بیروت: نظام فاسد سابق به فکر بازگشت به قدرت است
آشوبگران که غالبا نزدیک به جریانهای غربگرای لبنان هستند، دوباره به برخی ساختمانهای دولت حمله بردند. وزیر لبنانی ساعاتی قبل از استعفای دولت، در حالی که برخی از تصمیم «سعد حریری» برای بازگشت به قدرت می گفتند، هشدار داده که فاسدان به دولت فشار میآورند استعفا دهد تا قدرت را به دست گیرند!
سرویس خارجی-
انفجار مهیب و مشکوک روز سه شنبه هفته پیش در انبار نیترات آمونیوم بندر بیروت، همانطور که
پیش بینی می شد تبعات زیادی به دنبال داشته است. افزون بر بیش از 170 کشته و 6000 زخمی و تعدادی مفقود، همچنین افزون بر ویرانی تقریباً نیمی از شهر بیروت که سازمان ملل گفته «نیازِ فوری» این کشور بیش از 117 میلیون دلار است، تبعات اجتماعی-سیاسی جدی نیز داشته است. روزهای پس از انفجار شاهد اعتراضات مردمی خسته از مشکلات اقتصادی بود که با این انفجار بیطاقتتر از گذشته نیز شدهاند، این اعتراضات اما خیلی زود توسط «عدهای» که مقامات رسمی لبنان آنها را جریان نزدیک به غرب معرفی کردند، تبدیل به شورش و خشونت شد. روز یکشنبه نیز دوباره آشوبگران به ساختمانهای دولتی حمله کردند و...
آشوبها
معترضان لبنانی به رغم هشدارهای ارتش و نیروهای امنیتی لبنان برای دومین بار به مراکز دولتی یورش بردند و باعث تخریب این مراکز شدند. به دنبال ورود برخی از معترضان به وزارتخانه خدمات عمومی و امور مهاجران لبنان، ارتش این کشور بیانیهای صادر کرد و گفت که برخی از معترضان «چارچوبهای مسالمتآمیز تظاهرات» را زیر پا گذاشته و اقدام به «ایجاد اغتشاش، آشوب، وارد کردن خسارت و آتش زدن اموال دولتی و خصوصی» کردهاند. ارتش لبنان نیز ضمن هشدار به این «آشوبگران»، از آنها خواست هرچه سریعتر اماکن و اداراتی را که وارد آنجا شدهاند، ترک کنند.
فارس در این باره به نقل از خبرگزاری «اسپوتنیک» نوشته، شماری از معترضان اقدام به پرتاب سنگ و مواد منفجره به سمت نیروهای امنیتی کردهاند. تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی نیز حکایت از آن دارد که شماری از معترضان اقدام به آتش زدن اطراف ساختمان پارلمان لبنان کردهاند. آشوبگران غربگرا شنبه به چند وزارتخانه از جمله وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد حمله کرده و خسارتهایی را به این وزارتخانهها وارد کرده بودند. یک نیروی امنیتی نیز در حمله معترضان کشته شده است. این اعتراض ها یکشنبه شب نیز ادامه یافت.
همزمان با این تحولات، جریان های سیاسی نزدیک به غرب که متهمان ردیف اول اوضاع حاکم بر لبنانند تصریح کردند، به دنبال سرنگونی دولت فعلی اند!
اهداف پشت پرده
اما چرا غربگرایان شمشیر را از رو بسته اند؟ در پی شورشهای شنبه، «العهد» لبنان در گزارشی به همین موضع پرداخت و نوشت، ارتش لبنان یک اقدام کودتاوار هماهنگ میان حزب «القوات اللبنانیه» (وابسته به سمیر جعجع) و سرتیپ بازنشسته «جرج نادر» را به شکست کشاند و نیروهای ارتش (شنبه هفته جاری) آشوبگران لبنانی را که کنترل ساختمان وزارت خارجه را در دست گرفته بودند، از این ساختمان بیرون کردند.
