🌹طنز جبهه😜👇
(بمناسبت فرا رسیدن هفته بسیج😳)
💕یک جبهه بود و یک عموحسن:(1)👇
💥اگر دیروز به جبهه سفر می کردی، در کافة صلواتی ها، آشپزخانه ها، دفتر فرماندهی و در خط مقدم به پیرمردان باصفایی برمی خوردی که با شوخ طبعی و نشاط و سرزندگی خود، نه تنها غنچه لبخند را بر لبان رزمندگان جوان می نشاندند، بلکه چون خادمی فداکار حتی از شستن لباس های زیر بچه ها هم امتناع نمی کردند. پس از هر عملیات، سیمای این پیرمردان که در سوگ شهیدانی پروانه وار گرد آنان می چرخیدند، دیدنی بود و آنان چون پدری فرزند از دست داده، گوشه ای می خزیدند و صدا می زدند، علی! حسین! محمود! ...🌷
💥اما امان از روزی که بچه ها در سوگ پیر مرد باصفایی می نشستند. حسن امیری را از بس دوستش داشتند «عمو 💖 حسن» صدا می زدند. عموحسن، یکی از آنانی بود که وقتی لباس زیبای شهادت بر تن کرد، همه بچه ها گریستند. او که دیروز با کارها و سخنان خود غنچه لبخند شهیدان را شکوفا می کرد، هنوز هم یاد و خاطراتش لبخند را بر لبان رزمندگان می نشاند ...
💥تو جبهه همه می شناختنش، آخه یه جبهه بود و یه عمو حسن؛ فرمانده مقتدر آشپزخانه تبلیغات و مسئول تیم روحیه. واقعاً خواستنی بود و تواضع تا دلت بخواد تو بند و بساطش پیدا می شد. کافی بود بهش سلام می دادی، به دستت امان نمی داد و یه ماچ رو دستت نقش می بست. اگرم کسی برای تلافی دستشو می بوسید، می نشست و گریه می کرد که چرا دست منو بوسیدی!؟ 😳 می گفت: «شما بسیجی هستید، اما شما چی می دونید من کی ام، گذاشته ام چی بوده، شما پاکید.»👈 می گن عاقبت خیاط تو کوزه می افته، یه بار بچه ها با هم نقشه ریختند، چند نفری جوراب هاشو درآوردند و پاهاشو به ماچ بستند. اگر می دیدیش...
💥غذاهاش خیلی توفیر داشت. ماشاءالله عمو حسن مبتکر هم بود. یه بار یه غذا بهمون داد خوردیم. پرسید: خوشمزه بود؟ گفتیم: خیلی. گفت: آب پنیر بود! هرچی از غذاها اضافه می اومد، دور نمی ریخت، همه رو تو یخچال نگه می داشت تا آخر هفته همشو با هم می ریخت تو دیگ و گرم می کرد، می داد بخوریم؛😞 بادنجان، کباب گوشت، قیمه، یک تکه خیار و ... یه آش شله قلم کار به تمام معنا با نام:👇 «گزارش هفتگی عمو حسن!»
💥با اسراف دشمن خونی بود و این وسط بچه ها باید قربانی می شدند. صبح تا شب دویده بودیم. اومدیم سر سفره. غذا حاضری بود. عمو حسن یه گونی نون خشک رو آب زده بود، گذاشت جلومون. اعتراض که کردیم، گوشش بدهکار نبود، می گفت: «می گین اینها رو چی کار کنم. بریزمشون دور. بخورید، مریض نمی شید، زمونه قحطی یادتون نمیآد؟» کم که نمی آورد، هیچی، یه چیزی هم بدهکارمون می کرد و همه نون خشکه ها رو به خوردمون می داد!😜
💥آشپزخانه، مقر شخصی خودش بود. به کسی اجازه دخالت تو حوزه مسئولیتش نمی داد. تا می رفتیم ظرف بشوریم. دستمون رو می بوسید و می گفت: «از آشپزخانه برید بیرون!» همه رو بیرون می انداخت و خودش تنهایی همه ظرف ها رو می شست👌
💥شوخی هاش هم منحصر به فرد بود. تازه از مرخصی اومده بود، همین که چشمش به من افتاد، با ایماء و اشاره گفت: برم جلو. دستمو باز کرد و یه مشت پر پسته و شکلات ریخت توش، بعدشم سرشو نزدیک گوشم آورد و به طوری که کسی نشنوه، گفت: یه طوری بخور که کسی نفهمه. منم با حفظ تریپ اطلاعاتی، چپ و راستمو ورانداز کردم و یواشکی رفتم به سمت آسایشگاه. تمام فکر و ذهنم این بود که لو نرم. وارد آسایشگاه که شدم، یک دفعه دیدم هر کسی یه گوشه ای داره چیزی می خوره. به همه همین رو گفته بود!😄
