🔸فتوای اشتباه شیخ مفید و عنایت غیبی
شخصی روستایی خدمت شیخ رسید و سؤال کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است؛ آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون بیاوریم و یا این که با آن حمل، او را دفن کنیم»؟ شیخ پاسخ داد: «با همان حمل او را دفن کنید»!
آن مرد برگشت. در میان راه دید سواری از پشت سر میتازد و میآید، چون نزدیک رسید، گفت: «ای مرد، شیخ فرموده است که شکم آن زن را پاره کرده و طفل را بیرون آورده و زن را دفن کنید». آن مرد چنین کرد.
پس از چندی ماجرا را برای شیخ نقل کردند. شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص صاحب الامر (عج) بوده است. حالا که در احکام شرعیه خطا میکنم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهم». لذا به خانه رفت و در خانه را بست و بیرون نیامد و پاسخ مراجعین را نمیداد.
تا اینکه از سوی حضرت ولی عصر(عج) توقیعی (نامهای) برای شیخ بیرون آمد با این مضمون که: «وظیفهی شماست که فتوا بدهید و وظیفهی ماست که شما را حمایت کرده و نگذاریم که در خطا بیافتید». پس از این دستور، شیخ بار دیگر بر مسند فتوا نشست.
نقل شده است که در مدت 30 سال، 30 توقیع از ناحیه مقدس امام عصر(عج) برای شیخ مفید صادر شد و در عنوان توقیع نوشته بود: «للاخ الاعز السدید الشیخ المفید» یعنی «برای برادر گرامی و استوار، شیخ مفید».
داستانهایی از زندگی علماء، تألیف محمدتقی صرفی، دفتر نشر برگزیده قم. (با اندک تصرف و ویرایش)
@irc_ir
#14_اسفند_روز_احسان_و_نیکوکاری
💐آثار احسان و نیکوکاری در آموزه های دینی
در انسان شناسی اسلامی، اگر انسان سرمایه هستی خود را صرفا صرف امور دنیوی کند، گرفتار خسران می شود، ولی اگر آن را برای رسیدن به ابعاد تعالی بخش هزینه کند، در مسیر رستگاری گام برداشته است. به همین دلیل، احسان و نیکی در حق دیگران، به معنای گذشت از منافع مادی برای رسیدن به خیر و منفعت اخروی است و مشارکت در آثار فردی و اجتماعی نیز در پرتو چنین هدف والایی معنا و مفهوم می یابد.
در برخی آیات نورانی قرآن کریم، آثار و برکات الهی احسان و نیکوکاری چنین مطرح شده است:
🔹ـ «برای کسانی که نیکی کردند، در این جهان نیکی است و بی گمان سرای واپسین بهتر است؛ چه خوب است سرای پرواپیشگان!»
🔹ـ «پس، خدا پاداش این جهان و پاداش نیکوی سرای آخرت را به آنان ارزانی داشت و خداوند نیکوکاران را دوست دارد».
احسان و نیکی به دیگران، مانند دیگر اعمال نیکو آثار و برکاتی چون ایمنی از خطرات قیامت، خشنودی خداوند و ثوابی معادل رزمندگان و شهیدان بدر و احد به همراه دارد. امام صادق علیه السلام درباره احسان و نیکوکاری می فرماید: «اگر از منزلت مؤمن در پیشگاه خدا آگاه باشید، در برآوردن حاجت او کوتاهی نخواهید کرد». نیز از ایشان است که: «هر کس مؤمنی را شاد کند، پیامبر اکرم را شاد کرده و برآوردن حاجت مؤمن، مایه دفع بیماری هایی از قبیل جنون، جذام و پیسی است». مقدس اردبیلی، فقیه نامدار شیعه نیز در یکی از کتاب هایش درباره احسان و نیکوکاری می نویسد: «کسی که در پی حاجت و رفع نیاز برادر دینی اش باشد، خداوند متعالی نیز در صدد رفع نیازمندی های او خواهد بود».
از جمله راه های تعدیل ثروت در جامعه اسلامی، سنت نیک احسان و نیکوکاری است که آیین اسلام تأکید زیادی بر آن دارد. ثروت ثروتمندان، امانتی الهی است تا افزون بر آنکه خود از آن بهره مند می گردند و به قدر نیاز آن را مصرف می کنند، مازاد بر نیاز خویش را به دستگیری از نیازمندان تخصیص دهند. در این صورت، افزون بر برطرف شدن نیاز نیازمندان، روحیه افزون طلبی در جامعه به تعادلی نسبی می رسد.
@irc_ir
#ایده_ها
ايدهها و موضوعات پيشنهادي براي گروههاي مختلف برنامهساز متناسب با روز احسان و نیکوکاری
-بررسي آثار و كاركردهاي اجتماعي و فرهنگي نيكوكاري در جامعه
-بررسي نقش خير و احسان در تحقق عدالت اجتماعي
-بررسي راهكارهاي ترويج فرهنگ خير و احسان از طريق فناورهاي نوين
-بررسي راهكارهاي تقويت روحيه نيكوكاري در افراد جامعه
-بررسي نقش احسان در آمرزش گناهان
-بررسي شاخصههاي نيكوكاران واقعي
-بررسي ريشه و نيكوكاري در انسانها
-بررسي نقش احسان و نيكوكاري در رستگاري و طول عمر انسان
-بررسي نقش احسان در جلب محبت و دوستي در افراد جامعه
-نقش رسانه در بازنمايي خير و احسان در جامعه
-بررسي شناسايي ظرفيتهاي اجتماعي ـ فرهنگي براي توسعه خير و احسان
-بررسي راهكارهاي افزايش اثربخشي فضاي مجازي در ترويج فرهنگ خير و احسان
-بررسي عوامل مؤثر بر جذب و نگهداشت نيكوكاران و حاميان
-بررسي راهكارهاي ترويج نيكوكاري بهعنوان زمينهساز تحقق عدالت اجتماعي
-بررسي ضرورت فرهنگسازي نيكوكاري در جامعه
-بررسي نقش نيكوكاري در افزايش روح معنويت جامعه
-بررسي نقش نيكوكاري در انسجام اجتماعي
-بررسي دلايل و موانع احسان و نيكوكاري
-بررسي آثار اخروي و دنيوي احسان و نيكوكاري
-بررسي رابطه نيكوكاري و سعادتمندي
@irc_ir
#اخبار_نشست_ها
📌حجتالاسلام والمسلمين قرائتي:
اداره كل پژوهشهاي اسلامي ميتواند رسانه ملي را متحول كند.
به گزارش روابط عمومي اداره كل پژوهش هاي اسلامي صداو سيما،حجتالاسلام والمسلمين محسن قرائتي كارشناس برجسته ديني در رسانه ملي در نشست «نظام هنجاري كارشناسي ديني در رسانه ملي» در تالار انديشه اداره كل پژوهشهاي اسلامي رسانه، گفت :كار شما بايد مورد نياز مخاطبانتان باشد.
وي با تأكيد بر اينكه كار فرهنگي داراي اصولي است گفت: مومن بودن به كارتان به تأثيرگذاري فعاليتهاي شما كمك ميكند و بايد به كاري كه انجام ميدهيد معتقد باشيد و حتي اگر لازم بود پاي آن بميريد ؛ حضرت اسماعيل در كنار كعبه، حضرت آيتالله نجفي در جوار كتابخانهاش و آيتالله حجت در مدرسه حجتيه آرميدهاند و اين نشانهاي از جان دادن براي كاري است كه به آن معتقد هستيم.
وي با انتقاد از يك شكل بودن كتابهاي ديني دانشگاه براي تمامي رشتهها گفت: هر فرد در دانشگاه براي رسيدن به مقصودي خاص تلاش و يك رشته تخصصي را دنبال ميكند؛ بنابراين براي جذابيت بيشتر علوم ديني ارائه شده ميتوان آيات و روايات هر رشته تخصصي را استخراج و براي هر رشته به صورت مجزا و مشخص آموزش داد.
حجت الاسلام والمسلمين قرائتي سه راهبرد حكمت، موعظه و جدال نيك را براي جذب جوانان ثمربخش ارزيابي كرد و گفت: به صد نفر كت و شلواري مانند شهيد رجايي و صد آخوند مانند نواب صفوي نياز داريم.
