23.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊱·✨🎥·⊰
جا دارد که امروز ارتش جمهوری اسلامی ایران را «حزبالله» بنامیم؛ ارتش حزبالله . . «الا انّ حزبالله هم المفلحون»
حزب خدا مفلح و رستگار است، حزب خدا غالب و پیروز است، هر چه میتوانید، در این خطِّ حزباللّهی جلو بروید.
حزبالله، یعنی کسی که هم از امکانات خداداد بهترین استفاده را میکند - از دانش استفاده میکند، از خرد و اندیشه استفاده میکند، از نیروهای انسانی استفاده میکند، از ابتکار و تجربه استفاده میکند، از تجربهی هشت سال دوران دفاع مقدس بیشترین استفادهها را میکند -و هم ارزش های انسانی و الهی را که اسلام به او آموخته است، گرامی میدارد و آن را مایهی پیشرفت خود به حساب میآورد و به آن تکیه میکند و با آن سرافراز است.
✧ حضرت آقا فرمودن🌸 ✧
روز ارتش جمهوری اسلامی ایران مبارک🎉✨ッ
➺❘◊ @jahadesolimanie ◊❘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
໑🌙🎈
•
°
{ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند و گامهایتان را استوار میدارد..}
﴿سورهمبارڪهمحمد۷﴾
#بہار_قرآن🕋🌸'..
⌈.🌖.@jahadesolimanie⌋
15.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آشنایی با سران رژیم صهیونیستی
🔹قسمت اول: «دیوید بن گوریون»
#ثامن
🇮🇷
📝 چه پیوند دیرینه ای میان دو ملت ایران و رژیمصهیونیستی بوده؟!🙄😁
🍃
🔸این ابله حتی تاریخ همین پنجاه سال پیش ایران و مواضع پدر خودش رو هم نمیدونه!😏
#جهاد_تبیین #ثامن
هدایت شده از شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
‧⊰🔗‧🌤⊱‧
ــــ ـ بـھ وقـت قـرار..!
تلاوت دعاے فرج به نیابت از برادر شہیدمون ، جہاد مغنیه به نیت سلامتے و تعجیل در فرج آخرین خورشید ولایت ، فرزند خانم فاطمه الزهرا سلام الله علیہا 🌱 . .
هر شب، ساعت
ِ22:00⏰✨ + یک دقیقه بیشتر وقتت رو نمیگیره رفیق😉 ! ‹ اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج ›
‹ 📸 ›
.
.
روز مَحشَر یڪنَفَر دِیدے صِدایَت زد مَنَمـ …
عاشِقَت بودَن ڪہ مِیـــــدانی نـَدارد اِنقـضا…(((:
السَّلامُعَلَیکیاخَلیفَةَاللهِفےارضِھ^^!
‹ ↵#سلامباباجان🌤 ›
•
.
jihadmoghnie⁵⁹
14.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
໑♥️⛓
•
.
و من از آنهایم بـرادر...
آن هایے کہ،
حین دوست داشتن مےمیرند… ❤️🩹(:
🎥¦↫#کلیپ🌤🌿!
💌¦↫#روزتون_شہدایۍ🕊✨
📿¦↫#شہیدجھادعمادمغنیھ💛!
⌈.🌱.@jahadesolimanie⌋
(📚🪴)
باز هم صبح شنبه اومد و باید بریم مدرسه ، هم لذت خودش رو داره و هم تنبلی خودش !
تو ماشین پدرم جملات و حتی کلماتی که باید به ساسان می گفتم تا بیشتر به من اعتماد کنه و از مشکلش بگه و من هم کمکش کنم رو با بابا هادی مرور می کردم
قبل از اینکه برم سر صف قرآن بخونم ، با آقا مدیر درباره کتاب حاج اقا قرائتی صحبت کردم و ایشون هم چون به من اعتماد داشتن کتاب رو معرفی کردن به بچه ها و گفتن چندماه دیگه از روی این کتاب امتحان می گیریم و به چند نفری که برنده بشن ، جایزه میدیم
کار خوبی بود ، اینجوری تشویق می شدن بچه ها به خوندن کتاب ، قرار هم شد این کتاب برای معلم ها با هزینه شخصی آقامدیر خریده بشه و معلم ها سرکلاس چند دقیقه ای از این کتاب حرف بزنن تا بچه ها بیشتر و بهتر با اسلام آشنا بشن
باز هم سر کلاس حواسم به ساسان بود ، اصلا تو کلاس نبود ، حتی وقتی خانم معلم سوالی می پرسید و از همه بچه های کلاس میخواست یکصدا جواب بدن ، ساسان ساکت ساکت بود
اصلا امروز جور دیگه ای شده بود
منم تمام سعی خودم رو می کردم که هم حواسم به درس باشه تا عقب نمونم و هم حواسم به ساسان باشه تا بهتر کمکش کنم
زنگ تفریح اول که خورد ، سریع همراه ساسان رفتیم بیرون تا یه جایی بشینیم و حرف بزنیم ، معلوم بود که کلی حرف تو دلش بود
یه مرتبه سعید اومد پیش ما ،ساسان کمی خجالت کشید ، منم متوجه شدم ، خود سعید هم متوجه شد
با اشاره بهش گفتم که بره و بعدا باهاش صحبت می کنم ، سعید رفت
من و موندم ساسان و کلی کنجکاوی که مشکل ساسان چی هست
دیدم دستش رو گذاشت داخل دستم ، محکم فشار داد ، چشمهاش رو برگردوند و منو نگاهی کرد و سرش گذاشت روی شونه هام و زار زار گریه کرد...
گفت #محمد_مهدی ، من فقط آرامش می خوام ، فقط و فقط آرامش ، دوست دارم تو خونه ما جنگ و دعوا نباشه ، دوست دارم کنار پدر و مادرم بشینم با هم غذا بخوریم ، نه اینکه هرکسی تو اتاق خودش !
دوست دارم شبها کنار هم تلویزیون ببینیم ، نه اینکه هرکس سرش تو گوشی خودش باشه
دوست دارم گاهی اوقات غروب ها با پدر و مادرم بریم بیرون و تفریح کنیم ، مثل خیلی های دیگه
اصلا #محمد_مهدی ، دوست داشتم پول دار نبودیم ، اما ذره ای صمیمیت و صفای خانواده های درامد پایین تر رو داشتیم
حتی پدرم نمیذاره من نماز بخونم ، نمیذاره قرآن دست بگیرم ، چند تا قرآن تو خونه بود همه رو گذاشت انباری !
دیشب با مادرم دعوا کرد و کارشون به کتک کاری رسید ، همش پای ماهواره نشسته و برنامه های اونها رو نگاه میکنه
قبلا خوب بود، مثلا ماه محرم ، تمام هزینه یک دهه مسجد یا هیات رو میداد ، اما الان اصلا حتی خدا رو هم زیر سوال می بره ،
مادرم هم دست کمی از پدرم نداره
همیشه دنبال رفیق هاش هست و صبح میره بیرون ، ظهر میاد
بعدظهر میره ، شب میاد
حتی روزهای تعطیل که من خونه هستم هم همین وضع هست ، بخدا خسته شدم ، ایکاش بمیرم و راحت بشم....
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
#رمان_محمد_مهدی 25
『 @jahadesolimanie 』
13.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آشنایی با سران رژیم صهیونیستی
🔹قسمت دوم: «بنیامین نتانیاهو»
#ثامن