🗯 تئاتر جشنواره فجر به روایتِ «وایپ»
🎭 نمایش «یه کاست لته / روی c»
❌ جامعهی بیمرد
💢 دخترکی به همراهِ مادرش که کورمردی دارد...
🔶 نمایش معرفی جامعهایست که در آن، زنان بار اقتصادی را با هزار زحمت و شستنِ لباسِ زیر مردانه بر عهده دارند.
زنانی که حتی برای مستقل کردنِ مرد مورد علاقهشان، حاضرند پولهایشان را در اختیارِ مردان به ظاهر مرد بگذارند تا پادو دیگران نباشند.
⚠️این جامعه دو نمونه مرد دارد؛ نمونهی اول؛ امثالِ جابر که پول درمیآورند اما پولِ حرام و به دنبال عیاشی به هر قیمتی هستند و نمونه دوم؛ امثالِ پسرک که پادویی برایشان غنیمت است و تلاشی برای استقلال نمیکنند و اوجِ آمالشان، مانندِ جابر شدن است.
در این نمایش نمادین، جامعهای روایت شده که در آن حکومت درخدمتِ قدرتمندانِ مستکبر است که حاضر است همه چیز را قربانی کند! حال آنکه در گذشته، حکومتی پهلوان هرچند فقیر، زنِ نمادین را حفظ میکرده و...
مطلب کامل را در نشانی زیر مطالعه نمایید👇👇
http://roubesh.ir/1399/12/05/FTF-3
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🎥 مستند «دیوانگی»
✅حلقه مفقودهی مسئله محوری
🔹فیلم مستند دیوانگی که این روزها در حال اکران عمومیست از جمله مستندهای اکران شده در چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت است و به عنوان پرمخاطبترین فیلم مستند جشنواره عمار نیز شناخته شده.
دیوانگی با یک سوال کوچک و تکراری آغاز میشود اما پا را فراتر از درجا زدن و تکرار مکررات میگذارد و بهگونهای جذاب به مسائل اساسی میپردازد.
❓این مستند با طرح یک سوال از جامعه نخبگان آغاز میشود، اما مخاطب حقیقی آن همه افراد جامعه هستند و مفاهیمی که در آن بیان میشود جریان زندگی تکتکِ افرادی است که بهدنبال حس مفید بودن هستند.
🔔جای خالی مستندهایی همچون دیوانگی که مشکلات واقعی جامعه را روایت کنند، در بین فیلمهای مستند امروزی که محتوای بسیاریشان به ناامیدی مطلق و سیاهنمایی از افراد و جامعه ختم میشود، بسیار محسوس است.
مطلب کامل را در نشانی زیر مطالعه کنید👇👇
http://roubesh.ir/1399/12/17/doc-divanegi
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
💢 برندهی جایزه گلدن گلوب۲۰۲۱«روح:Soul»
✍ انیمیشنبین
♨️ پویانمایی «روح» از کمپانی دیزنی و پیکسار، سومین اثر «پیت داکتر» در مقام کارگردان، پس از پویانمایی بالا (up) در سال ۲۰۰۹ و درون و بیرون (InsideOut) در سال ۲۰۱۵ است. این سه انیمیشن در زمان اکرانِ خود، با اقبالِ عمومی روبهرو شدند، شاید بتوان گفت از مهمترین عوامل موفقیت این انیمیشنها، جذابیت بصری، پرداخت مناسب داستانی، گریز به مباحث روانشناختی و ایجاد انگیزه و تغییرِ نگرش در ارتباط با زندگی باشد.
💢 در «درون و بیرون» به شناخت هیجانات و تاثیر آنان بر عملکرد انسان، پرداخته شده و با داستانی جذاب بهبود عملکرد انسان را در قالبِ مدیریتِ هیجان شادی معرفی میکند. انیمیشنی که برای انسان روانشناختی(انسانی که برای زیستن به وحی نیاز ندارد) یک گام به جلو است.
