🌹قالَتْ فاطمه الزهرا علیها السلام : إنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اءمَرْناكَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ، قَانْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا. اگر آنچه را كه ما اهل بیت دستور داده ایم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ایم خوددارى نمائى، تو از شیعیان ما هستى وگرنه، خیر.
(تفسیر الا مام العسكرى علیه السلام : ص 320، ح 191)
@irc_ir
🌸📝امام خمینی فضایل بسیاری را برای حضرت زهرا(ع) برشمرده اند، از جمله کمال و جامعیّت انسانی، همطرازی با پیامبر و نیز گفت و گوی فرشتگان با وی. وی در این باره می فرماید:
تمام ابعادی که برای زن متصوّر است و برای یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است. یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخۀ انسانیت، تمام حقیقت زن، تمام حقیقت انسان، او زن معمولی نیست. او موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است. بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شد است... زنی که تمام خاصه های انبیاء در اوست، اگر مرد بود، نبی بود؛ زنی که اگر مرد بود، به جای رسول الله بود.( 1)
وی در فرازی دیگر از سخنان خود با توجه به روایتی از امام صادق(ع) بزرگترین فضیلت فاطمه را اینگونه بیان می دارد:
من راجع به حضرت صدیقه(س) خودم را قاصر می دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در کافی شریف است و با سند معتبر نقل شده است(2) و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) می فرماید: فاطمه(س) بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در این دنیا، بودند و حزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می کرد و مسائلی از آینده نقل می کرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراوده ای بوده است. یعنی، رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیاء عظام در بارۀ کسی این طور وارد شده است که در ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائلی را در آتیه ای که واقع می شده است، مسائلی را ذکر کرده است و آنچه که به ذریّه او می رسیده است در آتیۀ ذکر کرده است و حضرت امیر آنها را نوشته است... مسألۀ آمدن جبرئیل برای کسی یک مسألۀ ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی را که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... تا تناسب مابین روح این کسی که جبرئیل می آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است، نباشد، امکان ندارد این معنا و این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است... . فقط این است که برای حضرت زهرا(س) است که آن که من دیده ام که جبرئیل به طور مکرّر در این 75 روز وارد می شده و مسائل آتیه ای که بر ذرّیه او می گذشته است، آن مسائل را می گفته است و حضرت امیر هم ثبت می کرده است... در صورت، من این شرافت و فضیلت را ازهمۀ فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند ـ با اینکه آنها هم فضایل بزرگی است ـ این فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیر انبیاء(علیهم السلام) آن هم نه همۀ انبیاء، برای طبقه بالای انبیا(علیهم السلام) و (بعض) از اولیائی که در مرتبه آنها هست، برای کس دیگر حاصل نشده... و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه(سلام الله علیها) است.( 3)
1- . صحیفه امام، ج 7، ص 337.
2-. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، 1 / 241، حدیث 5.
3- . ر.ک: صحیفه امام، ج 20، ص 6.
@irc_ir
🌸۲۰ جمادی الثانی سالروز ولادت حضرت زهرا (س)
امروز خورشید وجود فاطمه(س) جهان را روشن ساخت. زمین خاکی از ظلمت مادّی برون آمد و نور آسمانی را در خود دید.
او، با تمام مظلومیّت و درد و رنج، آمد تا کلاس عشق خدا بی معلّم نماند، تا زنان شیفته رستگاری بی سرمشق نمانند، تا راه خداجویی و معنویّت بی چراغ نماند، تا وادی عفّت و حیا بی خورشید نماند. جان عالمی به فدای تو ای مظلومترین اسوه صبر و عفاف و تقوی.
بیستم جمادی الثانی مصادف است با تولد سرور زنان دو جهان حضرت فاطمه زهرا (س) در چنین روزى حضرت حوراء انسیه عذراء بتول ام ابیها حضرت فاطمه زهرا (س) که مقارن با سال پنجم بعثت در مکه مکرمه بود دیده به جهان گشود . حضرت فاطمه زهرا(س)، چهارمین دختر پیامبر اسلام(ص) است.
