eitaa logo
وایپ
1.2هزار دنبال‌کننده
504 عکس
102 ویدیو
0 فایل
##گروه مستقل## تمامی مطالب کانال و سایت تولیدی گروه روبش است. ارتباط با مدیر @W_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴سوژه‌سوزی به روش «روز خون» و «آتش در گلستان» ⁉️خوشنودی یا افسوس از عقب‌ماندگی هنر هفتم در به تصویر کشاندن موضوعات تاریخ معاصر و چهره‌های موثر
وایپ
💥هنرِ بی‌خاصیت معنا ندارد یا در خدمت حق است یا خدمت باطل. ✨از ابتدای تاریخ تا زمانِ فعلی، جبهه‌ی حق، پُر از محتواهای موردنیاز مخاطبان جهانی است که اگر هنر در خدمت آن قرار بگیرد قطعا جهان را تکان خواهد داد. ✨در تاریخ چهل و چندساله‌ی انقلاب اسلامی، به قدری موضوعات حقیقی و عینی، مناسب نمایش عمومی وجود دارد که اگر هنرمندی بخواهد می‌تواند کارنامه‌ی هنری خود را از آن پر کند و مخاطبان جهانی سیراب نماید. ⚡️یکی از این موضوعات، حادثه‌ی تروریستی حرم مطهر شاه چراغ در سال ۱۴۰۱ است که می‌توان از خط اصلی موضوع، خرده‌روایت‌های بسیاری را یافت که از آن مجموعه‌های تلویزیونی و آثار سینمایی درآورد. اگر مجموعه‌های تلویزیونی و آثار سینمایی، هنرمندانه و مسئولانه در خدمت این موضوع قرار بگیرد، مظلومیت، اقتدار و دین‌مداری در لایه‌های مختلف اجتماعی را می‌تواند به تصویر بکشد. ⚡️ترانه‌ی «برای آرتین» ایلیا مشرفی، در همان روزهای حادثه بسیار الهام بخش بود، ترانه‌ای متناسب آن روزها که جریانی هنرمندانه را در طرف درست تاریخ ایجاد نمود. ⚡️نماهنگ «قول مادرانه» شعری از سیده اعظم حسینی به کارگردانی محمدعلی یزدانی، توانسته است مادرانه به موضوع بپردازد و لطافت و حزن و البته امید را با هم به مخاطب القا کند. ⚡️فیلم کوتاه «محافظ» به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد را می‌توان یک کار دقیقِ هنری خواند که به شدت تاثیرگذار است و اقبال عمومی از آن می‌توانست تلنگری برای تهیه‌کنندگان و جامعه‌ی هنری باشد که برای تولید سینمایی آن اقدام کنند اما تااکنون خبری نیست! 💥و اما مجموعه‌ی تلویزیونی «روز خون» به کارگردانی رضا همتی و تهیه کنندگی مرتضی رضایی که در روزهای گذشته به نمایش درآمد! قبل از پخش با توجه به موضوع، احتمال پربازدید شدن داده می‌شد! اما متاسفانه با ضعف‌های شدید در بازیگری، صحنه و... احتمالا مخاطبین را از پیگیری ادامه‌ی قسمت‌های آن منصرف ساخت! اتفاقی که در مورد مجموعه تلویزیونی «آتش در گلستان» با محوریت خانم دباغ هم رخ داد. 💥شاید بتوان اینگونه پرداخت‌های هنری به موضوعات مهم تاریخ معاصر را سوژه‌سوزی دانست! سوژه‌های ناب و جریان‌ساز که با ضعف در نمایش هنری آن، می‌توان به طور عینی ضرب‌المثل «از طلا بودن پشیمان گشته‌ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید» را لمس نمود. ⚡️این موضوعات، بخشی از تاریخ معاصر هستند و اینگونه پرداخت‌های ضعیف در بخش‌های تولیدات تلویزیونی رسانه‌ی ملی، ضربه زدن به آنان است که در نگاهی خوش‌بینانه می‌توان مسئولین مربوطه‌ی آن را به سرهم‌بندی کردن قضاوت نمود و در نگاهی بدبینانه عدم تعهد و مسئولیت‌پذیری نسبت به این موضوعات که کشور بدان مدیون است را مشاهده نمود. ⚡️با مشاهده‌ی اینگونه تولیدات، از اینکه تولیدات هنر هفتم در به تصویر کشیدن فرماندهان بزرگ دفاع مقدس، مدافعان حرم، مدافعین امنیت و... عقب هستند، نفسی بکشیم و با حسرتی منتظر هنرمندانی باشیم که قدر گوهر را می‌شناسند و تعهدی به