💥افتخاراتش هم شنیدنی بود. بچه ها را تو آشپزخانه دور خودش جمع کرده بود و داشت از شجاعتش می گفت: «جاتون خالی، نبودین ببینین که رو تپه کانی مانگا یه تیپ عراقی بود. همشون رو تارومار کردم، یه دونشون هم زنده نموند. یکی از بچه ها گفت: عمو جون شاید پیت رو برعکس کردی، ناکارش کردی!😉 گفت: ما رو اینطوری نگاه نکن، یه هو کنم، همه در میرن...👌
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
راوی: ناصر کاوه
🌹طنز جبهه😜 👇
(بمناسبت فرا رسیدن هفته بسیج😳)
💕یک جبهه بود و یک عموحسن:(2)👇
💥يك تيم روحيه درست كرده بوديم، با عمو حسن و يك روحاني و چند نفر ديگر... 💓گردان به گردان مي رفتيم، قرآن مي خوانديم، حديث مي گفتيم، گوسفند قرباني مي كرديم و بچه ها را از زير قرآن رد مي كرديم.💕 عمو حسن هم توي يك كاسه ي بزرگ حنا درست ميكرد و سر و دست بچه ها را "حنا" مي گذاشت. گاهي يكي مي پرسيد:👇
🔥«عمو، شما كه واسه ي همه حنا ميذاري، چرا ريش هاي سفيد و خوشگل خودت رو حنا نميذاري؟» 😇عمو حسن مي گفت: «عمو جان، اين ريش ها بايد با خون خضاب بشه.»
💥خدا بگم چیکار کنه اونی رو که این کلمه سواد رو تو دهن عمو حسن گذاشت. نان ما رو آجر کرد. در آشپزخانه را رو خودش می بست. هرچی در می زدیم، باز نمی کرد. داد می زد: «مزاحم نشید، مشق دارم!»😁
💥ازهر دربسته ای تو می رفت. یک متخصص تمام عیار. بعد از سخنرانی حاج همّت با اصرار فراوان با او عکس گرفت. عکس همه جا😄 همراهش بود و اگر جایی راهش نمی دادند، عکسو نشون می داد و می گفت: شماها کی هستین! من با همت عکس دارم، خود همت گفته من سپاهی ام. عکس شده بود کلید هر در بسته.✌
💥از تواضعش که گفتیم، اهل شهرت و مقام هم نبود. اگر می اومدن باهاش مصاحبه کنن می گفت: برید از دکتر بپرسید. آخه حاجی اسدی، خیلی شیک و مرتب بود.💕 عمو هم اسمشو گذاشته بود دکتر. اصرار هم که می کردن، می گفت: آخه من کچل چی دارم بگم😄
💥تو مولودی خونی هم که رو دست نداشت. شب مبعث بود. تو حسینیه میکروفن را برداشت و شروع کرد به خوندن:😁 «یا محمد یا محمد». هرچی گوشی دادیم، دیدیم همین را تکرار می کنه. اما نه، هر از چند گاهی ریتم عوض می شد. اونم وقتی بود که کسی از راه می رسید. «جواد علی گلی آمد، یا محمد یا محمد»، «محمد کوثری آمد، یا محمد یا محمد» 😜
💥اگه ازت خوشش می اومد، هرجا تریبوتی چیزی بود، چند صد هزار تایی صلوات کاسب بودی و مسئول تبلیغات🌷 هم یکی از همون آدمای خوش شانسی بود که مهرش به دل عمو حسن نشسته بود. گاه و بی گاه برای سر سلامتیش صلوات می گرفت. البته بدش هم نمی اومد که این وسط یه چیزی هم گیر خودش بیاد؛ برای سلامتی مسئول عزیزم و نائب بر حقش صلوات...😳
💥اون روز قرار بود فرمانده لشکر سخنرانی کند، عمو سریع فرصت رو غنیمت گرفت و رفت پشت تریبون و شروع کرد به شعار دادن برای مسئول تبلیغات...👈 راستی عمو حسن متخصّص شکار فرصت ها بود. حتی فرمانده لشکر هم خنده اش گرفته بود. البته سخنران ها هم از این فیض بی نصیب نبودند. مابین دو نماز عمو شروع می کرد به شعار دادن...😇 سخنران هم ژستی می گرفت و بادی به غب غب می انداخت اما شعارهای عمو این قدر طول می کشید که معلوم نمی شد آخرش این شعارها برای کیه...😁