🌸نامگذاری فاطمه(س)
در کتابهای شیعه و سنی روایتی میبینیم که پیغمبر(ص) فرمود او را فاطمه نامیدند، چون خود و شیعیان او از آتش دوزخ بریدهاند. قتال نیشابوری ضمن حدیثی از امام صادق (ع)آورده است که چون از بدیها بریده شد او را فاطمه نامیدهاند.
🌸القاب حضرت زهرا (ع)
زهرا، صدّیقه، طاهره، مبارکه، زکیّه، راضیه، مرضیّه، محدثَّه، بتول، مهدیه، عارفه، تقیه، حبیبه، حرّه، کریمه، عالیه، حورا، حوریه، منصوره، رشیده، رضیه، ریحانه، عزیزه، زهره، ساجده، سعیده، صادقه، صدوقه، طیبه، وحیده، معصومه، انسیه، علیمه، مؤمنه، مبارکه، بتول و لقبهای دیگر، از جمله القابی هستند که محدثان اسلامی، برای دختر پیغمبر نوشتهاند. از این جمله لقب زهرا از شهرت بیشتری برخوردار است، و گاه با عنوان (فاطمه زهرا) و یا بصورت ترکیب عربی (فاطمهُ الزَّهراء). زهرا که در تداول بیشتر بجای نام او بکار میرود در لغت(به معنی) درخشنده، روشن و مرادفهایی از این گونه است و این لقب از هر جهت برازنده این بانوست. او چهره درخشان زن مسلمان، فروغ تابناک (تابان) معرفت و نمونه روشن پرهیزگاری و خداپرستی است.
🌸فاطمه (س) مصداق آیات قرآنی
براساس اسنادی که مورد قبول و اتفاق فریقین است فاطمه (س)مصداق آیات متعدد قرآن است که از آن جمله است: .
"مصداق آیه قدر" انا انزلناه فی لیلة القدر .
امام صادق (ع) در تفسیر و معنی آیه "انا انزلنا فی لیلة القدر"، فاطمه (س) را معنی آن دانسته و مصداق کسی میداند که در شب قدر نازل شده.
"مصداق خیر کثیر، سوره کوثر" انا اعطیناک الکوثر
خداوند تبارک در قرآن او را کوثر یا خیر کثیر نامید و اساس نزول آن کوتاه کردن شر سخن مشرکان از سر پیامبر بود. او مصداق آیه انا اعطیناک الکوثر است و شماتت کنندگان پیامبر مصداق ابترند، فاطمه خیر کثیر است و مجسمه خیر، استوانه برکت است و اسطوره بالندگی
"مصداق آیه تطهیر" انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً
او مصداق آیه "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً" در قرآن است در کتاب صواعق المحرقه، تفسیر طبری، و کتب دیگر از رسول خدا نقل شد که این آیه درباره من و علی (ع) و حسن و حسین و فاطمه (س) نازل شده است و طبری در تفسیر خود 15 روایت به سندهای مختلف در این باره ذکر میکند.
@irc_ir
🌿سالروز تولد امام خمینی(س)
در روز چهارشنبه اول مهر 1281 هجری شمسی مطابق با 20 جمادی الثانی 1320 ه.ق. یعنی سالروز ولادت حضرت زهرا(س)، از سلاله پاک آن بانوی اطهر در شهرستان خمین مولودی پای به عرصه هستی نهاد که او را روح الله نام نهادند که بعدها به امام خمینی(س) مشهور شد و با قیام الهی خویش سرنوشت ایران و جهان را دگرگون ساخت و از این پس نام ایشان در دفتر عدالت خواهان و ظلم ستیزان و مروجان اسلام ناب محمدی با درخشندگی بر دوام خواهد بود.
حضرت آیت اللَّه العظمی سیدروح اللَّه موسوی خمینی در اول مهر سال ۱۲۸۱ ش برابر با بیستم جمادی الثانی ۱۳۲۰ق، همزمان با زادروز حضرت زهرا (س) در شهرستان خمین به دنیا آمدند. در دوران طفولیت، پدرشان که از عالمان آن دیار بود به شهادت رسید و سید روح اللَّه از آن پس تحت سرپرستی مادر و عمه خود قرار گرفت. ایشان پس از پشت سر گذاشتن دروس مقدماتی و سطح، در محضر آیت اللَّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی به فراگیری دروس خارج همت گماشتند و مورد توجه خاص استاد واقع شدند. ایشان همزمان با تاسیس حوزه علمیه قم، به آن شهر عزیمت نموده و با استفاده از محضر پرفیض حضرات آیات شیخ علی اکبر یزدی و محمدعلی شاه آبادی، در علم هیئت، عرفان، حکمت و فلسفه، به درجه والایی دست یافتند. حضرت امام سپس حلقه درسی خود را تشکیل دادند. در محضر ایشان شاگردان فراوانی پرورش یافتند که در جریان نهضت نیز، یاور آن حضرت بودند. حضرت امام از جمله کسانی بودند که نقش مهمی در دعوت از آیت اللَّه بروجردی به قم ایفا کرده و از ایشان حمایت نمودند. پس از ارتحال آیت اللَّه بروجردی و آغاز گسترده نقشه های ضد اسلامی دستگاه پهلوی، حضرت امام علیه دستگاه جور به پا خاستند و نهضت اسلامی ایران را به جریان انداختند. حوادث متعدد این دوران به ویژه اعتراض و خروش آن حضرت نسبت به کاپیتولاسیون به تبعید ایشان به ترکیه، عراق و هجرت به پاریس انجامید. امام خمینی(ره) در نهایت پس از حدود ۱۵ سال دوری از وطن، در بهمن ماه ۱۳۵۷ به کشور اسلامی بازگشته و نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهادند. حضرت امام در طول رهبری ده ساله خویش، انقلاب را در حوادث سهمگین پس از انقلاب و دوران جنگ هدایت کرده و در مقابل استکبار، ندای حق خواهی و عدالت طلبی را فریاد کردند. سرانجام این رادمرد جهاد و اسوه علم و عمل در چهاردهم خرداد ۱۳۶۸ در ۸۸ سالگی جان به جان آفرین تسلیم کردند و پس از تشییعی بی نظیر در جهان، در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شدند.
@irc_ir
🌹عن حسن بن علی علیه السلام: انه قال فی تفسیر قوله «وقفوهم انهم مسئولون » انه لا یجاوز قدما عبد حتی یسئل عن اربع: عن شبابه فیما ابلاه و عمره فیما افناه، و عن ماله من این جمعه،و فیما انفقه، و عن حبنا اهل البیت.
امام حسن علیه السلام: در تفسیر آیه شریفه «وقفوهم انهم مسئولون » فرموده اند: به تحقیق «روز قیامت » هیچ بنده ای قدم از قدم برنمی دارد مگر اینکه نسبت به چهار چیز موردبازجوئی و پرسش قرار می گیرد:
1- از جوانی اش که در چه راهی مصرف نموده.
2- و از عمرش که در چه کاری آنرا بکار گرفته.
3- و از ثروتش که چگونه جمع و در چه راهی مصرف نموده.
4- و از دوستی ما اهلبیت و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم.
(بحار، ج 44، ص 13-12)
@irc_ir
🔹حفظ پشتوانه مردمى نظام
مقام معظم رهبری مدظله العالی:
این قلبهاى صافِ پاکِ مردم را نگه دارید. این کشاورزها و - نمى دانم- کارگرها و اینها بودند که شما را به استاندارى رساندند، و الّا شما را استاندار نمى کردند. زمان رضا شاه هیچ کدام شما استاندار بوده اید؟! راه نمى دادند شما را توى ادارات. این مردم بودند که این دولت را به وجود آوردند و این رئیس جمهور را رئیس جمهور کردند. و- عرض مى کنم- این مملکت را برگرداندند از آن حال که یک حاکمى که وارد یک جایى مى شد، هزار جور فساد مى کرد، حالا آن جور نباشد. ما باید درست توجّه داشته باشیم به این مسائل، و خدا را حاضر ببینیم همه جا. در قلوب ما حاضر است، در هر مجلس حاضر است، ما در محضر خدا هستیم. وقتى