خطرات تئوریزه کردن نابجا
نظریه پردازی در خصوص علت مسائل مختلف، در کل، کاری شایسته و مطلوب است
اما گاه، تئوریزه کردن ها، اشکالاتی ایجاد می کنند
شادنفرود (لذت شرم آور/لذت بردن از بدبختی دیگران) هیجانی است که در برخی مطالعات روانشناختی مورد توجه قرار گرفته است
این، مطلب جدیدی نیست
هر کسی ممکن است درون خود چنین چیزی را تجربه کرده باشد و البته متوجه نامطلوب بودن آن هم می شود (کما اینکه در اصطلاح آلمانی شادنفرود هم همین معنا آمده: لذت شرم آور)
اما مساله هنگامی ایجاد می شود که برای این لذت شرم آور، تئوری هایی مطرح شود که آن را عمومی سازی کرده یا حتی توجیه کند
مثلا با بیان اینکه: این هیجان را بسیاری از افراد در سرتاسر دنیا تجربه کرده اند
یا گفته شود: احتمالا ریشه های تکاملی دارد (آنگونه که برای سایر موارد هم گفته می شود)!
نتیجه چه می شود؟
آیا انگیزه افراد جهت کاهش این هیجان، با چنین تئوری پردازی هایی، کمتر می شود یا ببشتر؟
نظرات ذیل ارسال (تصاویر را ببینید) و تجارب مشابه نشان می دهد که 《عمومی سازی》و 《توجیه سازی》برای امور ناپسند، منجر به 《عادی سازی》آنها خواهد شد
دیگر، شادنفرود، لذت شرم آور نخواهد بود، بلکه لذتی 《طبیعی》در دامنه رفتارهای انسانی تلقی خواهد شد و شرم آن برداشته خواهد شد
خیلی مراقب تحلیل هایمان باشیم
لا تَفرَحَنَّ بِسَقْطَةِ غَيرِكَ؛فإنَّكَ لا تَدري ما يُحدِثُ بِكَ الزَّمانُ
امام على عليه السلام: از به زمين خوردن ديگران شاد مشو؛ زيرا تو نمى دانى كه زمانه با تو نيز چه خواهد كرد (غرر الحكم:۱۰۲۹۰).
مثال دیگر در ارسال بعدی...
http://eitaa.com/islamic_psychology