🌹امام جعفرصادق (عليهالسلام)»:
اذا قامَ القائمُ لايبقي اَرضٌ اِلاّ نُودِيَ فيها شَهادَةُ «اَن لااله اِلاّ اللهُ و أَنّ مُحمداً رسولُ الله صليّ الله عليه و آله و سلم».
زماني که حضرت قيام ميکند سرزميني باقي نميماند جز اينکه نداي (رساي) شهادتين «لا اله الاالله محمد رسولالله(صليالله عليه و آله)» از آن برخواهد خواست.
بحار، ج ٥٢، ص ٣٤٠
@irc_ir
🔸در انتظار سپیده صادق
... می دانیم روزی ندای شکوهمند و عزت آفرینت زمین را بیدار خواهد کرد و خواب زدگان غفلت را به خود واخواهد داشت.
🌱 آن روز روز روشنی ها و اشتیاق ها خواهد بود.
آن روز غم زدگان عالم و ستم دیدگان تاریخ سربلند خواهند کرد و حضور عشق و عدالت را با چشم های خسته خویش به تماشا خواهند نشست.
🌱 آن روز ارغوان ها و نرگس ها تا بیکران آسمان قد می کشند و شکوفا شدنی دیگر را تجربه خواهند کرد. ای آفتاب مهر آفرین، به هوای آن روز لحظه و ساعت ها را انتظار می کشیم و هر شب را به انتظار سپیده صادق سر می کنیم ...
@irc_ir
📌سیره سلوکی آیت ...حق شناس ره
ايشان نسبت به گناه غيبت، سخت حساس بودند، اين خصيصه همه علماي اخلاق، و اهل سير و سلوك است. آن ها معتقدند، به واسطه غيبت همه اعمال آدمي بر باد مي رود. در اوائل جواني از كسي غيبت مي شنوند، ونمیدانم به چه علت امكان پيدا نمي شود كه از او دفاع كنند. ناگزير بودند كه از غيبت شده حلاليت بطلبند. به نزد او مي روند. او حاضر نمي شود كه حلال كند. مي فرمودند: به گريه افتادم، و حاضر بودم كه دست و پاي او را ببوسم، تا اين كه مرا حلال كند. وقتي او اين قدر اصرار و تواضع مرا ديد، از من گذشت كرد .
آيت ا... حق شناس رضوان ا... تعالي عليه همه وقت در مراقبۀ نفس خويش بودند؛وروز های بزرگ امثال غدیر خم ویا مبعث تنها وصیتی که به دوستان ونزدیکان می کردند این بود که: «حداقل این یک روز مراقب باشید.» اما اين نكته جالب است كه هيچ گاه كارهاي غريب از ايشان ديده نمي شد. مانند همه آقایان علماء درس مي خواندند، مباحثه مي كردند، درس مي فرمودند، نماز جماعت مي خواندند، براي مردم موعظه مي كردند، تفسير مي گفتند، و مسئله و احكام شرعي تعليم مي دادند، مشكلات مردم را حل مي كردند، به كار آن ها رسيدگي مي كردند، وجوه شرعي مردم را به جايي كه بايد مي رسانيدند، و براي جوانان عقد ازدواج مي خواندند و... هيچ چيز ظاهرا غريبي در رفتار و اعمال ايشان ديده نمي شد، و در واقع همه سير و سلوك شان از يك طرف صبر ، رضا و تسليم در بلايا، امراض و مشكلات و از طرف ديگر خدمت به خلق خدا بود. و با همين راه و رسم به همه جا رسيده و كامياب شدند. در اين سال هاي آخر فرموده بودند: «من به همه آرزوهايم رسيده ام.»
رحمة الله عليه رحمة واسعة
@irc_ir
✅اعتماد به نفس و توانمندی شهید حسن تهرانی
خود شهید تهرانی نقل می کرد: برای دریافت موشکی فوق العاده پیشرفته به روسیه رفته بودم. از کارشناسان روسی خواستم فناوری ساخت این موشک را نیزدر اختیار ما قرار دهند، آنها خندیدند و گفتند امکان ندارد. این فناوری تنها دراختیار روسیه است. به آنها گفتم ما این موشک را می سازیم که دوباره ژنرالهای روسی خندیدند. پس از بازگشت تلاش کردم آن موشک را بسازم اما نشد. تنها راهی که به ذهنم رسید این بود که به خدمت ثامن الحجج(ع) بروم. سه روز تمام در حرم امام رضا (ع) توسل و توجه داشتم، تا اینکه عنایتی از جانب آقا شد و مدلی به ذهنم رسید. به تهران برگشتم و آن مدل را پیاده کردم. این موشک الان از نمونه روسی اش بهتر است.