العهد افزود، حزب القواتاللبنانیه به شکل گستردهای در تحرکات اخیر در لبنان فعال است و با برخی گروههای دیگر نیز برای به راهاندازی آشوبهای روز شنبه هماهنگ شده است. از جمله این گروهها حزب «السبعه»، حزب «المنتدی» وابسته به «بهاء الحریری»، «حراس المدینه» وابسته به «اشرف الریفی» (وابسته به ۱۴ مارس)، گروههایی از «الضنیه»، «وادی خالد» و «عکار»، گروهی از طرابلس به فرماندهی «عبدالباسط ترکمانی»، «حرام بعلبک» وابسته به «صبحی الطفیلی»، «مجموعه المساجد» در صیدا و گروههایی در «تعلبایا و جدیتا» به فرماندهی «عماد قزعون و ملحم حشیمی»
هستند.
تمام این جریانها جریانهایی هستند که به غرب گرایش دارند و برخی چون جریان 14 مارس به رهبری «سعد حریری» حمایت صریح فرانسه و آل سعود را دارد. یکی از مشخصات این جریانها ضدیت با مقاومت (خصمِ غرب و رژیم صهیونیستی) است. همچنین بررسی نوع اعتراضِ خشونتبار آنها که شبیه کودتاست و به دنبال تسخیر ساختمانهای دولتی است و نیز نکاتی که بعد از این خواهد آمد، مشخص میکند این جریان عملاً وارد جنگ با دولت حسن دیاب شده است که دیروز مجبور به استعفا شد!
نکته دیگر را باید در تحلیل و اطلاعات «الجمهوریه» لبنان یافت. منابع سیاسی آگاه به روزنامه «الجمهوریه» گفته بودند، فشارهای سنگینی بر «حسان دیاب» نخستوزیر لبنان برای ارائه استعفا وجود دارد و این فشارها از دو طرف انجام میشود: تشدید تظاهرات در خیابانها و استعفای تعدادی از وزرا.
این نکته را کنار حرفهای «ولید جنبلاط»، رئیس حزب «التقدمی الاشتراکی» (سوسیالیست ترقی
خواه) لبنان باید گذاشت. او ساعاتی قبل از استعفای دولت «دیاب» گفته بود: «دولت فعلی باید ساقط شده و محاکمه شود. این دولت را باید در داخل پارلمان سرنگون کرد.» او مدعی شده بود که حزب متبوعش به دنبال «قانون انتخابات فرافرقهای» است و سرنگونی دولت دیاب «پیروزی بزرگی» خواهد بود!
ماموریت فرانسه
«غسان سعود» نویسنده و تحلیلگر لبنانی اما در گفتوگو با المیادین تأکید کرده آمریکا، پرونده لبنان را برای رسیدن به اهداف سیاسی جدید، به فرانسه واگذار کرده است. به گزارش تسنیم، او همچنین تأکید کرده سعد حریری تحت یک پوشش فرانسوی قصد دارد به قدرت بازگردد!
البته هیچ کدام از کسانی فشار را بر دولت «دیاب» تشدید کردند، مشخص نکردند پس از استعفای دولت چه کسانی قرار است به قدرت برسند؟ همانهایی (حریری و...) که پیشتر نیز قدرت را به دست داشتهاند و به خاطر ناتوانی خود مجبور به استعفا شدهاند؟! چرا باید به آنها اعتماد کرد؟ کسانی که بحران زبالهها و قطعیهای مکرر و طولانی برق و... یادگار دوران آنان است؟!
