🔴 یه روزی زبان دنیا بلدها اعتراض داشتند که چرا موقع مذاکرات سپاه موشک آزمایش میکنه
🔹 اما حالا همین امروز قراره سفارت ایران در عربستان بازگشایی بشه و ریاست جمهوری وسط مراسم رونمایی از موشک هایپرسونیک که میتونه دو دقیقه ای به اسرائیل برسه نشسته
🔹 زبان دنیا یعنی این وقتی اقتدار داشته باشی دنیا مجبوره زبانت رو یاد بگیره
🌷#جهاد_تبیین🌷
بصیرت و روشنگری # دشمن شناسی # آسیب شناسی # اقتدار ایران اسلامی
بهترین کانال روشنگری درگام دوم انقلاب
دوستان خود رو به این کانال دعوت کنید
(سربازان جنگ نرم)
نشر حداکثری
👇👇👇👇
@jahad1214
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📡 هر زمانی که انسان دچار گناه و معصیت می شود تحت ولایت شیطان در می آید
⁉️چرا باید از ولایت معصوم زمان ( انسان کامل) دور شویم که دست بیعت با شیطان دهیم
🎙سخنران :حجت‌الاسلام والمسلمین عالی
🔥در بند شیطان قرار گرفتن یعنی خود را برای جهنم آماده کردن
47.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابا عبد الله
زیلرت عاشورا
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
✅روز قیامت میگی: خدایا اشتباه شده
کارهای خوبی داشتم که نیست
🍀 گناهانی نداشتم که هست!
✅حسناتت رفت
🍀در پرونده کسیکه غیبتش را کردی!
طلبکار بود؛ از گناهانش
به تو رسید
📚آیت الله مجتهدی ره
ܝߺߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝߊܢߺ߭ܣ
#اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥پشت پرده عجیب بی حجابی‌های اخیر
🔹نقشه‌ای شوم برای حمله به ایران
#حجاب
🌺صلوات جهت تعجیل در فرج مولا🌺
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌺
🌸🌸🌸🌸
🌷#جهاد_تبیین🌷
بصیرت و روشنگری # دشمن شناسی # آسیب شناسی # اقتدار ایران اسلامی
بهترین کانال روشنگری درگام دوم انقلاب
دوستان خود رو به این کانال دعوت کنید
(سربازان جنگ نرم)
نشر حداکثری
👇👇👇👇
@jahad1214
✳ یک انقلابی دو آتیشه!
🔻 ...حالا من یک «انقلابی دوآتیشه» بودم و بدون ترس از احدی، بی‌محابا [علیه رژیم] حرف می‌زدم... با تعدادی از جوان‌های کرمان بر دیوارها شعارنویسی می‌کردیم... عمدهٔ شعارها «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی» بود.
🔸 اواخر سال ۵۶ بود. مدت‌ها امتحان برای گواهی‌نامه رانندگی می‌دادم. قبول شده‌بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهی‌نامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذری‌نسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهی‌نامه‌ات رو خمینی امضا کرده؛ آماده‌است تحویل بگیری.» من از طعنهٔ او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند... هیچ راه گریزی نبود. آن‌ها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان می‌گفتند: «تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی می‌کنی؟!» آن‌قدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آن‌ها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن‌چنان ضربه‌ای به شکمم زد که احساس کردم همهٔ احشای درونم نابود شد. به‌رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که می‌کردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم... سه روز از شدت درد تکان نمی‌توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می‌کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده‌بود.
📚 #از_چیزی_نمی‌ترسیدم | زندگینامه‌ی خودنوشت سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی
📖 صص ۶۴ تا ۶۷