🔹رازپوشی
بعضی از اولیای الهی در این عالم، باطن انسانها و صفات حیوانی آنان را میبینند و میشناسند، ولی از آن جا که مظهر صفت ستّار العیوب الهیاند، سرپوشی میکنند و رازهای مردم را فاش نمیکنند. عارف فرزانة همدانی از این چنین عظمت روحی برخوردار بود. شیخ محمد رازی در این رابطه، از زبان یکی از شاگردان آخوند نقل میکند :
« آخوند ملا حسینقلی همدانی که مربی اخلاق و عالم ربانی و سالک حقیقی و دارای کرامات و صاحب مکاشفات و منامات بود، هر وقت به حرم مطهر امیرمؤمنان، علی ـ علیه السلام ـ مشرف میشد، با آداب خاص و خضوع و خشوع مخصوص میرفت و هنگام خروج، عبا را به سر انداخته و سر به زیرافکنده و با عجله به منزل خود میرفت. ما از نحوة تشرف آن چنانی و از برگشتن این چنینِ وی در تعجب بودیم، تا روزی در صحن مطهر مراقب ایشان بودم. وقتی به آن کیفیت بیرون آمد و به شتاب رفت، سر راه را بر او گرفته و به صاحب قبر مطهر علوی ـ علی مشرفها السلام ـ سوگند دادم که علت آن گونه تشرف و این گونه مراجعت چیست؟ گفت: امّا آن گونه تشرف وظیفة هر کسی است که عارف به مقام ولیّ الله اعظم، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ باشد که با کمال خضوع و خشوع مشرف گردد و امّا علت این گونه مراجعت برای این است که اثر تشرف با معرفت به حضور و پیشگاه حضرت علی ـ علیه السلام ـ عوض شدن و رنگ ولایت گرفتن و باز شدن چشم و گوش ملکوتی است و چون حقایق و باطن اشیاء و اشخاص برایم منکشف میگردد، نمیخواهم چشم من به یکی از دوستانم بیفتد که مبادا آنها را به غیر صورت انسان ببینم و رازهای پنهانی و عیوب نهانی آنان پیش من فاش شود. و در نتیجه نفس من از آنان مکدر شده و نسبت به او در من تنفر ایجاد گردد، دل میخواهد سرّ آنها حتی در پیش نفس من پوشیده بماند .
@irc_ir
🌹قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری علیه السلام :
إیّاکَ وَ الاْذاعَهَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَهِ، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَی الْهَلَکَهِ.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
مواظب باش از این که بخواهی شایعه و سخن پراکنی نمائی و یا این که بخواهی دنبال مقام و ریاست باشی و تشنه آن گردی، چون هر دوی آنها انسان را هلاک خواهد نمود.
بحارالأنوار، ج. ۵۰، ص ۲۹۶
@irc_ir
🔹فضیلت ایثار وفداکاری در راه حق از نگاه امام خمینی ره:
هرچه در راه اسلام بدهیم و هرچه در راه خدا بدهیم و هرچه در راه قرآن بدهیم فخر ماست، افتخار ماست، راه حق است. بگذار باطلها هرچه می خواهند بگویند. بگذار باطلها شما را مرتجع بدانند. بگذار آنهایی که می خواهند برای دیگران زحمت بکشند، از ملت خودشان غافل اند، از کشور خودشان غافل اند، پشت کردند به ملت و کشور و برای شرق و غرب زحمت می کشند، بگذار آنها، کسانی [ را] که در کشور خودشان و برای خودشان و برای استقلال خودشان زحمت می کشند، مرتجع بدانند .
