نابودی موسسه وایزمن _ ناصرکاوه _ فضای مجازی.pdf
حجم:
5.76M
🌹سلام: با کمال افتخار، کتاب🌹
#نابودی_وایزمن♥️
که درباره تخریب موسسه وایزمن در
اسرائیل میباشد و آخرین اثر
#ناصرکاوه
نیز میباشد
👈 جهت
#مطالعه و
#نشر_مجدد
در شبکه های اجتماعی ،
به حضورتان تقدیم میگردد.
از همه شما دوستان و آشنایان میخواهم که حتما این کتاب را بخوانید و برای دیگران نیز ارسال کنید و بقیه را به خواندن این کتاب ترغیب کنید...
. ارادتمند : #ناصرکاوه
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
کتاب شکست در مقابل ایران_ناصرکاوه_مرداد1404.pdf
حجم:
6.07M
🌹سلام: با کمال افتخار، کتاب🌹
#شکست_درمقابل_ایران♥️
که درباره شکست استکبار جهانی به رهبری آمریکا و سگ هارش، رژیم کودک کش صهیونیستی
در حنگ ۱۲ روزه
می باشد و آخرین اثر
#ناصرکاوه
نیز میباشد
👈 جهت
#مطالعه و
#نشر_مجدد
در شبکه های اجتماعی ،
به حضورتان تقدیم میگردد.
از همه شما دوستان و آشنایان میخواهم که حتما این کتاب را بخوانید و برای دیگران نیز ارسال کنید و بقیه را به خواندن این کتاب ترغیب کنید...
ارادتمند : #ناصرکاوه
farshchin.pdf
حجم:
19.49M
🌹سلام: با کمال افتخار باستحضار دوستان میرساند، بمناسبت فرارسیدن ایام شهادت ثامن الائمه، آقا علی ابن موسی الرضا (ع)
🌹کتاب از ظهر عاشورا
تا سپیده رضوان🌹 یکی از عاشقان
واقعی ائمه اطهار علیه السلام و از
هنرمندان جهانی و بی نظیر
در تاریخ هنر اسلامی ،
مرحوم مغفور شادروان،
جناب استاد،
#محمود_فرشچیان♥️
که درباره عشق و توسل و راز نیاز و آثار
مذهبی جناب استاد محمود فرشچیان است، توسط
#ناصرکاوه
👈 جهت
به تازگی منتشر شده است، جهت
#مطالعه و
#نشر_مجدد
در شبکه های اجتماعی ،
به حضورتان تقدیم می گردد.
از همه شما دوستان و آشنایان میخواهم که حتما این کتاب را بخوانید و برای دیگران نیز ارسال کنید و بقیه را به خواندن این کتاب ترغیب کنید...
ارادتمند : #ناصرکاوه
4_5845952975259834755.pdf
حجم:
11.08M
🌹سلام: با کمال افتخار باستحضار دوستان میرساند، بمناسبت فرارسیدن ایام شهادت ثامن الائمه، آقا علی ابن موسی الرضا (ع) کتاب🌹
#شهدای_امام_رضایی♥️
که درباره عشق و توسل و راز نیاز شهدا و رزمندگان با آقا امام رضا علیه السلام اثر
#ناصرکاوه
👈 جهت
#مطالعه و
#نشر_مجدد
در شبکه های اجتماعی ،
به حضورتان تقدیم میگردد.
از همه شما دوستان و آشنایان میخواهم که حتما این کتاب را بخوانید و برای دیگران نیز ارسال کنید و بقیه را به خواندن این کتاب ترغیب کنید...
ارادتمند : #ناصرکاوه
#طنز_کتاب_نوشتن
اثر جدید #ناصرکاوه
شوخی با خودم!؟(1)
مقدمه:
سلام ای اهل واژه و قهوه!
بخوان کتاب مرا، تلخی و شیرینیش را چه باشی مهندس یا کارگر، بانویی کارآفرین یا نانوا، همگی شما آواز این رماناید!
