🔶 خلاصه اینا هم انقدر اصرار کرده بودن تا بالاخره علامه اجازه دادن.
اما آخرش علامه گفته بود که شما اون مرتاض رو خواستید بیارید ولی من کاری بهش ندارم و باید به کارای نوشتن بپردازم.
🔹 بعد اون آقا رو آوردن پیش علامه و بهش گفته بودند ببین یکی از آدمهای قوی ما ایشونه.
اون مرتاضه گفته بود حالا ببینید من چیکارش میکنم!😏
بعد اومد و نشست یه کناری، حضرت علامه هم کنار میز کوچکی مینوشت....📝
🌼°`🍃-
『 @jahadesolimanie 』
یه سلام و علیکی کردن...
بعد این مرتاضه هی نگاه میکرد به علامه و...
🔹 ما که نمیدونستیم چی میگذره، چه امواجی داره رد و بدل میشه...😐😁
بعد علامه هر چند وقت یکبار سرش رو بلند میکرد و یه نگاه میکرد به این مرتاضه،
اینم آه، و فریاد میکشید و پرت میشد یه طرف و یه کارهایی میکرد!!!
💢 بعد از دو سه مرتبه که اینجوری شد، گفت: بابا این کیه من رو آوردید پیشش؟این کیه آخه؟😤😁
من تمام قدرتهام رو برای منصرف کردن فکر این و ازبین بردن تمرکز و توّجهش بهکار میبرم، اما یه نگاه به من میکنه تمام زحمات من رو به هدر میده.🤕
🌼°`🍃-
『 @jahadesolimanie 』
🌹✔️ 🏅 این قدرتی هست که یه مومن میتونه در اثر ایمان و تمرکز زیاد به دست بیاره.
حالا بریم سراغ تمرینی که علامه طباطبایی رحمه الله علیه دادن برای تمرکز.
در رسالة الولایة،علامه طباطبایی میفرماید:
✅ مکان خلوتی را انتخاب کن که هیچ مشغولکنندهای از قبیل نور،صدا، و غیره در آنجا نباشد، سپس طوری بنشین که مشغول به کاری نشوی و حواست پرت نشود و چشمانت را بسته نگه دار.
🌼°`🍃-
『 @jahadesolimanie 』
🔵 آنگاه صورتی را مثلاً صورت «الف» یا یکی از اسماءالله را در خیال خود مجسّم کن که کاملاً توّجهت به آن معطوف شود و هوشیار باش که هیچ صورت خیالی واردمحوطه صورت«الف» نشود،👌
🔶 در این هنگام که ابتدای کار است درمییابی که صورتهای خیالی دیگر مزاحم تو شده و ذهن تو را میخواهند تاریک و مشوّش نمایند،
صورتهایی که بسیاری از آنها قابل تشخیص و شناسایی از یکدیگر نیست.👥👤👥
🔵 صورتهایی که افکار روزانه و شبانه و مقاصد و خواستههای توست.
🌼°`🍃-
『 @jahadesolimanie 』
🔶 حتّی این افکار چه بسا دربارهی این باشد که یک ساعت بعد با کي ملاقات داری، یا فلان شخص را ملاقات خواهی کرد یا فلان عمل را انجام خواهی داد،
👈 این در حالی است که تو در خیال خود فقط به صورت «الف» نظر داری و به آن توّجه میکنی
و این تشویش مدّتی با تو خواهد بود و تداوم خواهد داشت.
🔵پس اگر چند روزی به تخلیه و پاکسازی این خیالات مزاحم اقدام نمایی،
(یعنی میاد بزنش کنار... میاد بزنش کنار...)
✅ بعد از مدتی مشاهده میکنی آن خیالات و خواطر رو به کاهش گذاشته و هر روز کم میشود،
و خیال نیز نورانی میشود،✨🌺💕
🌼°`🍃-
『 @jahadesolimanie 』
👆 هر روز این کار رو حدود 10 دقیقه انجام بده
و تمرین هم کن. انقدر تمرین کن تا بعد از چند روز به طور کامل بتونی خیال و ذهن خودت رو پاک کنی.
⭕️ منتظر نشین که یه معجزه ای اتفاق بیفته
👌 تلاش کن...
وقت بذار. تمرین کن
🌹 ان شالله به زودی به قدرت تمرکز بالایی خواهی رسید...
✅ کسی که این دوره رو به خوبی انجام بده، بسیاری از بیماری های روحیش هم از بین میره. بیماری هایی مثل افسردگی و وسواس و استرس و ترس و...
🌼°`🍃-
『 @jahadesolimanie 』
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
🔰 سلسله جلسات #طرح_مطالعاتی_کتب_شهید_مطهری 60 ❇️ تدریس کتاب #حقوق_زن_در_اسلام ❇️ جلسه 60( جلسه
1_1578331069.mp3
5.96M
🔰 سلسله جلسات #طرح_مطالعاتی_کتب_شهید_مطهری 61
❇️ تدریس کتاب #حقوق_زن_در_اسلام
❇️ جلسه 61( جلسه 19 کتاب نظام حقوق زن در اسلام) 💠 بحث چندهمسری
❌ پایان تدریس کتاب نظام حقوق زن در اسلام ❌
🎤 با توضیحات استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ
👌 کتب شهید مطهری، راهی عالی برای قوی شدن✨
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
'<🌧♥️>'
جهاد با گروه حامیان ( نگهبانان که در روز دهم برای حفظ امنیت در خیابان ها منتشر شده بودند ) کار داشت و او سعی کرد که هر چه زودتر آن کاری را که به او سپرده بودن را تمام کند و با دوستانش به دسته عزاداری برسد ولی با این حال او موفق نشد.و اما نکته مهم قضیه:در طول این مدت73روزی که از روز دهم محرم تا روز شهادتش گذشت هیچ سخنی از علت نبودش در موکب نگفت و هیچ کس نمیدانست که او مسئول این گروه بود و نه حتی اینکه او سعی کرد که زودتر کارش را تمام کند تا به موکب برسد.فقط با یک کلام و لبخند کفایت کرد و نوشت خیلی دوست داشتم باشم من را ببخشید ولی از همه مهمتر که کفن ، سربند و چفیه را به عنوان یادگاری برایم کنار گذاشته باشید.
رفیق...
خوش به سعادتت:)
اون سالی که بخاطر امنیت عزادارای ارباب حاضر شدی از مراسم بگذری... سال بعدش کنار خود ارباب عزاداری کردی💔..!'
💛⃟🔗¦↫#جہادشناسے🌿(قسمت²)
🎙⃟🔗¦↫#دوستانوخانواده✨
ـ ـ ـ ـ ــــــــــ ـ ـ ـ ـ
「➜•ᴊᴀʜᴀᴅᴇsᴏʟɪᴍᴀɴɪᴇ」