنیا فرو بست، فرزندانش گفتند ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم؛ چرا که عیال و فرزندان ما بسیارند، و ما نمیتوانیم مانند پدرمان عمل کنیم! به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره میگرفتند محروم سازند. سوگند یاد کردند که میوههاى باغ را صبح زود، دور از چشم مستمندان بچینند و براى مستمندان چیزى نگذارند. این نیت آنان باعث شد تا در حالیکه آنها خواب بودند آتشى آن باغ را احاطه نمود و تمام محصول را سوزاند.[6 ]
گاهی نیز تنگی روزی برای آزمایش و امتحان است :
« وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»؛[7] قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها، جانها و میوهها، آزمایش میکنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان .
« وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ» ؛[ 8] و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ میگیرد، میگوید: پروردگارم مرا
خوار کرده است .
بنابر این، ما هم معتقدیم روزى هر کس مقدر و ثابت شده، ولى در عین حال مشروط به تلاش و کوشش است. هر گاه این شرط حاصل نشود مشروط نیز از میان خواهد رفت. این درست مانند آن است که میگوییم هر کس اجلى دارد و مقدار معینى از عمر، مسلماً مفهوم این سخن آن نیست که اگر انسان حتى دست به انتحار و خودکشى بزند، یا از مواد زیانبخش تغذیه کند تا اجل معینى زنده میماند! مفهومش این است که این بدن استعداد بقا تا یک مدت قابل ملاحظه دارد، اما مشروط بر اینکه اصول بهداشت را رعایت کند و از موارد خطر بپرهیزد، و آنچه سبب مرگ زودرس میشود از خود دور کند.[9 ]
گاهى خشکسالى و قحطى شدیدى پیش میآید و موجود زنده هر چه تلاش میکند غذایى را به دست نمیآورد و میمیرد، در چنین حالتى معلوم میشود که روزى او در طبیعت تمام شده و باید بمیرد. حتى اگر غذا آماده باشد و سهم روزى حیوان تمام شده باشد، نمیتواند از آن روزى استفاده کند و میمیرد.[10 ]
گفتنی است؛ همانگونه که با گناه و کفران نعمت روزی کم یا قطع میشود، با دعا و اعمال نیک میتوان آنرا افزایش داد .
لازم به یادآوری است، آیات و روایات مربوط به معین بودن روزى در حقیقت هشدار به مردم حریص و دنیاپرست که براى تأمین زندگى به هر دری میزنند، و هر ظلم و جنایتى را مرتکب میشوند، به گمان اینکه تنها با این راه و روش میتوانند به روزی دست یابند. قرآن و احادیث به اینگونه افراد تذکر میدهد که بیهوده دست و پا نکنند، و از راههای نامشروع براى تهیه روزى تلاش ننمایند، همین اندازه که آنها در طریق مشروع گام بگذارند و تلاش و کوشش کنند مطمئن باشند خداوند از این راه همه نیازمندیهاى آنها را تأمین میکند.[11 ]
[1]. هود، 6 .
[2]. نحل، 112 .
[3]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ، ج 6، ص 600، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش .
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 3، ص 672، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1429ق .
[5]. ، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 116، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق .
[6]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 505 .
[7]. بقره، 155 .
[8]. فجر، 16 .
[9]. تفسیر نمونه، ج 9، ص 22، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش .
[10]. تفسیر کوثر، ج 5، ص 176، بیجا، بیتا .
[11]. تفسیر نمونه، ج 9، ص 22 .
