هدایت شده از 🇱🇧 ابنسبیل|محسن آقایی 🇮🇷
مسجد را پیدا کنید ...
هر روز از پنجره محل کار چنین منظرهای را می بینم، البته در این تصویر بزرگنمایی شده و در واقع همین قدر هم وضوح ندارد.
تقلب: رد دود سیاه شاید بتواند در پیدا کردن مسجد مورد نظر کمکتان کند.
اگر میخواهید بفهمید اهل هر سرزمینی اعتقاد و نرمافزار عملی زیستش چیست، بنگرید در دورنما و در مرکزیت تردد و جایابی، برجسته ترین سازهها کدام است،
هرچه بود بدانید آن معبد اصلی شهر است.
آقایان بفرمایند معبد شان کجاست؟ البته که آن را که عیان است چه حاجت به بیان است.
حالا در چنین جامعهای چیزی که مایه شگفتی است دهان گشاد اعتراض به اسلام است. تا صحبت از تقاضا برای رعایت حدود الهی می شود، ناکارآمدی های بروکراسی و نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری لائیک و سکولار تاریخ گذشته غربی را بر فرق سرمان می کوبند و میگویند خیر سرتان با اسلامتان، اما دور و برت را که نگاه می کنی باید با ذره بین کوچکترین اثری از اسلام را آن هم در سطح و ظاهر پیدا کنی.
این چه روزگار تلخی است که مبتلایش شدهایم؟ آش نخورده و دهن سوخته.
@aghaeimohsen
♨️دستور قاطع سردار مفخمی، فرمانده جدید استان مازندران، به نیروهای تحت امر خود برای برخورد با گردنکشی و هنجارشکنی
📍منتظر حملهی هماهنگ صورتیهای داخلی و معاندین خارجی باشید...
📍هوشیار باشید که این حملهها با نیت ایجاد #مارپیچ_سکوت و عقبنشینی و دوقطبی در جبههی انقلابی صورت میگیرد
🧠⚔علوم و جنگ شناختی|جوانی
@Cwarfare
⚡️ اگر یک قصّهنویس بخواهد داستان حضرت یوسف را روایت کند، همۀ ماجرا را براساس یکسری امور اتفاقی و تصادفی تحلیل میکند!
در حالی که خداوند متعال میفرماید: «وَکَذَلِک مَکّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْض» (و ما اينگونه به يوسف در آن سرزمين، مُكنت و قُدرت داديم).
⚡️ حوادث زندگیِ ما اتّفاقی و تصادفی نیست، بلکه براساس مقدّرات است.
💠 آیتالله میرباقری:
◀️ قرار گرفتنِ مسئولیتِ «خدمتِ به آستان اهلبیت(ع) و سربازی امام زمان(عج)» بر دوش اشخاص، با دستِ تقدیرِ خداوند متعال رقم میخورد و ناشی از تصادف نیست.
◀️ خداوند متعال در قرآن کریم وقتی ماجرای یوسف صدیق(ع) را بیان میکند، میفرماید برادران یوسف او را در چاه انداختند و ماجراهایی پیش آمد، تا آنجا که به خانۀ یکی از بزرگان مصر راه پیدا کرد. این بزرگ مصر، وقتی یوسف را از بازار خرید، عظمت و بزرگی را در چهره او دید و به همسرش که فرزندی نداشت، گفت: «أَكْرِمي مَثْواهُ عَسى أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدا»، بردهوار با او برخورد نکن، او شخصیت بزرگی است و روزی به کارمان میآید و اصولاً او را بهعنوان فرزند خودش انتخاب کرد و از آنجا بود که حضرت یوسف بهعنوان فرزندخواندۀ یکی از بزرگان مصر شد، در حالی که در چند روز قبل، او یک کودک افتاده در چاه در یک بیابان بود.