🔹 متن کامل این خبر را در سایت اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه، به نشانی www.irc.ir مطالعه بفرمایید.
@irc_ir
🌹سُئِلَ عَنْ خِيارِ الْعِبادِ، فَقالَ عليه السلام: اَلَّذينَ اِذا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا، وَاِذا اَساؤُوا اسْتَغْفَرُوا، وَ اِذا اُعْطُوا شَكَرُوا، وَ اِذَا ابْتَلَوْا صَبَرُوا، وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا.
از حضرت رضا عليه السلام درباره بهترين بندگان پرسيدند. حضـرت فـرمــود: آنان كه هرگاه نيكى مى كنند، خوشحال مى شوند، هرگاه بدى مى كنند، استغفار مى كنند، هرگاه چيزى به آنان داده مى شود، سپاس مى گويند، هرگاه مبتلا و گرفتار مى شوند، شكيبايى مى كنند، و هرگاه خشمگين مى شوند، عفو و گذشت مى كنند.(تحف العقول، النص، ص: ۴۴۵)
@irc_ir
🌿درختکاری یک سنت پسندیده
مقام معظم رهبری : سنت درختکاری، خیلی سنت خوبی است. کار ما که درخت می کاریم، یک کار نمادین است. ما یک درخت می کاریم، معنایش این است که جوان ها که چندین برابرِ نیروی یک آدم پا به سن گذاشته ای مثل ما در آنها وجود دارد و نشاط بیشتری دارند، تعداد بیشتری درخت بکارند و مردم عزیز کشورمان عادت کنند به سنت ایجاد این وسیله ی حیات. درخت و گیاه، مظهر حیات و زندگی است؛ خودش هم زنده و زندگی بخش است و فضا را برای انسان و حیوان، فضای قابل زیستی می کند. توجه به گیاه، فقط مسأله ی تأمین خوراک نیست؛ بلکه تأمین فضای حیاتی برای انسان است. بنابراین گیاه خیلی مهم است.
خوب، حالا فرض بفرمایید که از این طرف یک درخت ما بکاریم، چندین درخت دیگری بکارد، هزاران درخت مردم بکارند؛ این کار بسیار خوبی است، اما در مقابل آن اگر چنانچه موجودی گیاه کشور، موجودی درخت کشور - که یک ثروت عظیم باستانی است که برای ما مانده - مورد تطاول قرار بگیرد، این خسارت است. مراتع ما، جنگل های ما، ذخائر عظیم حیاتی ما هستند. از جنگل باید کشور برای همه چیزش بهره ببرد. جنگل واقعاً یک منبع حیاتیِ بزرگ و تجدیدپذیر است. اگر چنانچه عاقلانه و درست از مرتع و جنگل استفاده بشود، هیچ وقت تمام نمی شود. این مثل نفت نیست که یک روز هست، یک روز تمام می شود؛ مثل معدن طلا نیست که یک روز هست، یک روز هم تمام می شود؛ این همیشه هست. اگر ما با منابع گیاهی کشور - یعنی همین جنگل هایمان، همین مراتعمان - و به تبع آن، بوستان های شهری و اینها که در درجهی دوم اهمیت است، درست و عاقلانه برخورد کنیم، اینها همیشه باقی می ماند.
متأسفانه سال هاست که اینجور نیست؛ یعنی افرادی که اهل سوء استفاده اند، از جنگل های ما، از مراتع ما سوء استفاده کردند و تصرف کردند، تعرض کردند، غصب کردند.
