فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 در دو سال #دولت_رئیسی به اندازهی ۱۰ سال گذشته پرتاب #ماهواره داشتیم؛
🔹هاتف ۱
🔸کیهان ۲
🔹مهدا
🔸ثریا
🔹خیام
🔸نور۲
🔹نور۳
🔸و...
✅ تنها در دوسال، ۱۱ پرتاب انجام شد و ایران از رتبه ۴۵ در هوافضا به رتبه ی ۱۰ جهان رسید.
بین تفکر #هوافضا می خوایم چه کار تا ما می توانیم خیلی فرق هست.👍🏻👎🏻
🇵🇸 @Roshangari_ir
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایرانی از پیروزی ها در هر زمینه ای خوشحال میشه
ایرانی خواهان شکست و سرافکندگی هموطنانش نیست
اونی که ادعای جانم فدای ایران داره اما از شکست های ایران لذت میبره این جور جاها دستش رو میشه
از واردکننده به صادرکنندۀ دستگاه دیالیز تبدیل شدیم
🔹سال ۹۲ بود که تحریمها علیه ایران اوج گرفت و دود این تحریم ها با ارسال نکردن تجهیزات پزشکی به چشم بیماران دیالیزی میرفت. دستگاه های دیالیز مستهلمک میشد و این جان بیماران بود که به خطر میافتاد.
🔹در همین گیر و دار بود که یک شرکت دانشبنیان یا علی گفت و تصمیم گرفت حل معضل جامعۀ بیماران دیالیزی کشور قدمی بردارد و در کاهش درد ۳۰ هزار نفر بیمار دیالیزی کشور سهیم شود.
🔹تلاشهای این شرکت در سال ۱۳۹۴ به بار نشست و نهمین تولیدکنندۀ دستگاه همودیالیز در دنیا شد و ایران را بهعنوان پنجمین شرکت دارای دانش طراحی و ساخت دستگاه دیالیز در جهان معرفی کرد.
🔹بعد از حدود ۱۰ سال حالا سرمان بالاست که بینیاز شدیم از دستگاههای خارجی و دستگاههای دیالیز تماما ایرانیمان در ۲۶۰ مرکز دولتی و خصوصی در اختیار بیماران است.
🔹اما خبر خوب ما میرسد به این نقطۀ طلایی که ایران علاوه بر تامین نیاز داخل دستگاههای دیالیز را به ۴ کشور افغانستان، سوریه، عراق و اندونزی صادر کرده است.
👆سایر خبرهای خوب امروز را اینجا ببینید
@Farsna
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
بسمالله
«ولی من رای میدم. چون پسرم اتیسم داره.» همینکه جملهام تمام شد با ترمز محکم و ناگهانی راننده، همه هُل خوردیم سمت جلو. نمیدانم خشونت توی ترمزش به خاطر تعجب بود یا از مخالفت صریح و قاطعم با حرفهایش جا خورد. مسافران در حال نچ نچ داشتند خودشان را به عقب بر میگرداندند که راننده پنجرهاش را پایین کشید تا صدای «گوسفند» گفتنش به ماشین جلویی برسد.
از پنجره باز شده، سوز هوای بهمنماه میخورد توی صورتم و مرا با خودش به بهمن پارسال میبرد؛ وقتی که توی همین تاکسیهای سبز رنگ نشسته بودم و بین انگشتهایمْ کاغذ آدرس داروخانهای در کوچه پس کوچههای جنتآباد شمالی را فشار میدادم. یک واسطه بهم اطمینان داده بود که آنجا رسپیریدون دارد؛ قرصی کوچکتر از عدس. اندازه نقطهای که توی زندگی پسرم بین کلمه مرگ و زندگی فاصله میانداخت.
پسر دو ساله من، درکی از ارتفاع نداشت. این یک نوع کمحسی در اتیسم است. بدون آن قرص، ممکن بود خودش را از هر بالا بلندی به پایین پرتاب کند. آن سطح مرتفع میخواست مبل باشد یا قلهی سرسرهای در پارک. میتوانست پشت بام خانهای سه طبقه باشد یا پنجره باز ماشین در حال حرکت.
