پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، مرتضی یاغچیان از اولین افرادی بود که به عضویت سپاه تبریز درآمد و از آغاز در مسئولیتهای مهم به انجام وظیفه پرداخت و در بدو امر مسئول تسلیحات سپاه تبریز بود.
در شهریور ۱۳۵۹ ، با شروع جنگ ، راهی جبهه شد و قبل از حرکت ، تلفنی با پدر و مادر خود صحبت کرد و از آنها اجازه گرفت . یاغچیان در طی جنگ دچار تحول روحی عظیمی شد. پنج بار مجروح شد ولی هیچ کدام از مجروحیتها باعث نشد تا جبهه را رها کند.
برخی از زخمهای خود را پنهانی می بست و سعی می کرد تا کسی از آن اطلاع پیدا نکند. در هفتم بهمن ۱۳۶۲ در عملیات خیبر ابتدا حمید باکری به شهادت رسید . مهدی باکری به خاطر سختی عملیات و پاتکهای مکرر دشمن از مرتضی یاغچیان خواست در مقابل حملات ایستادگی نماید و یاغچیان نیز با رشادت در مقابل حمله دشمن پایداری کرد.
شهادت مرتضی یاغچیان را با بی سیم به مهدی باکری خبر دادند. پیکر شهید مرتضی یاغچیان پس از عملیات در منطقه جا ماند و تا سال ۱۳۷۵ مفقودالاثر بود تا اینکه در این سال در پی جستجوی گروه های تفحص ، بقایای پیکرش کشف شد و در وادی رحمت تبریز به آرام گرفت.
@ircom_8
#تربیت_نوجوان
با جوانان و نوجوانان به زبان دل آنها و مناسب با زمان زندگی آنها سخن بگوییم، درقالب احترام وتشویق در فرزندانمان ایجاد امنیت روانی و انگیزه مثبت کنیم.
🔷🔷@ircom_8🔷🔷
داستان_کوتاه
جعبه كفش
زن و شوهری بیش از 60 سال با همدیگه زندگی مشترک داشتند.
آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز رو از همدیگه پنهان نمی کردند....
مگر یک چیز: یک جعبه کفش بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز اون را باز نکنه و در مورد آن هم چیزی نپرسه.
در همه این سالها، پیرمرد اون رو نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند.
در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع ورجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آورد و پیش همسرش برد.
پیرزن تصدیق کرد که وقت اون رسیده که همه چیز رو در مورد جعبه به شوهرش بگه.
پس از او خواست تا در جعبه را باز کند.
وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و مقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد. پیرمرد دراین باره از همسرش سوال کرد.
پیرزن گفت: هنگامی که ما قول وقرار ازدواج گذاشتیم، مادر بزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید.
او به من گفت که هروقت از دست تو عصبانی شدم، ساکت بمانم ویک عروسک ببافم.
پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سعی کرد اشک هایش سرازیر نشود.
فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود، از این بابت در دلش شادمان شد.
پس رو به همسرش کرد و گفت این همه پول چطور؟
پس اینها از کجا آمده؟
در پاسخ گفت: آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست آورده ام.
@ircom_8
39.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی دهه فاطمیه
مراسم شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
مجتمع فرهنگی امام رضا (علیه السلام) سال 98
@ircom_8
#نهج_البلاغه
حکمت 69
و فرمود (ع): اگر آنچه مى خواستى ميسرت نشد، به هر حال كه هستى، قانع باش.
@ircom_8