فراخور رسالت هنری و جهانی دارند تا این موضوعات (سوژه‌ها) را نسوزانند. و صدحیف که امیدمان را به ادبیات داستانی و تولیدات نماهنگ معطوف داشته‌ایم و فرصتی چون هنر هفتم را برای این موضوعات، از دست می‌دهیم. ✨هرچند که تولیداتی چون «غریب»، «موقعیت مهدی»، «آن بیست‌وسه نفر»، «به وقت شام»، «یتیم‌خانه‌ی ایران» و مجموعه‌هایی چون «مختار»، «یوسف پیامبر»، «امام علی علیه‌السلام» را می‌توان کارهای هنرمندانه و تاثیرگذار دانست، جای خوشنودی است که مجموعه‌هایی که کارهنری سنگینی دارند مانند مختار، یوسف پیامبر و... را به کارگردانانی قهار می‌سپارند کاش همین تعهد نسبت به موضوعات تاریخ معاصر و شخصیت‌های موثر در تاریخ انقلاب هم انجام می‌گرفت. ✨البته با توجه به حجم موضوعات و شخصیت‌ها در تاریخ چهل و اندی انقلاب اسلامی این مقدار از تولیدات بسیار اندک است و عدم روایت آن سبب کمرنگ شدن حافظه‌ی تاریخی مردم و عدم بهره‌مندی جامعه از الگوهایی چون فرماندهان دفاع مقدس، مدافعین حرم و امنیت و خانم‌های موثری چون خانم دباغ می‌شود. 📝زهرا خندان 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
⁉️رفع فیلتر را بپذیریم یا سانسور حقیقت و آزادی محصور را؟ آزادی، واژه‌ی مظلومی که در زندانِ اهداف دولت‌ها محصور شده و برای مطامع قدرت‌مندان به اسارت رفته است. 🔘 خشتِ اول گر نهد معمار کج تا «ثریا» می‌رود دیوار کج از مناظرات انتخابات ریاست‌جمهوری مشخص بود خشت «فرهنگ»، که عمده‌ی هدفش، «رفع فیلتر» یا نالیدن از «سانسور» برای آزادی باشد، معمارش نمی‌تواند دیواری صاف دربیاورد و با قطع پخش زنده‌ی برنامه‌ی «ثریا» کج بودن خشت اول و سانسورچی بودن خود را نشان داد. 📺 پخش زنده‌ی برنامه‌ی «ثریا» قطع می‌شود! به چه دلیل؟ مگر دولت فعلی همچون دول هم‌سویش در کلام مدعی آزادی بیان نبود و از فیلتر و سانسور، نمی‌نالید؟! ▪️جالب است بدانید آمار بیشترین توقیف روزنامه و ... متعلق به دولتی‌ست که حرف از آزادی بیان می‌زد! ▪️دولتی که با شعار امید به میدان آمد، بی‌ادبانه‌ترین تعابیر را نسبت به منتقدین به کار می‌برد، جلوی انتقاد را می‌گرفت و امیدها را ناامید می‌کرد. ▪️و اکنون این دولت که با به حاشیه بردن مطالبات اصلی مردم، از طرفی برای رفع فیلتری که عاقلانه صورت گرفته، یقه چاک می‌کند و از آن طرف به «فیلترِ حقیقت» در «رسانه‌ی ملی» می‌پردازد! ◾️ابتدا فکر می‌کردم، این جماعت گمان می‌کنند مردم به این تناقضات ذاتی و خُبث درونی‌شان آگاه نمی‌شوند؛ اما اکنون با اقداماتی از این دست گمان می‌کنم احتمالا خودشان، به قدری دچار حماقت شده‌اند که متوجه این تناقضات نمی‌شوند! و چُنان عادت به توجیه و فرافکنی کرده‌اند که به اشتباهاتشان پی نمی‌برند! و چُنان‌تر؛ خودپسند و به آگاهی‌های کم‌ و بعضا اشتباه خود مطمئن هستند که جایی برای «آزادی بیان» در مقابل اقدامات خود را برنمی‌تابند! ◾️از وجه دیگر، باید گفت آزادی برای این جماعت، تا جایی‌ست که کاری به اقدامات اشتباه و نگرش‌های نادرست آنان نداشته باشد. هرچه غیر از این باشد آزاد است، چون دردسری برای اهداف پستِ «قدرت‌طلبانه» آنان ندارد؛ حتی اگر «عریانی» در تئاتر یا «فحاشی‌ و خشونت‌های» بی‌حد و شوخی‌ها و کنایات «جنسی» در نمایش خانگی باشد، حتی فیلم‌نامه‌های ضداسلام و ضدخانواده می‌تواند مجوز بگیرد چون آزادی است دیگر! ◾️این آزادی‌ها نه‌ تنها برایشان دردسری ایجاد نمی‌کند بلکه در راستای اهداف