انیمیشنِ «روح» نیز با تاکید بر عوالم مختلف هستی ″زندگی پیشین(قبل از زندگی)، زندگی در دنیا، زندگی در عالم خلسه و قطع ارتباط با دنیا، زندگی پس از مرگ″ و پُل زدن بین این عوالم گامی در آموزش فلسفه موردنظرِ خود در قالب هنر برداشته است. در این پویانمایی با تاکید بر ″زندگی در لحظه″ کلیدواژه ″سلامت روانی″ در دنیای روانشناختی برای رهایی از استرس و اضطراب در جانِ مخاطب القا میشود.
🔅 پویانمایی روح، روحهای سرگردانی که ارتباطشان را با دنیا قطع کردند همچنین روحهای واردشده در خلسه را در «دنیایی موازی با دنیای مادی» نشان داده است. «تمدن مدرن» باعث به وجودآمدن «روحهای سرگردان» زیادی شده زیرا ذات آن، اضطرابزا بوده، از طرفی رقابت موجود در بطنِ این تمدن، لازمهاش مسخ شدن انسانهاست بنابراین برای انگیزهبخشی به انسانِ مسخشده امروزی در این انیمیشن با ارائه راهکارِ «وجود دنیای موازی و ایجاد تعادل بین خلسه و قطع نشدن رابطه با دنیا» به ایجادِ رمقی برای حضور در عرصه رقابت برای قدرتمندتر کردن ثروتمندان شده است. زیرا برای انسانهای تحتِ سلطه با لذتهای آنی مانند موسیقی، کار و... مانعی برای تفکر جهت مبارزه با سیستم غلط ایجاد میکنند، لذا سبب میشود این سیستم با تمامِ المانهای افول، باز پابرجا بماند. همچنین با مطرح کردن جهان موازی و ارائه نظریههای بیپایه و غیر اصولی، دست به انکارِ ترتب جهانهایی که انسان در آنها بوده و در آینده خواهد بود، میزنند؛ همچنین به این واسطه نسبت به دنیای پس از مرگ و خالق جهان، ابهامزایی میکنند.
🔶 در انیمیشن روح همچون تعدادی دیکر از فیلمها و انمیشنها از شخصیتهای سیاهپوست استفاده میشود. به نظر میرسد حضورِ یک سیاهپوست به عنوان نقش اول فیلم، در این روزها که آمریکا با اعتراض سراسری سیاهپوستان به علت نژادپرستی و قتل آنان به دستِ حاکمیت این کشور، آشفته است، نشان از هوشِ کمپانی و کارگردان برای کاهش التهاب و دادن انگیزه به این قشر برای ماندن در فضای استکباریِ آمریکا را دارد. موید این مطلب، در سکانسی است که گاردنر به پدرش میگوید که جاز دوست ندارد و پدرش به او میگوید: سیاهپوستان با جاز توانستند در فرهنگ آمریکایی نقش ایفا کنند.
🔷 استفاده از کاراکترهای محجبه در بین شاگردان گاردنر، مرشدین و رهگذران؛ نشان از توجه کارگردان برای تاکید بر صلح بود و نام بردن مرشدینی چون گاندی و مادر ترازا در کنارِ ماری آنتوآنت و آبراهام لینکتون نشان از لیبرالیسم اعتقادی و عملی است. بدین معنا که، هم آموزههای مادرترازا که فردی معتقد است برای بعضی از افراد انگیزهبخش است و هم نوع نگرش و زیست ماری آنتوانت به عنوان زنی شرور در تاریخ، تا زمانیکه سبب انگیزهی عدهای شود مقبول است. در این میان هیچ تعارضی هم بین این اعتقادات نیست و صلح ایجاب میکند تمام نگرشها درکنارهم قرار بگیرند و تزاحمی نداشته باشند، اما این درحالی است که عقاید به حوزه فردی محدود شود و در سطح جامعه یک عقیده که آن هم عقیده استکباری و تمدن مادی است، حکمفرمایی کند.