💥ابدا نمی شد سرشو کلاه گذاشت. سرش خیلی تو حساب بود.😜 اما همین که حس سخنرانیش گل می کرد، اون وقت بود که می شد یه تک موفق به غذا زد و صد البته مجبور بودی یه ساعتی براش سر تکون بدی که دارم گوش می کنم. خُب هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد...😍
💥مگس ها از دستش آسایش نداشتند و همیشه دنبال سوراخ سنبه ای می گشتند که خودشونو از دید عمو قایم کنند، شاید جون سالم به در ببرند. امان از وقتی که گذر مگسی به آشپزخانه می افتاد. دیگر اون روز باید قید نهار رو می زدیم. آخه این عمو حسن ما به طرز شدیدی بهداشتی بود تا چشمش به مگسی می افتاد، تلمبه اش را راه می انداخت و تمام ارتفاعات آشپزخانه را امشی می زد. آخر کار هم که هنوز این تعقیب و گریز به اطمینان قلبی نمی رسید، می رفت سراغ دیگ غذا، درش رو باز می کرد و چند تا امشی ...😥
😞 بیجاره بچه ها مگه می تونستند چیزی بگن. مگه می شد با کسی که موهاشو تو آسیاب سفید نکرده، طرف شد. البته به قول خودش، سرش مو نداشت. اما خُب ریش شو که تو آسیاب سفید نکرده بود. تا یه چیزی می گفتی، نمی دونم با سقراط و افلاطون چه سر و سری داشت که این همه صغرا و کبرا می چید و دلیل و برهان سر هم می کرد. خیلی هم که گیر می دادی مثل پیرمردها قهر می کرد. راستی یادم رفت بگم، بزرگ تر از عمو حسن تو لشکر، فقط خودش بود...😍
💥یه شب یکی از بچه ها هوس کمپوت کرده بود، از پنجره شکسته آشپزخانه رفت تو، سراغ یخچال، یه دفعه صدای جیغی اونو جلب کرد. با ترس و لرز رفته بود سراغ پریز برق. چراغ که روشن شد. درجا خشکش زد. عمو داشت تو دیگ حموم می کرد. همون دیگی که توش برای بچه ها دوغ درست می کرد!...😅😃 #کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
راوی: ناصر کاوه
🔰 #خاطرات_شهدا | #سنگرخاطره
📍شهیدی که زندگیاش را فدای امام حسین علیهالسلام کرد...
🔻ایام محـرّم که میشد، سید منصـور تمام دارایی خودش رو میداد به تکیهی محل ، و خرجِ مراسم عزاداری حضرت سیـدالشهدا علیهالسلام میکرد. وقتی هم بهش اعتـراض کردم ، گفت: بـرای امـام حسیـن علیهالسلام ، دادنِ سـر و جان هم کم است، چه رسد به پول ...
📚منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه ۱۲۶
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #معرفیشهید | #ایام_شهادت
#شهید_مرتضی_عبداللهی
🔅 تاریخ تولد: ۹ اسفند ۱۳۶۶
📆 تاریخ شهادت: ۲۳ آبان ۱۳۹۶
📌مزار شهید: بهشت زهرا
🕊محل شهادت : سوریه،دیرالروز
🔻 بیاد ساربانان کویر اعجاز، کویری که در ژرفای تاروپود آن، خنکای آسمان حس میشود، اگر بجوییمش.
🚩 همه کوی به کوی در جستجوی حیاتیم و قطره به قطره، عطش جانمان را میفرساید. جرعه به جرعه خراش بر زمین میزنیم، در پی یافتن زلال آب.
🔅 جان به میان لب خزیده و آستر گلگونش را خزانزده کردهاست. چِشم، تار میبیند اما، انگار درمیان این بیابان، هاله ای با صلابت در حال حرکت است.
🌷 قدم به قدم، قامت دلربایش بر نیزه های آفتاب چیره میشود و پیش میرود. او مرتضی ست.