پست‌شان هم هست! برای رسیدن به این اهداف، راهی جز «سازش» با شیطان بزرگ نیست و در این راه نباید صف‌بندی با شیاطین باشد! بدین‌منظور نیاز دارد از یک سو، «ایمان» مردم کمرنگ و از سوی دیگر، «امیدشان» نسبت به حاکمیت دینی ناامید شود تا در برابر عدم صف‌بندی با کفار و مستکبرین، سکوت کنند. ▪️یکی از مؤلفه‌های اصلی در کم شدن ایمان مردم، «ولنگاری فرهنگی» است که با «شعار آزادی» انجام می‌گیرد و به لجام گسیختگی محتواهای سخیف جنسی، تمسخر دین‌مداری، نمایش خشونت‌ها، پوشش‌های نامتعارف، ارتباطات ناشایست و موسیقی‌های مبتذل می‌انجامد که در نتیجه ایمان مردم را سست می‌کند. همچنین، با فضای باز اطلاعاتیِ رسانه‌های جبهه‌ی کفر و مستکبر جهانی که رسالت‌شان سیاه‌نمایی و ناامیدسازی مردم است، امیدشان به نظام مقتدر توحید را زایل می‌کند و این هدف با ناایمن‌سازی «اقتصادی» و نظام اقتصادی سرمایه‌داری بیش از پیش مؤثر واقع می‌شود. ▪️با این شعار پستِ «آزادی فیلترینگ» و «رفع سانسور» که فقط ابتذالات در آن آزاد و دروغ‌پراکنی و ناامیدسازی محور باشد، دو بال حفظ و حراست از حکومت توحیدی که "ایمان و امید" است را سست می‌کنند. 🔘 اُف بر شما و آرمان‌های پست‌تان! که آزادی را محصور کرده‌اید برای قدرت‌تان 🔘 اُف بر شما و دنیای‌تان! که ایمان و امید مردم را با اقداماتتان به فنا می‌دهید. 📝زهرا خندان 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
🔴مهیار عیار و تصویر غلط از حجاب در عهد صفویه 🔸مهیار عیار، مجموعه‌ای داستانی تلویزیونی است در دسته جنایی که در دوره تاریخی «صفویه» و در دوران سلطنت شاه‌عباس می‌گذرد. با روایتی خوش‌ساخت و حاصل هنر سازندگانی که توانسته‌اند داستانی خیالی رمزآلود را در یک برهه مهم تاریخی از ایران وارد کنند. فیلم در حقیقت از قاب‌بندی‌های مناسب و ایجاد حس تعلیق و هیجان در بیننده، بازی‌های خوب و رنگ و لعاب جذاب برخوردار است.
وایپ
🔴مهیار عیار و تصویر غلط از حجاب در عهد صفویه 🔸مهیار عیار، مجموعه‌ای داستانی تلویزیونی است در دسته ج
🔸این فیلم به جزئیات تاریخی اهمیت خاصی می‌دهد مثل قابل‌ احترام بودن و جایگاه علمای شیعه در بین مردم، آمیخته شدن هویت عیاری و طراری، پوشش خاص مردان از بازاریان تا درباریان و جزئیات اسباب و وسایل مخصوص فنون دوران، تفاوت خانه درباریان با اعیان و تفاوت خانه اعیان با مردم عادی، روز مخصوص گردش زنان بدون پوشیه در میدان، حتی رواج و عادی بودن مصرف قهوه به‌جای چای به‌عنوان یک نوشیدنی معمولی که در مجموع آن را به یک فیلم قابل‌توجه برای بیننده تبدیل کرده است. 🔸اما تصاویر این مجموعه داستانی یک اختلاف عجیب با تاریخ دارد. امروزه، در همه جای جهان یکی از ابزارهای دم‌دستی برای ترسیم فضای تاریخ در دست تصویرگران و طراحان نمایش و همین‌طور فیلم‌سازان، نقاشی‌های به‌جامانده از تاریخ است. مثلاً این که ناپلئون چه لباسی می‌پوشیده برای هر کسی که بخواهد بداند به‌راحتی با یک جستجو در دسترس است. چون از او در زمان حیاتش نقاشی‌های زیادی ترسیم شده که مورد استناد برای هنرمندان تصویرگر و فیلم‌ساز است. اما این یک مثالی از غرب دنیا است. 