ما در محضر خدا هستیم، بندگان خدا که عزیز خدا هستند، در محضر خدا ما به آنها اذیّت بکنیم؛ این جرم بخشودنى نیست. باید نگه داریم اینها را. اگر بخواهید کشور شما دوباره اسیر نشود و همه چیز را از شما نگیرند و این پنجاه سال اختناقى که بعضى از شماها یادتان هست و ده- پانزده سالش را بعضى یادتان هست، همه یادتان هست. آن اختناق دوباره به وجود نیاید. و آن ذلّتى که براى همه بود، براى بزرگها بیشتر بود، منتها نمى فهمیدند. اینها این قدر قلبشان ظلمانى شده بود که نمى توانستند ادراک کنند. من خدا مى داند این مطلب هیچ از یادم نمى رود که وقتى دیدم یک کسى که خودش را شاه یک کشورى مى داند- ما البته هیچ وقت او را نپذیرفته بودیم به اینکه این شاه است، این یک دزدى بود آمده بود اینجا به زور- اما یک کسى که به عنوان شاهى، مردم ممالک دیگر شناخته بودند او را، در مقابل نیکسون بود، جانسون گمان مى کنم بود. جانسون بود. او آنجا ایستاده بود و او اینجا ایستاده بود. او اصلًا توى صورت او نگاه نکرد. از شأن خودش، عینکش را برداشته بود، چشمش را از آن طرف دوخته بود، این هم مثل یک بچّه مکتبى که مقابل آن معلّمهاى سابق بود نه حالا، معلّمهاى سابق، این طور ایستاده بود. من خجالت مى کشیدم از اینکه، خوب، ما در مملکتمان یک نفر مقامى که عالم او را شناخته اند به اینکه او مثلًا شاه ایران است. او در مقابل یک رئیس جمهور آن طور ذلیل هست. چرا باید باشد؟ بارى اینکه مى خواهد از آنجا اجازه حکومت بگیرد و اینجا بچاپد. همان کارى که خود آن سلاطین سابق هم مى کردند و نخست وزیرهاى آن وقت، و- نمى دانم- فرمانفرماهاى آن وقت مى کردند که به تیول مى دادند کشور را، حکومتهاى تکه تکه را. همین کار را مى خواهد او بکند که آنها اجازه غارت بدهند. بیاید هر کارى بکند آنها هم نگذارند کسى صدایش در بیاید.
خوب اگر بخواهید که برنگردد این اوضاع، من چند روز دیگر بیشتر نیستم، امّا مملکت، مملکت شماست، مملکت، مملکت ایران است. اگر ایرانیها از آن صدر تا آن ذیل بخواهند که این مملکتشان این طورى که حالا پیش خودشان هست، و ان شاء اللَّه این غائله ها هم ختم مى شود، به خیر ختم مى شود- ان شاء اللَّه- اگر بخواهید مملکتتان مال خودتان باشد و مال خود این ملت باشد، باید این ملت را به همان گرمیى که هست نگه دارید. و تخیّل اینکه ما یا به شرق متمایل باشیم یا به غرب متمایل باشیم، این در ذهنتان اصلًا دیگر وارد نشود. و نگذارید در ذهن کسانى دیگرى که با شما تماس دارند یا ملت وارد بشود. اینها را همین طور منسجم نگه دارید. یک ملت [است که ] اصلًا نظیر ندارد این. اگر زمان محمد رضا یک جنگى واقع مى شد، مثلًا فرض کنید در اهواز واقع مى شد، در خراسان برایش زنها نان مى پختند؟! دعا مى کردند که- ان شاء اللَّه- شکست بخورد. حالا وضع این طورى است. در کجاى دنیا شما سراغ دارید یک همچو مطلبى. یک همچو پشتیبانى مردم از حکومت، از ارتش.
سراغ نداریم ما جایى در این، نظیر نداشته است این، در تاریخ هم نمى توانید پیدا بکنید. از بچه هاى کوچکى که ده تومان دارند مى دهند براى ارتشى که آنجا، قواى مسلّحه اى که آنجا کار مى کنند. با آن پیر زن هشتاد ساله اى که چند تا تخم مرغ دارد، اینها ارزش دارد. ارزش اینها زیاد است، و ما باید حفظ کنیم این ارزش را. پیروزى مملکت ما براى همین ارزشهاست. این پیروزى قلوب، بالاتر از پیروزى کشور است. از قلوب این طور، این طور فتح قلوب بالاتر از فتح کشورهاست. این را حفظش بکنید. و دائماً در نظرتان باشد که ما یک بنده خدایى هستیم که این مردم ما را به این محل رساندند، و ما براى آنها باید خدمت بکنیم.
