eitaa logo
من شیعه هستم
568 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
💞💞💞 📝 و همين نمونه ی اندك از با اينكه عمرى كوتاه داشت، (و میتوان گفت از اول تا به آخرش سيزده سال بيشتر طول نكشيد) و با اينكه عرصه حكومتش بسيار تنگ بود، (و تنها قسمت غربى و جنوبى شبه جزيره عربستان را شامل مى شد) ديرى نپائيد - يعنى در مدّت كمتر از نيم قرن - که بر مشارق و مغارب عالَم يافت و تحوّلى جوهرى و ريشه دار در تاريخ بشريت پديد آورد، تحوّلى كه آثار شگرفش تا به امروز باقى است و از اين به بعد نيز باقى خواهد ماند. 📝 جامعه_شناسان و روانكاوان در تاريخ نظرى، نمى توانند از اين اعتراف خوددارى كنند كه مَنشأ (البته نَه منشأ دور بلكه منشأ خيلى نزديک) تحوّل عصرحاضر و عاملِ تمام تأثير آن، همانا ظهور و طلوع خورشيد آن در جهان بود. و بيشتر دانشمندان اروپا پيرامون تأثيرى كه تمدن اسلام در تمدن غرب داشت بطور كافى و لازم بحث كرده اند و به آن اعتراف نموده اند مگر عدّه اى كه يا دچار بوده اند و يا به اين حق كُشى وادارشان ساخته؛ و گرنه چگونه نهضت و حركتِ تمدن عصر جديد را، نهضتى از جانب مسيحيّت دانسته و بگويد : رهبر و پرچمدار اين جنبشِ پيشرفته، حضرت مسيح (ع) بوده است؟ 📝 با اينكه مسيح (ع) در كلماتش تصريح كرده به اينكه كارى به كار و به جنبه جسمى بشر ندارد و در كار دولت و مداخله نمى كند و تمام كوشش و همّش اصلاح جان بشر است؛ به خلاف اسلام كه بشر را به اجتماع و تألّف مى خواند و در تمام شؤون فردى و اجتماعى بشر مداخله می كند، بدون اينكه شأنى از آن شؤون را استثنا كرده باشد. و آيا اگر دانشمندى به خود اجازه چنين بى انصافى را بدهد جز اينكه بگوئيم در صدد خاموش كردن نور اسلام است محل ديگرى دارد؟ (هر چند كه نور خود را تمام می كند، چه دشمنان بخواهند و چه نخواهند) و آيا جز اين است كه به انگيزه بَغى و دشمنى مى خواهد با اين حق كُشى خود، اثر دين اسلام را از دلها بزدايد و آن را به عنوان يك مليّت و نژاد كه جز انشعاب نسلى از نسلهاى ديگر اثرى ندارد معرفى كند؟ ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌸🌸 💠 در از همه امّتهاى گذشته بيشتر، داستانهاى بنى اسرائيل؛ و نيز به طورى كه گفته اند از همه انبياء گذشته بيشتر، نام حضرت (ع) آمده. چون مى بينيم نام آن جناب در 136 جاى قرآن ذكر شده؛ دو برابر نام ابراهيم (ع) كه آن جناب هم از هر پيغمبر ديگرى نامش بيشتر آمده (به طورى كه گفته اند، نامش در 69 مورد ذکر شده). 💠 علّتى كه براى اين معنا به نظر مى رسد، اينست كه اسلام دينى است حَنيف، كه اساسش است، و توحيد را ابراهيم (ع) تأسيس كرد، و آن گاه خداى سبحان آن را براى پيامبر گراميش محمّد (ص) به اتمام رسانيد و فرمود : ❣ (مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ — دين توحيد، دين پدرتان ابراهيم است، او شما را از پيش مسلمان ناميد. سوره حج آيه 78) و در پذيرفتن توحيد، لجوج ترين امّتها بودند و از هر امّت ديگری بيشتر با آن دشمنى كردند، و دورتر از هر امّت ديگرى نسبت به تسلیم و انقیاد در برابر حق بودند. 💠 هم چنان كه عرب هم كه پيامبر اسلام گرفتار آنان شد، دست كمى از بنى اسرائيل نداشتند، و لجاجت و خصومت با حقّ را به جايى رساندند كه آيه : ❣ (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ — كسانى كه كفر ورزيدند، چه انذارشان بكنى، و چه نكنى ايمان نمى آورند. سوره بقره آيه 6) در حقّشان نازل شد و هيچ قساوت و جفا، و هيچ رذيله ديگر از رذائل، كه براى بنى اسرائيل ذكر مى كند، نيست مگر آنكه در كفّار عرب نيز وجود داشت. 💠 و به هر حال اگر در قصه هاى بنى اسرائيل كه در قرآن آمده دقّت كنى، و در آنها باريك شوى، و به أسرار خُلقيات آنان پى ببرى، خواهى ديد كه مردمى فرو رفته در بودند، و جز لذائذ مادّى، و صُورى، چيز ديگرى سرشان نمی شده. امّتى بوده اند كه جز در برابر لذّات و كمالات مادّى تسليم نمي شدند، و به هيچ حقيقت از حقائق ماورای حسّ ايمان نمى آوردند، هم چنان كه هم همينطورند. ادامه دارد... 📚 جلد1 ص 316 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه(عج)🌺