🔸اگر به شرق و تاریخ خودمان برگردیم متوجه می‌شویم که نقاشی به‌عنوان یک کالای اعیانی و اشرافی از دوران گذشته به‌ویژه خلفای عباسی در دیوار کاخ‌ها و ظروف سفالی و تصویرسازی کتب ادبی و گاهی علمی کاربرد پیدا کرد. و پس از دوره‌ عباسیان هم، نقاشی در خانه‌های اشراف بر اساس هوس شاهانه همان کارکرد را حفظ کرد نقاشی‌های دوران عباسی در کاخ‌ جوسق خاقانی که زنان لعبت مثل رقاصه‌ها، مطربان و ساقی‌ها نمایش داده می‌شوند(نقاشی زنان رقاص با جام‌های شراب، سربرهنه و موهای بلند بافته ) قدرمسلم در دوران حکومت حاکمان به‌ظاهر مسلمان بر مردم مسلمان این نوع نقوش ممنوعه بودند و چهره عمومی از زنان آن دوره نبوده است. پس برای نمایش زنان جامعه آن روز به این نقاشی نمی‌توان مراجعه کرد. 🔸از دوران عباسیان تا صفوی در طول این تاریخ پر فراز و نشیب، نقاشی بیشتر زینتی بلهوسانه در کاخ شاهی یا زیور کتب سفارش پادشاه و حاکم و خلیفه بوده است. همان‌طور که در دوره صفویه هم این‌چنین است. زنانی که در نقاشی‌های عهد صفویان تصویر شده‌اند غالبان کنیزکان فتانه و لعبت‌های درباری و در کنار آنها گاهی زنان محجوب حرم‌سرای شاهی هستند. کنیزان خدمتکار و لعبت‌های رقاص، مطرب و ساقی، زنانی هستند با کلاه و دستمالی دور آن و گیس‌هایی تاب‌دار، لباس بلند و گاهی هم چارقدی دارند که پشت سر انداخته‌اند طوری که مثل دنباله کلاه آنها شده است. 🔸در نقاش‌های کاخ عالی‌قاپو نیز این نوع زنان در خدمت هوس پادشاه همین لباس‌ها را به تن دارند و البته همین چارقدی که پشت سر انداخته شده برای زنان مطرب و رقاصه و ساقی حذف شده است. اما زنان حرم‌سرای شاهی (نه این که حتماً از همسران شاه باشند) که از جهت حیا معتبرتر هستند و دارای آبرو، نقاش در لباس پوشیده‌تری آنها را ترسیم کرده این زنان غالبا پیراهن‌های بسیار بلند دارند با روسری‌های بلند، شلوار بلند تا قوزک پا و پاپوش و چند رشته گیس که از کنار صورت، از روسری بیرون مانده است. 🔸همین نوع پوشش در نقاشی مثل تولد رستم (مکتب اصفهان، دوره صفوی) در نمایش مادر رستم و چند زن دیگر در آن نقاشی آمده و دیگر زنان این نقاشی معلوم است که کنیز و خدمه هستند و اما همین زنان هم چارقدی را دارند که پشت سر انداخته‌اند. در نتیجه نقاشی که کالایی گرانقیمت و هنری درباری بنا بر تمنا و میل همایونی ترسیم می‌شده سندی برای تصور لباس زنان کل جامعه آن دوران نیست به ویژه که گزارش‌های جهانگردان یا سیاحان اروپایی وضع پوشش زنان و مردان ایرانی را با جزئیات بیان کرده‌اند مثلا شاردن در گزارش خود برای امرایش می‌نویسد: «بالاپوش بانوان، بلندتر از کلیجه های مردان است و تا پاشنه می‌رسد... کمربندهای بانوان باریک و فقط یک شست پهنا دارد... بانوان ایرانی سر خویش را کاملاً می‌پوشانند و روی آن، چارقدی دارند که به شانه شان می‌رسد و گلو و سینه‌شان را در جلو می‌پوشاند و وقتی که می‌خواهند از خانه بیرون بروند حجاب بلندی را به تن می‌کنند که صورت و بدنشان را می‌پوشاند». و دوباره «شاردن» در جای دیگر می‌نویسد «زنان چهار حجاب دارند دو تا در خانه به سر می‌کنند و دو تای دیگر را هنگام خروج از خانه روی آنها می‌افزایند. حجاب اولی روسری است. دومی چارقد است. سومی حجاب سفید و بلندی است که تمام بدن را مستور می‌کند و چهارمی دستمالی است که بر روی صورت می‌نهند و مخصوص مساجد است و شبکه‌ای در مقابل چشمان دارد.» 🔸توصیفات «دلاواله» و «تاورنیه» از لباس زنان مختص به توضیح لباس خانگی زنان اعیان و اشراف است که با آنها در رفت و آمدند دلاواله می‌نویسد «روسری زن‌ها شبیه پارچه‌ای است که زنان بغداد هم به کار می‌برند رنگ روسری‌ها مختلف است و دنباله آن از عقب تا روی زمین ادامه پیدا می‌کند...
