#تواضع
سالها میشد که با اتوبوس مسافرت نکرده بودم و امروز ۱۱ مهر ۱۴۰۱ که باید به یکی از شهرهای میهن عزیزمان سفری داشته باشم تصمیم گرفتم از اتوبوس استفاده کنم.
ساعت ۷ صبح با برنامه اسنپ درخواست ماشین کردم تا به پایانه مسافربری قم برسم.
حرکت اتوبوس ساعت ۷:۳۰ اعلام شده بود. راننده اسنپ جوان سرحال و خوش اخلاقی بود که از همان لحظه ورود به ماشینش با هم شروع به صحبت دوستانه کردیم.
طول مسیر ۱۰ دقیقه ای را از خاطراتش گفت و اتفاقات تلخ و شیرین زندگیش و اصلا متوجه نشدم کی به مقصد رسیدیم.
در بین صحبتهایش متوجه شدم ورزشکار است و عضو تیم ملی کیک بوکسینگ و داور بین المللی این رشته و صاحب چند مقام داخلی و بین المللی.
چیزی که از اخلاق او برای من بسیار جذاب و لذت بخش بود تواضع و خاکی بودن این قهرمان بود که با این همه مقام و موقعیت، در برخورد با مسافرش طوری با او گرم و صمیمی و متواضعانه برخورد میکرد که حال خوبی به انسان دست میداد.
چقدر خوب میشود اگر همه ما در برخوردها غرور و تکبر و بداخلاقی را کنار بگذاریم و با دیگران خوش برخورد و خاکی باشیم.
خوش بحال آنهایی که باعث و بانی حال خوب دیگران میشوند و لبخندی بر لبی مینشانند.
به قول جناب سعدی:
گرَت از دست بر آید دهنی شیرین کن
مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
روز و روزگارتون خوش
#علی_جباری
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
#تک_بیت
خواستم شِکوه کنم از دل بی تاب به تو
دیدم این غصه و غم یکسره از دوری توست
#علی_جباری
کرج
۱۲ مهر ۰۱
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️شب شهادت امام حسن عسکری ع
⬅️ مداحی حاج حسین طاهری
💠 مسجد مقدس جمکران
❇️۱۲ مهر ۰۱
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
هدایت شده از سفینه
مخالفم
هر انسان نیک سرشتی با جمعی، یک گوشه ای نشسته اند و شب و روز در حال تلاش برای #فرهنگ اسلامی هستند.
کوه را جابجا می کنند!
عمق دریاها را می نوردند!
میلیاردها اسکناس را خرج تولید و تکثیر می کنند!
مخالفم از این هم انزوای فرهنگی!
حوزه علمیه در گوشه ای نشسته و سخت در حال تجزیه فعل و فاعل و تمییر و حال است!
دانشگاه در حصار نرده های خود، مقاله می نویسند و پایان نامه تولید می کند!
مدراس در گردونه زنگ هاو صف و کیف و مداد و پاک کن و تعطیلات،حروف الفبا و جمع و تفریق و ضرب و تقسیم؛ همچنان می چرخند!
مساجد با صدای اذان رنگ پریده، الله اکبر می گویند و چند رکعت نماز می گذارند و با خیال آسوده درب مسجد را چند قفله می کنند!
هیات، هر هفته بصورت منظم و دقیق با تیک تاک مداح و سخنران در حال برگزاری مراسم هفتگی خود است!
نویسندگان کتاب، هر روز می نویسند و تیراژ کتاب خود را به عرش الهی رسانده اند و سرمست از این همه کتاب رنگارنگ هستند!
گل فروشی سرکوچه ما نیز همچنان گل کاکتوس می فروشد!
مخالفم
من مخالف این همه گسست بین مجموعه ها هستم.
حوزه با دانشگاه ارتباطی ندارد!
دانشگاه با حوزه گره ندارد!
حوزه علمیه با مساجد، علقه ای ندارد!