دنیا باید قضاوت کند و در این امر توجه کند و نظر بدهد که آیا ملتی که دشمنها را، دشمنهای کشور را، جنایتکارها را، خیانتکارها را از صحنه بیرون رانده است و می خواهد آزادی برای خودش به دست بیاورد، می خواهد استقلال برای خودش به دست بیاورد، این ملت مرتجع است، یا آنهایی که الآن هم که جنایتکارها بیرون هستند و رفتند، برای آنها کار می کنند، برای آنها در مدارس می روند و تبلیغات سوء می کنند، برای خارجیها آنها زحمت می کشند. آیا آنهایی که استقلال ملت ما را می خواهند سلب کنند، آزادی کشور ما و ملت ما را می خواهند از دستش بگیرند، آنها مرتجع هستند، یا آنهایی که می خواهند از زیر بار ظلم خارج بشوند و مستقل باشند؟ آیا کسی که می خواهد پیوسته به شرق و غرب نباشد و با مشت محکم در مقابل شرق و غرب ایستاد و ملت خودش را نجات داد این مرتجع است، یا آن که از اول تا حالا به اسم اینکه برای خلق می خواهد فدا باشد برای دشمن خلق فداکاری می کند. به طرف چپ می کشد، به طرف راست می کشد؟ ]
صحيفه امام، ج11، ص 512؛ سخنراني در جمع كفن پوشان شهركرد و بابل، 10 دي 1358 .
@irc_ir
🔹عاقبت و سرانجام ریاستطلبی چیست؟
آیا ریاستطلبی و جاهطلبی مذموم است؟ چرا باید از خطرات ریاستطلبی برحذر بود و اساسا ریاستطلبی چه عواقبی دارد؟
بطور کلی می توان گفت : هر آن چه از دنیا و مظاهر آن که انسان به آن، به عنوان هدف بنگرد، در روایات اهل بیت علیهم السلام نکوهش شده است .
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره میفرمایند: "ضرری که از ناحیه ریاستطلبی متوجه دین انسان میشود از ضرری که دو گرگ درنده به گلّه گوسفند بدون چوپان میزنند، بیشتر است (1)
حضرت امام صادق(ع) نیز به نقل از پیامبر اکرم(ص)، میفرمایند: "اولین چیزهایی که خداوند، به وسیله آن معصیت شد؛ شش خصلت بود که از جمله آنها دنیادوستی، راحتطلبی و ریاستطلبی میباشد . (2)
همچنین در حدیث بسیار زیبا و قابل تامل معراج آمده است: که " اگر بنده نماز و روزه اهل آسمانها و زمین را بجای آورد و همچون ملائکه از طعام روی گرداند، و به کمترین حد لباس قناعت کند، ولی در دلش ذرهای از محبت دنیا و یا نام آوری و ریاست آن و مشهور شدن، و یا زینتهای آن باشد، در سرای من همسایه من نخواهد بود، و محبت خود را از قلب او بر گیرم و قلبش را تاریک گردانم، بگونهای که مرا فراموش گرداند و حلاوت معرفتم را به او نچشانم (3)
امام رضا(ع) نیز در پاسخ به این پرسش که خطر ریاستطلبی بر دین مسلمان تا چه اندازه است؟ فرمودند: اگر دو گرگ درنده، به یک رمه بیشبان حمله کنند، خسارتی که میزنند کمتر است از خسارتی که جاهطلبی، به دین مسلمان وارد میکند (4)
امام صادق(ع) درباره اینکه چرا باید از سران ریاستطلب دوری گزید؟ فرمودند: " از این سرانِ ریاست پیشه دوری گزینید؛ زیرا به خدا سوگند که کفشها در پی کسی به صدا در نیاید، مگر آن که او هلاک شود و به هلاکت اندازد (5)
در ارتباط با عواقب و سرانجام ریاستطلبی نیز سخنان گهرباری از معصومین به ما رسیده است، از آن جمله : امام باقر(ع) میفرمایند: " در پی سرآمد شدن مباش، که دنبالهرو میشوی (6)
امام صادق(ع) همچنین هلاکت را سرانجام ریاست طلبی میدانند و میفرمایند: " کسی که به دنبال ریاستطلبی باشد هلاک میشود (7)
ایشان در جای دیگر فرمودند: " از این رؤسائی که ریاستطلبند، بپرهیزید؛ به خدا قسم هر کس که دیگران پشت سر او حرکت کردند، هلاک شد و دیگران را هم هلاک کرد (8)
منابع :
1- بحارالانوار، ج70، ص154
2- بحارالانوار، ج70، ص153
3- مستدرک، ج12، ص36
4- الکافی: 2 / 297 / 1 منتخب میزانالحکمة: 224
5- الکافی: 2 / 297 / 3 منتخب میزانالحکمة: 224
6- الکافی: 2 / 338 / 1 منتخب میزانالحکمة: 224
7- بحارالانوار، ج10، ص246
8- بحارالانوار، ج70، ص150
@irc_ir
🔹نمونه ای از ریاست طلبی تاريخ
نمونه بزرگ آن ـ كه تاريخ با همه عظمتش آن را از ياد نخواهد برد ـ ماجرای كربلای امام حسین عليه السلام در سال 61 هجری است. اگر ما به اكثر جنايات جانكاهی كه از آن حيوان های خبيث انسان نما سر زد نگاه واقع بينانه و مو شكافانه داسته باشيم به راحتی در می يابيم كه كار آن ها ريشه در دنيا طلبی و رياست طلبی داشته است .