وایپ
🔴مهیار عیار و تصویر غلط از حجاب در عهد صفویه 🔸مهیار عیار، مجموعه‌ای داستانی تلویزیونی است در دسته ج
چند رشته مروارید به طول چهار انگشت به بند پیشانی آنان آویزان است که با حرکت سر به این طرف و آن طرف حرکت می‌کند و به‌علاوه دو رشته موی بلند نیز از طرفین صورتشان پایین ریخته و چهره آنان را در برمی‌گیرد.» و تاورنیه درباره پوشش بیرون از خانه زنان ایرانی بیان می‌کند «زنان خود را در ایران به احدی غیر از شوهر خود نشان نمی‌دهند. وقتی به حمام عمومی می‌روند در چادری سر تا پای خود را مستور می نمایند که فقط در محاذات چشم، دو سوراخ دارد که پیش پای خود را بتوانند ببینند و این کار یعنی به حمام عمومی رفتن مخصوص فقرا و طبقه سوم است.» و در مورد زنان دربار و اشراف هم عده‌ای از خواجگان و نوکرها مردان را از سر راه زنان ثروتمند دور می‌کردند و جان مردی که در سر راه ایشان بود به مخاطره می‌افتاد. 🔸گزارش‌نامه نویس دیگری به نام «کاتف» در این عصرمی نویسد «زنان در بیرون از خانه، خود را به متقال نازکی می‌پیچند که صورت آنها پیدا نیست. آنها جوراب‌های ساق بلند ماهوتی رنگ و کفش بر پا دارند. ولی برخی از زنان جوراب‌های ساق‌بلند مخملی می‌پوشند. تمام زنان و دختران شلوار به پا می‌کنند.» 🔸همین گردشگران خارجی بیان توصیف لباس زنان اقلیت دینی هم می‌پردازند آنها نیز عموماً با لباس‌های بلند و روسری به شکلی کامل سر و سینه و گردن را می‌پوشانند فقط سبک بستن روسری‌هایشان متفاوت است. سوای این که این گزارش‌ها و موشکافی جاسوسان گردشگرنما در نوع پوشش زنان و مردان آن دوره ایران مقدمه‌ای شد برای اجرای طرح تغییر لباس زنان و مردان باحیا ایرانی. 🔸با این حال در فیلم مهیار عیار در عین ویژگی‌های مثبت مجموعه، نکته مهمی عمدی یا سهوی مورد غفلت واقع شده، که قابل‌چشم‌پوشی نیست. این که اگر بگوییم سازندگان بی‌دقتی کرده‌اند در لباس زن ایرانی و پوشش داخل و خارج از خانه را یکی کرده‌اند از اشتباه سهوی آنها بوده و مثلاً نمی‌دانسته‌اند که لباس خارج از خانه زن، پوششی سراسری به اسم چادر بوده است، اما در صحنه‌ای دیگر و برای پوشش تنها زنی که نمی‌خواهد هویتش مشخص باشد، از حجاب کامل استفاده کرده‌اند! 🔸چرا زن مرموزی که برای بانوی «جانور» خود، دنبال ساخت انگشت مصنوعی جایگزین انگشت قطع شده است پوشش کامل دارد و چادربه‌سر و با پوشیه در بازار رفت‌وآمد می‌کند؛ ولی سایر زنان با لباس خانه تردد می‌کنند؟! این ساختار را چه‌طور می‌شود دید؟ زنی با پوشش کامل اما مشکوک و زنان محبوب و شیرین داستان اعم از کنیز و حاجیه‌خانمی که در مسیر بازگشت از سفر حج بوده، با پوششی کمتر، با گیس و گردن برهنه و لباس تنگ! 🔸جای تعجب است که رسانه ملی به جای دقت در استفاده از موقعیت چنین فیلم‌هایی برای بیان حقایق تاریخی و فرهنگی به تحریف و تغییر آن تن داده و یا با بی‌مبالاتی در شرایط کنونی جامعه، بنا بر بررسی سطحی، یک اثر خوب نمایشی را دچار خطا در بیان حقایق تاریخی کرده و روانه نگاه و ذهن بیننده ناآگاه نموده تا دست‌مایه استنادات غیر معقولانه برخی فرصت‌طلبان شود. به عبارتی صداوسیما در این فیلم فرصت نمایش حیا و پوشش زن در طول تاریخ را از دست داده و ذهن بیننده را به روایتی غلط و معکوس از تاریخ آلوده کرده است! در صورتی که توقع می‌رفت با توجه به مقتضیات زمان دقت نظر بیشتری در این زمینه صرف شود. 📝حمیرا رحمتی 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
🔲 مسیرِ رسیدن، مغفول در روایتِ فیلم‌ها و مجموعه‌ها 🔲 کارآمدیِ هنر هفتم در ایجاد زمینه برای تربیت انسان‌ها در گروی نمایش هنرمندانه از «چگونگی الگو شدن» و تحولات اجتماعی مؤثر ارزشی در جهان است وگرنه در حد ایجاد هیجان باقی خواهد ماند. 🔲 براستی چطور ممکن است بازیگران اصلی فیلم‌هایی با محوریت تاریخ معاصر مثل دستگیری ریگی در فیلم «روز صفر» یا نمایش خباثت گروهک ریگی در فیلم «شبی که ماه کامل شد» حاضر شوند اما تحولی شناختی در آنها مشاهده نشود و بلکه برعکس، سر بزنگاه‌ها با کنشگری فعال در طرف نادرست قرار گیرند؟! حتی در نگاهی موشکافانه دیده شده است برخی از افرادی که در ساخت «ماجرای نیمروز» دخیل بوده‌اند و نقش منافقین را به تصویر کشیده‌اند در جنگ ترکیبی ۱۴۰۱ که دست منافقین به وضوح عیان بود، بازگو کننده‌ی خواسته‌های منافقین شدند!
