eitaa logo
اداره کل پژوهش‌های اسلامی رسانه
210 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
4 ویدیو
868 فایل
راه ارتباطی با ما: تلفن: 02532915510 سامانه‌ پیامک: 30000255 فضای مجازی: @irib_irc وب سایت: www.irc.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹سخنان مقام معظم رهبری درباره امام هادی (ع) حضرت هادی (علیه‌السّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آن‌جا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی می کردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را - با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه‌ی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمی شناختند و از اسلام سر در نمی آوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم می شدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عده‌ی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله‌ی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامه‌نگاری و... - برساند. این شبکه‌های شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه‌ی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روز به‌ روز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همه‌ی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علی‌رغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی درباره‌ی وفات حضرت هادی (علیه‌السّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عده‌ی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‌گونه‌ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همه‌شان را تارومار میکرد؛ اما این عده چون شبکه‌ی قویای به‌وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند. یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهم‌السّلام) - به قدر سالها اثر می گذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همین‌طور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحیی بن‌ اکثم که با آن‌که عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم‌السّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی به‌وجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین می رفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچ چیزش نمی‌ماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمی‌ماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچ‌چیز باقی نمانده است. این‌که قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود؛ کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتک‌خوردن، زندان‌رفتن و کشته‌شدن هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود. @irc_ir
📌بهترین برادران چه کسانی هستند؟ برادری دینی، یکی از کارآمدترین راه‌ها برای گریز از زیان‌های تفرقه و حفظ کیان جامعه دینی از سوی قرآن معرّفی شده است. در دین اسلام تعریف بسیار دقیق و تکالیف و وظایف مشخص برای واژه و عنوان برادر وضع شده است بر این اساس به هرکسی نمی‌توان برادر گفت و این عنوان دارای مراتب و شاخصه‌هایی است که از آن به عنوان "برادر دینی" یاد می‌شود. 🔅برادر دینی خود را در قبال برادر خود مسئول می‌داند و خوبی آن را خوبی خود و بدی او را بدی خود می‌داند براساس این تعاریف حال ببینم از دیدگاه معصومین(ع) بهترین برادر کیست؟ پیامبر خدا(ص) در این باره فرمودند: "بهترین برادران کسی است که با شما در کارهای اخروی مساعدت کند1". یعنی تو را در کارهای آخرت یاری رساند. امام عسکری(ع) نیز می‌فرمایند: "بهترین برادر تو کسی است که خطایت را فراموش کند و احسان تو را به خود، به یاد آورد2". در ادامه چند حدیث گهربار از مولای متقیان امام علی(ع) در باب "بهترین برادر" ذکر می‌کنیم که مشخص می‌کند واقعا چه کسی لایق و شایسته بهترین برادری برای انسان است؟ حضرت فرمودند: "بهترین برادر آن است که در نصیحت و ارشاد کمتر ملاحظه کند3". یعنی مدارای او در نصیحت تو در بدی‌ها کمتر از سایر برادران باشد. ایشان در جایی دیگر چنین می‌فرمایند: "بهترین برادر تو کسی است که در راه حق، بر تو زیاد خشم گیرد4". یعنی در آنچه حق باشد اگر خلاف حقّ از تو ببیند منع و زجر تو کند. امام علی(ع) همچنین فرمود: "بهترین برادر آن است که برادران خویش را نیازمند دیگری نسازد5". یعنی خود کفایت امور ایشان بکند و نگذارد که محتاج به دیگری شوند. آن حضرت تعاریف فراوانی در سخنان حکیمانه خود از بهترین برادر ارائه فرموده‌اند. به عنوان مثال فرمودند: "بهترین برادران تو کسی است که به تو یاری دهد و بهتر از او کسی است که تو را بسنده باشد و اگر به تو نیازمند شد از تو بگذرد6". ایشان می‌فرمایند: "بهترین برادران تو آن کسی است که با مال خویش تو را یاری رساند و بهتر از او کسی است که تو را از دیگری بی‌نیاز سازد7". آن حضرت در جایی دیگر بهترین برادران را کسی می‌دانند که دوستی‌اش برای خدا باشد8" و می‌فرمایند: " بهترین برادران کسی است که برادریش برای دنیا نباشد9". 🔹منابع احادیث: 1- مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)، ج2، ص123. 2- بحارالأنوار: ج ۷۸ ، ص ۳۷۹ / دوستی در قرآن و حدیث: ص 194. 3- عبدالواحد، آمدی، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1378، چاپ دوم، ص416. 4- همان، ص417. 5- همان، «خَیْرُ الْإِخْوَانِ مَنْ لَا یُحْوِجُ إِخْوَانَهُ إِلَی سِوَاه». 6- همان، ص415. 7- همان، «خیرُ إخْوانِکَ مَن واساکَ بخیرِهِ و خیرٌ مِنه مَن أغناکَ عن غیرِهِ». 8- همان، ص423. «خیرُالإخْوانِ مَن کانتْ فی اللّه ِ مَودّتُهُ». 9- همان، ص417. «خیرُالإخْوانِ مَن لَم تَکُنْ علَی الدُّنیا اُخوّتُهُ». @irc_ir
📌تلاش برای تغییر خود و نه دیگران بیشتر مجالس و نشست های خانوادگی با گفتگوهایی همراه است که برای ایجاد تغییر در دیگران انجام می شود. همه می خواهند دیگری تغییر کند. کسی به تغییر خود نمی اندیشد. شوهر برای تغییر فکر و عمل همسرش تلاش می کند و زن نیز برای متحول ساختن شوهر خود تلاش می کند و این دو برای تربیت و تزکیه فرزندان و... امّا بهترین راه تغییر دیگران، ایجاد تغییر و تحول در افکار و رفتار خود می باشد. 🌹چه خوب وصیتی بوده این وصیت: دانشمندی وصیت کرده که بر روی سنگ قبرش این جملات را بنویسند:کودک که بودم می خواستم دنیا را تغییر بدهم، وقتی بزرگ تر شدم، دیدم دنیا خیلی بزرگه، بهتر است کشورم را تغییر بدهم:در میانسالی تصمیم گرفتم شهرم را تغییر بدهم. آن را هم بزرگ یافتم در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را تغییر بدهم. اینک در آستانه مرگ فهمیدم که باید از روز اول به فکر تغییر خود می افتادم آنگاه شاید می توانستم دیگران و بلکه دنیا را تغییر دهم... @irc_ir
🌿در سال ۱۳۳۰ قمری، زمانی که عالم بزرگ شیعه، شهید ثقه الاسلام میرزا علی آقای تبریزی توسط روس ها در تبریز به دار آویخته شد،روز عاشورا بود. در همین هنگام، با فاصله ای نه چندان دور، دسته ها و گروه هایی به قمه زنی و عزاداری، به سبک خود مشغول بودند. تعدادی از حامیان ثقه الاسلام، به طلب یاری نزد عزاداران شتافتند و گفتند: شما بر مظلومیت امام اشک می ریزید و حتی از فرط ناراحتی قمه می زنید و می گویید ای کاش در کربلا بودیم و از امام دفاع می کردیم و در رکاب امام به شهادت می رسیدیم. حال موقعیتی پیش آمده، بیایید و نگذارید گلویی دیگر را به ناحق خفه کنند. شما بیش از دو سه هزار نفر هستید درحالی که تعداد روس ها از صد نفر تجاوز نمی کند، حتما بر آنها غلبه خواهید کرد. اما سر گروه قمه زنان به درخواست حامیان ثقه الاسلام پاسخ منفی داد و گفت: آنها تفنگ دارند و آدم را می کشند… . [قمه زنی سنت یا بدعت: ص ۱۲۶] @irc_ir