نویسنده با دغدغه جوانان همخوانی ندارد!
مدارس با حوزه، دانشگاه، مساجد، هم آوازی ندارند!
فرهنگ بسان یک دار قالی است که باید با گره های مختلف بهم پیوسته یک نقش را بیافرینند.
تا ما نتوانیم گره بزنیم و دارقالی فرهنگ را علم کنیم، توقع نمی توانیم داشته باشیم که مسائل فرهنگی ما حل بشود.
سید جواد محمدزاده
@mahammmadzadeseyedjavad
🔹 مرثیه ای برای فرهنگ
تیم فوتبالی را در نظر بگیرید که بهترین مربی در حد گواردیولا و بهترین استادیوم در حد ومبلی لندن و بالاترین امکانات و با کیفیت ترین بازیکنان در حد رئال مادرید را در اختیار دارد اما جایگاه مناسبی در جدول رده بندی ندارد.
گل خورده اش زیاد شده و گلهای زده اش افت کرده.
مهاجمینش دیگر خوب گل نمیزنند و هافبک هایش از تب و تاب افتاده اند.
دفاعش ضعیف شده و دروازه بانش توپهای حریف را خوب مهار نمیکند.
تیم مورد نظر ما تجزیه اش خوب است اما مرده شور ترکیبش را ببرد.
داخل زمین کسی گوش به حرف کاپیتان نمیدهد و حریف سوار بازی است.
مربی هر چه فریاد میزند و راهنمایی میکند کسی به حرفهایش توجه نمیکند و تاکتیکهای مد نظر او را اجرا نمیکنند و اسیر تاکتیک حریف میشوند.
با اینکه فاکتورهای بسیار قوی و مهمی در تیم وجود دارد اما مهمترین نکته یعنی اطاعت و تاکتیک پذیری و هماهنگی در این تیم جایی ندارد و اینگونه است که وضعیت تیم تعریفی ندارد و انتظارات برآورده نمیشود.
وضعیت فرهنگ کشور ما هم بی تشابه با تیمی که عرض کردم نیست.
سازمانها، نهادها، مؤسسات، چهرههای فرهنگی و ... همه دغدغه فرهنگ میهن دارند.
بودجههای کلانی در راه حل مشکلات و ارتقاء فرهنگ ملی مصرف میشود ولی نتایج دلخواه کسب نمیشود.
مقطعی و مناسبتی عمل کردن، جزیره ای و تک رو برنامه ریختن، ناهماهنگی و گاهی پنبه هم را زدن، نداشتن یا بهتر بگویم عمل نکردن به تاکتیکهای مؤثر در برابر حریف، منم منم کردن و اطاعت ناپذیری، ناهماهنگی و نداشتن یا حرکت نکردن طبق نقشه راه واحد فرهنگی از عواملی است که نشیبهای مختلفی را برای فرهنگ این مرز و بوم پدید آورده و زنگ خطرها را به صدا در آورده است.
تا زمانی که در تیم فرهنگی این کشور فاکتورهایی که اشاره شد مورد توجه و عمل نباشد وضعیت به سامان نخواهد شد و مختصر سر و سامان هم از کف خواهد رفت.
#علی_جباری
۱۳ مهر ۰۱
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
🔹یک مقاله بسیار خوب و منطقی دیگر از آقای عبدالله گنجی
عبدا...گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: ماه رمضان۱۳۸۸- بعد از فتنه - در دیدار رمضانیه دانشجویان با رهبری، دانشجویی از وسط جمعیت بلند شد و با حرارت هرچه بیشتر گفت: آنچه در کهریزک اتفاق افتاد، خیانت بود.
رهبری بلافاصله پاسخ دادند که بالاتر از خیانت، آن یک جنایت بود و من شخصا موضوع را دنبال میکنم اما شمای جوان یادت نرود که مسئله کهریزک تابعی از مسئله اصلی است. مسئله اصلی را فراموش نکنید و پرسید میدانید مسئله اصلی چه بود؟ و خود پاسخ دادند مسئله اصلی این بود که از فردای انتخابات کاری کردند که بهرغم مشارکت ۸۵درصدی مردم، نظام جمهوری اسلامی نتوانست سرش را در مقابل چشم ملتهای اسلامی بالا بگیرد. یعنی برای فهم داستان کهریزک باید از این نقطه شروع کنی نه اینکه شما را در وسط داستان ایزوله کنند. در جنگ روانی، اصلی بهنام پله دوم وجود دارد؛ یعنی داستان / اتفاق از اول تعریف نمیشود. به تعبیر بهتر کنش سانسور میشود اما واکنش به نحو دلخواه روایت میشود. فرض کنید کسی بهصورت شما سیلی زد و شما هم او را هل دادید و به زمین خورد و دستش شکست. آنچه فردا منتشر میشود اینکه: فلانی دست فلانی را شکسته است و سیلی اول و اصل موضوع کلا پنهان میماند یا پنهان میشود.
روایتهای امروز دشمن و برخی دوستانی که نام آنان را باید «اصحاب تردید» گذاشت، همین است.
به این عبارت توجه کنید: «به دانشجویان دانشگاه شریف حمله شد!» گویی دانشجو خواب بود یا سر کلاس بوده یا یک تجمع آرام و منطقی داشته و عدهای دیوانه یا مشروبخور و مست به آنان حمله کردهاند و تمام. آیا روایت واقعی این است؟ در تیرماه۱۳۷۸ تیتر روزنامههای آتشبیار معرکه این بود: «کوی دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد»، «اعلام عزای عمومی مراجع تقلید برای شهدای کوی دانشگاه» و... حال آنکه در آن حوادث فقط یک افسر وظیفه نیروی انتظامی بهنام عزت ابراهیمنژاد کشته شد و تمام.
درباره حادثه زاهدان میشنوید: «نمازگزاران زاهدانی به رگبار بسته شدند» خب چرا جمعههای قبل به رگبار بسته نمیشدند؟ از مظلومیتهای نظام جمهوری اسلامی همین موضوع است که داستان را از کمر آن روایت میکنند. مثلا در سال۹۸ حجم عجیبی از خبر کشتهشدن جوانی بهنام پویا بختیاری در کرج منتشر شد اما کسی نشنید و فیلمهای اقدامات این جوان در روزهای قبل و انتشار پیام تسلیت ربعپهلوی توسط پدرش را ندید.
در ماجرای اعدام نوید افکاری گفتند جوان ورزشکار اعدام شد و گویی در خیابان قدم میزده است و بهقید قرعه تصادفا اعدام شده . اینجا قتل فردی صاحب زن و فرزند توسط او بهعنوان پله اول پنهان ماند.
خواص مورد اشاره سخنان دیروز رهبری که سراسیمه وارد میدان شدند و بیانیه و موضع اعلام کردند و مرگ خانم امینی را قتل خواندند نیز روی پله دوم نشانده شدند. عمده روایت دشمن اینگونه است و داستان از خط شروع گفته نمیشود و اینگونه چهرهای خشن، سرکوبگر و بیمنطق از نظام را معتبرسازی و ادراکسازی میکنند.
طبیعی است که نظامی که به روش انقلابی به حکومت برسد، دشمنان باانگیزهای دارد. اما دشمنی که به اخلاق پایبند باشد نیز بهنوبه خود ارزش و نعمتی است. فاسدالاخلاقها هیچ چیزی برایشان مهم نیست و از هیچ چیز فروگذار نمیکنند.
حالا میتوان فهمید چرا مقام معظم رهبری برای مرحوم یدالله سحابی و بازرگان – بهعنوان کسانی که جمهوری اسلامی را قبول نداشتند– پیام تسلیت فرستادند.
چون اپوزیسیونی بودند که اخلاق را فدای دشمنی نکردند. حالا از تجزیهطلب، منافق و قیشدگان ملت ایران در سال۱۳۵۷ تا صهیونیسم و غرب در یک جبهه آرایش گرفتند و اکنون که قیمتها تاحدودی تثبیت شده است و فسادگران نیز کمرنگ شدهاند عرصه دیگری را گشودهاند که تصاویر مخابرهای آن «دروغ» و «سرکوب» باشد.
این هم بگذرد، اما هم باید درس گرفت و هم عبرت. وظیفه نیروهای مومن به انقلاب اسلامی نشان دادن دائمی پله اول است و این شدنی است.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
🔴 چگونه مارپیچ سکوت را بشکنیم؟
🔹چند شب قبل در منزل داشتم شام می خوردم، یکباره صدای مبهم ولی ممتدی را شنیدم. دو سه دقیقه ای گذشت ولی صدا ادامه دار بود.
🔹 رفتم پنجره را باز کردم. صدا واضح تر شد. یک نفر از وسط کوچه فریاد می زد: «مرگ بر دیکتاتور»
کم کم یکی دو نفر دیگر هم با او همراهی کردند و شعار دادند: «زن، زندگی، آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور»
🔹با صدای بلند فریاد زدم: «مرگ بر منافق!»
چند ثانیه همه شان سکوت کردند.طبیعتا انتظار شنیدن این شعار را نداشتند و تصور می کردند هرچقدر شعار خودشان را تکرار کنند، افراد بیشتری با آنها همراهی خواهند کرد. لذا به محض اینکه دوباره شعارشان را تکرار کردند با صدای رسا تر فریاد زدم: «مرگ بر منافق»
چند ثانیه بعد این بار صداهای دیگری به گوش رسید: «مرگ بر ضدولایت فقیه»، «مرگ بر منافق» و...
چه اتفاقی افتاده بود؟
🔹 خیلی از ساکنین همان کوچه که مخالف شعارهای آنها بودند، احتمالا تا قبل از اینکه شعار «مرگ بر منافق» را بشنوند انگیزه ای برای شعار دادن در برابر آنها نداشتند. چرا؟ چون به اشتباه فکر می کردند اگر حرف خودشان را بزنند کسی همراهی نمی کند و در انزوا هستند. اما وقتی می بینند افراد دیگری هم هستند که با آنها همراهی کنند، ترس از انزوا از بین می رود و با خیال راحت حرف شان را می زنند.
🔹لذا آن کسی که اولین بار شروع کرد «مرگ بر دیکتاتور» گفتن، احتمالا فهمید در کوچه خودش هم در اکثریت نیست، چه برسد به اینکه بخواهد نظام را عوض کند و جالب اینکه از فردایش دیگر هیچ شعاری ندادند.
نظریه «مارپیچ سکوت» همین است
🔹یعنی در برابر «جو به ظاهر غالب» تسلیم نشوید و حرف خود را بزنید. اتفاقا در این ایام این کار ضرورت بیشتری دارد، چون جماعت برانداز که سواد و منطق درست و حسابی ندارد، فقط توهم اش زیاد است و اتفاقا باید همین توهم اش را شکست. شعار در برابر شعار، تجمع در برابر تجمع.
🔹این جماعت نه تشکیلاتی تر از منافقین و حزب توده هستند و نه بدنه اجتماعی بیشتری از سال 88 دارند، چندی بعد نیز افسرده تر و منزوی تر خواهند شد. فقط چند روزی عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند...
✍امیر حسین ثابتی
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
22.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ایـن فیـلم ۶ دقیـقهای بـه مـا میگـوید کـه اطلاعـات مـا بـه چـه درد اینسـتاگرام ، واتـسآپ ، تلـگرام ، توئیـتر ، گوگـل ، یوتـیوب و ... میخـورد‼️‼️
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹فصلالخطاب همهی تحلیلها در بارهی وقایع اخیر.
👇👇👇
🆔 @jabbarnameh