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
💢 «روح» نمایشِ جهانبینیِ ناقص
✍ انیمیشنبین
💢 یکی از محورهای مهمِ انیمیشن«روح»، نمایشِ دنیاهای موازی است، امری که تلاشِ علم فیزیک برای آوردنِ توجیه علمی از موضوعی متافیزیک است که با آن علمِ منهای وحی را قدرتمند میسازند و به عنوانِ یک راهکار جهتِ رفتوآمد بین عوالم را میتوان تلاشی برای ایجادِ فلسفه وجودی منهای خدا دانست. تعجب آنجا بیشتر میشود که «جادوگرانِ روح» چهار فردی هستند که فرمِ ظاهریشان هیپی است، مردی که فرماندهی آنهاست، مردی فارغ از دنیا و دارای انرژی فوقالعاده برای لذت از زندگی و حضور در لحظه است، فردی که کارفرمایش در دنیا او را «بیمغز» خطاب میکند، که این نوع نمایش، تنها عنصر «زندگی برای خود» را عامل رفتوآمد در عوالم میداند و آن را در حد ریاضت مرتاضان تنزل میدهد.
✅ مرگ اختیاری، طیالارض یا دخل تصرف در عالم ماده، حضور ارواح بعد از مرگ در دنیا، زنده بودن شهدا و... با اذن الهی در اسلام چیزی پذیرفته و حتی در بین علما و بزرگان طبیعی است زیرا شناخت کاملی از عوالم و تاثیر تقوا در پرورش روح و تسلط آن بر جسم دارند. عامل این رفتوآمد در مبانی دین، ایمان و عمل منطبق با آن به اذن الهی است. روش این عبور در عوالم موضوعیت ندارد، ممکن است منطبق بر دنیای موازی باشد اما اصل نیست، اصل اذن الهی است که در مبنای فلسفهی فیلمهایی مانند «تلقین» و «روح» دیده نمیشود بلکه به طور کامل سعی در حذف اذن وجودی مطلق و تقلیل این امر در حد علم میباشند.
⛔️ عدم پذیرش مرگ توسط گاردنر و تلاش او برای بازگشت به علت داشتن هدف و انگیزه نیز از اموری خلط شده بود، به ویژه وقتی شوکه شده بود و از دیگران میپرسید چرا فرار نمیکنید؟
تری مامور فرستادن ارواح به عالم پس از مرگ، بخاطر اثبات برتری خود به جریها(مامورین عالم پیش از مرگ) تمام تلاش خود را برای بازگرداندن گاردنر میکند و با شنیدن تعریف و تملق نسبت به خود توسط جریها خام میشود و در پایان با گول خوردن از یک جری و تقلب جری، گاردنر به دنیا بازمیگردد!
⭕️ در عالم پیش و پس از مرگ، روح فارغ از جسم است و محدودیتها و نقایص جسم را ندارد؛ شنیدن تملق، اثبات برتری، تقلب و... که مربوط به عالم ماده است در آن راه ندارد.
⛔️ این نوع پردازش، تحقیر فرشتگان مامور بوده و به طور تلویحی زیرسوال بردن عدل و محکمه متقن الهی است.
♨️ در «روح» از خدا هیچ خبری نیست و به نوعی تداعیکننده باور یهودیان صهیون نسبت به خداوند است که اعتقاد دارند خدا بعد از آفرینش انسان، دست بسته است و در تدبیر امور نقشی ندارد.
ادامه دارد...
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
💢 «روح» نمایشِ ایدئولوژی منبسط از جهانبینی
✍ انیمیشنبین
❌ نکتهی قابل تامل در این انیمیشن، جبرگرایی در صفات است. در عالم پیش از زندگی، جریها، ارواح را به غرفههایی میفرستادند و در آن غرفهها، ارواح دارای صفاتی همچون برونگرا، درونگرا، بدبین، خجالتی، عاشق قدرت، خشن و... میشدند و این صفات در آنان تثبیت میشد.
این نگاه، اندیشه تغییر صفات و به تبع رفتار را از انسان میگیرد و به جای آن بر پذیرش انسان با هر صفتی تاکید میکند!
⛔️ نگاهی که در ادبیات دینی اسلام به شدت رد شده است؛ در این ادبیات، انسانِ مکلف، قادر به تغییر میباشد و وجود الگوهایی چون حر، سلمان و... نشان از عملی بودن تغییر دارد.
❌ یافتن انگیزه برای ورود به دنیا و در یک کلام انتخاب زندگی نیز یکی دیگر از محورهای این انیمیشن است. انگیزهای که مرشدین آن در ارواح ایجاد میکردند.