📌آیا اعتقاد به آمدن منجی در آینده مخصوص مسلمانان و به ویژه شیعیان است؟ فوتوریسم به معنای اعتقاد به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانی و امید به آینده روشن که در آن، نگرانیها و هراسها مرتفع گردد و به برکت ظهور یک شخصیت ممتاز الهی، همه تاریکیها از پهنه گیتی برچیده شود و ریشه ظلم و جهل و تباهی از روی کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره، همه جا و همه زمانها، نزد تمام ملتها شایع و رایج بوده است. در کتاب های مربوط به مذاهب به نام ها و القاب مختلفی بر می خوریم؛ برای نمونه: 🔅در مذهب یهود: سرور میکائیلی، عزیر، منحاس، ماشیح؛ 🔅در مذهب مسیحیت: مهمید آخر، مسیح، پسر انسان؛ 🔅در مکتب زرتشت: سوشیانس؛ 🔅در مکتب هندوها: ویشنو، منصور، فرخنده؛ 🔅در مکتب بودا: مایتریا، بودای پنجم؛ 🔅در مذهب اسلام: مهدی، قائم؛ آنچه از تاریخ امتها استفاده می شود، این است که مسأله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی و آمدن مصلحی در آخرالزمان، به نام منجی موعود جهان، به قدری اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملتّها و پیروان همه ادیان الهی و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است، تا جایی که در طول تاریخ بشریت، انسانها در فراز و نشیبهای زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری، پیوسته خود را از یأس و ناامیدی نجات می دادند و در انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان، لحظه شماری می کنند. باید توجه داشت در ادیان، منجی به افراد مختلفی اطلاق می شود؛ ولی در ویژگی های دوران ظهور، مشترکات فراوانی یافت می شود. تحت یک آیین قرار گرفتن مردم در دوران ظهور، اجرای عدالت فراگیر، نابودی مظاهر شرک و فساد، امنیت و آرامش کامل، حق گرایی عموم مردم، از بین رفتن فقر و آشکار شدن همه زیبایی ها، چیزی است که ادیان برای ظهور به تصویر کشیده اند. @irc_ir
🌿وصیت نامه تکان دهنده اخلاص یا کار کردن برای خدا درجاتی دارد. بعضی ها چقدر زیبا و حیرت انگیز، به قله اخلاص رسیده اند. مثلا ما دعا می کنیم شهید شویم؛ اما در دلمان دوست داریم عکسمان را روی قبرمان بزنند یا از ما فلان خاطره خوب را تعریف کنند، یا مقبره مان جایی باشد که همه ببینند…اما بسیاری از شهدا اینطور نبودند. 📌شهید محمدرضا مهرپاک، از نخبگان پزشکی کشور، وصیت نامه تکان دهنده ای دارد که نشان از اخلاص بالای اوست: «..هیچ کس وقتی بدن پاره پاره ام را دید گریه نکند. احدی بر جسم بی روحم اشک نریزد. چرا که این تن جز قفس نیست؛ پوست و استخوانی بیش نیست. این بدن پوسته صدفی بیش نیست، مرواریدش را تقدیم یارکرده ام و حقش هم همین است. برای من قبری نسازید و مرا از یادها ببرید، چون من نبودم و منی وجود نداشتـه است. می خواهم همه جز او مرا از یاد ببرند! می خـواهم تنها باشم و شما مرا از این تنهایی باز ندارید، هر کس می خواهد بهترین راه را انتخاب کند، باید بیشترین بها را بدهد. من نیز چنین کرده ام. پس مرا بر این شهادت ناراحت نشوید که بسیار سود برده ام». @irc_ir
🔹روز بزرگداشت شهدا (سالروز صدور فرمان حضرت امام خمینی رحمه الله علیه مبنی بر تاسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی-1358 هـ.ش) @irc_ir
📝تواضع و فروتني در معارف دين شكي نيست كه يكي از مهمترين و برترين صفات،تواضع و فروتني است.از اينرو خداوند متعال در قرآن كريم به پيامبر اسلام(ص) كه عاليترين مخلوقات اوست و هدف اصلي خلقت خداوند، پيامبر اكرم و اهلبيت (عليهم السلام) مي باشند، اينطور امر مي فرمايد: «واخفض جناحك لمن اتبعك من المؤمنين»[1] «پروبال مرحمت خود را براي پيروان با ايمانت بگستران» فروتني علاوة بر اينكه زيبندة هر انساني است و سبب برتري مقام او در نزد ديگران مي گردد، شخص متواضع را در زمرة بندگان خاصّ پروردگار قرار مي دهد، «وَ عبادُ الرّحمن الذين يمشونَ علي الارضِ هونا»[2] «بندگان ستودة خدا، آنانند كه روي زمين متواضعانه راه مي روند.» و بر عكس تواضع یعنی برتري جوئي و تكبر موجب سقوط آدمي به حضيض ذلّت و خواري در درگاه خداوند مي گردد. امام صادق(ع) فرمودند: «فيما أوحي اللهُ تعالي عزّوجلّ الي داود، كَما أنّ أقربَ النّاسِ الي الله المتواضعون، ابعَدُ الناس من الله المتكبّرون» «در بين سخناني كه خداوند به حضرت داود وحي كرد، اين سخن بود، همچنانكه نزديكترين مردم به خدا افراد متواضع هستند، دورترين مردم نيز از خداوند متكبّرين مي باشند.»[3] حال اين زيبندگي وقتي ظهور و اهميت بيشتري مي يابد كه شخص داراي علم، قدرت،مقام و يا ثروت باشد امّا در برابر ديگران خود را كوچك دانسته،اظهار برتري ننمايد، زيرا اينها اموري هستند كه موجب پيدايش خوي پست تكبّر و خود محوري مي گردند. سيرة عملي انبياء و ائمه طاهرين(ع) و به تبع آنها علماء ربّاني نيز فروتني و خاكساري در برابر بندگان خدا بوده است وآن را موجب تعالي انسان و قرب پروردگار مي دانستند از همين رو اميرمؤمنان (ع) فرمودند: «اگر خداوند، تكبّر را براي بندگانش اذن مي داد و بدان راضي بود،پيامبران و اولياءش سزاوارتر بودند و در اين امر به آنها رخصت مي داد؛ ولي خداي متعال خود بزرگ بيني را براي آنان نمي پسندد و تنها به فروتني آنان راضي است. در نتيجه آنان هم، از روي فروتني رخسارهاي خود را در برابر او بر زمين گذاردند و چهره هايشان را در خاك ماليدند و بالهاي مهر و محبّت خود را براي مؤمنان گسترانيدند.»[4] نكتة مهمّ ديگر اينكه علم و حكمت تنها در ساية تواضع و فروتني است كه افزايش يافته با بركت مي شود. حضرت عيسي(ع) به حواريون فرمودند: «بالتّواضِعُ تُعْمَرُ الحِكْمَةُ لابالّتكبّر و كذلِكَ في السّهل نيبتُ الزّرع لا في الجيل »[5]«علم و حكمت تنها در سايه تواضع بركت و افزايش مي يابد نه بوسيلة تكبّر و فخر فروشي، همانطور كه زراعت در زمين نرم و هموار رشد مي كند. و مي رويد نه در كوهستان و سنگزار»[6]. [1] . شعراء/ 125 [2] . فرقان / 63 [3] . الاصول من الكافي ـ ج 2 (دو جلدي )- ص101مرحوم كليني،ناشر: المكتبه الاسلاميه /تهران/ اي تا)، با تصحيح شيخ نجم الدين آملي و علي اكبر غفاري [4] . نهح البلاغه. خطبه قاصعه (192)-صفحه/ 290- تحقيق و تصحيح: صبحي صالح، قم، انتشارات هجرت / 1395 هـ . ق [5] . الاصول من الكافي - ج 1- ص 29 (دو جلدي )-(همان ) [6] . اخلاق اسلامي در نهج البلاغه (شرح خطبة متقين)- دروس آية الله مكارم شيرازي @irc_ir
📌تواضع و فروتني در كلام و سیره حضرت امام خميني (ره) ايشان در ترغيب به صفت تواضع و مذمّت و تكبّر مي فرمايند: «...خودخواهي هميشه اسباب اين است كه انسان را به فساد بكشد ـ تمام فسادهائي كه در عالم پيدا مي شود از خودخواهي پيدا مي شود، از حبّ جاه، از حبّ قدرت، از حبّ مال از امثال اينها ست و همه اش بر مي گردد به حب نفس و اين «بت »از همه بزرگتر است و شكستنش هم از همه مشكل تر است. تعقيب كنيد كه اگر نمي توانيد به تمام معني بشكنيد ـ كه مي توانيد ان شاءالله ـ مشغول باشيد به شكستن دست و پاي يك همچو بتي»[1] ايشان در مقام فرق بين تواضع واقعي و تملق مي فرمايد: «يك وقت رذيلة حبّ دنيا و جذبة طلب شرف و جاه انسان را به تواضع وا مي دارد، اين خلق تواضع نيست، اين تملّق و چاپلوسي است و از رذايل نفسانيه است... . يك وقت، خلقِ تواضع انسان را دعوت به احترام و فروتني مي كند، غني باشد يا فقير،مطمح نظر باشد يا نباشد يعني تواضع او بي آلايش است، روح او پاك و پاكيزه است.»