تا خنده کم نشود، تا امید بماند،
کلمه را بنوش، حتی اگر روزگارت بیخبر از شعر است…
در جهانی که مردم هر روز با قهوه یا چای بیدار میشوند،
ناصر کاوه با «کتاب تازه» بیدار میشود!
نه قهوه و نه نسکافه؛ فقط عطر کتاب دستنویس!
درست زمانی که مردم هر روز با قهوه یا چای صبحشان بیدار میشوند،
آقای ناصر کاوه با نوشیدن یک کتاب داغ و دستنویس بیدار میشود!
گویا نه قهوه و نه نسکافه، هیچ چیزی به اندازه واژههای "تازه تالیف" او را سرحال نمیآورد.
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یاحسین_مظلوم
#شب_جمعه
#نماهنگ_حسین_تکراری_نمیشه
حسین ستوده
🌷مناجات با امام حسین ع
شادی روح امام، شهدا، درگذشتگان ، بخوانید، فاتحه مع الصلوات
ارادتمند: #ناصرکاوه
#کتاب_شهدای_جنگ_دوازده_روزه(1)
#ناصرکاوه 🌷 #شهید_محمد_دالوند 🌷 🔺تلنگری از زندگی یک شهید در جنگ تحمیلی۱۲روزه
♦️اوایل جنگ بود
یه ماشین نظامی سپاه رو زدند
برای جابجائیش جرثقیل لازم بود
ولی سپاه جرثقیل دمدست نداشت
فوری زنگ زدن به یک راننده جرثقیل خصوصی
طرفم نه ظاهر انقلابی داشت
نه اون موقع دل و دماغی برای این کار
اومد نگاه کرد گفت:
من برای جابجایی این ۳۰میلیون میگیرم
بچهها کلی باهاش حرف زدن
گفتن کمتر بگیر ما بودجه نداریم
آخر سر راضی شد با ۲۰میلیون کارو انجام بده
♦️وسط کار تشنش شد گفت: آب بیارین
یه لیوان آب آوردن
یه قلپ خورد
با بیمیلی بقیهشو گذاشت کنار
پرسید:
آب خنکتر ندارین؟
شما خودتون از این آب میخورین؟
بچهها گفتن:
آره هممون همینو میخوریم
گفت:
یعنی شما واقعاً با همین امکانات و همین آب میجنگین؟
گفتن:
آره
مشغول کار شد
♦️کار که تموم شد بچهها خواستن پولشو بدن
گفت:
نه
من از شما پول نمیگیرم
و رفت
فرداش خودش برگشت پیش همونا
بچهها گفتن:
چی شد؟
دیروز به زور اومدی
الان چرا خودت اومدی؟
🔸گفت:
دیشب رفتم خونه
ماجرا رو برای مادرم تعریف کردم
وقتی شنید شما تو چه شرایطی میجنگین
گفت:
از این به بعد هر وقت بچههای سپاه کاری داشتن
باید براشون انجام بدی
پولم نگیری
و گرنه شیرمو حلالت نمیکنم
گفت:
حالا شما هر کاری داشتین
من در خدمتم
🔹چند روز گذشت
یه لانچر رو پهپاد دشمن زد
دوباره جرثقیل لازم شد
زنگ زدن به همون راننده
فوری خودشو رسوند
وسط کار دوباره پهپاد حمله کرد و او به شهادت رسید
🕊صلواتی هدیه کنیم به
🌷#شهید_محمد_دالوند🌷
شهید مظلوم ۱۱ ساله #شهید_سهیل_کطولی به همراه مادر بزرگوارش #شهیده_سونا_حقیقی در جریان حمله رژیم کودککش و سفاک صهیونیستی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
خاطره رئیس بنیاد شهید مهندس #سعید_اوحدی از #شهید_سهیل_کطولی
#کتاب_شهدای_جنگ_دوازده_روزه
#ناصرکاوه
#فاجعه_فراملی!؟
#مادری_با_جنین_هشت_ماهه
#هنوز_نیامدی_شهید_شدی!؟