◀️ اگر یک قصّهنویس بخواهد این داستان را روایت کند، همۀ ماجرا را براساس تصادفات تحلیل میکند؛ تصادفاً برادرانِ یوسف او را در چاه انداختند، تصادفاً کاروان تشنهای که مسیرش هیچگاه از اینجا عبور نمیکرد، گذرش به اینجا افتاد، تصادفاً در اینجا تشنه شدند، تصادفاً رفتند آب بیاورند و آب نبود و بهخاطر تشنگی، مجبور شدند که از آبِ تلخِ چاهی که حضرت یوسف در آن بود استفاده کنند، تصادفاً از این چاه آب برداشتند و تصادفاً یوسف صدیق بالا آمد، تصادفاً ماجرا چنین پیش رفت که او را ببرند و بفروشند، تصادفاً در مصر فروختند، تصادفاً یکی از بزرگان مصر مشتریِ یوسف شد، تصادفاً عظمت را از چهرۀ او فهمید و دانست که آیندۀ روشنی دارد، تصادفاً خدا به آنها بچه نداده بود و تصادفاً حضرت یوسف را بهعنوان فرزندخوانده انتخاب کردند و تصادفهای دیگر!
ما مقدّرات الهی را اینگونه تحلیل میکنیم! ولی خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَکَذَلِک مَکّنَّا لِیوسُفَ فِی الْأَرْض»، ما به یوسف مکنت دادیم؛ این تازه، اوّلِ تقدیری است که ما با این بندۀ خوب انجام دادیم، «وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ». این درس بزرگی است: «وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ»، خداوند بر کار خود غالب است و هر کاری را که بخواهد، انجام میدهد. خداوند یک گِلهای هم از ما میکند: «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون»، اگر مردم این را میدانستند، به درِ هیچ خانۀ دیگری نمیرفتند.
◀️ این نکته را عرض کردم که ما تلقی نکنیم که تصادف شده و تصادفات دست به دست هم داده و ما آمدهایم و اینجا نشستهایم! خیر! بلکه تقدیری پشتسرِ این امر است. یک دستی ما را به اینجا آورده است و فقط یک طرفِ ماجرا ما هستیم، طرفِ اصلیِ ماجرا خداوند متعال و ولیّ او وجود مقدّس امام زمان(عج) است. بنابراین فرصتها را باید یک نعمت الهی تلقی کرد. نعمتهای الهی وقتی بهسراغ انسان میآید، با «شکر» و «کُفرِ» انسان است که این نعمت، یا افزون میشود یا از دست میرود.
#تغییر_نگاه_به_زندگی
#تربیت_ولایی
☑️ @mirbaqeri_ir
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
♨️دستور قاطع سردار مفخمی، فرمانده جدید استان مازندران، به نیروهای تحت امر خود برای برخورد با گردنکش
واقعاچقدر بعضی ها رقیق القلب اند که تحمل یه کم حرف قاطع رو ندارند !
ببینید باهمین یه کلمه ی "گردن شکستن" چه سوگواری ای دارند راه میندازند صورتی مسلکان برای گردنهای نشکسته !!
برای قتل های نکرده...
برای نهی از منکرهای "بدون ضرب وشتم"...
برای آش های نخورده و دهانهای سوخته...
🔴بله ! ماشهید ندادیم که امروز باحمایت ودفاعهاو دلسوزیهای نابه جای شما از مروجان بی حیایی و بی بندوباری ،شاهد چنین سیرک فحشایی در شهرهامون باشیم و جرات برخورد نداشته باشیم !
کاش کمی از شهدا بصیرت و اقدام درلحظه یادمی گرفتید...
مثل شهیدعلم الهدی که زیر شکنجه ی ساواک رفت اما اجازه نداد بساط فحشا رو کسی درشهر پهن کنه و ایران رو تبدیل به اندلس کنه ...
خون دلی که ازدست شماجماعت مذهبی نما می خوریم از دست دشمن نخوردیم...
چه حق گفت شهیدآوینی که :
آخرین مقاتله ی ما به مثابه سپاه عدالت، نه با دموکراسی غرب ،که با اسلام آمریکایی است ، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیر پاتر است ....
🔴مصداقهای اسلام آمریکایی ونفاق رو باید این روزها خوب درک کرده باشیم ...
اونهاکه دربرابر منکر خاشع ومتواضعند ولی درمقابل ناهی منکر ،درنده و پرخاشگر...
تو خود حدیث مفصل بخوان ...
#رأفت_غیر_اسلامی...
#حامیان_منکر
#منافقان
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
واقعاچقدر بعضی ها رقیق القلب اند که تحمل یه کم حرف قاطع رو ندارند ! ببینید باهمین یه کلمه ی "گردن ش
چطور می شه که هم دوست؟! ، وهم دشمن اینقدرهماهنگ باهم عمل می کنند و هردو دلسوز شکستن گردن "قانون شکنان" می شن ؟!
🔴راست گفتند که هیچ اتفاقی ،اتفاقی ،اتفاق نمی افته !
#نفوذ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار مطالبه گران #مازندران با #سردار_مفخمی در حاشیه ی نمازجمعه
♨️واکنشهای عجیب و عجولانه اصلاحطلبان به دستور #سردار_مفخمی
📍اصلاحطلبها اینگونه موجوداتی هستند؛ مثلا اگر سردار میگفت پدرش را درآورید میگفتند: درآوردن پدر در کجای قانون آمده، به پدرش چه ربطی دارد که میخواهید او را در بیاورید!
یا نفهم هستند یا خود را به نفهمی زدهاند که «گردنش را بشکنید» کنایه است به برخورد قاطع کردن، نه اینکه واقعا «گردن» ایشان را بشکانید!
✍بیداری ملت
📍طنز ماجرا آنجاست که رگ گردن کسانی از این جملهی مقتدرانه خطاب به گردنکشان و قانونشکنان باد کرده که قبلهی آمال و مدینهی فاضلهشان، مَهد پوستکنی و گردنشکنی واقعی مظلومان است!
البته از قدیم گفتن فحش رو بندازی زمین، صاحبش برمیداره!
✍محمدجوانی
🧠⚔علوم و جنگ شناختی|جوانی
@Cwarfare
چگونگی استفاده از ابزار سایبری در فضای عمومی.mp3
1.88M
🌐 چگونگی استفاده از ابزار سایبری در فضای عمومی
👤 استاد شکوهیانراد
🖇 دوره ژورنالیسم تکمیلی
🏢 مؤسسه استاد فرجنژاد
#سواد_رسانهای
📲 کانال موسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد:
📝 @FarajNezhad110
این حقیر اجازه ظلم مجدد اغتشاشگران به نظام، بسیج و فراجا را در حد توانم نخواهم داد...
متاسفانه در برابر پروژه #نفوذ آگاهی جمعی وجود ندارد و همچنان #ارتش_سری_روشنفکران و نفوذیهای کذاب مشغول ایجاد اختلال محاسباتی برای مسئولان هستند و همچنان در برابر آفند شناختی دشمن، پدافند شناختی مناسبی نداریم.
💡 هوش سفید| سید علیرضا آلداود
🇮🇷 جنگ شناختی | سواد رسانهای 👇
@aledavood 👈 عضو شوید
هدایت شده از آنتی روباه
💥کیهان: کشف حجاب بازیگران، کار حزب صهیونیستی بهاییت است
🔻کیهان نوشت: حزب اشرافی کارگزاران در بیانیهای نوشته است که پوشش زنان را به خود زنان واگذار کنید.
🔻پروژه ترویج کشف حجاب که برخی بازیگران دمدستی در آن نقشآفرینی میکنند، ذاتاً پروژه حزب صهیونیستی- انگلیسی بهائیت است و عجیب است که حزب کارگزاران تا این حد با فرقه صهیونیستی- انگلیسی مذکور پیوند خورده است.
🔻این پیوند البته در تعامل کاملاً نزدیک امثال فائزه هاشمی با عناصر بهایی کاملاً مشهود است، همچنان که در تأکید حرمتشکنی روز عاشورای سال ۸۸ توسط برخی افراطیون مدعی اصلاحات هم آشکار شد.
#بهائیت
🦊 @antirobah | آنتی روباه
🦊 @antirobah | آنتی روباه
16.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶🔹 آثار تمدنی سایبرنتیک و هوش مصنوعی
❇️ اشارهی امام خامنهای به موضوع هوش مصنوعی:
- آیا صرفاً فنی است؟
- آیا دارای ابعاد حکمرانانه است؟
- آیا باید مقلد روشهای غرب شویم؟
- آیا حائز ملاحظات تمدنی است؟
💠فیلم کامل 👇
https://www.aparat.com/v/h3D10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻حاج حسین یکتا: در شب قدر انقلاب اسلامی هستیم
🔹اگر امروز آتش دشمن علیه ما سنگین است، به خاطر این است که در شبهای قدر انقلاب هستیم و در نقطه رسیدن به قلهایم.
🔹از همه گردنههای تحریم و فشار اقتصادی عبور خواهیم کرد، در نقطهای هستیم که دشمن دارد نابود میشود و نشانههای سیاسی و اقتصادی آن آشکار شده است.
⏰ «جهان آرا»؛ شنبه و دوشنبه هر هفته ساعت ٢٢
🆔 @ofogh_tv
🆔 @jahanara_ofogh
الان داره محرم میاد بایدبریم پیشوازش یا #غدیر داره میاد ؟!
اولویت باکدومه ؟!
چرا یه عده ازگفتن این حرفها و پرداختن به این #اولویت به خشم میان؟!!!
اندرحکایت فعالیت این روزهای فرقه های انحرافی ای که کمربه قتل دین توسط مسلمین بستند واز #رساندن حرف "حاضران به غائبان" وحشت دارند...
راستی ؛
ماچقدر اهل مطالعه ی کلام #امیرالمومنین ، #نهج_البلاغه ایم؟
#دردها
#غربتها
الامامالجواد«ع»:
عَلَیْكُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَریضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَیْنَ الاْخْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَی الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِی الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِی السَّفَرِ، وَ أُنْسٌ فِی الْغُرْبَةِ. [حلیه الأبرار، ج 4، ص 599]
بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیری آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است. علم وسیله كمک به دوستان و برادران است، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردی است، هدیه و سرگرمی در مجالس است، همدم و رفیق انسان در مسافرت است، و اَنیس و مونس انسان در تنهایی میباشد.
🔊تشکیلات #بصیرت_رسانهای 👇
https://eitaa.com/joinchat/240058421Cb84049d5f792
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
بنشین باخودت بیاندیش #شهید_بهشتی #حجاب
باخودت بیاندیش...👆
امروز از رنگهای شاد برای جذب به حجاب استفاده می کنی و فردا از آرایش ملایم ، و فردا از مدلهای مختلف لباسهایی که پوشیده اند ولی برهنه اند و فردا و فردا....
#خطوات
جهاد کبیر🇵🇸🇾🇪🇱🇧
👓 خیلی از خانمهای حتی مسجدی و متدین یا هیئتی، به هیچ وجه نمیدونند مدل خلقت #مرد چجوریه! ❗️ این فای
#مرور_مجدد
حقیقتاً مطلب دردناکی بود
انسان چقدر دراین دنیا اسیر غفلته و نمی فهمه که "تابع نفس" بودنش چه خسارتهایی به افراد می تونه وارد کنه ناخواسته...
و گاهاً هم غیرقابل جبران....
انسانیم و #مسئول دربرابر سایرین...
یارب از هرچه خطا رفت ،هزار استغفار...
📌برنامۀ "سمت خدا" با حضور علیرضا پناهیان از شبکۀ سه
🗓 امروز(دوشنبه) ۲۹ خرداد - ساعت ۱۳:۳۰
👈 لینک پخش زنده:
telewebion.com/live/tv3
@Panahian_ir
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #نماهنگ | جواد الأوصیاء
◾️ رهبر انقلاب: زندگی امام جواد علیهالسّلام هم الگوست. امام جواد علیهالسّلام - امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت در بیستوپنج سالگی از دنیا رفت...
▪️ رسانه KHAMENEI.IR در آستانه آخرین روز از ماه ذیقعده و در سالروز شهادت حضرت امام جواد علیهالسلام نماهنگ «جواد الاوصیاء» را منتشر میکند.
💻 Farsi.Khamenei.ir
24.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 بیانات آیتالله خامنهای در سالروز شهادت امام جواد علیهالسلام در مهدیه تهران
✏️ زندگى امام جواد در میان ائمه، تقریباً یک زندگى منحصر به فرد و کمنظیرى است، اگر نگوییم بىنظیر؛ براى اینکه این بزرگوار با اینکه دوران امامتشان کوتاه نبود - یعنى هفده سال تقریباً دوران امامت این بزرگوار بود - اما بیستوپنج سال بیشتر عمر نکردند. ۶۴/٠۵/٢۶
💻 Farsi.Khamenei.ir
🎙 #کلیپ_صوتی | امام جواد علیه السلام، نشانه مقاومت
◾️ رهبر انقلاب: این بزرگوار نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیش که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیده است، با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی، مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد...
◾️ رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب کلیپ صوتی «امام جواد علیه السلام، نشانه مقاومت» را منتشر میکند.
🎧 بشنوید👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 در وزارت ارشاد در تهران گل گرفته شد
💢 جدای از اینکه این رفتارها درست یا غلط است که میتواند مورد گفتگو باشد اما بدون شک مطالبه بخشی از جامعه است و باید دیده شود و رسانهها نباید آن را به سکوت وانهند که خیانت بزرگی است.
📌 @ponezs
📍 نکته قابل تامل جواد موگویی درباره فیلم سینمایی #مصلحت که هماکنون روی پرده سینماست
📲کانال مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد:
📝 @FarajNezhad110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جشن ازدواج دانشجویی
🔶 همزمان با میلاد باسعادت حضرت معصومه (س)، مراسم عقد و جشن ازدواج دانشجویی در #مسجد_امام_رضا علیه السلام دانشگاه فردوسی، برگزار شد.
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
🆔 @soada_ir
هدایت شده از کانون فرهنگی تبلیغی نورالهدی
"بسم الله الرحمن الرحیم"
#قسمت_هفتم📚🖇
#تکراری_تلخ
باید سر یه سری کلاس میرفتم تا دوباره بیفتم رو غلتک. میدونی انگار این یک سال و چند ماه فاصله گرفتنه من از کلاس و پای درس اساتید نشستن، منو گنگ و گیج کرده بود، وااای دیگه هیچ سرفصلی برام یه دفتر باز نبود، قبلا تیتر ها برام کلیدهایی بودن که با دیدنشون کلی واژه و حرف تو ذهنم ردیف میشدن.
میدونی تلخ قصه کجاست؟؟! اون دوستای نا دوستی که تو مباحثه ی علمی در اوج بی سوادی، تحلیل رفتن و فراموشی محفوظاتم رو میچسبوندن به بارداری و شیر دهی و شب بیداری و تا دلت بخواد حرفهای بی پایه و اساس رو وصله پینه میکردن به معلومات کج و کولشون و به خورد من میدادن!!
چند ماه از این روزا میگذشت.
باید اقرار کنم زمانی حس شیرین مادری که با تارو پود هر زنی در آمیخته رو منم داشتم، چقدر نفس گیر بود وقتی میخواستم تو مهد بذارمت و برم چهار دست و پا دنبالم راه میفتادی😭 مربی بغلت میکرد، روتو برمیگردوند و میبردت و من ضربان قلبم میرفت بالا میرفت بالا و من بزور از پله ها میرفتم بالا.. نفسم به شماره می افتاد و ازت دور میشدم، بین کلاسا با چه استرسی میومدم پیشت، شیشه شیر رو میذاشتم دهنت با دستات، مچ دستامو محکم می گرفتی، کدوم مادر میتونه بگه ، ترجمه ی نگاه و حتی حرکت های ریز جگر گوششو نمیفهمه؟؟ کدوم مادر؟؟
و من بودم که نادانسته بخاطر تشویق های غلط بقیه داشتم احساسمو سرمی بریدم و خودمو میزدم به نفهمی 😭چشمات رو ازم بر نمیداشتی، تو هم تجربه کرده بودی که اومدنم دوام نداره بخاطر همین هر بار، هربار، هربار تمام تلاشتو برای نگه داشتن من کنار خودت انجام میدادی،
تمام تلاشت با تمام وجود کوچیکت، با چشمات، با ضربان قلبت با دستای کوچیکت ، با همه توانت.... 😭
.......
از سرویس پیاده شدم، صدیقه رو دیدم برای خونه خرید کرده بود با دو تا بچش داشت میرفت خونه
* سلام
~ سلام مریم!
* خوبی؟
~ بیداره؟؟
* ها؟ اها، آره
~ حالش خوبه؟
* آره خستس
~ عجب!
دست بچه هاشو گرفت و راه افتاد...
ما داریم میریم از قم
* عه! کجا؟
~ کرمان، برای تبلیغ
* چند ساله؟
~ دو سال..... اگه قم میموندم نمیذاشتم دیگه این طفل معصومو اینجوری خسته کنی!
* وای صدیقه اصلا حوصله بحث ندارم
~ عصر میام خونتون، میشه؟
* آره بیا
......
خوابوندمت رو تخت، آروم بودنت یکم غیر طبیعی بود، چک کردم تب نداشتی، گفتم حتما از خستگی زیاده، رفتم آشپزخونه، از دور شروع کردم باهات حرف زدن
* فاطمه خانم انگار حسااابی امروز بهت خوش گذشت 😊گل مامانی، نفس مامانی....
.......
در خونه باز شد
_ یا الله.... سلااام مریم خانم.... کو دختر بابا؟؟
اومد سراغت...... چند لحظه نگذشت که صدای خنده هات خونه رو برداشت بابات حساااابی سرگرمت کرده بود منم ناهارو ردیف کردم.... تازه یاد گرفته بودی با دیوار راه بری، تند تند میخوردی زمین و هر بار انگار یکی باباتو میزد، یجوری آخ میگفت قلبم ریش میشد
* عه علی چته؟
_ مریم انگار فاطمه حالش روبراه نیستا، دیروز مسافت بیشتری میرفت
* خستس از صبح تو مهد بازی کرده
_ میبرمش بیرون یکم هوا بخوره
.......
اومدم مای بی بیتو عوض کنم متوجه کبودی ساق پات شدم، انگار با پتک زده باشن تو سرم
* علی!!! هی بچه خورد زمین ببین پاشو کبود شده!!!
_ چی؟؟ ببینم!!! با ساق نخورد زمین!! بهت گفتم انگار یچیزیش هست!!
*زمین نخورد که هی آخ و واخ میکردی؟؟
_ تا بلند میشد چند قدم بره می نشست ! دوبارم تا از پهلو اومد بیفته گرفتمش نخورد زمین!!! نکنه تو مهد اتفاقی افتاده مریم
* مهد!! پس چرا به من نگفتن....
_ مریم...... مهد..... لااله الا الله.... ناهار آمادست؟
* آره..
_ ..... بده من فاطمه رو... بیا بابا..... بابا بمیره نبینه پای فاطمه ش کبوده.... بیا زندگی بابا.....
.....
خیلی عصبی بودم خیلی....بعد ناهار تو و بابات خوابیدین و من از فرصت استفاده کردم تا بحثای صبح رو جمع بندی کنم.....
عصر انقدر خسته بودم بدنم داغ میکرد! انگار جسمم جوش آورده بود!
صدای زنگ در اومد...
* بله...
~ منم صدیقه....
ادامه دارد.....
قسمت بعدی به زودی... 🪴