🌹عَنِ النَّبِىِّ صلي الله عليه و آله:
اِنَّ اللّهَ فِى عَوْنِ الْمُؤمِنِ مادامَ الْمُؤْمِنُ فِى عَوْنِ اَخِيهِ الْمُؤْمِنِ.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:
تا زمانى كه مؤمن در كمك به برادر مؤمن خود كوشا باشد، خدا هم او را كمك و يارى خواهد كرد.
بحارالأنوار، ج 74، ص 312
@irc_ir
📌7 رمضان سالروز ولایتعهدی امام رضا (ع)
🔸تحلیل ولایتعهدی
مأمون زمام ایالت عراق عرب را به دست حسن بن سهل داد و خود در مرو بود. گروهی از علویان به طمع خلافت عَلَم طغیان برافراشتند و چون مردم عراق از حسن بن سهل راضی نبودند جمع کثیری به بیعت و اطاعت علویان پرداختند. مأمون با شنیدن این خبر پریشان حال گشت و با فضل بن سهل ذوالریاستین به مشورت پرداخت و به صوابدید وی بر آن شد حضرت رضا را به ولیعهدی خود برگزیند تا شاید از این راه دیگر سادات را به اطاعت وادارد.
🔺ولایت عهدی از مسائل مهم در حیات سیاسی امام رضا (ع) است. برای بررسی رویداد ولیعهدی آن حضرت باید تاریخ اسلام و تاریخ خلفای بنی امیه و کیفیت به خلافت رسیدن عباسیان را مورد تحقیق قرار داد. اوضاع عمومی سرزمینهای خلافت اسلامی تا سال ۲۰۳ه.ق. (سال وفات حضرت رضا) به اجمال از این قرار است: خلفای اموی عموماً ستمگر بودند و از خلافت جز حکمرانی چیزی در نظر نداشتند. تنها رفتار عمر بن عبدالعزیز با آنان مغایر بود که حکومت او هم دیری نپائید. در نتیجه ستم این خلفا شورشها و آشوبها علیه حکومت اموی از هر سو پدیدار شد. این شورشها بیشتر رنگ و آمیزه مذهبی داشت. مسلمانان برای احیای آئین اسلام و تابعان سایر ادیان که در بلاد اسلامی میزیستند برای برقراری عدل و مساوات به خاندان علی که آنان را «اهل بیت» میگفتند چشم امید دوخته بودند. عباسیان از این امید مردم به نفع خود استفاده کردند. آنان در آغاز کار ادعا کردند برای نجات مردم از شر بنی امیه آمدهاند. اما قیام آنان با تبلیغ به نفع اهل بیت در چند مرحله صورت پذیرفت:
🔸دعوت عباسیان در آغاز کار به نفع علویان.
🔹فراخوانی به سوی اهل بیت و عترت.
🔸دعوت به جلب «رضا و خشنودی آل محمد».
🔹دعوی میراث خلافت برای خویشتن.
عباسیان چون با حیله خلافت را در خاندان خود مستقر کردند آن همه وعده و نوید را زیر پاگذاشتند و با مردم به ویژه با علویان بنای بدرفتاری را نهادند و به هر بهانهای هر یک از آنان را هر جا مییافتند آزار میرساندند و حبس میکردند و میکشتند. سرانجام رفتار ناجوانمردانهای که عباسیان با عموزادگان خود یعنی خاندان ابوطالب میکردند مردم را از آنان رنجاند. بدین رو، شورشها دوباره علیه نظام موجود پدید آمد. در روزگار مأمون آشوبها بیش از گذشته گسترش یافت و قیامهایی به هواداری از خاندان علی (ع) در بسیاری از ایالات و شهرها صورت گرفت. مأمون دانست که برای رهایی از این مشکلات بایست کارهایی را انجام دهد. از جمله:
🔸فرونشاندن شورشهای علویان.
🔹گرفتن اعتراف از علویان مبنی بر آنکه حکومت عباسیان قانونی است.
🔸از بین بردن محبت و ستایش و احترام روزافزونی که مردم نسبت به خاندان علوی داشتند. از این طریق که این احساس عمیق را از نهاد مردم برکند، و علویان را به طرقی که شبهه و شک برنیانگیزد نزد مردم بیارج گرداند. مخصوصاً در مورد امام رضا (ع) گفته بود که میخواهد امام را در نظر مردم برای امر خلافت بیلیاقت نشان دهد.
مأمون هنگامی که از سوی حمید بن مهران و برخی عباسیان بازخواست شد که چرا ولیعهدی را به امام رضا (ع) داده است، چنین پاسخ داد: «این مرد از دیدگاه ما پنهان بود. او مردم را به سوی خویشتن فرا میخواند. از این رو خواستیم ولیعهد ما بشود تا هر چه مردم را به خویشتن جلب کند همه به نفع ما تمام شود”.
امام رضا قصد مأمون را میدانست و به خود مأمون فرمود: تو نظرت این است که مردم بگویند: علی بن موسی به دنیا و ریاست بیرغبت نیست، بلکه این دنیا است که به او بیرغبت است، مگر نمیبینید چگونه به طمع خلافت، ولایتعهدی را پذیرفته است.
وی در پاسخ کسانی که علت پذیرفتن ولایت عهدی را از او میپرسیدند میگفت: من تحت فشار و اکراه این امر را پذیرفتهام.
شرایطی که امام رضا (ع) برای قبول ولایت عهدی اعلام کرد در حقیقت تبرای او را از شرکت در حکومت مأمون نشان میدهد، زیرا امام (ع) اعلام کرد که هرگز نه کسی را بر مقامی میگمارد و نه کسی را عزل میکند نه رسم و سنتی را نقض میکند و نه چیزی از وضع موجود را دگرگون میسازد. با همه شرایط، دیری نپایید که خاندان عباسی در بغداد علیه مأمون بپا خواستند و با ابراهیم مهدی بیعت کردند. از سوی دیگر علویان دانستند که مأمون این کار را از روی ایمان نکرده است. دیگر بار شورش برخاست و مأمون چاره را در آن دید که امام را از میان بردارد.
@irc_ir
#کلام_نور
📌ماه مبارک رمضان در کلام امام خمینی (رحمت الله علیه):
🔹ماه مبارک رمضان ماه عبادت است.
🔸ماه مبارک رمضان، ماه اجتماع است، ماه وحدت است، ماه خداست.
شما در این ماه شریف به ضیافت حق تعالی دعوت شدهاید (دعیتم فیه الی ضیافه الله) خود را برای مهمانی با شکوه حضرت حق آماده سازید.
در این ماه شریف که به مهمانسرای الهی دعوت شدهاید اگر به حق تعالی معرفت پیدا نکردید یا معرفت شما زیادتر نشده، بدانید در ضیافت الله درست وارد نشدهاید و حق ضیافت را بجا نیاوردهاید.
امام با رؤیت هلال ماه مبارک، تغییراتی در برنامه زندگی خود می دادند، از جمله دیدارهای عمومی را تعطیل می کردند تا بیش تر به دعا و قرآن و خلاصه به خودشان برسند. امام می فرمودند: «خود ماه رمضان کاری است».
پا به پاي آفتاب، ج 1، ص 286
@irc_ir
#سیره_بزرگان
نقل شده است: امام در ماه رمضان شعر نمی سرودند و نمی خواندند و گوش نمی دادند. سراسر ماه را به انجام مستحبات مربوط به ماه سپری می کردند. در ماه رمضان از شب تا صبح عبادت، نماز و دعا به جا می آوردند. بعد از نماز صبح مقداری استراحت می کردند و صبح زود برای کارهایشان آماده بودند. همچنین چند روز قبل از ماه مبارک رمضان دستور می دادند که چند ختم قرآن برای افرادی که مد نظرشان بوده قرائت شود. در ماه مبارک، در هر زمان کسی به نزد ایشان می رفت، او را در حال قرائت قرآن می دید در جلساتی که قاریان قرآن حضور داشتند و آیاتی قرائت می شد، به جای نشستن روی صندلی، روی زمین می نشستند. در ماه های دیگر قرائت یک جزء قرآن عادت روزانه شان بود، ولی در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن می خواندند و تا پایان ماه ده بار قرآن را ختم می کردند.
@irc_ir
🌹امام على عليه السلام :
نَومُ الصائِم عِبادَةٌ وَ صَمتُهُ تَسبيحٌ و َدُعاؤُهُ مُستَجابٌ و َعَمَلُهُ مُضاعَفٌ.
اِنَّ للصائِمِ عِندَ اِفطارِهِ دَعوَةً لاتُرَدُّ؛
خواب روزه دار عبادت ، سكوت او تسبيح ، دعايش پذيرفته و عملش دو چندان است.
دعاى روزه دار به هنگام افطار از درگاه خدا رد نمی شود.
دعوات(راوندى) ص 27 ، ح 45 و 46
@irc_ir
🌷دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
🔹 "اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِكَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِكَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِكَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِكَ یا أمَلَ المُشْتاقین".
🔸 خدایا قرار بده برایم در آن بهرهاى از رحمت فراوانـت و راهنمائیم كن در آن به برهان و راههاى درخشانت و بگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبهات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.
🆔 @irc_ir
🌷شرح دعای روز نهم ماه مبارک رمضان از آیت الله مجتهدی (ره)
🔹اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ
وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِکَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِین [1]
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ نَصِیباً مِنْ رَحْمَتِکَ الْوَاسِعَةِ
🔸ترحم بر زیر دستان سبب رحمت واسعه خدا
خدایا از رحمت واسعه خودت نصیب من کن؛ اگر می خواهیم رحمت واسعه الهی شامل حال ما شود باید بر زیر دستانمان رحم کنیم، قدیم معروف بود و می گفتند «اِرْحَم تُرْحَم» یعنی رحم کن تا مورد رحم قرار بگیری. [2]
🔸توجه به رفتارها
در قدیم که گداها برای گدایی به مسجد می آمدند؛ این عبارت «اِرْحَمْ ترحم» را می خواندند هر چند آیه را اشتباه می گفتند؛ و یا اینکه با ذکر یا «قمر بنی هاشم» گدایی می کردند؛ گاهی روضه می خواندند و آدم گریه هم می کرد؛ اما گداهای حالا دیگر یا قمر بنی هاشم نمی گویند ؛ تازه گی ها با ساز و دهل گدایی می کنند؛ سوار اتوبوس می شوند و با دایره و تنبک گدایی می کنند؛ این امور برای جمهوری اسلامی زشت است و دولت باید نسبت به این مسائل اقدام کند؛ و این از وظائف دولت جمهوری اسلامی است که جلوی این امور را بگیرد.
پس اگر می خواهیم رحمت الهی شامل حال ما بشود و خداوند تبارک و تعالی بر ما رحم کند ما هم باید به دیگران رحم کنیم؛ اگر وضع مالی خوبی داری؛ به مستمندان کمک کن ، از آنان دستگیری کن تا خدا هم بر شما رحم کند ؛ در شرایط فعلی کسانی که توانایی دارند باید به نیازمندان کمک کنند، باید تلاش کنند که دخترانی را که نیاز به جهیزیه دارند و یا شرایط ازدواج جوانان را فراهم کنند به این وسیله جرم و مشکلات اجتماعی کمتر می شود آن وقت دیگر نگران زلزله و سیل و... این امور نباش ! چون رحمت خدا شامل حال تو شده است.
🔹نجات از مرگ؛ نتیجه ترحم به یک حیوان
این حکایت را یک بار در تلویزیون نیز گفتم؛ شخصی بود که با دوستانش برای تفریح به بیرون شهر رفته بودند؛ در آن بیابان چشمش به سگی می افتد که با توله هایش، گرسنه در گوشه ای نشسته اند وقتی این منظره را دید آن غذایی که با خودش آورده بود لقمه لقمه کرد و تمام آن را به این سگ و توله هایش داد و بر این حیوان ها رحم کرد، این شخصِ خیّر، دو زن هم داشت یکی در دروازه شرقی شهر و یکی هم در دروازه غربی شهر، آن شب قرار بود به خانه یکی از آنها برود ؛ زن این شخص چون فهمیده بود که این آقا برای او هوو آورده است، تصمیم گرفته بود که او را با زهر مسموم کند و بکشد؛ به برکت این کار خیر؛ خدا مسیر او را عوض کرد و به منزل زن دیگرش رفت؛آن شب امام سجاد علیه السلام را درخواب دید و حضرت به او فرمودند: بخاطر رحمی که به این حیوانات نمودی خدا بلا را از تو دور کرد و قرار بود همسر اولت تو را با زهر از بین ببرد و محل زهر هم فلان جاست. وقتی به محل رفتند دیدند ظرف زهر همان جایی است که حضرت در خواب به او گفته بود و زن هم اعتراف کرد و مرد به زن گفت؛ داستان اینگونه بوده و حضرت من را مخیر کرده است که با تو زندگی کنم و یا طلاقت بدهم و تو هر کدام را دوست داری اختیار کن؛ که بعد از جریان زن هم از خجالت از منزل مرد بیرون رفت و طلاق گرفت.
🔺وَ اهْدِنِی فِیهِ لِبَرَاهِینِکَ السَّاطِعَةِ
خدایا من را هدایت کن به ادله روشن خودت؛ انسان اگر به براهین و ادله روشن الهی توجه کند خداشناس می شود؛ با خواندن کتاب توحید مفضّل؛ با عبرت آموزی از سرنوشت دیگران و ... می شود راه راست را پیدا کرد، اینها همه دلایل روشنی هستند که ما را به سوی خدا هدایت می کنند.
🔺وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَالْجَامِعَةِ
خدایا پیشانی مرا بگیر و به طرف رضایت خودت ببر و از من راضی شو؛ رضایت جامع، یعنی صد در صد از من راضی شو ، برای تحصیل رضایت جامعه الهی باید مالم حلال باشد؛ اگر غیبت کسی را کرده ام، حلالیت بطلبم؛ همه کار هایم را اصلاح کنم تا این دعا در حق من مستجاب بشود؛ و تا مردم را از خودت راضی نکنی خدا از تو راضی نمی شود حتی اگر زن و فرزند تو راضی نباشند.
🔺بِمَحَبَّتِکَ یَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِین
خدایا این دعا ها را در حق من مستجاب کن به حق دوستی و محبت خودت ای آرزوی مشتاقان
محبت و دوستی بر اساس محبت خدا است، که 99 درجه آن ویژه محبت خدا به بندگان است و یک درجه آن مربوط به محبت دیگران است، به گونه ای که محبت انسان به اولاد یک بخش از محبت است، و به این امر توجه داشته باشیم که محبت خدا بسیار بالاتر و عمیق تر است از محبت پدر به فرزند.
[1]- بحارالأنوار ج : 95 ص : 30[2] - این کلام ریشه روایی دارد که برای نمونه به یکی از روایات اشاره می شود.
مستدرک الوسائل ج : 9 ص : 55
الصَّدُوقُ فِی الْأَمَالِی، عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ [مُحَمَّدِ بْنِ ] الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ الْمُغِیرَةِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ خُنَیْسٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الشَّامِیِّ عَنْ نَوْفٍ الْبِکَالِیِّ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی حَدِیثٍ أَنَّهُ قَالَ لَهُ یَا نَوْفُ ارْحَمْ تُرْحَمْ.
@irc_ir
#کلام_نور
امام خمینی ره:
این ضیافت، همهاش ترک است؛
ترک شهوات از قبیل: خوردنیها، نوشیدنیها و جهات دیگری که شهوات انسان اقتضاء میکند. خداوند دعوت کرده است ما را به اینکه شما باید وارد بشوید در این میهمانخانه و این ضیافت هم جز ترک، چیزی نیست؛ ترک هواها، ترک خودیها، ترک منیّتها. اینها همه در این میهمانخانه است و ما باید حساب کنیم ببینیم که آیا وارد شدیم در این میهمانخانه یا اصلاً وارد نشدیم، راهمان دادند به این ضیافتخانه یا نه، از این ضیافت الهی استفاده کردیم یا نه.
البته حساب امثال من با کرام الکاتبین است، اما من به شما آقایان و به هر کس که این کلمات میرسد و به ویژه، طبقه جوان عرض میکنم که آیا در این مهمانخانه رفتید؟ استفاده کردید؟ از شهوات خصوصاً شهوات معنوی چشم پوشیدید؟ یا اینکه مثل من هستید؟
(صحیفه امام، ج. ۱۳، ص. ۳۶، تیر ۵۹)
@irc_ir
آیت .... محمد بهاری همدانی:
🔹غرض اصلی از خلقت حاصل نخواهد شد به جز اینکه معرفت و محبت میان عبد و مولا باشد و تحصیل تقوی محتاج به چند چیز است که چاره ندارد از آنها:
🌱1- یکی پرهیز از معاصی است، باید معاصی را تفضیلاً یاد بگیرد، هر یک را در مقام خود ترک نماید، که از جمله معاصی است ترک واجبات، پس باید واجبات خود را به مقدار وسع و ابتلاء به آنها یاد گرفته عمل نماید، و این واضح است که با معصیت کاری اسباب محبت و معرفت نخواهد شد، اگر اسباب عداوت نباشد،
🔸 اگر شیخ احمد بگوید: من نمی توانم ترک معصیت بِالمَرّه [ یکباره] بکنم، لابد واقع می شوم.
🔺جواب این است که بَعدَ المعصیة می توانی که توبه کنی، کسی که توبه کرد از گناه، مثل کسی است که نکرده، پس مأیوس از در این خانه نباید شد، اگر چه هفتاد پیغمبر را سر بریده باشد، باز توبه اش ممکن است قبول باشد، مولای او قادر است که خُصَمای [ دشمنان] او را راضی کند از معدن جود خودش جلّت قدرتُه.
🌱2- دوم اینکه مَهما اَمکَن پرهیز از مکروهات هم داشته باشد، به مستحبات بپردازد، حتّی المقدور چیز مکروه به نظرش حقیر نیاید، بگوید کُلُّ مکروهٍ جایز[ هر کار مکروهی جایز است] بسا می شود یک ترک مکروهی پیش مولی از همه چیز مقرّبتر واقع خواهد بود، یا اتیان مستحب کوچکی و این به تأمل در عرفیات ظاهر خواهد شد.
🌱3- سوم ترک مباحات است در غیر مقدار لزوم و ضرورت اگر چه شارع مقدس خیلی چیزها را مباح کرده برای اغنیاء اما چون در باطن میل ندارد بنده او مشغول به غیر او باشد از امورات دنیویه و لذا خوب است بنده هم نظراً به میل مولی این مزخرفات را تماماً یا بعضها ترک نماید، اگر چه حرام نباشد ارتکاب به آنها «اِقتداءً بِالنّبیینَ علیهم السًّلام و تأسِّیآً بالائمةِ الطَّیّبین الطّاهرینَ صَلواتُ الله علیهم اَجمعینَ.»
🌱4- چهارم ترک کند ما سوی الله را که در دل خود غیر او را راه ندهد. چطور گفت خواجه:
نیست در لوح دلم جز الف قامت یار چکنم حرف دگر یاد نداد استادم
🔸اگر جناب ... بگوید با این ابتلاء به معاش و زن و بچه و رفیق و دوست چطور می شود آدم ترک ماسوی الله بکند و در قلبش غیر یاد او چیزی نباشد، این فرض به حسب متعارف بعید است و شدنی نیست.
🔺می گوییم آن مقداری که تو باید ترک کنی، آن هر کس است که تو را از یاد او جَلّ شأنُه نگاه دارد با آن شخص باید به مقدار واجب و ضرورت بیشتر محشور نباشی. و امّا هر کس که خدا را به یاد تو بیاندازد ترک مجالست او صحیح نیست.
حضرت عیسی علی نَبیّنا وَ آله و علیه السَّلام فرمودند: معاشرت کنید با کسانی که رؤیت آنها خدا را به یاد شما می اندازد.
الحاصل طالب خدا اگر صادق باشد، باید انس خود را یواش یواش از همه چیز بِبرد، و همواره در یاد او باشد، مگر اشخاصی را که در این جهت مطلوب به کارش بیاید و آن هم به مقدار لازمه آن کار، پس با آنها بودن منافاتی با یاد خدا بودن ندارد، و محبت این اشخاص هم از فروع محبت الهی است جَلَّ شأنُه منافات با محبت الهی ندارد.
@irc_ir