🌹🌹🌹 💠 يك فرد مسلمان با اعتقادش به و لوازم آن، هم شرك نورزيده و هم نسبت به حقِّ هيچ يك از اسباب، مرتكب غفلت نشده. پس يك فرد مسلمان هدفها و اغراضى دنيايى و آخرتى دارد و يا به عبارت ديگر : هم هدف او است و هم و ليكن نسبت به هر يك از آن اهداف، آن مقدار اعتنا مى ورزد كه بايد بورزد (نه كمتر و نه بيشتر). و عيناً به همين جهت است كه مى بينيم كه اسلام، هم مردم را به توحيد و انقطاع از هر چيز و اتّصال به خداى تعالى و اخلاص براى او و رویگردانی از هر سببى غير از او دعوت مى كند، و هم در عين حال به مردم دستور مى دهد بر اينكه از نواميس حيات پيروى كنند و مطابق مَجراى طبيعت قدم بردارند (بخورند، بنوشند، مداوا كنند، كشت و زرع نمايند، ازدواج كنند و ...). 💠 و همين جا است كه فساد يك ديگر، روشن مى شود و آن توهّمى است كه جمعى از علما يعنى آنهايى كه به اصطلاح متخصّص در علم الإجتماع (جامعه شناسی) هستند كرده و گفته اند : و غرض اصلى آن تنها «اقامه عدالت در اجتماع» است و مسائل عبادتى فروعات آن غرض است، و تنها علامتى است براى اينكه معلوم شود كسى كه مثلاً نماز مى خواند متدّين به دين هست، هر چند نماز خواندنش ناشى از عقيده به خدا و به فرض عبوديّت خدا نباشد./ با اينكه بطلان اين سخن حاجت به هيچ استدلالى ندارد و كسى كه در كتاب خدا و سنّت پيشوايان دين و مخصوصاً سيره رسول خدا (ص) دقّت كند براى واقف شدن به بطلان اين توهّم، نيازمند مؤونه اى ديگر و زحمت استدلال نمى شود، با اين حال مى گوئيم اين توهّم لوازمى دارد كه آشناى به معارف دين، ملتزم به آن نمى شود : 💠 يكى اينكه : مستلزم اِسقاط از مجموعه نواميس دينى است، يعنى گوينده اين سخن، اعتقاد به توحيد را لازم نمى داند، دوم اينكه : را نيز از آن مجموعه ساقط مى كند، و سوم اينكه : هدف نهايى دين را كه همانا كلمه توحيد است به يك هدف پَست ارجاع مى دهد، يعنى مى گويد : دين جز براى اين نيامده كه مردم شوند، يعنى بهتر بخورند و بهتر از ساير لذائذ متمتّع شوند. با اينكه قبلاً روشن كرديم كه اين دو هدف ربطى به هم ندارند، نه برگشت توحيد به تمدّن است و نه برگشت تمدّن به توحيد، نه در اصلش و نه در فروعات و ثمراتش. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa 👈
🌹🌹🌹 ❇️ حرّيت و در اسلام به چه معنا است؟ 💠 كلمه حرّيت به آن معنايى كه مردم از آن در ذهن دارند، عمر و دورانش بر سر زبانها بيش از چند قرن نيست، و اى چه بسا اين كلمه را نهضت تمدّنى كه سه چهار قرن قبل اتفاق افتاد بر سر زبانها انداخت، ولى عمر معناى آن بسيار طولانى است، يعنى بشر از قديم ترين أعصارش خواهان آن بوده، و به عنوان يكى از آرزوهايش در ذهنش جولان داده. و ريشه طبيعى و تكوينى اين معنا يعنى آن چيزى كه حرّيت از آن منشعب مى شود جهازى است كه انسان در وجودش مجهّز به آن است. يعنى جهاز حرّيت و آن عبارت است از : اراده اى كه او را بر عمل واميدارد، چون حالتى است درونى كه اگر باطل شود حسّ و شعور آدمى باطل مى شود و معلوم است كه باطل شدن حسّ و شعور به بطلان انسانيّت منتهى مى گردد. 💠 چيزى كه هست انسان از آنجايى كه موجودى است و طبيعتش او را به سوى زندگى گروهى سوق مى دهد و لازمه اين سوق دادن اين است كه يك انسان اراده اش را داخل در اراده همه و فعلش را داخل در فعل همه كند، و باز لازمه آن اين است كه در برابر قانونى كه اراده ها را تعديل مى كند و براى اعمال، مرز و حدّ درست مى كند خاضع گردد، لذا بايد بگوئيم همان طبيعتى كه در اراده و عمل را به او داد، دوباره همان «طبيعت» بعينه، اراده اش و عملش را محدود و آن آزادى را كه در اوّل به او داده بود مقيّد نمود. 💠 از سوى ديگر اين محدوديّت ها كه از ناحيه «قوانين» آمد، بخاطر اختلافى كه در قانون گذاران بود مختلف گرديد. در تمدّن عصر حاضر از آنجا كه پايه و اساس احكام قانون، بهره مندى از است - كه شرحش گذشت - نتيجه اينگونه تفكر آن شد كه مردم در امر معارف اصلى و آزاد شدند، يعنى در اينكه معتقد به چه عقايدى باشند و آيا به لوازم آن عقايد ملتزم باشند يا نه، و نيز در امر اخلاق و هر چيزى كه قانون درباره اش نظرى نداده آزاد باشند. و معناى حرّيت و آزادى هم در همين شده است كه مردم در غير آنچه از ناحيه قانون محدود شدند آزادند، تا هر اراده اى كه خواستند بكنند و هر عملى كه خواستند انجام دهند. به خلاف اسلام كه ... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa 👈