قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لَيْسَ شَأْنى شَأنُ مَنْ يَخافُ الْمَوْتَ، ما أَهْوَنَ الْمَوْتِ عَلى سَبيلِ نَيْلِ الْعِزِّ وَاِحْياءِ الْحَقِّ، لَيْسَ الْمَوْتُ في سَبيلِ الْعِزِّ اِلاّ حَياةً خالِدَةً وَلَيْسَتِ الْحَياةُ مَعَ الذُّلِّ اِلاَّالْمَوْتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ، اَفَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنى... وَهَلْ تَقْدِرُونَ عَلى أَكْثَرِ مِنْ قَتْلى؟! مَرْحَباً بِالْقَتْلِ فيسَبيلِ اللّه ِ، وَلكِنَّكُمْ لاتَقْدِروُنَ عَلى هَدْمِ مَجْدى وَمَحْوِ عِزّى وَشَرَفى. [كلمات الامام الحسين عليه السلام، 360، ح 348] ✅امام حسين عليه السلام فرمود: جايگاه من جايگاه كسى كه از مرگ بترسد نيست. مرگ در راه عزّت و احياى حقّ چقدر پيش من آسان است؛ مرگ در راه عزّت چيزى جز حيات جاودانه نيست و زندگى با ذلّت جز مرگ و نيستى كه هيچ حياتى همراه ندارد نيست. آيا مرا با مرگ مى ترسانيد؟ آيا بيش از كشتن من مى توانيد؟ آفرين به مرگ در راه خدا، ولى شما نمى توانيد شكوه مرا نابود كنيد و عزّت و شرافتم را از بين ببريد. http://eitaa.com/islamic_psychology

در پاسخ به این نامه👇 https://www.instagram.com/p/Cg_oRezg-Fh/?igshid=MDJmNzVkMjY= با سلام و احترام. جناب آقای دکتر پورشریفی گرامی، تا جایی که خاطرمان است، شما از اساس منکر چیزی تحت عنوان روانشناسی یا مشاوره اسلامی هستید. در نامه هم اذعان داشته اید که فعالیت های حرفه ای تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران است‌. حال یک پرسش مطرح است: شما پیشتر مخالفت خود را با تشکیل کمیسیون روانشناسی اسلامی اعلام کرده بودید. همان کمیسیونی که متشکل از روانشناسانی است که تخصص دینی هم دارند و طبیعتا اگر مشاور یا روانشناسی با رویکرد دینی بخواهد فعالیت کند باید از چنین کمیسیونی تاییدیه بگیرد، درست مانند فعالیت سایر کمیسیون ها. قابل حدس است که شما نظارت حوزه علمیه بر محتوای معارض با دین برخی مشاوره ها را هم برنمی تابید‌. با استقلال حوزه در دادن مجوز هم که مخالف هستید. ممکن است بفرمایید مشاور و روانشناس با رویکرد دینی و بلکه مراجع دینداری که طالب مشاور با رویکرد دینی است در جمهوری اسلامی به کجا می تواند مراجعه کند؟! این چه جبری است که بر فضای مشاوره و روانشناسی حاکم کرده اید؟! http://eitaa.com/islamic_psychology

رسانه ها و ذهنیت افراد بخش چهارم: مارپیچ سکوت! ⁉️تا به حال برایتان این سوال پیش آمده که چرا در بخش نظرات یک صفحه، اینهمه تشابه باور ملاحظه می شود؟ نظریه #مارپیچ_سکوت یک نظریه علوم سیاسی و ارتباطات جمعی است که توسط دانشمند علوم سیاسی آلمانی الیزابت نوئل نویمان ارائه شده‌است، بیان می‌کند که یک گروه یا جامعه اجتماعی ممکن است اعضا را به دلیل عقایدشان منزوی یا طرد کند. این امر تصریح می‌کند که افراد ترس از انزوا دارند. این ترس از انزوا در نتیجه منجر به سکوت به جای ابراز عقیده می‌شود. رسانه‌ها عامل مهمی هستند که هم بر ایده غالب و هم بر درک مردم از آنچه ایده غالب است تأثیر می‌گذارد. ✅ارزیابی محیط اجتماعی فرد ممکن است همیشه با واقعیت مرتبط نباشد... (به همین دلیل است که مثلا برخی تصور میکنند دین و اعتقاد مردم از دست رفته! اما وقتی مثلا حضور مردم در غدیر یا محرم یا سلام فرمانده را میبینند متعجب میشوند!