➖ نمیدانم در میان این مسیر، آفتاب شیفته او شده یا توانش، قاتل گرما. هرچه که هست، گام هایش نمی لغزند. در هر قدمش، رازی نهفته است.
◽️ شنیده بودم خانه ای در این دارفانی بنا کرده، خالی از دروغ. میگفتند هرچه را که رنگ و بوی معشوق نمیدهد، از خانه اش زدوده است. خانه ای بنا کرده با عطر شهادت.
➖ در این صحرای زندگی، تنها غبطه به اوست که از گلویمان گذر میکند. اویی که آن روز با شکوه آسمانی اش، به دیدار معشوق میشتافت.
📍 ذره ذره ی وجودش را، نذر خشنودی سالار شهیدش کرده بود و سنگ مزارش را ، هدیه به #حضرت_مادر. اویی که شتابان میرفت و مایی که جا ماندیم.
✍🏻 نویسنده: #مبرا_پورحسن
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔴 از این هم نزدیکتر؟
💬 #وطن_امروز در واکنش به دستگیری خدمتکار شخصی بنی گانتز نوشت:
🔹 انتشار خبر دستگیری خدمتکار منزل بنی گانتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به جرم همکاری اطلاعاتی با ایران و نصب نرمافزارها و سختافزارهای جاسوسی در خانه گانتس، موجی از بهت و حیرت را در فلسطین اشغالی در پی داشته است و رسانههای اسرائیلی این اتفاق را به عنوان یک «داستان غیرعادی» توصیف کردهاند.
🔸 به ادعای دادستانی رژیم صهیونیستی، گورن به هکرهای سایه سیاه «پیشنهاد» کرده با استفاده از دسترسی آزادانه به خانه بنی گانتس، در کامپیوتر شخصی وزیر جنگ، جاسوسافزار کارگذاری کنند.
✅ دادستانی رژیم صهیونیستی ذکر کرده متهم برای آنکه بتواند ثابت کند واقعا از حق رفت و آمد در خانه بنی گانتس برخوردار است، چند عکس از وسایل و نقاط خانه گانتس گرفته و آنها را از طریق تلگرام برای «نماینده گروه «سایه سیاه»» فرستاده است. بر این اساس، میز کار، کامپیوترها، تلفنها، تبلت، صندوقی از وسایل نظامی وزیر که نامش روی آن حک شده، هدایایی که در زمان ریاست ستاد ارتش گرفته، عکس صندوق مشخصات آیپی خانه و قبضهای پرداخت عوارض خانه در میان تصاویر ارسالی برای «نماینده هکرها» بوده است.
🔹 بازتاب گسترده این ماجرا در سرزمینهای اشغالی نگرانی مضاعف مقامات امنیتی و نظامی اسرائیلی را به دنبال داشته و باعث اعترافهای زیادی از سوی آنها شده است تا جایی که ماجرای جاسوسی در خانه گانتس را یک شکست آشکار برای سازمانهای امنیتی این رژیم همچون شاباک (سازمان اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل) دانستند.
🔸 یک مسئول ارشد شاباک اذعان کرد: «در تامین امنیت خانه وزیر جنگ شکست خوردیم. نباید به چنین شخصی اجازه کار در آنجا داده میشد».همچنین «ایتای بلومنتال» خبرنگار اسرائیلی گزارش داد درباره وجود جاسوس در خانه وزیر جنگ، سرویس امنیتی اسرائیل شکست را میپذیرد و قرار شده رویههای خود را بهروز کند. کارمندان نزدیک به شخصیتهای امنیتی دوباره مورد بازرسی قرار خواهند گرفت.
✅ به نظر میرسد مورد عومری گورن نخستین و آخرین مورد از این دست اتفاقها نخواهد بود. 2 سال قبل هم گونن سگو، وزیر پیشین انرژی و زیرساختهای اسرائیل به دلیل جاسوسی برای ایران به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
🔹 سگو در سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۶در دولت اسرائیل حضور داشت. شین بت، سازمان امنیت داخلی اسرائیل، وی را ماه مه سال ۲۰۱۸ به اتهام جاسوسی برای ایران و انتقال اطلاعات به کشور متخاصم بازداشت کرد.
