🔆 #پندانه
🔻روزی مردی با مشاهده آگهی استخدام سرایدار یک شرکت اینترنتی معروف به آنجا رفت.
🔸در راه به امید یافتن یک شغل خوب کمی خرید کرد.
🔹در اتاق مدیر همه چیز داشت به خوبی پیش میرفت تا اینکه مدیر گفت: اکنون ایمیلتان را بدهید تا ضوابط کاری را برایتان ارسال کنم.
🔸مرد گفت: من ایمیل ندارم.
🔹مدیر گفت: شما میخواهید در شرکت ما که در حوزه کارهای اینترنتی است کار کنید ولی ایمیل ندارید. متاسفم من برای شما کاری ندارم.
🔸مرد ناراحت از شرکت بیرون آمد و چیزهایی که خریده بود را در همان حوالی به عابران فروخت و سودی هم عایدش شد.
🔸از فردای آن روز مرد از حوالی خانه خود خرید میکرد و در بالای شهر میفروخت و با سود حاصل خریدهای بعدی اش را بیشتر کرد. تا جایی که کارش گرفت. مغازه زد و کم کم وارد تجارت های بزرگ و صادرات شد.
🔹یک روز که با مدیر یک شرکت بزرگ در حال بستن قرداد به صورت تلفنی بود، مدیر آن شرکت گفت: ایمیلتان را بدهید تا مدارک را برایتان ارسال کنم.
🔸مرد گفت: ایمیل ندارم.
🔹مدیر آن شرکت گفت: شما با این همه توان تجاری اگر ایمیل داشتین دیگه چی میشدین.
🔸مرد گفت: احتمالآ سرایدار یک شرکت اینترنتی بودم...!!
#پندانه
@ircom_8
زمانی که شهید مهندس مهدی باکری ، فرمانده دلیر لشکر 31 عاشورا شهردار ارومیه بود روزی برایش خبر آوردند که بر اثر بارندگی زیاد ، در بعضی نقاط سیل آمده است . مهدی گروه های امدادی را اعزام کرد وخود هم به کمک سیل زدگان شتافت . در کنار خانه ای ، پیرزنی به شیون نشسته بود ، آب وارد خانه اش شده بود و کف اتاقها را گرفته بود ، در میان جمعیت ،چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار می کرد ، پیرزن به مهدی گفت : «خدا عوضت بدهد ، مادر ، خیر ببینی ، نمی دانم این شهردار فلان فلان شده کجاست ، ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت» . . . و مهدی فقط لبخند می زد .
#کبوترانه
@ircom_8
روزتون معطر به بوی مهربانی
الهی دلتون شاد لبتون خندان
قلبتون مملو از آرامش
سفره تون پر خیر و برکت
روزتون به خير و شادى
🌸🍃🌸🍃
@ircom_8