"در جنگ 12روز آمریکا، ناتو وسگ دست آموزش، رژیم اشغالگر قدس بر علیه ایران، ایرانی بودن شرط شهید شدن نبود؛کافی بود مسلمان باشی و زنده؛ همین کافی بود برای اینکه هدف موشکهای آمریکائی رژیم اشغالگر قدس قرار بگیری.در میان شهدای حملات اخیر رژیم صهیونیستی، پیکر مادر شهیدهای از افغانستان به همراه جنین 8ماههاش، تصویری تلخ و تکاندهنده ازجنایتی فراتر ازمرزها بود؛ جنایتی که نه تابع ملیت بود و نه محدود به قوم و زبان. گرهزدن بندکفن مادر و فرزند،یادآور مظلومیت حضرت زهرا (س) و کودک شهیدکربلا شد.در یکی از غریبانهترین صحنههای وداع با شهدای جنگ اخیر، شهیده رسولی، زن جوان افغانستانی، همراه با جنینی که هنوز فرصت تولد نیافته بود، در یک تابوت دفن شدند؛ جنینی که حتی فرصت پیدا نکرد برایش نامی انتخاب شود. شاهدان مراسم میگویند وقتی پیکر این مادر و فرزند به غسالخانه رسید، خدام در انتخاب پوشش تابوت سردرگم بودند؛ نه پرچم ایران بر دوش این شهیده معنا داشت و نه تابوت سادهاش رنگ رسمی داشت. در نهایت یکی از خدام زمزمه کرد: "بهیاد تشییع حضرت زهرا (س)، تابوت را با پارچهای سبز بپوشانیم.تابوت مادر و فرزند بدون ورود به معراج شهدا، مستقیم از غسالخانه تا پای آمبولانس بدرقه شد؛ غربت، اشک و حسرت، فضای مراسم را فرا گرفته بود. این وداع تلخ، خاطرهای را زنده کرد؛ کودک شیرخوارهای در کربلا لب تشنه جان داد و حالا کودکی دیگر در بطن مادری بیپناه ودرغربت با هم به شهادت رسیدند
#علی_اصغر_حسین(ع)
#مادری_با_جنین_هشت_ماهه #کتاب_شهدای_جنگ_دوازده_روزه #ناصرکاوه
#شهدای_جنگ_دوازده_روزه(۲)
#ناصرکاوه
#پسربهجای_پدر!؟
سحرگاه شوم 23 خردادماه است. محمدرضا و خانوادهاش مثل همه شبهای دیگر در خانهاند. خانهای جمعوجور و صمیمی در یکی از محلات پایتخت که سالها، همانجا زندگی میکنند. شب از پشت پنجره، خزیده است توی خانه و چراغها خاموشاند. تنها صدایی که میآید، صدای نفسهای منظم و کوتاه است. همه خوابیدهاند. خانه در آرامش شب غرق شدهاست که صدای انفجار مهیبی در خانه میپیچد. بخشهایی از درودیوار خانه روی هم آوار میشود و موج انفجار تمام اعضای خانواده را پراکنده میکند. محمدرضا سراسیمه خودش را به اتاق خواب بچهها میرساند؛ جایی که فقط غبار و آتش است. گیج و مبهوت، بچهها را صدا میزند. نمیداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. هر احتمالی را میدهد. همزمان به زلزله و آتش و تخریب ساختمان فکر میکند. از آن بیرون صدای جیغ و فریاد میآید. کمکم صدای آژیر ممتد ماشینهای آتشنشان و اورژانس هم به گوشش میخورد. این شب قرار است تا به درازا کشیده شود. شبی که باید او زیر آوار بماند، اما پسر هفدهسالهاش جان خود را از دست بدهد. حمیدضا، پسر بزرگ او قربانی ترور کور رژیم صهیونیستی کودک کش وآمریکا میشود و پهپادها، بهجای پدر، پسر را نشانه میگیرند.