وایپ
🔲 مسیرِ رسیدن، مغفول در روایتِ فیلم‌ها و مجموعه‌ها 🔲 کارآمدیِ هنر هفتم در ایجاد زمینه برای تربیت ان
▪️یکی از علل عدم تأثیر مناسب و عمیقِ این دست فیلم‌ها چه در بازیگران‌شان و چه در عموم مردم که مورد توجه کارشناسان و متخصصان امر نبوده و یا بسیار کم به آن پرداخته شده؛ این است که عمده‌ی محصولات هنری در حیطه‌ی «الگوها» و وقایع مهم تاریخی به ویژه «تاریخ معاصر»، «فرآیندمحور» نیست. به عبارتی می‌توان گفت «چگونگی رسیدن» این الگوها به قله‌های فداکاری و انسانیت در تولیدات هنری مطرح نمی‌شود و بازنمایی شخصیت‌ها نیز اغلب الکن و دارای نقص است، از طرفی در نمایش پشتوانه‌های رذالت دشمنان داخلی و خارجی چون ریگی، منافقین و... رقیق سازی می‌شود و آنچه از حقیقت که باید گفته شود ابتر است. ▪️در صورتی که انسان برای تصمیم‌گیری در لحظه برای برخورد با حوادث نیاز به شناخت و فکر، قدرت روحی و استقامت و استمرار در عمل نیاز دارد. اینگونه نیست که آدمی در یک لحظه متحول شود بلکه این تحول هرچند که ناگهانی هم بنظر برسد، نیاز به تغییرات تدریجی در طولِ زندگانی دارد. به عنوان مثال «جناب حر» به یکباره به سپاه «امام حسین علیه‌السلام» وارد نشد بلکه آن تصمیم که به «حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها» ادب کند ناشی از آن است که این فرد در طول عمرش هم شناخت خوبی نسبت به دخت مطهر پیغمبر داشته است و محبتی متناسب با آن شناخت داشته است و یا نحوه رفتار او در عدم همراهی با سایرین در ارسال نامه به امام نیز ناشی از تفکر او بود. «جناب زهیر بن قین» هم تنها با تلنگر همسر گرامی‌شان به دیدار مولا نرفت و به یکباره متحول نشد که زمینه‌ی این تحول را «سلمان بن ربیعه باهلی» با نوع برخوردهایش به عنوان فرمانده‌ی او در جنگ‌های زمان عمر ایجاد کرد و تاکیدش بر اینکه فرزند رسول را رها نکنند و آن فرصت را غنیمت بدانند. ▪️چگونگی رسیدن الگوها به شاکله مختص خودشان، علاوه بر ناتوانی در به تصویر کشیدن شخصیت لحظه‌ی الگوها، نکته‌ی مهمی است که در اغلب فیلم‌هایی که در این سال‌ها بدنبال نمایش ارزش‌ها هستند، نادیده گرفته می‌شود. به عنوان مثال در فیلم سینمایی «دل‌شکسته» مخاطب با یک فرآیند کوتاه ارتباط مواجه است، آنهم ارتباطی که شناخت عمیقی حاصل نمی‌کرد و بیشتر شعاری بود تا فلسفی. مشابه این نوع از ارتباط را در مجموعه‌ی تلویزیونی «پدر» هم می‌شد دید که تنها احساس و روابط عشق و عاشقی در آن غالب بود. گمان نکنم مخاطبی چگونگی رسیدن دختر به آن انتخاب را به یاد بیاورد و خلاصه داستان را در یک خط که دختر پولدار و بی‌قید عاشق پسر مذهبی دانشگاه می‌شود، بیان خواهد کرد، همین بیان نشان می‌دهد «روایتِ لحظه‌ها» بر «روایتِ رسیدن‌ها» غالب است. ▪️این غفلت در فیلم‌ها و مجموعه‌های «دفاع مقدسی» و حوزه تاریخ معاصر نیز وجود دارد و به مراتب آسیب‌زاتر است. به عنوان مثال در مجموعه‌ی تلویزیونی «کیمیا» یک الف بچه‌هایی به تصویر کشیده می‌شود که بزرگ شدند و همان یک الف بچه، چنان رشادتی به خرج می‌دهد که به اسارتش منجر می‌شود! اما قطعا برای اینکه این الف بچه بتواند چنین جسور شود مقدماتی بیشتر از زمانه‌ی جنگ نیاز است! در ادبیات داستانی «جنگ‌ جهانی دوم» هم بزرگ شدن ناگهانی کودکان قابل مشاهده است اما با این تفاوت که آن بزرگ شدن‌ها، خاصیت ابتلا جنگ است و آرمانی جز رهایی از شرایط جنگی ندارد! ▪️درحالیکه در هشت‌سال دفاع مقدس، الف بچه‌ها تنها به علت ابتلا جنگ بزرگ نشدند، شاهد ادعا هم جسارت، فداکاری، تضرع‌ها، دعا به درگاه الهی و وصیت‌نامه‌ها و گفتارهای به جای مانده از آن بزرگواران است، به عنوان مثال نوجوانی چون «مرحمت بالازاده» که او را بخاطر سن کمش به جبهه نمی‌فرستادند، می‌گوید: به علما بگویید