فرمانده سپاه شوم کوفه، عمر بن سعد است كه به گواه و شهادت اكثر مورخين ـ او كه شخصی مسلمان و نماز خوان بود ـ از ابتدا حاضر به قبول اين جنايت هولناك نبود عبيد الله بن زياد لعنة الله عليه به او در قبال اين امر خطير، وعده حكومت ری را داد ؛ اين جا بود كه شيطان ـ به كمك غريزه رياست طلبی كه در وجود او بود ـ دست به كار شد و فعاليت گسترده ای را در راستای گمراه نمودن ابن سعد آغاز نمود؛ ابن سعد برای فكر كردن از عبيد الله مدت خواست تا بالاخره پس از فكر كردن های بسيار به اين نتيجه رسيد كه :
از طرفی كشتن فرزند جگر گوشه پيغمبر و امام مسلمين گناه بسيار عظيمی است كه حتما انسان را به هلاكت ابدی می اندازد و البته از طرفی هم اين ملعون خبيث وعده حكومت ری را در قبال قتل حسين به من داده است .
اين جا شيطان وارد معركه شـد و اركان ايمان او را متزلزل نمود :
مكافاتی كه در قبال قتل فرزند پيغمبر بنا است گريبان گير من شود مربوط به آخرت و نسيه است اما حكومت ری نقد است و در همين دنيا به زودی به آن خواهم رسيد؛ در نتيجه، با رفتن به كربلا و انجام اين مأموريت عظيم خطرناك، حكومت ری (نقد) را به دست آورده و سپس به درگاه خداوند متعال كه غفار است توبه نموده و بهشت ( نسيه) را هم به دست خواهم آورد و غافل از اين كه هر كس در كربلا باشد و امامش را ياری ندهد و فقط نظاره گر باشد، جهنمی خواهد بود؛ اما كسی كه با امامش بجنگد، سرنوشتش معلوم است. به كربلا رفت و برای هميشـه خيانت بزرگی را به بشريت نمود، و عالمی را از فيض وجودی آن گوهر پاك نبوی برای هميشه تاريخ محروم نمود و به آرزويش كه رياست بر شهر ری بود، هم نرسيد .
@irc_ir
فِى التَّوراةِ : مَنْ لَمْ يُؤمِنْ بِقَضائى وَ لَمْ يَصْبِرْ عَلى بَلائى وَ لَمْ يَشْكُرْ نَعْمائى فَلْيَتَّخِذْ رَبًّا سِوائى، مَنْ اَصْبَحَ حَزينا عَلَى الدُّنيا، فَقَدْ اَصْبَحَ ساخِطا عَلَىَّ، مَنْ تَواضَعَ لِغَنِىٍّ لِأجْلِ غِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دينِهِ .
در حدیث قدسی وارد است : در تورات است : هركس به تقدير و قضاى من ايمان نياورد و بربلاى من صبر نكند و بر نعمتهايم شكر نكند، پس پروردگارى غير از من را برگزيند . هر كس صبح كند، در حالى كه بر دنيا غمگين شود، بر من خشمگين شده است، هر كس در مقابل ثروتمندى به خاطر ثروتش تواضع كند، دو سوم دينش بر باد رفته است.