@irc_ir
🔹رازپوشی
بعضی از اولیای الهی در این عالم، باطن انسانها و صفات حیوانی آنان را میبینند و میشناسند، ولی از آن جا که مظهر صفت ستّار العیوب الهیاند، سرپوشی میکنند و رازهای مردم را فاش نمیکنند. عارف فرزانة همدانی از این چنین عظمت روحی برخوردار بود. شیخ محمد رازی در این رابطه، از زبان یکی از شاگردان آخوند نقل میکند :
« آخوند ملا حسینقلی همدانی که مربی اخلاق و عالم ربانی و سالک حقیقی و دارای کرامات و صاحب مکاشفات و منامات بود، هر وقت به حرم مطهر امیرمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ مشرف میشد، با آداب خاص و خضوع و خشوع مخصوص میرفت و هنگام خروج، عبا را به سر انداخته و سر به زیرافکنده و با عجله به منزل خود میرفت. ما از نحوة تشرف آن چنانی و از برگشتن این چنینِ وی در تعجب بودیم، تا روزی در صحن مطهر مراقب ایشان بودم. وقتی به آن کیفیت بیرون آمد و به شتاب رفت، سر راه را بر او گرفته و به صاحب قبر مطهر علوی ـ علی مشرفها السلام ـ سوگند دادم که علت آن گونه تشرف و این گونه مراجعت چیست؟ گفت: امّا آن گونه تشرف وظیفة هر کسی است که عارف به مقام ولیّ الله اعظم، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ باشد که با کمال خضوع و خشوع مشرف گردد و امّا علت این گونه مراجعت برای این است که اثر تشرف با معرفت به حضور و پیشگاه حضرت علی ـ علیه السلام ـ عوض شدن و رنگ ولایت گرفتن و باز شدن چشم و گوش ملکوتی است و چون حقایق و باطن اشیاء و اشخاص برایم منکشف میگردد، نمیخواهم چشم من به یکی از دوستانم بیفتد که مبادا آنها را به غیر صورت انسان ببینم و رازهای پنهانی و عیوب نهانی آنان پیش من فاش شود. و در نتیجه نفس من از آنان مکدر شده و نسبت به او در من تنفر ایجاد گردد، دل میخواهد سرّ آنها حتی در پیش نفس من پوشیده بماند .
@irc_ir
🌹قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری علیه السلام :
إیّاکَ وَ الاْذاعَهَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَهِ، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَی الْهَلَکَهِ.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
مواظب باش از این که بخواهی شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا این که بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه آن گردی، چون هر دوی آنها انسان را هلاک خواهد نمود.
بحارالأنوار، ج. ۵۰، ص ۲۹۶
@irc_ir
🔹فضیلت ایثار وفداکاری در راه حق از نگاه امام خمینی ره:
هرچه در راه اسلام بدهیم و هرچه در راه خدا بدهیم و هرچه در راه قرآن بدهیم فخر ماست، افتخار ماست، راه حق است. بگذار باطلها هرچه می خواهند بگویند. بگذار باطلها شما را مرتجع بدانند. بگذار آنهایی که می خواهند برای دیگران زحمت بکشند، از ملت خودشان غافل اند، از کشور خودشان غافل اند، پشت کردند به ملت و کشور و برای شرق و غرب زحمت می کشند، بگذار آنها، کسانی [ را] که در کشور خودشان و برای خودشان و برای استقلال خودشان زحمت می کشند، مرتجع بدانند .
دنیا باید قضاوت کند و در این امر توجه کند و نظر بدهد که آیا ملتی که دشمنها را، دشمنهای کشور را، جنایتکارها را، خیانتکارها را از صحنه بیرون رانده است و می خواهد آزادی برای خودش به دست بیاورد، می خواهد استقلال برای خودش به دست بیاورد، این ملت مرتجع است، یا آنهایی که الآن هم که جنایتکارها بیرون هستند و رفتند، برای آنها کار می کنند، برای آنها در مدارس می روند و تبلیغات سوء می کنند، برای خارجیها آنها زحمت می کشند. آیا آنهایی که استقلال ملت ما را می خواهند سلب کنند، آزادی کشور ما و ملت ما را می خواهند از دستش بگیرند، آنها مرتجع هستند، یا آنهایی که می خواهند از زیر بار ظلم خارج بشوند و مستقل باشند؟ آیا کسی که می خواهد پیوسته به شرق و غرب نباشد و با مشت محکم در مقابل شرق و غرب ایستاد و ملت خودش را نجات داد این مرتجع است، یا آن که از اول تا حالا به اسم اینکه برای خلق می خواهد فدا باشد برای دشمن خلق فداکاری می کند. به طرف چپ می کشد، به طرف راست می کشد؟ ]
صحيفه امام، ج11، ص 512؛ سخنراني در جمع كفن پوشان شهركرد و بابل، 10 دي 1358 .
@irc_ir