آن چیزی که من می خواهم تأکید کنم، هم به وزارت کشاورزی و منابع طبیعی، هم به محیط زیست، و هم به همه ی کسانی که دست اندرکار هستند، این است که مراقبت کنید این دائرهی غصب و تصرفِ نابجا و غلط توسعه پیدا نکند و جلویش گرفته شود. متصرفین را قطع ید کنید. هم خبرهای زیادی می رسد، هم انسان خودش مشاهده می کند - تا آنجائی که حالا انسان در رفت و آمدها، در سفرها فرصت پیدا می کند از نزدیک ببیند؛ یا کسانی که از نزدیک دیدند و مورد وثوقند، می آیند اطلاع می دهند - متأسفانه با تعرض به جنگل ها و تعرض به مراتع، به کشور و به مردم کشور ظلم شده است. زمین های مراتع را در جاهای مختلف، بخصوص در نزدیکی شهرهای بزرگ، مورد تعرض قرار دادند و ضایع کردند؛ جلوی این را باید بگیرید؛ و الّا ما اینجا یک دانه درخت بکاریم، دو تا درخت بکاریم، یا مثلاً هزاران درخت در سطح کشور کاشته بشود، اما معادل آن، درخت هایی که عمرهای طولانی دارند و می توانند بمانند و می توانند منشأ استفاده قرار بگیرند - و از جنگل چقدر استفاده های چوبی میشود کرد، در حالی که جنگل هم مطلقاً تکان نخورد و مورد نقص قرار نگیرد - از بین بروند؛ این کار به نتیجه نمی رسد. این کارِ خیلی سودآوری نیست که انسان از این طرف درست کند، از آن طرف چیزهای اصلی را از دست بدهد؛ این را خیلی باید مراقبت کنید. درختکاری درسی است برای ما، که درخت موجود را قدر بدانیم. این درخت، یک درخت کمعمرِ کوچکی است چیز کم اهمیتی است، تأثیری هم ندارد؛ امروز هست، ممکن است فردا نباشد؛ اما آن درختی که صد سال، دویست سال عمر دارد، و این درخت های مجموعه ی عظیم جنگل ها که با ارزشند، اینها را بایستی ما نگه داریم و نگذاریم به اینها تعرض بشود.
(بیانات بعد از مراسم درختکاری، 18 / 12 / 1388).
@irc_ir
#15_اسفند_روز_درختکاری
📌اهمیت درختکاری در اسلام
در ادیان و فرهنگ های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد. دین مقدس اسلام نیز بشر را به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته اند. حضرت علی علیه السلام در مدینه باغ های خرمای فراوانی به وجود آورد و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرماید: «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود». نیز در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع) منقول است که: “حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید”. و این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است.
@irc_ir
🔹مقام معظم رهبری مدظله العالی:
راهِ اینکه این وظیفهی مهم، یعنی ادایِ حقّ بندگی را درست انجام دهیم، چیست؟ راهش را در روایات و ادعیه و مانند اینها، بیان کردهاند. دو راه وجود دارد: یکی راه خداست و دیگری راهِ هواهای نفسانی. راه خدا، در مقابل راه نفسانی است. اگر انسان در راه خدا حرکت کند، به آن هدف اعلی و نهایی؛ یعنی ادایِ حقِّ بندگی خواهد رسید. اما اگر دنبال هوای نفس باشد و بخواهد خواهشهای نفسانی را تحقّق دهد، به همان اندازه که نیرویِ خود را صرف هوای نفس و «خودِ مادّی» کند، از پیمودنِ راهِ الهی باز خواهد ماند.
مقابله با هوای نفس و شناختن آن و پیمودن راه خدا و تحمّل دردسرهای آن. اینها عواملی هستند که یک انسان را سعادتمند میکنند. برای این است که میبینید در دعاها و تضرّعات و در کلمات ائمّه علیهم السّلام، نفس بشری و هواهای انسانی و شخصی، اینهمه مورد مذمّت قرار گرفته، و برای این است که در دعای صحیفهی سجّادیه میخوانیم: «هذا مقام من استحیی لنفسه منک.» یعنی پروردگارا! به خاطر سبکسریهای نفس خودم، از تو شرمندهام. توجّه کنید که این را امام سجاد علیهالسّلام میگوید! بنده عقیده ندارم که ائمّه علیهم السّلام، آنچه راکه در دعا و در نیمه شب و در حال تضرّع و گریه میگفتهاند، فقط برای این بوده است که ما از آنها یاد بگیریم؛ بلکه ایشان قصد انشا میکردند و حقیقت را میگفتند. منتها مسألهی هوای نفس، در مراتب نفوس بشری مختلف است. آنچه را که آن بزرگوار هوای نفس میداند، ممکن است در زندگی ما، عبادت یا انجام عمل مستحب هم باشد. آن، در زندگی و در ترکیب وجودیِ امام سجاد، هوای نفس است؛ چون اوج ایشان زیاد است، لطافت روح و صفای معنوی و روحانیاش بالاست.