؛ چون ادراک فجازی با ادراک واقعیت تفاوت دارد) به گفته شلی نیل، «تئوری مارپیچ سکوت [...] که در سال ۱۹۷۴ معرفی شد، فرضیه‌هایی را بررسی می‌کند تا مشخص کند چرا برخی از گروه‌ها سکوت می‌کنند در حالی که برخی دیگر در تالارهای عمومی ابراز عقیده پر سر و صداتر هستند». نظریه مارپیچ سکوت نشان می‌دهد که «افرادی که معتقدند دیدگاه اقلیت در مورد یک موضوع عمومی دارند، در پس زمینه ای باقی می‌مانند که ارتباطات آنها محدود می‌شود؛ کسانی که معتقدند دیدگاه اکثریت دارند بیشتر تشویق به سخن گفتن می‌شوند.» 👈این نظریه شکل‌گیری هنجارهای اجتماعی را در هر دو سطح خرد و کلان توضیح می‌دهد.... مارپیچ سکوت در سطح کلان رخ می‌دهد اگر تعداد بیشتری از اعضای اقلیت درک شده ساکت شوند. این زمانی است که درک عمومی از جو افکار شروع به تغییر می‌کند. به عبارت دیگر، بی میلی فرد برای بیان عقیده خود، صرفاً بر اساس برداشتی از آنچه دیگران فکر می‌کنند، پیامدهای مهمی در سطح اجتماعی دارد. همان‌طور که یک عقیده مورد توجه قرار می‌گیرد، میزان قرار گرفتن در معرض آن افزایش می‌یابد و باعث می‌شود که عموم مردم باور کنند که اکثریت هستند. اقلیت پس از آن با تهدید و ترس از انزوا از جامعه روبرو می‌شود، مگر اینکه خود را تطبیق دهند. همان‌طور که عمومیت نظر شتاب می‌گیرد، اقلیت مخالف عمیق‌تر در سکوت خود فرومی‌روند. این امر تا زمانی ادامه می‌یابد که اقلیت دیگر علیه آن صحبت نکند، چه با ارائه تصویری از توافق و چه در واقع مطابقت، و نظر اکثریت در نهایت به یک هنجار اجتماعی تبدیل شود. با توجه به نقش مهم نظرات اولیه ذیل ارسال ها (مثلا در اینستاگرام) برخی تعمدا چند نظر اول را در جهت مدنظر خود تنظیم می کنند و به رخ دادن مارپیچ سکوت کمک می کنند دانستن این مطلب مهم، لزوم طرح ریزی اجرای مداخلات برنامه ریزی شده ذیل ارسال های مهم و پربازدید در محیط هایی چون #اینستاگرام را توسط کسانی که دیدگاه های متفاوتی دارند به پیش می کشد http://eitaa.com/islamic_psychology

اینجا امشب حرم امام رضا علیه السلام اگر به بچه ها فرصت بدهیم و اعتماد کنیم، می توانند با یک همکاری خوب، کارهایی که ممکن است تصور نکنیم بتوانند انجام دهند را به اتمام رسانند اعتماد، حمایت از فعالیت خودجوش، قدری فاصله گیری و سختگیری نکردن در جایی که لازم نیست، از شروط لازم جهت تخریب نکردن اعتماد به نفس کودکان است این گل دخترها بین دو و نیم تا شش سال سن دارند http://eitaa.com/islamic_psychology

نظر تکمیلی در خصوص شنیده ها از طرح پیشنهادی مجلس برای دادن مجوز مستقل مشاوره به حوزه علمیه نکته اول:ما همگی اطلاع داریم که برخی اعضای محترم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و همچنین انجمن روانشناسی و مشاوره کشور ما نسبت به رویکردهای دینی روی خوشی نشان نمیدهند‌ یعنی بحث ایشان صرفا استقلال سازمان نظام در صدور مجوزها نیست، گرچه این بخشی از ماجراست؛ چرا که ایشان پیشتر صدور مجوز از سازمان بهزیستی را هم منع کرده بودند نکته