دیگر روضه‌ی قاسم بن الحسن را نخوانند! این گفته از عمق باورهای ایمانی نشأت گرفته است که متاسفانه خلأ فرآیند رسیدن به این احوالات و ناتوانی در باوراندن عمق اعتقاد قلبی و عقلی به مخاطب، در این فیلم‌ها احساس می‌شود و نهایتا رساندن چنین پیام‌های مهم و سختی به نمایش صحنه‌های کوتاه و غالبا غیرهنرمندانه چون وضو، نماز، دعا ختم شده و از آن گذر می‌کنند! ▪️در فیلم «چ» باید با ذره‌بین چمرانی را می‌یافتیم که این عاشقانه‌های عمیق را با خدا داشت: «از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت…اما شکایتم را پس میگیرم….من نفهمیدم…فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هرزمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد…گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست، معنایش این نیست که تنهایم، معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت….با تو تنهایی معنا ندارد…مانده ام تو را نداشتم چه میکردم….دوستت دارم خدای من!» ✍ادامه دارد... 📝زهرا خندان 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe
وایپ
🔲 مسیرِ رسیدن، مغفول در روایتِ فیلم‌ها و مجموعه‌ها 🔲 کارآمدیِ هنر هفتم در ایجاد زمینه برای تربیت ان
و از طرفی آن دلاوری‌ها را در میدان جنگ که ایشان یک چریک واقعی و مستند سخن امیرالمومنین بود که می‌فرمود: شیعیان من پارسایان شب و شیران روز هستند نیز دیده نمی‌شد و متاسفانه در کل جز چند صحنه، چنین تصویری که منطبق بر واقعیتِ چمران باشد در این فیلم یافت نشد! ▪️فداکاری‌های عظیمی که در دفاع مقدس رخ داده مانند داوطلب شدن بسیجیانِ جان بر کف، برای پاکسازی میدان مین به گونه‌ای که فرمانده مجبور به انتخاب میان‌شان می‌شد، یا اقدام «شهید حسین بخشنده» که روی سیم خاردار خوابید تا همرزمانش از روی او عبور کنند، را چگونه می‌توان به تصویر کشید؟ بدون آنکه نشان داد این فداکاری از یک شناخت دقیق از دنیای فانی و واقعیت مرگ و حقیقت زندگی ابدی ناشی شده است؟! آنکس که می‌داند بالاخره می‌میرد و معادی در پی دارد، مضطر آن می‌شود که طوری بمیرد که ابدیتش را بسازد. آنکس که می‌داند همه فانی هستند جز الله، حاضر است از او تبعیت کند چون الله باقی است و غنی، سمیع است و نصیر. بدون دادن این شناخت، این اقدام با عقل ناقص مادی قابل تحلیل و روایت نخواهد بود. ▪️براستی چگونه است که فرماندهان دفاع مقدس در سنین جوانی قد علم می‌کنند و آنگونه حرف می‌زنند و حرکت می‌کنند! این اتفاقی نیست! این لحظه‌ای نیست! این قدرت‌ها تنها با شعار و آهنگ جناب آهنگران پدید نمی‌آید بلکه حکایت از یک عقبه‌ی عمیق شناختی به همراه قدرت روحی و استقامت در عمل در طول زندگی‌شان دارد. ▪️اما متاسفانه این عقبه‌ها آنگونه که شایسته است به نمایش درنیامده است. مخاطب جوان و نوجوانی یله و بی‌اطلاع امروزی چگونه و از چه طریقی باید به ادراک درستی از این انسان‌ها برسد؟ در کدام یک از فیلم‌های با مضامین دفاع مقدسی و روایت شخصیت‌های قهرمان، صحنه‌های هنرمندانه از عمق شخصیت این افراد طلوع یافته است؟ متاسفانه آنقدر در به تصویر کشیدن مسیرِ رسیدن این بزرگواران به چنین نقطه‌های عظیمی از انسانیت تعلل شده که احمقی مانند «فرح» ادعا می‌کند، جوانان دفاع مقدس حاصل از جامعه‌ای است که شاه ترسو آن را ایجاد کرده بود!! درحالیکه اغلب این جوانان همانانی هستند که در انقلاب هم موثر بودند و «نور ایمان»، محرک آنها بود، ایمانی متأثر از قیام سرخ حسینی و نهضت سبز مهدوی و نه عیاش‌خانه‌ و مستعمره‌‌ای به وسعت کاخ شاهنشاهی! ▪️براستی در کدام فیلم‌های دفاع مقدس می‌توان مسیرِ رسیدن شهدا به عمقی که در وصیت‌نامه‌هایشان هویداست را یافت؟ به عنوان مثال: «دست ازاین ماه تابان [امام خمینی] برندارید که روزنه ی امید مستضعفان جهان و ایران است. پیرو خط امام که همان خط حزب الله است باشید.» «با مردم برخورد اسلامی داشته باشید، در راه اسلام و قرآن قدم بردارید و مواظب باشید که شیطان باعث دوری شما از خدا نگردد.» «ای ملت بدانید امروز مسئولیت‌تان بزرگ و بارتان سنگین است و باید رسالت‌تان را که پاسداری از خون شهیدان است انجام دهید و تنها با اطاعت از روحانیت متعهد و مسئول که در راس آن ولایت فقیه می باشد و امروز سمبل آن امام بزرگوار امت قادرید این راه را ادامه دهید» و... ▪️با نگاهی موشکافانه به این وصایا می‌توان یافت که اسلام‌گرایی و ایمان است که سبب می‌شود، اهداف انسان، از اهداف کوتاهی چون قدرت، شهوت، ثروت و رفاه بالاتر رود و با توجه به این هدف، شهادت را به عنوان یک مرگ شیرین و عاقبت‌به‌خیری ببینند که ابدیت درخشانی را برایشان رقم می‌زند و به ولایت فقیه که ساختاری مقتدر برای رسیدن به حکومت مهدوی است چنان باور دارند که برای فرمایشات ولی‌فقیه جان می‌دهند، مال می‌دهند چون به مکتبی ایمان دارند که امامِ حاضری دارد که برای ظهورش نیاز به زمینه‌هایی چون حاکمیت اسلام و پرچم‌داری توحید دارد. ▪️براستی حیف است که مسیر رسیدن‌ها به نمایش درنیاید و در لحظه‌ها، آنهم لکنت‌دار، بمانیم! «روایت لحظه‌ها» تنها برای مدتی مؤثر خواهد بود اما نمایش «مسیر رسیدن‌ها»، انسان را می‌سازد و زمینه‌ی درستِ شناختی برای مخاطبین پدید می‌آورد. ▪️اگر به مسیر رسیدن‌ها توجه نشود، چگونه هنر هفتم می‌تواند، یک جوان بیست‌ویک‌ ساله را که توسط چندین گرگ انسان‌نما شکنجه می‌شود و در هنگامه‌ی جدال بین مرگ و زندگی به درخواست آن وحوش مبنی بر توهین به رهبری لب باز نکند را به تصویر بکشاند؟! طبعا با توجه به غریزه‌ی بقا، اگر شناخت عمیق همراه با روح متعالی و استقامت عمل نباشد چنین تصمیمی در آن لحظه امکان نخواهد داشت! ▪️عدم نمایش این فرآیند و ناتوانی در بیان آن، ظلمی است به این شهید و امثالهم. حتی بالاتر، ظلمی آشکار است به تأثیر معنویت بر یک انسان، بر یک جهان و بر یک تمدن.
وایپ
🔲 مسیرِ رسیدن، مغفول در روایتِ فیلم‌ها و مجموعه‌ها 🔲 کارآمدیِ هنر هفتم در ایجاد زمینه برای تربیت ان
▪️علاوه بر نمایش «فرآیند رسیدن الگوها به قله‌ها» عامل دیگری که تاثیر شناختی عمیق دارد و انگیزه‌ی حرکت در مخاطب ایجاد می‌کرد، نمایش «معنویت و ایمان» است که این مهم هم در فیلم‌های ارزشی و هم دفاع مقدس عمدتا نادیده گرفته شده یا غیرهنرمندانه نشان داده شده است. مثال این نوع فیلم‌ها بسیار است، می‌توان به فیلم‌هایی مانند «آبادان ۱۳۶۰»، «پالایشگاه»، «دسته دختران»، «آسمان غرب»، «سینما متروپل»، «ویلایی‌ها» و... اشاره کرد. ▪️درحالیکه آنچه عامل مبارزه‌ی همه‌جانبه با انقلاب نوپا شده بود، ایمان و معنویتی بود که پرچمش توسط شخصیت بی‌نظیر امام خمینی(ره) بالا رفته بود و قطعا پیروزی و ماندگاری انقلاب هم رمزش ایمان و معنویت‌خواهی مردم بوده و خواهد بود. در کدام یک از فیلم‌های تحسین شده اخیر؛ می‌توان انتظار شناخت عمیق مخاطب و عامل حرکت این بزرگواران را یافت؟ ▪️پس اگر در این دست فیلم‌ها، معنویت حاشیه‌ای باشد و تنها با نمایش وضو و یک نوحه و عکس و تک جمله و... به نمایش دربیاید، ظلم به ملت‌های آزاده‌ی جهان است که بدنبال رهایی از مستکبرین عالم هستند. ▪️هرچه هنرهفتم در این چهل و اندی سال در به نمایش گذاردن مسیر رسیدن که معنویت و ایمان و قله‌های بالای هدف آنان، عقب افتاد، «طوفان‌الاقصی» و مقاومت ایمانی مردمش، «حزب‌الله» و مقاومت شیعی مردمش توانست جهان را دگرگون سازد و باید فیلم‌سازان این حوزه عرقی از شرم را بر پیشانی خود بخاطر این عقب‌ماندگی احساس کنند. 📝 زهرا خندان 📡 روبش/وایپ را در پیام‌رسان‌ها دنبال کنید @irwipe