«هذا مقام من استحیی لنفسه منک و سخط علیها و رضی عنک.»(۱) عرض میکند پروردگارا! من بر نفس خودم خشمگینم، اما از تو راضیام. رضای بنده از خدای متعال، مرحلهی عالیِ انسان بزرگ است. باید در این خط حرکت کنیم. انسان دائماً در معرض انتخاب است.
۱۳۷۳/۰۶/۲۹بیانات در دیدار فرماندهان سپاه
@irc_ir
📌اموری که موجب حبط و ضایع شدن عمل می شوند
ایمان به خدا و ایمان به آخرت شرط اصلی مقبولیت و بالا رفتن عمل است ولی چیزهایی هم هست که به منزله آفت هستند، یعنی یک عمل راست و درست را خراب و فاسد می کنند؛ از جمله آنها مسأله عناد و کفر است. اگر انسان با حقیقت عناد بورزد، خاصیت عناد این است که اعمال گذشته انسان را حبط می کند. یک نفر مسیحی مؤمن ممکن است عملی را به قصد قربت انجام دهد و مسلم عملش در نزد خدا ضایع نمی شود، اما اگر همان فرد در جای دیگر معاند باشد یعنی تا سخن از پیغمبر اسلام بیاید فوراً عکس العمل مخالف نشان بدهد، این کفرش، آن عملش را ضایع و باطل می کند. همچنین یک نفر مسلمان ممکن است یک عمل را به قصد قربت انجام بدهد و عملش پاک و پاکیزه بالا برود اما اگر مسأله امامت امیرالمؤمنین بر او عرضه شد قبول نکرد و عناد ورزید قطعاً اعمالش همه به هدر رفته است.
نه تنها عناد این کار را می کند، خیلی چیزهای دیگر هم خود ما داریم که اعمالمان را هدر می دهد. نباید خیال کرد این مسأله فقط مربوط به آنهاست. لازم نیست عناد تنها در مورد نبوت یا امامت یا توحید باشد، در مورد دیگر هم همین طور است. ممکن است انسان به نحو دیگری معاند باشد. فرض کنید کسی یک مسأله ای از من می پرسد و من جوابی می دهم. از یک نفر دیگر هم همان مسأله را می پرسد و او جواب دیگری می دهد. بعد به من می گویند فلان کس جواب مسأله را این طور داد. تا به من گفتند، با اینکه من خودم بهتر از دیگران می فهم که او درست گفته اما حاضر نیستم خودم را بشکنم و بگویم ببخشید، من اشتباه کردم، ایشان درست فرمودند، بلکه شروع می کنم به توجیه و تأویل کردن و می خواهم به هر نحوی شده حرف او را خراب کنم و حرف خودم را به کرسی بنشانم. این هم خودش درجه ای از عناد است. در این صورت نمی تواند نماز من نماز درستی باشد در حالی که من اینقدر خودخواه و معاندم که حاضر نیستم نسبت به اینکه مسأله ای را دیگری بهتر از من جواب داده تسلیم باشم و به اشتباه خود اعتراف کنم.
حسادت هم همینطور است. پیغمبر اکرم فرمود: ان الحسد لیأکل الحسنات کما تأکل النار الحطب ( اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الحسد، حدیث 2.)
حسد، حسنات انسان را می خورد آنچنانکه آتش هیزم را؛ یعنی انسان حسناتی انجام می دهد و در دیوان اعمالش حسنات زیادی هست، بعد مرتکب یک حسادت می شود، تمام آنها محو و نابود می شود. در حدیثی پیغمبر اکرم در مورد بعضی از اعمال و اذکار فرمود هر کس این عمل را مرتکب بشود یا این ذکر را بگوید خداوند متعال برای او درختی در بهشت غرس می کند. یکی از حاضرین عرض کرد: یا رسول الله ! پس ما در بهشت خیلی درخت داریم. فرمود: بلی، اگر آتشی از اینجا نفرستید و آنها را آتش نزنید.