رئیس جمهور باید فکر بکند که این مردم کوچه و بازار من را از پاریس آوردند اینجا و رئیس جمهور کردند؛ من باید خدمت بکنم به مردم. نخست وزیر باید فکر همین معنا باشد که این مردم بودند که من را از حبسها و زجرهاى آنجا بیرون آوردند و نخست وزیر کردند، من باید خدمت به آنها بکنم. شما آقایان هم همین طور. هر کدام که در آن وقت زجر کشیدید و حبس رفتید، همین ملت، شما را نجات داده است. هر کدام هم که نبودید، اصلش مملکت یک حبسى بود، تمام کشور یک زندانى بود براى همه. بنا بر این، آن چیزى که اساس است در این مملکت، هم سیاست اقتضا مى کند، هم دیانت اقتضا مى کند، هم انصاف و وجدان اقتضا مى کند؛ این است که این خدمتگزارهایى که مجانى براى شما دارند خدمت مى کنند، و براى حکومت دارند خدمت مى کنند، اینها را ارجشان را بدانید. و بدانید که اگر خداى نخواسته این پیوند سست بشود و گسسته بشود.
خداى نخواسته کار همان است که اوّل بود. حال نشود چند وقت دیگر، چند وقت دیگر، از حالا باید این بنیان، محکم باشد، این بنیان را باید همیشه دنبال استحکامش باشید. و این استحکام را هر کدام شما در محلتان عهده دارش هستید، یعنى یک تکلیف شرعى- وجدانى است که شما نگذارید در هر جایى که هستید آن کسانى که در زیر نظر شما وزیر- عرض کنم- حکومت شما هست به مردم بدسلوکى کنند، مردم را بپذیرید براى خودتان، بروید تو مردم، جدا نشوید از مردم. آن وقت این طور بود که مردم را نمى پذیرفتند، جدا بودند از مردم. اگر محمد رضا مى خواست از یک راهى برود، چند روز قبلش باید همه آنجا را، خانه ها را کنترل کنند تا بتواند از آنجا عبور کند. این سلطنت نیست که، این ذلّت است. اسمش را سلطنت مى گذارند.
روز پانزدهم آذر ماه سال 1359 استانداران سراسر کشور و معاونان وزارت کشور
@irc_ir
❌آثار و نتایج وضعی ظلم وستم
سیره الهی و سنّت خداوند بر این اقامه شده است که هر ستمی را به همان صورت جزا دهد.
علی (ع) در این باره می فرماید : «مَنْ حَفَرَ لَاخیهِ بِئراً اوْ قَعَهُ اللَّهُ فیهِ»[1]کسی که برای برادرش چاهی حفر کند، خدای او را در همان خواهد انداخت.
و البته این پژواک و انعکاس هر عملی است.
«کما تَدینُ تُدانُ»[2]همان گونه که رفتار کنی پاداش دریافت می کنی
لذا آنکه شمشیر ستم بر کسی کشد، با همان شمشیر کشته می شود.
«مَنْ سَلَّ سَیفَ الْبَغی قُتِلَ بِهِ»[3]علی (ع) : کسی که شمشیر ستم کشد، خود به آن کشته می شود.
ناگفته نماند این سنّت خداوندی خاص انسان نیست بلکه بر تمام چرخه طبیعت حاکم می باشد.
بچشم خویش دیدم در گذرگاه
که زد بر جان موری مرغکی راه
هنوز از صید منقارش نپرداخت
که مرغ دیگر آمد کار او ساخت
آن حضرت برای در امان ماندن از آثارستم به همگان سفارش میکنند:
«ایاک وَالْبَغْی فَانِّهُ یعَجِّلُ الصَّرْعَةَ وَیحُلُّ بِالْعامِلِ بِهِ الْعَبَرَ (الغیر[4]بر تو باد دوری از ستم که افتادن را نزدیک کرده و اندوه آور است.
امام صادق علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است.«انَّ اعْجَلَ الشَرِّ عُقُوبةً الْبَغْی»[5]
گناهی که کیفرش از همه زودتر میرسد، ستم است.