وعدههای کمک
خبر دیگر اینک، کشورهایی شروع به دادن وعده کمک به لبنان کردهاند که غالبا، مخالف جریان مقاومت در لبنانند! به گزارش باشگاه خبرنگاران، دفتر ریاست جمهوری فرانسه اعلام کرده این کشور موفق به جذب ۲۵۲ میلیون یورو تعهد مالی برای کمک به لبنان شده است. اتحادیه اروپا نیز از اختصاص ۳۰ میلیون یوروی دیگر به لبنان خبر داده است. همچنین امیر قطر در کنفرانس بین المللی حمایت از بیروت از کمک
۵۰ میلیون دلاری خود به لبنان سخن گفته است. این یعنی، دقیقا کشورهایی که در تحریم و افزایش فشار اقتصادی به لبنان نقش دارند، تحت شرایطی! برای کمک به لبنان اعلام آمادگی کرده اند!
باید توجه داشت این کمکها غالباً منوط به شروطی است که اگر آن شروط محقق نشود، باید منتظر ماند این وعدهها هم در حد همین حرفها باقی بماند. درست در همین حین، «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه، تهدید کرده تحریمهایی را علیه برخی از چهره های
سیاسی در لبنان اعمال خواهد کرد. «کریستالینا جورجیوا»، مدیر اجرایی صندوق بینالمللی پول، نیز در بیانیه خود در کنفرانسی شرط کمک مالی بیشتر به لبنان را «شفافسازی موسسات مالی» این کشور! عنوان کرده است!
در پایان گفتن یک نکته کافی است. فهمیدن این که چه کسانی از این انفجار بهره میبرند نیاز به ذهنی تحلیگر ندارد، بلکه تنها چشمی بینا میطلبد، مروری بر اخبار مذکور در این گزارش نشان میدهد که ماهیگیران چه کسانیاند. چه این انفجار اتفاقی از سر اهمالکاری باشد، چه اقدامی تروریستی تاکنون کسانی را منتفع کرده که شاخصه اصلی آنها گرایش به غرب و مخالفت با مقاومت است. البته ناگفته نماند اتفاقات بعد از انفجار نشان داد، به احتمال قریب به یقین، عمدی در این انفجار بوده است!
حسین؛ سوژه بزرگ اجتماعی
حسین بن علی #درس_غیرت به مردم داد، #درس_تحمل و بردباری به مردم داد، درس تحمل شداید و سختیها به مردم داد. اینها برای ملت مسلمان درسهای بسیار بزرگی بود. پس اینكه می گویند حسین بن علی چه كرد و چطور شد كه دین اسلام زنده شد، جوابش همین است كه حسین بن علی #روح_تازه دمید، خونها را به جوش آورد، غیرتها را تحریك كرد، عشق و ایده آل به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شداید به مردم داد، #ترس را ریخت؛ همان مردمی كه تا آن مقدار می ترسیدند، تبدیل به یك عده مردم شجاع و دلاور شدند.
اینكه من تأكید می كنم كه #حماسه_حسینی و حادثه ی كربلا و عاشورا باید بیشتر از این جنبه مورد استناد ما قرار بگیرد، به خاطر همین درسهای بزرگی است كه این قیام می تواند به ما بیاموزد. من مخالف رثاء و مرثیه نیستم، ولی می گویم این رثاء و مرثیه باید به شكلی باشد كه در عین حال آن #حس_قهرمانی_حسینی را در وجود ما تحریك و احیا كند. حسین بن علی یك سوژه ی بزرگ اجتماعی است. حسین بن علی در آن زمان یك سوژه ی بزرگ بود؛ هر كسی كه می خواست در مقابل ظلم قیام كند، شعارش «یا لَثاراتِ الْحُسَیْن» بود. امروز هم حسین بن علی یك سوژه ی بزرگ است، سوژه ای برای امر به معروف و نهی از منكر، برای اقامه ی نماز، برای #زنده_كردن_اسلام ، برای اینكه احساسات و عواطف عالیه ی اسلامی در وجود ما احیا بشود.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 51-50.
#شهید_مرتضی_مطهری
.
اثر #خون_شهید
چه بسیار خون ها در محیط هایی ریخته می شود كه چون فقط جنبه ی خونریزی دارد، اثرش مرعوبیت مردم است، اثرش این است كه از نیروی مردم و ملت می كاهد و نفس ها بیشتر در سینه ها حبس می شود. اما #شهادت هایی در دنیا هست كه به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع می آورد.
شما در حالت فرد امتحان كرده و دیده اید كه بعضی از اعمال است كه قلب انسان را مكدّر می كند ولی بعضی دیگر از اعمال است كه قلب انسان را روشن می كند، صفا و جلا می دهد. این حالت عیناً در اجتماع هم هست. بعضی از پدیده های اجتماعی، روح اجتماع را تاریك و كدر می كند، ترس و رعب در اجتماع به وجود می آورد، به اجتماع حالت بردگی و #اسارت می دهد، ولی یك سلسله پدیده های اجتماعی است كه به اجتماع صفا و نورانیت می دهد، ترس اجتماع را می ریزد، احساس بردگی و اسارت را از او می گیرد، جرأت و #شهامت به او می دهد.
بعد از شهادت امام حسین یك چنین حالتی به وجود آمد، یك رونقی در اسلام پیدا شد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود كه امام حسین علیه السلام با حركات قهرمانانه ی خود، روح مردم مسلمان را زنده كرد، احساسات بردگی و اسارتی را كه از اواخر زمان عثمان و تمام دوره ی معاویه بر روح جامعه ی اسلامی حكم فرما بود، تضعیف كرد و ترس را ریخت، احساس عبودیت را زایل كرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی #شخصیت داد. او بر روی نقطه ای در اجتماع انگشت گذاشت كه بعداً اجتماع در خودش احساس شخصیت كرد.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 44-43.
#شهید_مرتضی_مطهری
حسین علیه السلام شخصیت اسلامی مسلمین را زنده كرد
امویین كاری كردند كه #شخصیت_اسلامی را در میان مسلمین میراندند. ...اساساً #كوفه شهری است كه بعد از جنگهایی كه در صدر اسلام واقع شد، به دستور عمر بن خطّاب توسط ارتش اسلام ساخته شد، و از كوفی ها و مردم عراق شجاع تر و سلحشورتر وجود نداشت. در عین حال همین مردمی كه هجده هزار بیعت كننده داشتند و دوازده هزار نامه نوشته بودند، به مجرد اینكه سر و كلّه ی پسر زیاد پیدا شد همه فرار كردند، چرا؟
چون زیاد بن أبیه سالها در كوفه حكومت كرده بود، آن قدر چشم درآورده بود، آن قدر دست و پاها بریده بود، آن قدر شكم ها سفره كرده بود، آن قدر افراد را در زندانها كشته بود كه اینها به كلی #احساس_شخصیت خودشان را از دست داده بودند. لذا تا شنیدند پسر زیاد آمد، زن دست شوهرش را می گرفت و او را از پیش #مسلم كنار می كشید، مادر دست بچه ی خودش را می گرفت، خواهر دست برادر خودش را می گرفت، پدر دست فرزند خودش را می گرفت و از مسلم جدا می كرد، و بی شك مردم كوفه از شیعیان علی بن أبی طالب بودند و امام حسین را شیعیانش كشتند. لذا در همان زمان هم می گفتند:«قُلوبُهُمْ مَعَهُ وَ سُیوفُهُمْ عَلَیْهِ» . چرا كه امویها شخصیت ملت مسلمان را لِه كرده كوبیده بودند و دیگر كسی از آن احساس های اسلامی در خودش نمی دید.
اما همین كوفه بعد از مدت سه سال انقلاب كرد و پنج هزار نفر توّاب از همین كوفه پیدا شد و سر قبر حسین بن علی رفتند و در آنجا #عزاداری كردند، گریه كردند و به درگاه الهی از تقصیری كه كرده بودند توبه كردند و گفتند ما تا #انتقام خون حسین بن علی را نگیریم از پای نمی نشینیم، یا باید كشته بشویم یا انتقام بگیریم، و عمل كردند و قتله ی كربلا را همین ها كشتند. و شروع این نهضت از همان عصر عاشورا و از روز دوازدهم #محرم بود. چه كسی این كار را كرد؟ حسین بن علی.
شخصیت دادن به یك ملت به این است كه به آنها عشق و ایده آل داده شود و اگر عشق ها و ایده آل هایی دارند كه رویش را غبار گرفته است، آن گرد و غبار را زدود و دومرتبه آن را زنده كرد.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 49-48.
#شهید_مرتضی_مطهری
#روش_شخصیت_دادن
حسن و عیب ما مردم ایران
ما مردم ایران یك حسن داریم و یك عیب. حُسن ما مردم این است كه در مقابل حقیقت، #تعصب كمی داریم و شاید می توانیم بگوییم بی تعصب هستیم؛ یعنی اگر با حقایقی برخورد كنیم و آنها را درك كنیم، شاید از هر ملت دیگر زودتر #تسلیم آن حقایق می شویم.
ولی یك عیب بزرگی در ما ملت ایران هست كه به موازات اینكه در مقابل حقایق تسلیم می شویم، به #حماسه ها و اركان شخصیت خودمان زیاد پایبند نیستیم و با یك حرف پوچ، زود آن را از دست می دهیم و رها می كنیم. هیچ ملتی به اندازه ی ما نسبت به #شعائر خودش بی اعتنا نیست.
شما هندی ها و ژاپنی ها و اعراب را دیده اید؛ آنها هم مثل ما مشرق زمینی هستند، لكن از این نظر مثل ما نیستند. به اندازه ای كه ما در مقابل لغات و عادات اجنبی تسلیم هستیم، هیچ ملتی تسلیم نیست. به عكسهایی كه در كتابهای تاریخ علوم هست نگاه كنید، می بینید دانشمندان درجه ی اول هند با همان #عمامه و لباس خودشان هستند. #نهرو كه یك سیاستمدار بزرگ و یك وزنه ی جهانی بود، با همان لباس هندی در همه جا حركت می كرد.
بلندی و كوتاهی لباس و یا سفید و سیاه بودنش اهمیت ندارد، اما اینكه آن دانشمند عمامه ی خودش را سرش می گذارد و یا نهرو با آن شلوار سفید و گشاد و پالتوی مخصوص همه جا می رود، می خواهد به همه ی مردم دنیا بگوید كه من #هندی هستم و باید هندی باقی بمانم و در مقابل علم و صنعت تعصب ندارم، كه علم و صنعت مربوط به كشور خاصی نیست؛ در مقابل عقاید بزرگ فلسفی و دینی تعصب ندارم ؛ اما در مورد شعارهای ملی ، هر كسی به شعارهای خودش پایبند است، من چرا باید #شعار یك ملت دیگر را بپذیرم؟ ولی ما، اگر فرنگی یك زُنّار ببندد، ما دو تا زنّار می بندیم، با اینكه او روی حساب شعار خودش این كار را می كند. در جامعه ی ما این حسابها نیست.
هر روز یك زمزمه ای بلند می شود و هر چند صباحی یك بار مسأله ی #تغییر_خط مطرح می شود كه این خط به درد نمی خورد و باید #خط_لاتین به كار ببریم و كلمات خودمان را با حروف لاتین بنویسیم، حالا در اثر این تغییر چه بر سر معارف و فرهنگ و تمدن و شخصیت و حماسه ی ملی ما می آید، این حسابها دیگر در كار نیست. ما آثار نفیسی داریم كه در دنیا نظیر ندارد. مگر دنیا كتابی مثل مثنوی مولوی دارد؟ مگر دنیا كتابی مثل كتاب سعدی دارد؟ اینها در قالب همین خطوط گفته و نوشته شده است. اگر شما این خط را كه صادش با سینش و با ث سه نقطه اش، و نیز حرف زاء آن با ضادش و با ظینش فرق می كند منسوخ كنید، اگر شما این قالب را بردارید، در ظرف صد سال دیگر اصلاً مثنوی را نمی شود خواند! ولی من نمی دانم چرا ما این طور هستیم؟ ! .
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 47-46.
#شهید_مرتضی_مطهری
#خود_باختگی
شخصیت دهی پیامبر اکرم (ص)
پیغمبر اسلام به مردم عرب چه داد؟ و اساساً یك آدم فقیر و یتیم و كسی كه تمام قوم و قبیله اش با او دشمن هستند، چه داشت كه به آنها بدهد و چطور شد كه آنها را از آن حضیض پستی به اوج #عزت رساند؟
ایمانی به آنها داد كه آن ایمان به آنها #شخصیت داد؛ یك مرتبه آن عرب سوسمارخور، شیرشترخور، عرب غارتگری كه دخترش را زنده زنده به خاك می كرد، این احساس در او پیدا شد كه من باید دنیا را از اسارت و از پرستش و اطاعت غیر خدا نجات بدهم، و هیچ اهمیت نمی داد كه اعتراف كند كه در گذشته چطور بوده است، و حتی افتخار می كرد كه بگوید من در گذشته پست بودم، آن طور فكر می كردم، هیچ سابقه ی درخشان ملی ندارم، ولی امروز این طور فكر می كنم، از شما عالی تر فكر می كنم. این را می گویند شخصیت.
آیا كلمه ای هست كه از كلمه ی «لا إله إلا الله» بیشتر به روح انسان #حماسه و شخصیت بخشد؟ معبودی، مُطاعی، قابل پرستشی غیر از خدا نیست. یك جرم فلكی، یك حیوان، یك سنگ، یك درخت كجا و سر تعظیم فرود آوردن یك بشر كجا! من در مقابل غیر خدا، هرچه هست، سر تعظیم فرود نمی آورم. من طرفدار عدالتم، طرفدار حق و احسانم، طرفدار فضیلتم. به این می گویند شخصیت.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 48-47.
#شهید_مرتضی_مطهری
♻️یک روح سالم، به #نماز ولع دارد!
❓دیدهاید انسان گرسنه چطور با ولع غذا میخورد؟
ماه رمضان انسان دائم لحظهشماری میکند، به ساعت نگاه میکند که کی اذان میگویند برود افطار کند.
سر سفرهی افطار مینشیند و با ولع غذا میخورد، با چه اشتهایی آب میخورد.
میگوید از شدت عطش داشت جانم در میرفت.
👈شخصی که روحش سالم شده و از #صفات_رذیله پاک شده، همین ولع و اشتها را به نماز دارد.
نه از جنبهی خشک مقدسی یا اینکه عادت کرده وقت نماز حتماً باید بروم نماز بخوانم. نه، احساس گرسنگی #روحی میکند. میگوید روحم گرسنه شده الان وقت تغذیهاش است. کی خدا سفره را پهن میکند؟ کی اذن میدهد؟
منتظر است نگاه به ساعت میکند. لحظهای را به تأخیر نمیاندازد. دست دست یا پا به پا نمیکند. از این ساعت به ساعت دیگری موکول نمیکند.
این شخص احساس عطش میکند.
💠استاد حاج آقا زعفریزاده
درسهای آموزنده ی قیام حسینی
حسین بن علی در سخنان و خطابه های خودش، آنجا كه از #امر_به_معروف و نهی از منكر صحبت می كند، همواره صحبتش این است: «وَ عَلَی الْاِسْلامِ السَّلامُ اِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ» ، «اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطِراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالِماً وَ اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْاِصْلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی» .
بعد از بیست سی سال كه این حرفها فراموش شده بود، حسین بن علی به نام یك نفر #مصلح و اصلاح طلب كه باید در امت اسلام اصلاح ایجاد كرد، قیام كرد و به مردم #عشق و ایده آل داد. #ركن_اول حماسه ی زنده شدن یك قوم همین است. ملتی #شخصیت دارد كه حس استغنا و بی نیازی در او باشد. اینهاست درسهای آموزنده ای كه از قیام حسین بن علی باید آموخت. او حس استغنا و بی نیازی به مردم داد.
روزی كه می خواهد از مكه حركت كند، یك ذرّه قیام خودش را مشروط نمی كند و این طور می فرماید: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ» و در آخر خطبه می فرماید: «فَمَنْ كَانَ فینا باذِلاً مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالی » من فردا صبح حركت می كنم؛ هركس كه آماده ی #جانبازی است و حاضر است خون قلب خودش را در راه ما بریزد و تصمیم به ملاقات حق گرفته است، فردا صبح حركت كند كه من رفتم. دیگر بیش از این حرفی نیست. این مقدار استغنا قطعاً در دنیا نظیر ندارد.
از این بالاتر شب #عاشورا ست كه اصحاب و اهل بیتش را جمع می كند و از آنها تمجید و تشكر می كند. بعد به آنها می گوید: بدانید از همه ی شما متشكر و ممنونم، ولی بدانید كه دشمنان با شما كاری ندارند و اگر بخواهید بروید مانع شما نمی شوند؛ من هم از نظر شخص خودم كه با من بیعت كرده اید، #بیعت خودم را از دوش شما برداشتم و محظور بیعت هم با من ندارید، هركس می خواهد برود آزاد است. حسین علیه السلام از اهل بیت و اصحابی كه درباره ی آنها گفته است كه اهل بیتی بهتر و باوفاتر از اینها سراغ ندارم، این مقدار #استغنا نشان می دهد و هرگز سخنانی از این قبیل كه من را تنها نگذارید، من غریبم، مظلومم، بیچاره ام، نمی گوید.
البته تكلیف دین خدا را برنمی دارد؛ لذا با افراد كه اتمام حجت می كرد، اگر در آنها تمایل به ماندن نمی دید، به آنها می گفت از این صحنه دور بشوید؛ زیرا من نمی خواهم شما به عذاب الهی گرفتار شوید، چون اگر از كسی استمداد كنم و او صدای استمداد مرا بشنود و مرا مدد نكند، خداوند او را به عذاب جهنم مبتلا خواهد كرد. این درس استغنا درس كوچكی نبود. همین استغنا بود كه بعدها روحیه ی استغنا به وجود آورد و چقدر قیامها و نهضتها به وجود آمد! .
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 50-49.
#شهید_مرتضی_مطهری
#روش_شخصیت_دادن
بزرگی میگه : اگه یه روزی فرزندی داشته باشم، بیشتر از هر اسباب بازی دیگه ای براش بادكنك میخرم!
بازی با بادكنك خیلی چیزها رو به بچه یاد میده؛
بهش یاد میده كه باید بزرگ باشه اما سبك، تا بتونه بالاتر بره...
بهش یاد میده كه چیزای دوست داشتنی میتونن توی یه لحظه، حتی بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن...
پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه!
ومهم تر از همه،
بهش یاد میده كه وقتی چیزی رو دوست داره، نباید اونقدر بهش نزدیك بشه و بهش فشار بیاره كه راه نفس كشیدنش رو ببنده، چون ممكنه برای همیشه از دستش بده...
و اگه کسی رو دوس داشت رهاش نکنه چون ممکنه دیگه نتونه به دستش بیاره...
و اینکه وقتی یه نفر و خیلی واسه خودت بزرگ کنی در اخر میترکه و تو صورت خودت میخوره...
میخوام ببینه بادکنک با این که تمام زندگیش بسته به یه نخ اما بازم توی هوا مي رقصه...
❣
╔═.🍃🌸.═════╗
╚═════.🍃💕.═╝
احساس #شخصیت
مسأله ی احساس شخصیت مسأله ی بسیار مهمی است. از این #سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد كه در خودش احساس شخصیت و منش كند، برای خودش ایده آل داشته باشد و نسبت به اجتماع های دیگر حس استغنا و بی نیازی داشته باشد، یك اجتماع این طور فكر كند كه خودش و برای خودش فلسفه ی مستقلّی در زندگی دارد و به آن فلسفه ی مستقلّ زندگی خودش افتخار و مباهات كند، و اساساً حفظ #حماسه در اجتماع یعنی همین كه اجتماع از خودش فلسفه ای در زندگی داشته باشد و به آن فلسفه ایمان و اعتقاد داشته باشد و او را برتر و بهتر و بالاتر بداند و به آن ببالد.
وای به حال آن اجتماعی كه این حس را از دست بدهد! این یك #مرض_اجتماعی است، و این غیر از آن «خودی» اخلاقی است كه بد است و نفس پرستی و شهوت پرستی است.اگر اجتماعی این منش را از دست داد و احساس نكرد كه خودش فلسفه ی مستقلّی دارد كه باید به آن فلسفه متكی باشد، و اگر به فلسفه ی مستقلّ زندگی خودش ایمان نداشته باشد، هرچه داشته باشد از دست می دهد، ولی اگر این یكی را داشته باشد ولی همه ی چیزهای دیگر را از او بگیرند، بازروی پای خودش می ایستد؛ یعنی یگانه نیرویی كه مانع جذب شدن ملتی در ملت دیگر و یا فردی در فرد دیگر می شود، همین احساس منش و شخصیت است.
معروف است كه آلمانها گفته اند ما در جنگ دوم همه چیز را از دست دادیم مگر یك چیز را كه همان شخصیت خودمان بود، و چون شخصیت خودمان را از دست ندادیم همه چیز را دوباره به دست آوردیم، و راست هم گفته اند. اما اگر ملتی همه چیز داشته باشد ولی شخصیت خودش را ببازد، هیچ چیز نخواهد داشت و خواه ناخواه در ملتهای دیگر جذب می شود.
وای به حال این #خود_باختگی كه متأسفانه در جامعه ی امروز ما وجود دارد. در گفتارهای #اقبال_لاهوری خواندم كه #موسولینی گفته است: انسان باید #آهن داشته باشد تا #نان داشته باشد؛ یعنی اگر می خواهی نان داشته باشی، زور داشته باش. ولی اقبال می گوید: این حرف درست نیست. اگر می خواهی نان داشته باشی، آهن باش. (نمی گوید آهن داشته باش، بلكه آهن باش) یعنی شخصیت تو شخصیتی محكم به صلابت آهن باشد. می گوید شخصیت داشته باش؛ چرا به زور متوسل می شوی، چرا به اسلحه متوسل می شوی، چرا می گویی اگر می خواهی نان داشته باشی باید اسلحه داشته باشی؟ بگو اگر می خواهی هرچه داشته باشی خودت آهن باش، خودت فولاد باش، خودت شخصیت داشته باش، خودت صلابت داشته باش، خودت منش داشته باش.
اگر یك ملت بیچاره و بدبخت، ایمانش را به آنچه كه خودش از فلسفه ی زندگی دارد از دست بدهد و #مرعوب یك ملت دیگر بشود، در تمام مسائل آن جور فكر می كند كه دیگران فكر می كنند و اصلاً نمی تواند شخصاً در مسائل قضاوت كند. هر موضوعی را فقط به دلیل اینكه مد است یا پدیده ی قرن است، به دلیل اینكه در جامعه ی آمریكا و در جامعه ی اروپا پذیرفته شده است، می پذیرد و دیگر منطق سرش نمی شود.
#کتاب_حماسه_حسینی ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 45-44.
#شهید_مرتضی_مطهری