(ماه نامه فرهنگی آیه همشهری «ویژه نامه شهید حسن تهرانی مقدم»، شماره 10، ص 15)
@irc_ir
11 شعبان ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان
حضرت علی اکبر (ع) فرزند بزرگ امام حسین در سال 33 هجری قمری در مدینه دیده به جهان گشود.
مادر بزرگوار وی لیلا دختر ابی مره است. لیلا برای امام حسین پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا، هر کسی که آرزوی دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید "هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم"؛ به همین جهت روز عاشورا وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، امام حسین چهره به آسمان گرفت و گفت «اللهم اشهد علی هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الی رؤیة نبیک نظرنا الیه...».
حضرت علی اکبر علیه السلام اولین شهید عاشورا از بنی هاشم بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است.
@irc_ir
📌حضرت علی اکبر (ع) الگوی جوانان
حضرت علی اكبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان،سال43 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. مادر بزرگوار ایشان لیلا دختر ابى مره می باشد. وی زمانى چند در خانه امام حسین علیه السلام به سر برد و روزگارى در زیر سایه حسین (ع) بزیست. لیلا براى امام حسین (ع) پسرى آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه ترین کس به رسول خدا صلى الله علیه و آله رویش روى رسول ، خویش خوی رسول ، گفت و گویش گفت و گوى رسول خدا صلى الله علیه و آله؛ هر کسى که آرزوى دیدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر لیلا مى نگریست تا آنجا که پدر بزرگوارش می فرماید هرگاه مشتاق دیدار پیامبر مى شدیم به چهره او مى نگریستیم؛ به همین جهت روز عاشورا وقتى اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد،امام حسین(ع) چهره به آسمان گرفت و گفت:اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز الیهم غلام اشبه الناس برسولک محمد خلقا و خلقا و منطقا و کنا اذا اشتقنا الى رؤیه نبیک نظرنا الیه…
حضرت علی اکبر در کربلا حدود ۲۵ سال داشت. برخی راویان سن ایشان را ۱۸ سال و ۲۰ سال هم گفته اند. او اولین شهید عاشورا از بنى هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على اکبر (ع) و رزم آورى و بصیرت دینى و سیاسى او، در سفر کربلا بویژه در روز عاشورا تجلى کرد. سخنان و فداکاریهایش دلیل آن است. وقتى امام حسین (ع) از منزلگاه قصر بنى مقاتل گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بیدارى انا لله و انا الیه راجعون گفت و سه بار این جمله و حمد الهى را تکرار کرد. حضرت على اکبر (ع) وقتى سبب این حمد و استرجاع را پرسید، حضرت فرمود: در خواب دیدم سوارى مىگوید این کاروان به سوى مرگ مىرود. پرسید:مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمود:چرا. پس گفت:فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقین پس باکى از مرگ در راه حق نداریم.
روز عاشورا نیز پس از شهادت یاران امام، اولین کسى که اجازه میدان طلبید تا جان را فداى دین کند او بود. اگر چه به میدان رفتن او بر اهل بیت و بر امام بسیار سخت بود، ولى از ایثار و روحیه جانبازى او جز این انتظار نبود. وقتى به میدان مى رفت،امام حسین(ع) در سخنانى سوزناک به آستان الهى، آن قوم ناجوانمرد را که دعوت کردند ولى تیغ به رویشان کشیدند، نفرین کرد. على اکبر چندین بار به میدان رفت و رزمهاى شجاعانهاى با انبوه سپاه دشمن نمود.
پیکار سخت، او را تشنه تر ساخت؛ به خیمه آمد. بى آنکه آبى بتواند بنوشد، با همان تشنگى و جراحت دوباره به میدان رفت و جنگید تا به شهادت رسید. قاتل او مره بن منقذ عبدى بود. پیکر حضرت على اکبر (ع) با شمشیرهاى دشمن قطعه قطعه شد.وقتى امام بر بالین او رسید که جان باخته بود. امام حسین (ع) صورت بر چهره خونین حضرت على اکبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرین کرد.
قتل الله قوما قتلوک…و تکرار مىدکرد که:على الدنیا بعدک العفا. و جوانان هاشمى را طلبید تا پیکر او را به خیمه گاه حمل کنند. حضرت على اکبر ، نزدیکترین شهیدى است که با امام حسین دفن شده است.مدفن او پایین پاى ابا عبد الله الحسین قرار دارد و به این خاطر ضریح امام،شش گوشه دارد.
@irc_ir
🌸روز جوان
در کشور عزیزمان ایران، روز ولادت حضرت علی اکبر (ع) در ۱۱ شعبان، روز جوان نامگذاری شده است.
جوانی، آغاز شکفتن است. جوانی، میلاد دوباره انسان است. انسان در جوانی، بار تکلیف الهی را به تازگی بر دوش گرفته است. خداوند، بسیاری از نعمت هایش را در جوانی به انسان ارزانی میدارد.جوانی، موهبتی از جانب خداوند است. جوانی، ثروتی است که انسان باید آن را جز دربهای بهشت، خرج نکند. پس خوشا به حال آنان که جوانی را قدر میدانند و این گوهر گرانبها را در راه سعادت خویش، به کار میگیرند.
ضمیر جوان، آینه پاکیهاست؛ آینه ای که هنوز گردی از گناهان بر روی آن ننشسته است. نگاه جوان، پنجره ای است که رو به سوی افقهای روشن گشوده شده است. پنجره ای که آفتاب حقیقت را می نوشد.
جوانی، دوره طوفانی عمر است. جوان اگر چه از مرحله نوجوانی که دوره آشوب شدید است بیرون آمده و به دنیای آرامش نسبی وارد شده است، اما همچنان مثل آتش، برافروخته و شعله ور است. جوانی، دنیای تحول است؛ دنیای بحران و دنیای تغییر و تحولات جسمی و غریزی که سبب بروز حالات روحی و دگرگونی عواطف می شود. جوانی سن توقعات جدید و حتی از نگاهی می توان گفت: سن پرتوقعی ها، طغیان و امیال و رغبتهاست؛ از این رو باید به جوانی و جوانان با نگاهی خاص و ژرف نگریست.
نسل جوان همیشه به دنبال الگوی مناسب خود بوده و برای یافتن آن، دو شعار گفتار و عمل را پیش رو قرار داده و به دنبال الگویی است که به گفته های خودش جامه عمل بپوشاند. اگر نسل جوان بین گفتار و کردار الگوی خود تضاد و تعارض ببیند نمی تواند به او اعتماد کرده و از اندیشه های او پیروی کند.
همچنان که راز استقبال و روی آوردن جوانان به امام خمینی (ره) را باید در اهل عمل بودن ایشان جست و جو کرد؛ چرا که جوانان می دیدند که امام (ره) تنها سخن نمی گوید بلکه قبل از سخن گفتن خود به آن عمل می کند.
فرهنگ اسلام، جوان را در جایگاهی ارزشمند و بلند قرار داده و تعابیر والایی را در شأن او آورده است. دین اسلام، جوان را به ملکوت نزدیکتر از دیگران می داند و معتقد به تکریم و بزرگداشت اوست.
در حدیثی از رسول اکرم (ص) آمده که فرمودهاند:
فضیلت جوان عابد که از آغاز جوانی عبادت کند بر پیری که وقت کهولت به عبادت بپردازد، همانند فضیلت پیغمبران بر دیگر مردمان است.
حضرت رسول (ص) میفرمایند: خداوند بر وجود جوان عبادت پیشه بر ملائکه می نازد و مباهات می کند. پیامبر خدا (ص) همچنین میفرمایند: خداوند جوانی را که جوانیش را در بندگی خدا بگذراند دوست می دارد.
@irc_ir
🌹قالَتْ فاطمه الزهراء علیها السلام :
جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ، وَالزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ .
خداوند سبحان ، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرك و نجات از گمراهى ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاكى از هر نوع تكّبر، مقرّر نمود. و زكات (و خمس ) را براى تزكیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده ، لازم دانست . و حجّ را براى استحكام اءساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود .
(ریاحین الشّریعة : ج 1، ص 312 )
@irc_ir
🔹آیا ما حقّ داریم از فلسفه احکام سؤال کنیم؟
بحث از فلسفه احکام و قوانین و مقرّرات اسلامى، از مهمترین بحث هایى است که امروز با آن سروکار داریم و قسمت قابل توجّهى از پرسش ها و پاسخ هاى ما را تشکیل مى دهد .
هرکس از خود مى پرسد ما چرا باید نماز بخوانیم، به زیارت خانه خدا برویم، چرا رباخوارى در اسلام حرام است، تحریم خوردن گوشت خوک چه فلسفه اى دارد، جواز تعدّد زوجات در اسلام براى چیست و علّت تحریم ظروف طلا و نقره و مانند اینها چه مى باشد؟
در گذشته این بحث در مجلّه مکتب اسلام مطرح شد و چند نفر از دانشمندان و صاحب نظران، بحث هاى مفید و جالبى در این باره مطرح کردند و هر کدام یک طرف قضیه را انتخاب نموده بودند، بعضى معتقد بودند ما نباید دنبال فلسفه احکام برویم و بعضى بعکس، درک فلسفه احکام را ضرورى مى دانستند و بنا بود ما نظر خود را در این زمینه ابراز داریم .
اگر تعجّب نکنید به عقیده ما هر دو دسته درست مى گویند. ما چنین حقّى را هم داریم و هم نداریم، یعنى استدلال هاى هر دسته تنها در بخش خاص و قسمت معیّنى قابل قبول است، نه بطور کلّى .
توضیح این که: مطالعه متون اسلامى - قرآن و احادیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمّه(علیهم السلام) و گفتگوهاى اصحاب و یاران آنها نشان مى دهد که همواره بحث از فلسفه احکام در میان آنها رایج بوده است و باید هم چنین باشد؛ زیرا روش قرآن را یک روش استدلالى و منطقى آزاد مى دیدند و به خود حق مى دادند در مباحث مربوط به احکام نیز از این روش استفاده کرده و سؤال از فلسفه حکم کنند .
اصولا اسلام خدا را چنین معرّفى مى کند: وجودى است بى نهایت از نظر علم و قدرت و بى نیاز از همه چیز و همه کس و همه کارهاى او روى حکمت خاصّى است - چه بدانیم و چه ندانیم - عبث و لغو و لهو در کار او راه ندارد و پیامبران را براى تعلیم و تربیت و دعوت به سوى حق و عدالت فرستاده است .
چنین معرّفى از «خدا» ما را به سؤال از فلسفه احکام و اسرارى که طبعاً در زندگى و سعادت و سرنوشت ما دارد تشویق مى کند .
اگر تصوّر کنیم روش قرآن تنها استدلال در «اصول دین» و مسائل عقیدتى است نه «فروع دین» و «مسائل علمى» اشتباه کرده ایم .
زیرا مى بینیم قرآن مثلا پس از تشریع روزه ماه مبارک رمضان مى گوید : «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ » ؛ (تا شاید شما تقوا پیشه کنید ) (1) و به این ترتیب فلسفه آن را پرهیز از گناه ذکر مى کند که در پرتو این ریاضت مخصوص اسلامى، تسلّط بر نفس و هوس هاى سرکش حاصل مى گردد .
در مورد مسافران و بیماران که از حکم روزه مستثنا هستند، مى گوید : « یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمْ الْعُسْرَ » ؛ (خداوند راحتى شما را مى خواهد، نه زحمت شما را ). (2) و فلسفه آن را نفى عسر و حرج و مشقّت ذکر مى کند .
در مورد تحریم قمار و شراب مى گوید : « اِنَّمَا یُرِیدُ الشَّیْطانُ اَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاَ فِى الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ عَنِ الصَّلَوةِ فَهَلْ اَنْتُمْ مُنْتَهُونَ » ؛ (شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. آیا (با این همه زیان و فساد و با این نهى اکید) خوددارى خواهید کرد؟ !) ( 3)
در مورد خوددارى از نگاه به زنان بیگانه مى گوید : « ذلِکَ اَزْکى لَهُمْ » ؛ (این براى آنان پاکیزه تر است ). (4 )
در مورد عدم ورود مشرکان به مسجد الحرام مى گوید : « یَا اَیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا اِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعدَ عامِهِمِ هَذَا » ؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! مشرکان ناپاکند؛ پس نباید بعد از امسال، نزدیک مسجد الحرام شوند !) (5 )
در مورد «فىء» (قسمتى از اموال بیت المال) و علّت اختصاص آن به بیت المال و صرف آن در مصارف مورد نیاز عمومى، مى فرماید : « کَىْ لاَیَکُونَ دُولَة بَیْنَ الاَغْنِیاءِ مِنْکُمْ » ؛ (تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد ). (6) و موارد زیاد دیگرى که ذکر آنها به طول مى انجامد .
در احادیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمّه هدى(علیهم السلام) نیز موارد بسیار زیادى دیده مى شود که پیشوایان اسلام بدواً یا پس از پرسش مردم، به ذکر اسرار و فلسفه احکام پرداخته اند و کتاب معروف علل الشّرایع تألیف محدّث بزرگوار مرحوم شیخ صدوق - همان طورى که از نامش پیداست - مجموعه اى از این گونه اخبار و مانند آن مى باشد .
بنابر این، هنگامى که مى بینیم قرآن مجید و پیشوایان اسلام در موارد زیادى به بیان فلسفه و اسرار احکام مى پردازند، دلیل بر این است که چنین حقّى را به ما داده اند که در این باره به بحث بپردازیم، در غیراین صورت مى بایست مردم را صریحاً از غور و بررسى و دقّت
در این قسمت ممنوع سازند .
تا این جا نتیجه مى گیریم طرز برداشت اسلام از مسائل دینى بطور کلّى، و گ