دوم:ساده لوحانه است که تصور شود روانشناسی معاصر بدون مداخله ارزشها دارد پیش میرود. تفاوت این است که آنها به شکل ظریف این کار را انجام میدهند. نکته سوم:جوامع را از منظر حکومت داری میتوان در چند گونه جای داد. هدف من مقایسه سه نظام سکولار، لیبرال و مردم سالاری دینی است. حکومت سکولار که از اساس مشاوره دینی را رد میکند چون مخالف حضور دین در امور دیگر است. حکومت لیبرال هم ادعایش این است که برای هر طرز فکری شرایطش را مهیا میکند تا آزادانه دست به انتخاب بزند، اما این ظاهر آن است و حکومت لیبرال به محض اینکه کوچکترین تعارضی بین سایر تفکرات با اصول لیبرالیسم ببیند آنها را کنار می گذارد. بی تردید، چون دینداری نوعی مقید کردن است، حکومت لیبرال مشاوره دینی را نمیپذیرد، و صرفا ممکن است مشاوره فرهنگی را تا آنجایی که با اصول لیبرالیسم به تعارض برنخورد، بپذیرد(برای اینکه یک مثال روشن زده باشم باید بگویم که در آمریکا دارند تلاش میکنند که هر گونه مداخله جهت تغییر گرایش جنسی را جرم انگاری کنند!) اما در حکومت مردم سالاری دینی، مردم نظام دینی را برگزیده اند. نظام موظف است هر جا دین مردم در خطر بیفتد، اقدام لازم را ترتیب بدهد. شکی نیست که برخی از مشاوره ها و روان درمانیها در کشور ما معارض با آموزه های دینی هستند. پس، اولین مطالبه این است که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در قبال هرگونه مشاوره، آموزش یا رواندرمانی معارض با فرهنگ دینی و همچنین بومی کشورمان مسئول و پاسخگو شود. این مطالبه باید به صورت همه جانبه از طرف مردم و متخصصین به مسئولین رسانده شود. نکته چهارم:در کشور ما و همچنین سایر کشورهای اسلامی، چندین رویکرد مبتنی بر نگاه اسلامی طراحی شده و برخی کارایی سنجی هم شده اند. رویکردهای داخلی همچون خودنظم جویی اسلامی، رواندرمانی چندبعدی معنوی و درمان یکپارچه توحیدی. در خارج کشور نیز رویکردهایی چون IIP و درمان شناختی رفتاری اسلامی کار شده اند. لازم است به عنوان یک مطالبه از سازمان نظام، برای فعالیت این رویکردها در کشور نیز برنامه ریزی هایی تدارک دید و البته از صاحبان محترم این رویکردها و کسانی که آنها را دنبال میکنند درخواست کرد که کارایی سنجی رویکردهای یادشده برای موارد خاص را آزمون و پیگیری نمایند و به صورت شواهدمحور آنها را ارزیابی نمایند. ضمن اینکه این رویکردها با قدری انعطاف میتوانند برای افراد سایر ادیان هم کاربرد داشته باشند و اکثر مردم دنیا هم معتقد به ادیان توحیدی هستند و هیچکس مجاز نیست راه این درمانها را مسدود کند. نکته پنجم:با توجه به اینکه پیش فرضهای افراد در اثربخشی مداخلات بر ایشان اثرگذار خواهد بود، لازم است در خصوص هرگونه کوچک سازی رویکردهای دینی و همچنین بومی توسط هر شخص حقیقی و حقوقی پیگیری های لازم تدارک دیده شود تا کسی مجاز نباشد بدون دلیل و سند یک رویکرد را به طور کلی زیر سوال ببرد. نکته ششم:کتب بسیاری در دنیای معاصر، آموزه های ادیان دیگر در رویکردها را به کار بسته اند. لازم است دانشجویان و اساتید محترم با اطلاع از این موارد، رویه دوگانه برخی اعضای سازمان نظام یا انجمن روانشناسی و مشاوره کشور در این خصوص را افشا نمایند. مثلا کتاب زیر، با مقدمه روانشناس شناختی معروف رابرت لیهی، آموزه های بودایی را در Cbt به کار بسته: Buddhist Psychology and Cognitive-Behavioral Therapy: A Clinician's Guide نکته هفتم:باید در ترویج و توسعه رویکردهای دینی تلاش کرد و دهها رویکرد دینی معرفی کرد. محتمل است یک رویکرد دینی برای برخی آسیبها کارایی بیشتری داشته باشد و رویکرد دیگر برای برخی موارد دیگر. شاید برای برخی اختلالات، هیچ رویکردی اثر زیادی نگذارد! اینها به اسلام لطمه ای وارد نمیسازد! کمااینکه بسیاری رویکردها از عهده درمان اختلالاتی چون اختلالات شخصیت برنمی آیند تعطیل هم نشده اند. ضمن اینکه طبق نصّ صریح قرآن کریم، ممکن است برخی افراد خود را به جایی برسانند که حتی پیامبر خدا هم حریف ایشان نشود تا هدایت یا تغییر مثبت پیدا کنند! این لطمه به طهارت پیامبران(علیهم السلام) نیست، بلکه مشکل آن افراد است که پذیرای حق نمیتوانند بشوند و این لزوم پیشگیری را مطرح میکند. پیشنهاد میشود پیگیری این موارد از طریق کمیسیون روانشناسی اسلامی در سازمان نظام صورت پذیرد و نه حوزه محترم علمیه محسن عزیزی ابرقوئی http://eitaa.com/islamic_psychology

رسانه و ذهنیت افراد بخش پنجم: تلاش برای تیشه زدن به ریشه! عظمت امام حسین علیه السلام بیش از این است که رسانه ای بخواهد با او وارد رویارویی مستقیم شود اما، به چند طریق می توان در راستای تخریب بزرگداشت قیام حسینی از طریق رسانه اقدام کرد ۱. منحرف کردن مسیر: مثلا با نشان دادن عزاداری چند نفر برای تشنگی دریاچه ارومیه! ۲. حکومتی جلوه دادن ماجرا: متن نوحه ها گزینشی است! ۳. در مقابل هم قرار دادن مراسم با وضعیت های مهم برای افراد: وسط کرونا مراسم چه معنایی دارد؟! ۴. آزاردهنده نشان دادن مراسم: سر و صداش اذیتمون کرده! خب، اینها برای چی انجام میشه؟ اگر با امام حسین علیه السلام نمیشه رویارویی مستقیم انجام داد، با حکومتی که پرچم امام رو بالا برده که میشه. خب، چرا؟ برای اینکه جنایت های شمر زمان (اسرائیل و آمریکا) را بشه توجیه کرد. در فیلم توجیه کودک کشی و زن کشی گسترده توسط اسرائیل و آمریکا توسط رسانه رسانه سعودی را ببینید! پیاده نظام این جریان هم برخی از افراد هستند که با ژست روشنفکری، پرچم ضدّظلم برافراشته شده توسط مردم ایران رو به جهات دیگری میبرند! یادمان نرفته که در همین چند سال، فقط نیم میلیون کودک عراقی را آمریکا کشت و آن را به راحتی توجیه کرد بله! واقعه عاشورا یک واقعه کاملا سیاسی است و بساط ظلم جهانی را به یاری خدا، به دست همین مردم و همین نظام، جمع خواهد کرد. تلاش برای سیاست زدایی از واقعه عاشورا فقط برای توجیه کودک کشی و زن کشی شمرهای زمانه است و بس... ترس رسانه های لندن نشین را باید فهم کرد ✅ این نور هرگز خاموش نخواهد شد... http://eitaa.com/islamic_psychology

ریاست محترم سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور: در شرایط کنونی تمام روانشناسان و مشاوران ما مبتنی بر فرهنگ دینی و اسلامی ارائه خدمات می دهند... لطفا اگر خودتان یا اطرافیانتان تجربه هایی در اتاق مشاوره یا کلاس های درسی و آموزشی دارید که خلاف این گزاره هستند برای اینجانب ارسال نمائید: @Mohsenazizi1365