🌹🌹🌹
#ishia
#جامعه_اسلامی
#قسمت30
#آیه200_سوره_آل_عمران
💠 چگونه ممكن است طبيعتِ #انسانيّت (كه همه افرادش، اعمّ از اروپايى و آفريقائيش يا آسيايى و امريكائيش و ... به طور مساوى مجهّز به قُوا و اعضايى يكسان مى باشند) رضايت دهد كه يك «طايفه» به نام متمدّن و تافته جدا بافته، بر سر ديگران بتازند و ما يملك آنان را تاراج نموده، خونشان را مُباح و عِرض و مالشان را به يغما ببرند و راه به بازى گرفتن همه شؤون وجود و حيات آنان را براى اين طايفه هموار سازند، تا جايى كه حتّى درك و شعور و فرهنگ آنان را دست بيندازند و بلائى بر سر آنان بياورند كه حتّى انسانهاى #قرون_اوليّه نيز آن را نچشيده بودند؟
سَند ما در همه اين مطالب، تاريخ زندگى اين امّت ها و مقايسه آن با جناياتى است كه ملّتهاى ضعيفِ امروز از دست اين به اصطلاح متمدّنها مى بينند. و از همه جناياتشان #شرم_آورتر، اين جنايات است كه با منطق زورگويى و افسار گسيختگى، جنايات خود را «اصلاح» ناميده و به عنوان «سعادت»! به خورد ملل ضعيف مى دهند.
❇️ اجتماع اسلامى به چه چيز تكوّن يافته و زندگى می كند؟
💠 شكى نيست در اينكه تشكيل اجتماع (هر نوع كه باشد) مولود #هدف و غَرضى واحد است كه مشترك بين همه افراد آن اجتماع مى باشد و اين هدف مشترك در حقيقت به منزله روحِ واحدى است كه در تمام جوانب و اطراف اجتماع دميده شده و نوعى اتّحاد به آنها داده است. البته اين #هدف_مشترك در غالب و بلكه در نوع اجتماعاتى كه تشكيل مى شود، يك هدف مادّى و مربوط به زندگى دنيايى انسانها است؛ البته زندگى مشترك آنان، نه زندگى فرديشان. و جامع همه آن هدفها اين است كه اجتماع از مزاياى بيشترى برخوردار گشته و به زندگى #مادّى بهترى برسد.
💠 و فرق بين بهره مندى #اجتماعى با بهره مندى #انفرادى از نظر خاصيّت، اين است كه انسان اگر مى توانست (مانند بيشتر جانداران) بطور انفرادى زندگى كند، قهراً در همه لذائذ و در برخوردارى از همه بهره هاى زندگيش «مُطلق العنان و آزاد» بود، و هيچ مخالف و معارضى راه را بر او نمى بست و هيچ رقیبی مزاحمش نمى شد. بله #تنها چيزى كه آزادى او را محدود می كرد، نارسايى قُوا و جِهازات بدن خود او بود. چون آدمى نمى تواند هر نوع هوايى را استنشاق كند، ساختمان ريه او هوايى مخصوص مى خواهد؛ و همچنين او نمى تواند بيرون از اندازه و گنجايش دستگاه گوارشش غذا بخورد زيرا اين دستگاه براى هضم كردن غذا، قدرتى محدود دارد. و همچنين ساير قوا و جهازات او، يكديگر را محدود می كنند. اين وضع انسان است نسبت به #خودش.
💠 و امّا نسبت به #انسانهاى_ديگر، آنجا كه ما زندگى او را فردى فرض كنيم : نه او كارى به كار انسانهاى ديگر دارد و نه انسانهاى ديگر در بهره وريهاى او مزاحم اويند، و ميدان عمل را عليه او محدود و تنگ مى كنند. چون بنابر اين فرض، #هيچ علّتى تصور نمى شود كه باعث تضييق ميدانِ عمل او و محدود كردن فعلى از افعال او و عملى از اعمال او گردد. و اين بخلاف انسانى است كه در محدوده #اجتماع زندگى مى كند كه ديگر عرصه زندگى او، آن گستردگى كه در فرض بالا بود را ندارد. و او در ظرف اجتماع نمى تواند در اراده كردن و در أعمال خود مطلق العنان باشد، زيرا #آزادى او مزاحم آزادى ديگران است. و معلوم است كه وقتى پاى مزاحمت و معارضه به ميان آيد، زندگى خود او و زندگى همه افراد اجتماع تباه مى شود و ما اين معنا را در مباحث نبوّت كه قبلاً گذشت با كامل ترين وجه، شرح داديم.
💠 تنها علّتى كه باعث شد بشر از روز نخست، تَن به حكومت #قانون داده و خود را محكوم به حُكم قانون جارى در مجتمع بداند، همانا مسأله...
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان
💌 کانال " آی💚شیعه " :👇
http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