چهل حدیث « گهرهای انبیاء » علیهم السلام حدیث شماره : ۱۵۱۱
@irc_ir
🔹مقام معظم رهبری و لزوم اصلاح مشکلات مربوط به فضائل اخلاقی
در زمینهی فرهنگ، اخلاق عمومی و عدم رواج فضائل اخلاقی، مشکلاتی داریم. باید روزبهروز فضائل اخلاقی در بین ما رشد کند. صبر ما، شکر ما، ذکر ما، احسان ما، مروت ما نسبت به دیگران، اجتناب ما از ایذاء دیگران، میل ما به خدمت به دیگران، روزبهروز باید در بین جامعه رشد پیدا کند. اینها به خودی خود پیش نمیآید؛ اینها کار لازم دارد، تلاش لازم دارد. در این زمینهها کوتاهی داریم. رواج فرهنگ اسراف و تجملگرائی در جامعه، رشد یا عدم توقف میل به خشونت در برخی از بدنهی جوان کشور، مضر است. ما فیلمهائی پخش میکنیم که خود آن کسانی که سازندهی این فیلمها هستند، به خودشان هشدار میدهند و میخواهند خطر این فیلمها را که تولید خشونت در جامعه است، متوقف کنند؛ ولی ما حالا داریم اینها را منتشر میکنیم ! اینها مضر است. بچههای ما از اول با خنجر و با قمه و با اسلحهی گرم - البته پلاستیکیاش - آشنا بشوند، انس پیدا کنند، یاد بگیرند؛ خب، اینها خطرات دارد، اشکالات دارد، تبعات دارد، در جامعه آثارش را هم میبینیم؛ این جزو ضعفهای ماست .
چند سال پیش من در یکی از مجلات آمریکائی دیدم که مصلحینی در آنجا پیشنهاد کرده بودند که این فیلمهای رائجِ غالبِ هالیوودی را که در آنها یا شهوت بود یا خشونت، یواش یواش کم کنند و فیلمهای خانوادگی، فیلمهای معصومانه و نجیبانه را رائج کنند. آنها به فکرند، حالا ما تازه از آنها یاد گرفتهایم
( ۱۳۹۰/۰۵/۱۶ بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران )
@irc_ir
🔶نهی از احترام به دلیل ثروت
پیامبر اكرم هیچ گاه كسی را به خاطر ثروت و شهرتش بر دیگران متقدّم نمی دانست و با بردگان و خاك نشینان معاشرت كرد تا دیگران هم به او اقتدا كنندخداوند تبارک درقرآن کریم به آن حضرت می فرماید:
« وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا »« و نفس خود را همراه كسانى دار كه صبحگاه و شامگاه پروردگارشان را مىخوانند در حالى كه پیوسته خشنودى او را مىطلبند. و مباد كه هر دو چشمت از آنها (به شخص دیگر و چیز دیگر ) منصرف شود كه زینت و آرایش زندگى دنیا را طالب باشى، و از كسى كه قلب او را ( به خاطر سابقه طغیانش) از یاد خود غافل كردهایم و از هوا و هوس پیروى مىكند و كارش اسراف و تجاوز (از حدود خداوند) است اطاعت مكن .» ( سوره كهف، آیه 28 )
یکی از نكاتی كه از این آیه شریفه استفاده میشود این است گروهی با صدق نیت به پیامبر گرامی گرویدند و صبح و شام به طور مستمرّ پروردگارشان را خوانده و طالب رضا و رحمت آفریدگار جهان و بندگی خدای سبحان بودند .
از سوی دیگر هم افرادی افراط گر و اسرافكار و هوسران كه بر اثر طغیان گری هایشان خدا آنها را از یاد خود غافل ساخته بود ، نزد پیامبر رفت و آمد میكردند و از پیامبر میخواستند كه آن گروه اوّل را تنها به جرم اینكه از نظر مالی فقیرند از خود دور كند و به ثروتمندان سرشناس بپیوندد .
