خدایا اگه قراره آخرین سحر #ماه_رمضان عمرم باشه تورو به حق محمد و آل پاک محمد{ص} با شهادت مرا پاکیزه بپذیر... 🥺🤲🏻
هدایت شده از 💚 یا حسن مجتبی
دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
#هرروز_یک_شهید
💚🌱🙏🏻
#سحر_بیستونهم
#شهید_محسن_سجادینیا
💚🌱🙏🏻
@emamhasan_118
این تنها عکس ۴×۳ هست که حتی خانواده #شهید_محسن_سجادینیا عزیزم دارن و چندماهی هست بهم هدیه دادن، حال اتاقم اصن یجور دیگه شده🥺❤
خدایا تورو به خون پاک شهدا ازم بگذر😭
1_10644413586.mp3
11.27M
از خون جوانان حرم لاله دمیده😭
#شهدای_چابهار_راسک
#شهدا_قهرمانان_ما_هستند
#قدردان_باشیم
#امنیت_اتفاقی_نیست
رمضان رفت و تو در خواب محرم در پیش
ترس من کرب و بلاییست که امضا نشود
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان😭
📌 روایتی از اقامه نماز بر پیکر هفت شهید راهِ قدس توسط رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره) از زبان یک فیلمبردار
✍ همسر جوانِ جوانترین شهید آن کاروان هفت نفره روبروی دوربینم ایستاده.
توی قاب دارد از آخرین مکالمهاش با سیدعباس صالحی روزبهانیِ ۲۴ ساله میگوید و من که صدایش را از هدفون میشنوم نفسم بند آمده: «دو دقیقه قبل از آن حادثه به من زنگ زده بود. داشتیم با هم صحبت میکردیم که تلفن قطع شد و دیگر هیچ صدایی نیامد. معمولاً وقتی این اتفاق میافتاد آقا عباس چند دقیقه بعد دوباره تماس میگرفت اما بعد از قطع شدن آن تلفن دیگر تماس نگرفت تا اینکه خبری از تلویزیون شنیدم که یک ساختمان نزدیک سفارت ایران هدف قرار گرفته. دلم شور افتاد و ...🕊»
✨ این شکلی میشود بود که سیدعباسِ متولد ۱۳۷۸ اهل بروجرد با دو سال سابقه پاسداری که حدود دو سال هم از ازدواجش میگذشته و برای اولین بار هم پایش به معرکهی سوریه باز شده، خونش کیلومترها دورتر از مرزهای ایران روی زمین میریزد؛ همین اول کار به چه واقعیت سترگی خوردم.
👈 اصلاً برای کار دیگری به حسینیه آمده بودم اما عظمت واقعه آنقدر بود که تصمیم عوض کنم و دوربین تصویربرداری را بردارم و حالا بایستم روبروی آدمهایی که شانه زیر بار امانتهایی دادهاند که هزاران سال قبل و در ابتدای خلقت، آسمانها از پذیرفتنش سر باز زدند.💔
👈 زبانم نمیچرخد اما به زحمت به همسر جوان سیدعباس میگویم:
«دل کندن از همسرتان سخت نبود؟»
وسط بغضی که بیخ گلویش و پرده اشکی که توی قاب چشمش گیر کرده و صبورانه با آنها دست و پنجه نرم میکند میگوید: «خیلی سخت بود! خیلی خیلی سخت! کار رفتنش که داشت درست میشد به من گفت تو رضایت ندهی نمیروم!»
بغض بالاتر میآید و بقیه حرفش را میخورد. در ادامه هم با اشکی که حالا دیگر بهوضوح چشمها را تر کرده از دیدن پیکر سیدعباس در معراج میگوید و میگوید:
«عباس جان!
شهادتت مبارک! 🌱
ما را هم شفاعت کن ❤️»
#شهدا_قهرمانان_ما_هستند
#شهید_سیدعباس_صالحی_روزبهانی