مرشدین غالبا به اهداف برای زندگی اشاره میکردند. اهدافی که عمدتا مادی بوده و قاعدتا این اهداف برای ارضای ارواحی چون "روح بیستودو" قانعکننده نیست، چون با رسیدن به اهداف و یکنواختی آن، انسان دچار پوچی میشود و به «که چی بشه؟» میرسد. راهکارِ داکتر، توجه به تمرکز ذهن، زندگی در لحظه و لذت در آن بود، توصیهای که درست و لازم است اما کافی نیست. زیرا تاکید بر زندگی در لحظه که منقطع از حجت باشد، قطعا تبعاتی در پی خواهد داشت.
✅ در ادبیات دینی، باید زندگی کردن را انتخاب کرد، باید با مشاهده همین آسیبی که گاردنر بعد از رسیدن به هدفش، رسید؛ اهداف را بلندتر و همت را عالیتر کرد، نه آنکه قید داشتن هدف را زد. باید فهمید دنیا، کم و محدود است، قابلیت ارضای روح را ندارد پس باید هدف، رسیدن به مطلق و نامحدود باشد، همچنین همت؛ رسیدن به معشوقِ برتر شود.
زندگی در لحظه در روح اسلام، این است که؛ «مومن در لحظه یک کار بیشتر ندارد و آنهم تکلیف اوست»، مومن تکلیفگرا چون در همهحال، چه جهاد و چه تفریح در حالِ انجام تکلیفِ الهی و محضر الهی است، لذت در لحظه میبرد حتی اگر آن لحظه دیدن صحنهی کربلا باشد که فرمودند: ما رایت الا جمیلا.
♨️ زندگی در لحظه بدون مبنا و هدف، انسان را دچارِ نوعی خلسه میکند که این خلسه تاثیری بر ارتقاء روحی انسان ندارد و به نوعی مخدر محسوب میشود و لذتگرایی به هر نحو را برایش مشروع میدارد، درحالیکه زندگی در لحظه اسلامی چون بر مبنای حجت و تکلیف است، ارتقاء روحی به ارمغان خواهد آورد، به گونهای که عالم را زیبا میبینند و برای زیباترشدنش برای تمام مردم تلاش میکنند.
💢 کنارهم قرار دادن «تثبیت صفات» و «زندگی در لحظه» با توجه به جهانبینی ارائهشده در انیمیشن، سببِ نوعی بیتفاوتی نسبت به ظلم در تمام ابعادِ زندگی چه فردی، چه خانوادگی، چه اجتماعی میشود و نوعی انفعال نسبت به تحولات جهانی را در او ایجاد میکند که اگر جایت نرم است، دیگر نیازی به فریاد برای دیگری نیست.
ادامه دارد...
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
✴️ «دیوانگی» رمزِ نایافتهی «روح»
✍انیمیشن بین
💢 انیمیشن «روح» به دنبالِ یک راهکار در دنیایی است که رسیدن به اهداف، اقناعکننده نیست و یک سوال «که چی بشه؟» تمام معاملات و تلاشها را پوچ میکند! آدمهای این دنیا، یا مسخ میشوند و درگیر تکرار یا با رسیدن به اهدافشان به پوچی میرسند که در این صورت، آدمهای روراست، خودکشی را انتخاب میکنند و آدمهای بیجسارت، دنبال لذت میروند.
⛔️ اکثر جوامع درگیرِ این مباحث شدهاند زیرا ذاتِ تمدن مادی، خواهوناخواه، انسانهای باهوش را به خلا میرساند...در این انیمیشن، «لذت در لحظه» به عنوان راهکار و حتی فهمیدنِ زندگی مطرح میشود! اما بنظر این نوع زیست هم بعد از مدتی عیارش را از دست میدهد، زیرا این نگرش سبب ایستایی در تغییر جامعه و خود میشود بنابراین برای کاراییِ این راهکار به معنای بالاتری نیاز است که در «مستند دیوانگی» پرداخته شده است.
✅ «دیوانگی» رمزِ زیستِ انسانهای «پرفایده و مُثمِر» است، انسانهایی که «معنای بالاتر» را در زندگیشان دنبال میکنند، هدفشان منطبق بر «روح» است و فراتر از «ماده» میاندیشند. این انسانها، جهان ایدهآلشان را تصور میکنند و با دیدن خلاهای جهان فعلی به دنبال نقش و ماموریتشان برای تحقق آن جهان؛ با توجه به استعداد و هنرشان میروند.