💢 بر اساس کیفرخواست گونن سگو، او از سال ۲۰۱۲ و در زمان اقامت در نیجریه اطلاعات مکانهای استقرار سازمانهای امنیتی اسرائیل و همچنین نام مسؤولان این نهادها را به ایران ارائه کرده است. با وجود اینکه دادگاه سگو در ماه ژوئیه سال ۲۰۱۸ به صورت علنی برگزار شد اما نزدیک به ۵۰ بند از کیفرخواست به دلیل «ملاحظات امنیتی» سانسور شده و در اختیار رسانهها قرار نگرفت. یکی از این موارد، چگونگی به دست آوردن اطلاعات توسط گونن سگو و ماموریتهایی است که از سوی رابط اطلاعاتی ایران به وی داده شده بود.
#بین_الملل
➖➖➖➖➖➖➖
📡 بهترین تحلیلهای روز را در کانالهای مطالبه گری آرمانها در واتساپ و جهاد تبیین در ایتا بخوانید.👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 ۴ نکته مهم رهبر انقلاب به جوانان در مورد #مطالبه_گری
▪️نگذارید اعتراض شما #اعتراض_به_نظام اسلامی تلقّی شود
▪️پرچم مطالبه گری باید دست شما باشد نه دشمن
▪️مطالبه گریِ صرفا #اعتراضی کار را پیش نمیبرد!
▪️راهکار بدهید و از پرخاشگری خودداری کنید.
🗓 ۲۸ اردیبهشت ۹۹ - در دیدار تشکل های دانشجویی
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
♦️کیفرخواست وزرای سابق غیر از زنگنه هم صادر شود
🔹به قوه قضاییه جمهوری اسلامی باید دست مریزاد گفت که بعد از گذشت حدود ۲۰سال برای وزیری که حتی نهادهای نظارتی فساد اقتصادی در پرونده کرسنت را گوشزد نمودند، کیفرخواست صادر میکند، همچنین باید به حال دولتها و نمایندگان مجلس در جمهوری اسلامی هم تاسف خورد که اجازه دادند چنین فردی حتی بعد از ارتکاب این فساد اقتصادی سنگین تا حد وزیر بماند .
🔸امروز سوال مهم از قوای سهگانه این است که آیا در نظام جمهوری اسلامی ایشان تنها مدیری است که مرتکب فساد بعضا اقتصادی سنگین و یا غیر آن شده و احیانا میشود؟
🔹تا کی باید ملت از مسئولان تنها گزارش فسادهای مختلف بعضی از مدیران ارشد نظام را بشنود و نه تنها محاکمه و مجازات درخور نشوند، بلکه حتی با وجود ارجاع پروندههای متعدد حسن روحانی به قوه قضاییه، ایشان در جمع مسئولان در بیت رهبری دیده میشود؟
🔹آیا نباید پرسید با وجود گذشت ۲۰سال از فرمان ۸مادهای رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به سران قوا، در نظام جمهوری اسلامی حتی در دفتر رهبری چه خبر است؟
🔸ائمه جمعه و دیگر تریبونداران کجا بوده و هستند که علیه فسادهای سنگین داد نزده و نمیزنند؟
📡 مطالبه گری آرمانها و جهاد تبیین در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
11.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 الگوهای جاودان
👤 #حضرت_آقا
🔹 «بسیج دو جلوه دارد؛ این حتماً مورد توجّه باشد. یک جلوه، جلوهِی مجاهدت در عرصهی دفاع سخت است؛ همان که برای خاطر آن شما آموزش نظامی میبینید.
🔸 در دوران هشت سال دفاع مقدّس، معجزهی حضور بسیج خودش را نشان داد؛ دلگرمی مجموعههای نظامی ما به حضور بسیجیها بود در میدان نبرد، و بعد از آن هم در موارد گوناگون در کشور هر حادثهای پیش آمده، بسیج در میدان دفاع سخت و دفاع نظامی حضور داشته.
✅ و همچنین در عرصهی دفاع نرم، جنگ نرم که اینجا هم همین جور است. در عرصهی جنگ نرم، یعنی عرصهی علم، عرصهی خدمترسانی، عرصهی سازندگی، عرصهی تبلیغات دینی، عرصهی فرهنگی هم بسیج مثل عرصهی نظامی حضور دارد و باید حضور داشته باشد و باید تلاش کند و حرکت کند.» ۱۳۹۸/۰۹/۰۶
💢 به مناسبت #هفته_بسیج
#فرهنگی #سیاسی
➖➖➖➖➖➖➖
📡 بهترین تحلیلهای روز را در کانالهای مطالبه گری آرمانها در واتساپ و جهاد تبیین در ایتا بخوانید.👇
https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3