#شهیددکترمحمدرضاصدیقی_کیست!؟
در آستانهاشرفیه، در میان سرسبزی بیانتهای گیلان، خانهای است ساده و آرام که پشت دیوارهای آجری و حیاط پر از شمعدانیاش، خانوادهای بزرگ و اصیل زندگی میکنند. محمدرضا داماد این خانواده است. در شهر کوچک و آرام همسرش، کمتر کسی او را میشناسد، اما از دانشمندان و چهرههای پژوهشی برجسته کشور است. دور از سیاست و دور از هیاهو، سالهای عمر خود را صرف ساختن فهمی تازه از پیچیدهترین کنشها و واکنشهای فیزیکی میکند.
صدیقی متخصص «انفجارهای سمپاتیک» است، حوزهای که فقط افراد انگشتشماری از فیزیکدانان ایرانی در آن دانش عملی و کاربردی دارند. این نوع انفجارها که در آزمایشهای صنعتی و نظامی به کار میروند، نیازمند درک عمیق از موجبرها، زمانبندی میلیثانیهای و انرژیهایی با ضریب بالا هستند. محمدرضا، دانشآموخته دانشگاههای داخلی و دارای چندین ثبت اختراع در صنایع حساس دفاعی کشور است.
از اعضای تیم تحقیقاتی «شهید کریمی» است، گروهی ویژه در وزارت دفاع که با هدف پیشبرد دانش انفجار کنترلشده فعالیت میکنند. سالها هدف تحریمهای آمریکا و اروپاست، در حالیکه دغدغهاش حفظ جان انسانها از طریق طراحی سیستمهای کمخطرتر است. برخلاف تصویری که دشمنان ایران از او میسازند، انسانی عادی، با دغدغههای پدری، همسری و فرزندی است.
جنگ اگرچه با توپ و موشک شناخته میشود، اما زخمش گاهی بر دلها عمیقتر مینشیند. در میان اخبار بیامان حملات موشکی دشمن صهیونیستی به خاک ایران، روایت شهادت پنج کودک و نوجوان از یک خانواده در شهرستان آستانه اشرفیه، یکی از تلخترین و در عین حال حماسیترین فصلهای این حوادث خونبار است؛ روایتی از ایمان، وفاداری و داغی که هرگز فراموش نمیشود.
آنها با هم عهد بسته بودند
پنج کودک و نوجوان که پیوندی خونی و قلبی با یکدیگر داشتند، در روزهای پرالتهاب تابستان ۱۴۰۴، بعد از کلاسهای مدرسه، بازیهای کودکانه و آرزوهای ناتمام، تصمیم گرفتند اگر بناست پرواز کنند، با هم باشند؛ در مسیر حق، در کنار هم و برای وطن.
«سید حمیدرضا» نوجوانی باهوش و آرام، «سیده مهیا» خواهر کوچکترش، تازه خواندن را یاد گرفته بود و با شوق کودکانهاش برای رفتن به مدرسه در پاییز نقشهها داشت.
«یاس» دختردایی ۱۴ سالهاش، «امیرعلی» پسرخاله ۱۳ سالهاش و «میلان» پسر دایی ۷ ساله اش… این کودکان و نوجوانان که یک روز از یک خانه برخاستند، امروز به خانه دلهای میلیونها ایرانی تبدیل شدهاند.
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
طنز کتاب نوشتن_ناصرکاوه_ 1404 شهریور- فضای مجازی.pdf
حجم:
21.72M
🌹سلام: با کمال افتخار باستحضار دوستان میرساند، بمناسبت فرارسیدن ایام آغاز امامت حضرت حجه ابن الحسن العسکری (ع) مهدی فاطمه (عج)🌹رمان #طنز_کتاب_نوشتن🌹یکی از کتابهای حوزه دفاع مقدس که مناسب مطالعه همه سنین میباشد، توسط
#ناصرکاوه
👈 جهت
#مطالعه و
#نشر_مجدد
در شبکه های اجتماعی ،
به حضورتان تقدیم می گردد.
از همه شما دوستان و آشنایان میخواهبم که حتما این کتاب را بخوانید و برای دیگران نیز ارسال کنید و بقیه را به خواندن این کتاب ترغیب کنید...
ارادتمند : #ناصرکاوه