پیامبر گرامی هرگز به فكر معاشرت با سرمایه داران دنیا طلب نبود و با افرادی كه از نظر مادّی در حد پایین بودند ولی از نظر ایمان و معنویت در سطح عالی بودند همچون سلمان، عمار و بلال وابوذر و... بسیار مهربان و صمیمی بود .
در میان یاران خود چنان می زیست كه گویی او هم یكی از آنهاست با اینكه او پیامبری بود كه از جمیع پیامبران مرسل افضل بود .
گویند او در جمع اصحاب خود آنچنان بیتكلّف بود كه چون شخصی از بیرون به مجلس پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد میشد، او را نمی شناخت زیرا به طور دایره وار نشسته بودند و شخص تازه وارد نمیفهمید كه گل سر سبد این مجموعه یعنی محمّد كدام است .
از ابن عباس روایت كردهاند كه این قسمت از آیه شریفه «وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا » درباره امیه بن خلف الجمحی نازل شد كه به رسول خدا گفت: فقرا را از نزد خود بیرون كن و با صنادید اهل مكه معاشرت كن .
به روایت دیگر عینیه بن حصین بر رسول خدا وارد شد در حالتی كه سلمان نزد پیامبر بود، عینیه گفت: یا محمّد هنگامیكه نزد تو میآییم باید این مرد را بیرون كنی سپس این آیه نازل شد .
پیامبر اكرم هیچ گاه كسی را به خاطر ثروت و شهرتش بر دیگران متقدّم نمی دانست و با بردگان و خاك نشینان معاشرت كرد تا دیگران هم به او اقتدا كنند ..
خدایش فرمود: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ » برای شما در رسول خدا سرمشقی نیكوست . ( سوره احزاب آیه 21 )
از این رو ما حق نداریم به ثروتمندان به خاطر مال و دارایی آنها احترام گذاریم و نیز حق نداریم كه به فقرای متدین به چشم حقارت بنگریم و به خاطر فقرشان در زندگی، با آنها قطع ارتباط كنیم .
رفتار و مشی رسول خدا(ص)، رفتاری مبرّا از هر نوع رفتار ملوکانه و مستکبرانه بود. این مسأله باعث شده بود تا ایشان با جدیت با اقشار ضعیف جامعه ارتباط نزدیک داشته باشند. آنچه از سیره و سلوک اجتماعی پیامبر(ص) حکایت دارد، داشتن روحیه ی سادگی، بی پیرایگی و بی آلایش در زندگی و دوری از اشرافی گری است و مانند مردم محروم مشی مینمودند
هم چنین پیامبر اکرم(ص) هم خود سعی در عدم مجالست و رابطه با اغنیا و توانگران داشتند و هم دیگران را از هم نشینی با آنان منع می نمودند و دلیل آن را اینگونه بیان می فرمودند: نشست و برخاست با سه طایفه دل را می میراند از جمله: نشست و برخاست با اغنیا. (تحف العقول ص۵۱ )
ایشان شدیدا از احترام به فرد ثروتمند به خاطر دارایی هایش بیزار بودند و فرموده اند: خدا لعنت کند کسی را که شخص غنی(ثروتمند) را به خاطر توانگری اش احترام کند.(ارشاد القلوب ص۲۷۰ )
رسول خدا یاران خود را به مجالست با فقرا فرا می خواندند و در توصیه ای به ایشان می فرمودند: طوبی لمن ..خالط اهل الذله و المسکنه – خوشا به حال کسانی که.. با بیچارگان و مسکینان معاشرت داشته باشند. (از بحار ج۷۷ ص۱۷۵ )
@irc_ir
حضور قلب
آن استاد بیبدلیل عرفان آیت ... شاه آبادی میفرماید: «همۀ ارباب صنایع و حِرف و اهل لذات و معاملات و عادات، اعمال خود را به "حضور قلب" انجام میدهند، به جهت آنکه قلب دارای محبوب است و لذا متوجه به محبوب خواهد بود و فقط اهل عبادت محروم از قلبند! با آنکه اُسّ اساس پرستش و ستایش بر حضور است؛ و حقیقتاً تمام عاملین، به اعمال خود اخطار میکنند به اهل عبادت که ما عملی نکردهایم مگر به حضور قلب، آیا شما در تمام عمر عبادت کردهاید به حضور قلب یا نه؟ [ ۱] »
حاج عباس یموتی، از شاگردان مسجدی آیتالله شاهآبادی، در مورد حضور قلب ایشان در نماز نقل میکند:
پشت سر آقا نماز میخواندیم. قنوت نماز صبح را طول میداد که اشخاص وضو بگیرند. آقا قنوت که خواند، رفت رکوع. از آن بالا یک مار بزرگ افتاد روی جانماز آقا! ما فرار کردیم. حاج اصغر سمسار و علیپور و احمد زرقا بودند. ما همه فرار کردیم. وقتی که ما فرار کردیم، مار دو دفعه به پای آقا پیچید، روی جانماز رفت و از آن راهی که آمده بود بالا رفت. آقا حاج سید علی اصغر به حاجآقا شاهآبادی گفت: «آقا، مار روی جانمازتان افتاد.» حاجآقا گفت: «من نماز میخواندم.»