[2] حضرت امام متواضع به معناي واقعي كلمه بودند. با آن همه مقام و عظمت و علم و دانش كه جهانيان را خيره كرده است،خود را تنها،يك طلبه مي دانست و با اين همه خدمت به اسلام و زنده كردن تشيّع هيچ گونه حريمي براي خويش قايل نبود و با كمال فروتني، خطاب به جوانان رزمندة جبهه ها مي گويد: «من دست و بازوي شما را كه دست خدا بالاي آن است مي بوسم و بر اين بوسه افتخار مي كنم»[3] حجة الاسلام و المسلمين سيد محمّد باقر حجّتي نقل كردند: «حضرت امام با اينكه در زمان آقاي بروجردي يكي از استوانه هاي حوزه بودند در مجلس روضه اي كه در ايّام فاطميّه در بيت آقاي بروجردي برقرار شده بود ايشان متواضعانه از اوّل تا آخر مجلس دو زانو در بين مردم عادي دورتر از آقا نشسته و به سخنان مرحوم تربتي كه منبر رفته بودند، گوش فرا مي دادند.»[ 4] [1] . صحفية نور ـ22 جلدي ـ ج 19- ص 156- 157- 286-64- سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي -13 [2] . شرح اربعين حديث ص 100 ـ امام خميني (ره) مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام (ره)- اوّل/ 71 [3] . سيماي فرزانگان ـ ص 286 رضا مختاري/ انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزة قم ـ 1374/ چاپ هشتم [4] . جلوه هاي معلمي امام خميني (ره ) - ص154/ امير رضا ستوده،احمد برادري/ مؤسسه نشر پنجره/ چاپ اول/ 1379/ تهران @irc_ir
📌شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیك شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شكل است. از آنجا كه تجلیل و تكریم از ایثارگران به ویژه شهدای گرانقدر و جانبازان انقلاب شكوهمند اسلامی و سپاسگزاری از خانواده های معظم آنها در رأس برنامه های انقلاب و نظام اسلامی قرار دارد، حضرت امام خمینی (ره) بعد از استقرار نظام جمهوری اسلامی فرمان تأسیس نهاد مقدس بنیاد شهید انقلاب اسلامی را در ۲۲ اسفند سال ۱۳۵۸ صادر فرمودند. 🔅 اهداف بنیاد عبارتند از: ۱) احیاء، فصل و ترویج فرهنگ شهادت در جامعه. ۲) زنده نگهداشتن یاد و نام شهیدان انقلاب اسلامی و حفظ آثار آنها. ۳) تجلیل، تكریم، صیانت و حمایت از خانواده های معظم شاهد. ۴) تلاش برای استفاده از امكانات عمومی جامعه و نظام و نیز بهره گیری از سرمایه و دارایی بنیاد برای رشد و اعتلای مادی و معنوی خانواده های معظم شاهد. هدف از تشکیل نهاد انقلابی بنیاد شهید، رسیدگی و صیانت از خانواده های شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی است. البته این مسأله در تاریخ معاصر ایران، سابقه دارد. زیرا پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، گروهی از روحانیان مبارز و افراد نیکوکار به دستور حضرت امام، در جهت رسیدگی به خانوادههای معظم شهدا عمل میکردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام خمینی(ره) برای رسیدگی به مسائل رفاهی، مادی، معنوی و فرهنگی خانواده معظم شهیدان، این بنیاد تشکیل یافت که با آغاز جنگ تحمیلی و بیشتر شدن تعداد شهدا، وظیفه و تکلیف بنیاد شهید سنگین تر شد. احیا، حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت طلبی، زنده نگهداشتن یاد شهیدان و حفظ آثار آنان، تجلیل و تکریم از خانواده های معظم شهیدان، جدیت در امور فرهنگی خانواده های شاهد، خوداتکایی و قانونمند کردن ارایه خدمات به آنان و بسیج امکانات نظام به منظور پراکندن عطر ملکوتی شهادت در جامعه، محور فعالیتهای این نهاد مقدس است. در سال ۱۳۸۲ بنیاد شهید انقلاب اسلامی با ستاد رسیدگی به امور آزادگان ادغام شده و سازمانی به نام بنیاد شهید و امور ایثارگران زیر نظر رئیس جمهور ایجاد شد. @irc_ir