حتی در این بار ه تصریح می فرمایند :«لَوْ بَغی جَبَلٌ عَلی جَبَلٍ لَجَعَلَ اللَّهُ الباغی مِنْهُما دَکاً»[6]اگر کوهی به کوهی ستم کند، خداوند، کوهی که ستم کرده است در هم می کوبد.
ولی اگر ظالم به واسطه برخی مصالح چون احسان زیاد، صله رحم، اکرام والدین، تکریم علماء، سادات و ریش سفیدان و... موجبات راحتی دنیوی را برای خود فراهم کرده باشد و یا اینکه قبل از انتقام مظلوم از وی به علت دیگری هلاک شود، بالاخره انتقام از ذریه او گرفته خواهد شد.امام صادق (ع) می فرماید: «مَنْ ظَلَمَ مَظْلِمَةً اخِذَ بِها فی نَفْسِهِ اوْ فِی مالِهِ اوْ فِی وَلَدِهِ»[7]کسی که ستمی به کسی روا دارد خود یا اموالش و یا اولادش به همان ستم گرفتار میشوند.
در روایت دیگری علاوه بر بیان همین مطلب، امام علیه السلام در پاسخ اینکه چرا ستم به اولاد و ذریه می رسد؟ به آیه حرمت خوردن مال یتیم اشاره نموده است. در آن آیه برای ترغیب دیگران به پرهیز از اموال ایتام به ناحقّ، خداوند می فرماید: آیا خورنده مال یتیم نمی ترسد در مورد ایتام او نیز همین رفتار را داشته باشند.
قال الصادق علیه السلام:«مَنْ ظَلَمَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَیهِ مَنْ یظْلِمُهُ اوْ عَلی عَقِبِهِ او عَلَی عَقِبِ عَقِبِهِ»[8]
هرکس ستم کند، خداوند کسی را مسلط می کند تا به او یا فرزندان و نوادگانش ستم کند.
« راوی می گوید: عرض کردم او ستم کرده و خداوند به فرزند یا نوه اش ستمکاری را مسلط می سازد؟! حضرت فرمودند:
«انَّ اللَّه عَزَّوَجَلّ یقول «وَلْیخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیةً ضِعافاً خافُوا عَلَیهِمْ فَلْیتَّقُوا اللَّهَ وَلْیقُولُوا قَوْلًا سَدیداً»[9]کسانی که از آینده فرزندان ضعیف خود می ترسند، باید از ستم نسبت به یتیمان بهراسند و تقوا پیشه کنند و سخن راست و درست بگویند.
بهرحال اثر طبیعی ظلم این است که همان ظلم به ستمکار برسد، و اگر او شرایط آثار آن ظلم را نداشته باشد، این پیامد در اولاد او ظاهر شود، همانند اثر آتش که سوزندگی است، حال اگر بر قطعه آهنی تأثیری جدی نداشته باشد، چوب را می تواند بسوازند.
پس در واقع این اثر وضعی ظلم است و بایستی جاری گردد. البته چه بسا فرزندانی که تاوان ستم پدرشان را می بینند، به خاطر تحمل اثر ستم پدر، در دنیا و یا آخرت از پاداش خداوند بهره مند گردند.
[1] غررالحكم.
[2] نهج البلاغه- خطبه 152
[3] بحار الانوار- جلد 77- صفحه 211.
[4] غرر الحكم.
[5] اصول كافى- جلد 2- صفحه 327.
[6] وسايل الشيعه- جلد 11- صفحه 334.
[7] وسايل الشيعه- جلد 11- صفحه 338.
[8] اصول كافى- جلد 2- صفحه 332.
[9] نساء- 9.
@irc_ir
🌹قالَ الإمامُ الْحَسَنِ الْعَسْکَری – علیه السلام –: ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَکُونَ لَهُ رَغْبَهٌ تُذِلُّهُ .
امام حسن عسکری – علیه السلام – فرمود: قبیحترین و زشتترین حالت و خصلت برای مؤمن آن حالتی است که دارای آرزوئی باشد که سبب ذلّت و خواری او گردد . ( تحف العقول، ص. ۴۹۸ )
@irc_ir