هماهنگی میان گفتار و رفتار، که از نشانههای صداقت است، در این پرده از حیات عارف کامل نمایان است. ایشان به مرتبهای از ادراک حضور در پیشگاه حاضر رسیده بود که هنگام عبادت، دیگران در نظرش غایب بودند.
@irc_ir
فرازهایی از وصیتنامه شهید سید سجاد طاهر نیا
«به نام آنکه عشق را آفرید تا ارباب عاشقان حسین (ع) شود»
دو توصیه از دو پدر شهید
چند سال پیش دو بزرگی که پدر شهید بودند به من توصیه کردند که دو چیز را هرگز فراموش نکنم
1- هر روز خواندن زیارت عاشورا
2- قناعت کردن در تمامی کارها
پدر و مادر
با عرض سلام به شما عزیزان که تمام وجود و هستی خودتان را فدای تربیت بنده حقیر کردید. از شما عزیزان ممنون هستم ولی شرمنده که نتوانستم هیچگاه کنار شما باشم و خدمتی برایتان انجام بدهم. فقط میتوانم بگویم انشاءالله حضرت زهرا (س) و حضرت علی(ع) اجرتان دهد و شفیع شما باشد، در آن روز سخت، مرا حلال کنید و این پسرتان را قربانی و فدایی، پسر ارباب بیکفنمان کنید، از خداوند برای شما صبر و سلامتی خواستارم و از شما خواهش میکنم مثل همیشه کمک و پشتیبان همسر و فرزندانم باشید. دوستدار شما : پسر شرمنده شما
همسر عزیزم
با عرض سلام و خدا قوت به شما که همه بار این زندگی و تربیت فرزندانمان بدوش شما است. از حضرت زینب (س) و بیبی سهساله برای شما آرزوی سلامتی و صبر و استقامت طلب میکنم. از شما بهخاطر همهچیز ممنونم و از اینکه در تمامی مراحل زندگی پشت بندهی حقیر بودی و مرا در تمامی لحظات یاری کردی از خدا میخواهم در آخرت باهم باشیم شاید سختیهایی که در زندگی با بنده کشیدی را جبران کنم. لطفاً فاطمه رقیه و محمدحسین را ولایی تربیت کنید و به آنها بگویید که من به چه اندازه دوستشان دارم. خداوند توفیق داد هر روز دو رکعت نماز برای عاقبتبهخیری از روز اول تولد بچهها تا الآن خواندم اگر در توان شما بود برایشان بخوانید. یادتان باشد در تمامی مراحل زندگی فقط توکل کنید به خدا و قناعت کنید و به هر چیزی که خداوند به شما داده راضی باشید و از کسی جز خداوند چیزی نخواهید. ببخشید که در لحظات سخت نبودم هرچند وظیفه بنده بود. اما به خاطر همه سختیها از شما عذرخواهی میکنم. از خط ولایت جدا نشوید و چادر این هدیه حضرت زهرا (س) را که امانتی دست شما هست، را پاسداری کنید. سلام مرا به پدر و مادرتان برسان و به آنها بگو برای همهچیز تشکر میکنم.
@irc_ir