پس می بینید اگر کافر ** به معنی غیر مسلمان که شامل اهل کتاب و غیره می شود. *** ایمان به خدا نداشته باشد و به قیامتی معتقد نباشد و کاری را برای عالم بالا انجام ندهد عملش بالا نمی رود، و اگر چنین کاری را کرد ولی کفر عنادی و کفر جحوددی داشت، خود این کفر جحود، عملش را بعد از اینکه مأجور بوده از بین می برد، همین طور که اعمال ما را مثلاً حسادت از بین می برد. اعمال خیری که مرتکب می شود اگر به قصد خدا نباشد و قصد قربت در کار نباشد توخالی و پوچ و سراب است؛ خیال می کند کاری کرده ولی وقتی که چشم به آن جهان باز کرد می بیند تمام این اعمالی که او آنها را خیر و مفید به حال خودش خیال می کرد بی روح و بی معنی و مرده است، اینها همه سراب اند و او خیال می کرده آب است. دیگر وای به حال انسانی که کافر باشد، کفرش هم کفر جحودی و عنادی باشد و گناه هم مرتکب بشود، کافر در حال کفر مرتکب گناه بشود، آن دیگر ظلمات بعضها فوق بعض است.
(استاد مطهری / آشنایی با قرآن جلد 4)
@irc_ir
🔅مسئوليت متقابل انسانها
آیت ....مصباح یزدی : ...... در بين اعمال صالح، ملازمت حق جايگاه ويژهاي دارد. اينکه ما حق را بشناسيم و بکوشیم ملازم آن باشيم و آن را با باطل اشتباه نگيريم، و از روي غفلت، جهل و يا هواي نفس دنبال باطل نرويم وقتي حاصل ميشود که فقط در لاک خودمان نباشيم و نوعی مسئوليت متقابل نسبت به همديگر داشته باشیم. وقتي فردی ميبيند دیگری در حال افتادن در آتش است باید دستش را بگيرد؛ وقتي ميبيند شبههاي پیدا کرده، باید در رفع شبههاش بکوشد، و اگر مبتلا به بلاي فکري، ذهني، اعتقادي، یا رفتاري شده، باید برای معالجهاش تلاش کند. اين تلاش به معنای عامش همان امر به معروف و نهي از منکر است. اگر اين مسأله نباشد خواه ناخواه اجتماع به فساد کشيده ميشود و دیگر هيچ فردي ضمانت براي مصونيت ندارد.
شناخت حق و باطل مسأله مهمی است و در آیات و روایات بسیاری روي آن تاکید شده است؛ خداوند در قرآن میفرماید: «أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى فَمَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ»)1(. پس از حق، ديگر دنبال چه ميگرديد؟ از حق که گذشتيد، غير از گمراهي و باطل نيست؛ حق يکي است و اگر آن را رها کنيد، به دنبالش گمراهي و بطلان است؛ اما علی رغم این بیان واضح و مستدل، باز مکتبهاي مهم و حتی بزرگاني از فيلسوفان عالم و برخي اصحاب مذاهب مختلف که شمارشان از ميليارد تجاوز ميکند، سخنی دیگر میگویند. بعضي در کشور خودمان ابتدا گفتند شيعه و سني هر دو خوب است و فرقي نميکند؛ سپس گفتند: مسیحت نیز خوب است، و بالاخره گفتند: شرک هم بد نیست؛ بتپرستي نیز خوب است، و بالاخره همه ايمان و اعتقادي دارند و ما به همه آنها احترام ميگذاريم! پلوراليسم که موجش کشور ما را هم گرفته است، نفی همین آیه قرآن است: «فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ».)2( اگر اسلام حق است، هرچه غير اسلام و ضد اسلام است، باطل و گمراهي است. نمیتوان ضدين را حق دانست؛ نمیشود هم توحيد و هم تثليث، هر دو حق باشند. بنابراین حتي بديهيترين مسائل هم در اجتماع دچار آفت ميشود، و چيزي که ميتواند جلوي اين آفت را بگيرد احساس مسئولیت انسانها نسبت به یکديگر است.
1- یونس، 35.
2- یونس، 32.
@irc_ir