وقتی به مقصد رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتم توی داروخانه خلوت. ناخودآگاه با صدای پایینتر از معمول از مرد پشت شیشه پرسیدم رسپیریدون دارید؟ مرد چند ثانیهای به من نگاه کرد. انگار میخواست از دزاژ استیصال صورتم شناساییام کند که آیا واقعا کودک اتیستیک دارم یا نه. منتظر جواب دستگاه خیالی دروغسنجیاش نماندم. نسخه را از کیفم بیرون کشیدم و گفتم «آقا بخدا برای همین کاغذ ۳۷۰ تومن پول ویزیت روانپزشک اطفال دادم. ثبت اینترنتی هم هست. میتونید کدملی بچهمو چک کنید.» بغض اگر چهره داشت، در آن لحظه حتما شکل من بود. سراغ رایانهاش نرفت. فقط جوری با احتیاط و آهسته برگه قرص را روی پیشخان گذاشت که انگار داریم کوکائین رد و بدل میکنیم. تشکرکنان قرص را توی دستم فشار دادم. هنوز در خروجی را باز نکرده بودم که صدای مرد توی داروخانه پیچید: «خانم این آخریش بود. دیگه اینجا نیاین.» آنجا به اشکهایم اجازه ریختن ندادم. اما کمتر از یک هفته بعدْ دیگر دلیلی برای اختفای اضطرابم نداشتم و میشد راحت و رها گریه کنم. توی تاکسی بودم. قرصهای تو برگه یا بهتر بگویم، روزهای آرامش خانهمان، تمام شده بود. صبح زود، کاسهی چه کنم را برداشته بودم تا آن را سمت متصدی داروخانه سیزده آبان بگیرم. راننده، رادیو را برای اخبار ساعت هفت روشن کرد. گوینده اخبار، اول مطمئنمان کرد که اینجا تهران است؛ و صدا، صدای جمهوری اسلامی ایران. بعد جوری که انگار مخاطبش فقط خود خود من باشم متن اولین خبر را خواند: «دانشمندان ایرانی توانستند قرص رسپیریدون را بومیسازی کنند. ماده اولیه این دارو در لیست جدید تحریمها علیه ایران قرار داشت. این دارو برای درمان و کنترل اتیسم به کار میرود...»
نه صورتم را پوشاندم و نه صدایم را پایین آوردم. اشک شادی که پنهان کردن ندارد. شیرینتر این که تنها بیست روز بعد، همسرم با سه برگه رسپیریدون از داروخانهی محلهمان به خانه آمد.
من رای میدهم چون پسرم اتیسم دارد. چون میدانم اگر با صندوقهای خالی اقتدار و امنیت این مملکت خال بردارد، هزاران مادر نگران مثل من، باید برای داروهای سادهای مثل تببر و سرماخوردگی، مسیر پر رنج مرا طی کنند. تازه معلوم نیست آن موقع اصلا سیزده آبانی باشد...
صدای بوق ممتد راننده مرا به بهمن ۱۴۰۲ و حوالی انتخابات برگرداند. زنی با غیظ داشت راجع به چای دبش و قیمت گوشت و شاسیبلندهای نمایندهها حرف میزد. پسر جوان کنارش که نگاه خیرهی معذبکنندهای به یقهی باز زن داشت، در تایید حرفش گفت: «آدم یه گوسفند توی مراتع سوییس باشه شرف داره به اینکه یه شهروند باشه تو این مملکت خراب شده» خواستم بگویم خیلی از مردمان سرزمینهای جنگ زده اطرافمان هم رفتند سوییس؛ منتها مثل گوشت گوسفندی، قلب و چشم و کلیهشان با قاچاق اعضای بدن رفت توی فریزرهای اروپا نه مراتع سرسبزش! اما نمیشد. چون هم به مقصد رسیده بودم و هم بعید بود پسرک خبری از آمار شهروندان ربوده شده یا مفقود شدهی لیبی و عراق و سوریه، در خلال جنگهای داخلیشان داشته باشد.
در را که برای پیاده شدن باز کردم از راننده پرسیدم: «این عبارت *آهسته ببندید* که زیر دستگیره نوشته رو خودتون میدید بزنن یا سازمان تاکسیرانی برای همه ماشینا میزنه؟» راننده که انگار سر درد و دلش باز شده باشد گفت: «نه خواهر من! خودم زدم. خون دل خوردم تا این ماشینو خریدم. مردم مراعات نمیکنن که! باید خودم حواسم بهش باشه. به امید به این و اون باشیم که کلامون پس معرکه است.» با خندهام تاییدی نثارش کردم و گفتم: «چقدر خوبه آدم به چیزی که مال خودش میدونه تعلق و تعصب داشته باشه، حالا چه ماشینش باشه، چه وطنش!»
🆔https://ble.ir/callmeplz
جهاد تبیین
بسمالله «ولی من رای میدم. چون پسرم اتیسم داره.» همینکه جملهام تمام شد با ترمز محکم و ناگهانی رانن
یک متن طولانی اما بسیار زیبا
هدایت شده از مرکز رسانه ای سدید
16.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سندی از اینکه انگلیس همه کاره ایران بود
#کلیپ_اختصاصی
🎥 دستاوردهای_انقلاب_اسلامی به بیان آیت الله اراکی حفظه الله
2⃣ قسمت دوم
🎥مشاهده قسمت اول
😳کنسولگری انگلیس باید به حاکم اصفهان مجوز میداد برای جواز انتشار روزنامه
🙏لطفا تولیدات اختصاصی #سدید را با ذکر منبع منتشر نمایید📚
┄┅┅═❅❅ ❇️ ❅❅═┅┅┄
در #کانال_سدید عضو شوید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1919877395Cbf746dc687
@sadidmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وزیر راه: وقتی هواپیما تاخیر میخورد از مردم عذرخواهی کنید
🔹مردم چرا میگویند وزیر کجایی؟ چون از دولت توقع نظارت دارند. هواپیما تاخیر خورد از مردم عذرخواهی کنید. چرا در برابر خدمت مقاومت میکنید. قرار نیست بهخاطر تعارف با یکی دو نفر، کل حاکمیت را ناکارآمد نشان بدهیم.
@Farsna