✅✅ انسانهای دیوانگی، هم در لحظه زندگی میکنند و هم سازندهی جهان هستند، برخلاف انسانهای روح که بدنبال لذت هستند و منفعل میشوند.
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🎥 «گاندو» وقتِ دنیا رو نگیر!
🎞 سریالِ «گاندو» توانست در نظرسنجیها با کسب حدود ۶۲٪ بیننده در رتبه دوم قرار بگیرد. این میزان بیننده، خط بطلانی بر ادعای پرمدعاهای رسانههای آنوری که «مردم در نوروز منتظر سریالهای طنز هستن» کشید و به آنها اثبات کرد، مردم برای وطنشان و کسب اطلاعاتِ امنیتی آن هم از مجرای رسانهی ملی ارزش قائل هستند.
⛔️ اطلاعات ارائه شده در گاندو، اطلاعاتی بود که سندیتش اثبات شده؛ زیرا از منظر عقل سریالی در رسانهی ملی در زمان حضور همان دولتی که به آن نقد شده، هیچگاه اطلاعات غلط ارائه نمیدهد، چرا که نوع برخورد دولت و مشاوران نام آشنایش با منتقدان بر همگان روشن است! طبیعتا عوامل سریال و مسئولان رسانه ملی میدانند که سینهچاکان حتما هر خطایی را با فرافکنی به بمبی علیه سریال تبدیل میکنند!
⛔️⛔️ جالبتر آنکه مسئول دولتی! نیز ادعایی بر کذب بودن تمام محتوای گاندو دارد‼️ و همانند آن زن مجری آنور آبی منتقد گاندوست! اما نه تنها تلاشی برای اثبات ادعایش نمیکند بلکه میگوید وقت ندارد‼️ البته همانطور که واضح است ایشان واقعا سرشان شلوغ است؛ احتمالا در حال تایپ مرقومهای احساسی برای بایدن هستند!!
✅ از مسئول محترم انتظار میرود یا ادعایش را اثبات کند یا با اظهارات بیپایهاش ذهن مخاطبان بسیار این سریال را درگیر نکند.
✅ دیالوگ محمد، خطاب به صحبتهای لغوِ همکارش به همکار دیگر، توصیه خوبی به آقایان مدعیست که سندی برای ادعایشان ارائه نکردند: لطفا!
«وقتِ دنیارو نگیر»
✅✅ جسارت پخش چنین سریالهایی بسیار دلپذیر و گامی محکم در جهت نقد ساختاری است، امید است که مسئولین خود را مخاطب اصلی بدانند و به جای پاک کردن صورت مسئله به اصلاح بپردازند! هرچند که عمرکوتاهی از دولت باقی است اما امید است این روند در ادامه شدت یابد، زیرا اطلاعات با سریالهای خوشساخت بهتر در اذهان عمومی باقی میماند تا اظهارات روزنامهای.
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
✅این فصل از سریال، توجه ویژهای در جهت «فرهنگسازی برای برخورد صحیح باطبیعت» داشت، که با طنازی توانست، توصیههای صحیح در حفظ محیط زیست داشته باشد.
✅✅ توجه به میهنپرستی و حفظ منافع ملی برای ملت هشتادمیلیونی، هم از نکات پررنگ در این فصل بود که با نمایش موانعی که مسبب حزبگرایی میشود، به خوبی به آن اشاره شد.
🎭حضور بازیگرانِ بومی، سبب قوت کار و همچنین انتقال بهتر فرهنگ آن دیار شد، چیزی که در پایتخت به علت ناآشنایی بازیگران اصلی به فرهنگ دیار مازندران یافت نمیشد.
✅✅ نقش اولِ طنز این سریال، معقول و موجه بود، کارگردان با تیزهوشی برای خنده گرفتن بیشتر از مردم سعی نکرد نقش اول را کوچک کند؛ بنظر این رویکرد در بین سریالهای طنز نادر باشد. همین توجه باعث الگودهی مناسب به مخاطبان میگردد.
❇️ انتقادات به جا و مناسب اقتصادی و سیاسی از زیرکی نویسندگان مجموعه حکایت داشت، این انتقادات در جای صحیح خود قرار گرفت و رسالت اجتماعی سریال را انجام داد. شاید بتوان اوجش را آنجا دید که شخص مسئول با هدایایی بیارزش از جانفشانی مردم روستا تجلیل میکند و وقتی یکی از اهالی میگوید: «چه خوبه ما با این چیزای بیارزش هم خوشحال میشیم»، بزرگ محل در پاسخ میگوید: «ما این کار رو با بالایی(خدا) معامله کردیم».
✳️ دیالوگی که در عین سادگی، نقش مسئولین بیکفایت را کمرنگ کرد و مسئولیت هر انسانی در قبال میهنش را یادآور شد.
❎ توجه به محوریت خانواده، ادب در برابر بزرگتر و... از نکات مثبت این سری از مجموعه شد.
🔶 انتظار میرود که کارگردان مجموعه، با توجه به همین فرمولها، فصل بعدی را نیز بسازد زیرا مخاطبین هم دغدغه را میپسندند، هم ادب را و هم طنز را، نکاتی که بیتوجهی به آن سبب افت پایتخت گشت.
👤زهرا خندان
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
💢 محاورهای بجا در «احضار»
✅ هر سریالی یک یا چند خط داستانی دارد که آن را دنبال میکند، نگرش و دغدغهی عوامل آن است که پیامی خاص را منتقل میکند.
👥مائده وقتی ناپدری خود را میبیند، میگوید: «وای چه کتِ قشنگی! حتما ترکه»؛ ناپدری در جواب میگوید: «نخیر تولید داخله» و مائده با تعجب میگوید: «چه با کیفیته»
🔷 بودن یا نبودنِ این دیالوگ تغییری در سیر داستان ایجاد نمیکند اما بودنش اثری به مراتب بیشتر از سخنرانی در باب حمایت از تولید داخل دارد.
″....گاهی یک محاورهی درست و بجا در یک نقطه میتواند حقیقتی را که شما میخواهید با یک ساعت حرف زدن به ذهن مخاطب - بخصوص اگر جوان و نوجوان باشد - القا کنید، القا کند. از باب مثال عرض میکنم: حرف میزند میگوید فلان کار را نکردم؛ جواب میشنود: «آقا! مگر نمازت است که دیر شود!؟» یک جملهی «مگر نمازت است»، معلوم میکند که نماز را نمیشود تأخیر انداخت. یا با جملهی «مگر وحی منزل است؟» معلوم میشود که وحی منزل غیرقابل تغییر است. این نکتههای بجا را، هم در زمینهی مسائل دینی میشود آورد، هم در زمینهی مسائل سیاسی و هم در زمینهی فجایع رژیم طاغوت....″
بیانات در دیدار مسئولان صدا و سیما ۱۳۸۱/۱۱/۱۵
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
افول یک قهرمان
✅مهندس جواد جوادی، جوانی موفق و مومن که تا فصل سوم بچهمهندس با تلاش و اعتماد به نفس به قلههای موفقیت دست یافت. او الگوی خوبی برای افرادی که با شرایط نامناسبی دستوپنجه نرم میکنند بود. میتوانست خودباوری را در آنهایی که منتظر تلنگری برای نجات از وضع موجود هستند بیدار کند؛ چراکه خود از دلِ سختیها سربلند برخاسته بود.
🔴اما اینک در فصل ۴ سریال، به یکباره قهرمان داستان فرو ریخت. جواد فعلی هیچ سنخیتی با آن جوان موفق، وطنپرست، دلسوز و مومن ندارد. او ضعیف، شکننده و بیمنطق شده است.
⚠️بچهمهندس میتوانست در فصل ۳ به پایان برسد؛ ولی ادامه یافت و متاسفانه فیلمنامهی ضعیف و کارگردانی ضعیفتر، سریال را از اوج به زیر کشید. از بازی بد و مصنوعی نقش اول سریال بگذریم؛ که کاش فرد تواناتری را برای این نقش جایگزین میکردند، سایر بازیگران مشترک با فصل قبل نیز نتوانستند خوب به ایفای نقش بپردازند.
🔴کاش سریال بچهمهندس در اوج خداحافظی میکرد.
📡 وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe