⚜بر گرفته از سخنراني هاي آيت الله ناصري⚜
كرامتي از اولياي الهي
یکی از بزرگان كه در قيد حيات و از علماي مهم قم هستند، نقل ميکردند كه: یکی از مردان خدا به منزل ما آمد. دیدیم از اولیای الهی است و طی الارض و طی الهواء دارد. ظهر او را نگه داشتیم. مشغول صحبت بودیم و ما را موعظه و نصیحت ميکرد که یک نفر در زد. در را باز کردم و دیدم یکی از رفقا است. گفتم: «فلانی! خوشا به سعادت تو. بیا یکی از اولیای الهی و از همراهان امام زمان علیه السلام اینجاست. بیا او را ببین». تا آن شخص وارد شد، آن مرد الهی بلند شد و در حالي كه دماغش را گرفته بود، به رفيق ما گفت: «بیرون، بیرون، جُنُب، جُنُب، رفيق ما رنگ از صورتش پرید و برگشت و از خانه بیرون رفت. من هم نشستم و خجالت کشیدم؛ ولي به آن ولی خدا حرفی نزدم. یک مقداری نشستیم، تا اينكه گفت: «خوب، اجازه دهید مرخص بشویم». گفتم: «دفعه بعد، چه وقت تشریف ميآورید؟» گفت: «من خودم اینجا نيامدم که بگویم بعد چه وقت میآیم؟ به من اجازه دادند که اینجا آمدم. دفعه بعد را هم خدا ميداند. شاید هم تا آخر نیامدم». آن مرد الهي رفت و چیزی طول نکشید که رفیق ما آمد؛ در حالي كه غسل کرده بود و عرق از سر و صورت او ميچکید. به او گفتم: «مؤمن! چه شد؟ قضيه چه بود؟» گفت: «صبح که بیدار شدم، دیدم غسل بر من واجب شده است؛ ولي براي كاري عجله داشتم. گفتم: حالا ميروم سراغ كارم و بعد از آن، میروم غسل ميكنم. وضو گرفتم و رفتم؛ اما بعد فراموش کردم که غسل برایم واجب شده است و نماز ظهر و عصرم را هم بدون غسل خواندم. ناهارم را هم خوردم و آمدم به شما سری بزنم، تا اینكه آن آقا این حرف را زد و يادم آمد كه غسل برايم واجب شده بود. دویدم و رفتم غسلم را کردم. نمازم را هم هنوز نخواندم».
آن ولي خدا گفته بود: «بوی تعفنش، محله را گرفته است». بله برادر من! هر عملي يك اثري دارد؛ مثلاً وقتی وضو گرفتی، یک نورانیتی با تو هست که خودت نمی بینی، من هم نمی بینم. اما آنها که چشمشان باز است، ميبینند. وضو نداشته باشی، یک گرد و غباری اطراف تو دور ميزند. من نمی بینم؛ ولي آنها که ميبینند، ميفهمند و ميگویند، اما اگر جنابت باشد، این گرد و غبار تبدیل به ظلمت ميشود همة احکام الهی اینطور هستند یعنی دارای آثار واقعی و وضعی است.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
💥«وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَة؛[اسراء،آیه24]
◀️و بالهاى #تواضع خويش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر!»
👈 انسان بايد در معاشرت و گفتگوى با #پدر_و_مادر طورى روبرو شود كه پدر و مادر تواضع و #خضوع او را احساس كنند، و بفهمند كه او خود را در برابر ايشان خوار مىدارد.
#زیبایی_های_قرآن
#اخلاق
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
❣بسم رب الشهدا ❣
✨❤️ شهدا چه می گفتند ؛
❣ شما ای انسان ها خودرا از بند هوی هوس رها کنید
و به جمع عاشقان بپیوندید زیرا زندگی بدون عشق به الله نابود شدن است
و انسان عاشق این جهان را به مانند دخمه ای تنگ وتاریک می داند وزمانی که از این حهان هجرت می کند خود را رهاشده می یابد
💌 شهید حشمت الله قلی 🌷
#یادمان باشد
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
آیا ممکن است به جایی برسیم که مقام و منزلتمان حتی از شهدا فراتر رود؟
حدیث از امیر المؤمنین
ما الُمجاهِدُ الشَهِیدُ فی سَبِیلِ الله
بِاعظَمَ اَجراً مِمَن قَدَرَ فَعَفَ
آن کس که در راه خدا جهاد کند و شربت #شهادت بنوشد بلند مقام تر از آن کس نیست که توانایی بز #گناه داشته باشد و دامن خود را آلوده نکند.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#وصیت_شهید 🌼🍂
آیا مگر ما نیستیم و نبودیم که سالها بر سر و سینهی خود میزدیم که ای حسین جان کاش با شما بودیم ، ای کاش حسین(ع) فرمانده میشد و جان خود را در راه خدا برای رضای او هدیه میکردیم !؟
مگر نه اینکه اگر در کربلای حسین بودیم ، همه چیزمان را برای اسلام فدا میکریم و به یاری او میشتافتیم !؟
اگر اکنون نیز بر این عقیده هستیم ، حالا ایران کربلاست و امروز عاشورای دیگر و نواده پاک خاندان رسولالله ، حسین زمان امام خمینی است ؛ آن طرف هم صدام یزید کافر از نواده کثیف ابوسفیان و دیگر طاغوتها !
اگر ایمانی استوار داشته باشیم از برترین و بالاترین ملتها خواهیم بود...
#شهیدرحمت_الله_زکی_پور
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
#درمحضرقرآن
الأنعام
وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ
ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩم ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﻨﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ; ﺁﻧﺎﻥ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﮔﻤﺎﻥ ﻭ ﭘﻨﺪﺍﺭ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺣﺪﺱ ﻭ ﺗﺨﻤﻴﻦ ﺗﻜﻴﻪ ﻣﻰ ﺯﻧﻨﺪ .(١١٦)
--------------------------
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آماده_هستی؟
تو نمی دانی ملک الموت کی جانت را میگیرد!
درحال عبادت
در حال خواب
در حال رانندگی
در حال گناه
در حال بیماری
در حال گناه
درحال غیبت ...
مراقب خودت و شب اول قبر خودت باش
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
✨﷽✨
📌 #داستانک
🔸ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ …ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ …ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ …
🔹ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ .
🔹ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .…ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ …ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﺷﻨﻮﺍﺳﺖ .
🔺دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ !
🔺ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ
🔅امام علی - علیه السلام - فرمود:
ناامیدی، صاحب خود را می کشد.
📚غرر الحکم، ح 6731
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
تبدیل تکهسنگ به گلابی و واکنش شیخ رجبعلی خیاط
🌺🌺🌺
جناب شیخ معتقد بود کسانی که در سیر سلوک از طریقه اهل بیت(ع) فاصله دارند، هر چند بر اثر ریاضت از نظر قدرت روحی به مقاماتی دست یابند، درهای معارف حقیقی بر آنان بسته است. یک بار ایشان با شخصی از اهل ریاضت برخورد داشت.
به او فرمود: حاصل ریاضتهای تو بالاخره چیست؟ آن شخص خم شد، قطعه سنگی برداشت و آن را به گلابی تبدیل و به شیخ تعارف کرد، شیخ رجبعلی فرمود: این کار را برای من کردی، بگو ببینم برای خدا چه داری ؟! مرتاض با شنیدن این سخن به گریه افتاد.
حکایت خود ماست گاهی کار های دشوار زیادی انجام میدهیم بی آن که بدانیم چه فایده ای برای زندگی دنیا و آخرتمان دارد و آیا رضای الهی را در بر دارد یا خیر
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
داستان طی الارض آیت الله بهجت(ره)
خاطره ای از آیت الله حاج شیخ علی قرنی که خود شاهد این کرامت شگفت از آیت الله بهجت بوده اند
در زمانی که در نجف، مشغول تحصیل بودم، پدرم، آخوند ملّا ابراهیم، برای زیارت، به نجف آمد. چند روزی در نجف بود و پس از آن، با هم به کربلا رفتیم. یک شب در حرم امام حسین (ع) مشغول زیارت بودم که ناگهان یادم افتاد که عهد کرده ام چهل شبِ چهارشنبه، به مسجد سهله بروم و تا آن وقت، سی و دوشب رفته بودم. متأثر شدم که چرا صبح، متوجّه این مطلب نشده ام تا بتوانم به عهد خود، عمل کنم و اکنون باید مجدداً این برنامه را از ابتدا آغاز نمایم.
در این فکر بودم که دیدم آیت الله بهجت در قسمت بالاسرِ ضریح امام حسین (ع) نشسته و مشغول زیارت و عبادت است. خدمت ایشان رفتم و سلام کردم. فرمود: آقای قرنی! چیه؟ تو فکری؟ می خواهی به مسجد سهله بروی؟
توجّه نکردم که ایشان از کجا فهمید که من در فکر مسجد سهله ام. عرض کردم: بله! و موضوع عهد خود را توضیح دادم. فرمود: برو، پدرت را بگذار در مدرسه و بیا! من اینجا منتظر شما هستم.
پدرم در حرم بود. ایشان را به مدرسه بردم. شام را تدارک دیدم و به پدرم گفتم: شما شام را میل کنید و استراحت نمایید. گویا استادم با من کاری دارد، من مجدّداً به حرم امام حسین (ع) باز می گردم.
سپس به حرم بازگشتم و خدمت آیت الله بهجت رسیدم. ایشان فرمود: می خواهی به مسجد سهله بروی؟
گفتم: آری، خیلی مایلم.
فرمود: بلند شو همراه من بیا. و دست مرا در دست خود گرفت. همراه ایشان از حرم امام حسین (ع) بیرون آمدیم و از شهر، خارج شدیم. ناگاه، به صورت معجزه آسا خود را پشت دیوارهای شهر نجف دیدیم. فرمود: از پشت شهر، وارد آن می شویم.
شهر نجف را دور زدیم و وارد مسجد سهله شدیم و نماز تحیّت و نماز امام زمان (ع) را در معیّت آن بزرگوار خواندم. پس از آن، آیت الله بهجت فرمود: می خواهی نجف بمانی یا به کربلا برگردی؟
عرض کردم: پدرم کربلاست و او را در مدرسه گذاشته ام، باید به کربلا برگردم.
فرمود: مانعی ندارد. و مجدداً دست مرا گرفت. دستم در دست آن بزرگوار بود که خود را در بالاسرِ امام حسین (ع) دیدم.
در پایان این ماجرا، آیت الله بهجت فرمود: راضی نیستم که تا زنده ام، این جریان را برای کسی بازگو نمایی.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie