تنها یک چیز میتواند تحقق یک رویا را غیر ممکن سازد، ترس از شکست!
اگر در مسیر افسانه شخصیات بمیری
بهتر از مردن همچون میلیونها انسان است
که حتی نمیدانند افسانه شخصی وجود دارد...
📕 #کیمیاگر
✍🏻 #پائولو_کوئلیو
@jahaneketab
هر عملی نیرویی را تولید میکند که به همان شکل به ما باز میگردد ... هرچه بکاریم همان را درو میکنیم. و هنگامی که اعمالی را انتخاب کنیم که برای دیگران شادمانی و موفقیت میآورد، ثمره «کارما»ی ما شادمانی و موفقیت خواهد بود.
📚 #هفت_قانون_معنوی
✍🏻 #دیپاک_چوپرا
@jahaneketab
📚کتاب #کلفت_ها
🖌 نویسنده #ژان_ژنه
درباره کتاب:
"کلفت ها" زندگی سولانژ و کلر، دو خواهر پیشخدمت را به تصویر می کشد که برای مادام کار می کنند. تا وقتی که مادام در خانه است، این دو در فرمانبردارترین و مطیع ترین حالت ممکن قرار دارند، اما همینکه مادام پایش را از خانه بیرون می گذارد، دو خواهر شروع به بازی نقش آفرینی می کنند. یک بازی که طی آن یکی از دو خواهر در نقش مادام ظاهر می شود و دیگری تمام کینه ها و نفرت های سرکوب شده ی خود از مادام را بر سر او خالی می کند. آن ها در این بازی برای قتل مادام نقشه پردازی می کنند و این قضیه برای آن ها به یک آیین تبدیل شده که طی آن هم خود را آزار می دهند و هم مادام خیالی را تحقیر می کنند.
داستانی که به نظر می رسد نمایش نامه ی کلفت ها از آن اقتباس شده، قصه ی دو خواهر با نام های کریستین و لئا پاپین است که در ظاهر بسیار نجیب و آرام بوده و در ساعات کاری زیاد و مرخصی کم، به کار پیشخدمتی برای زنی ثروتمند مشغول بودند. سرانجام این دو زن با کمک هم اقدام به قتل فجیعانه ی زن ثروتمند و دختر او نمودند و این قتل مشهور که به نوعی پاسخی به استثمار و فاصله ی طبقاتی بود، مورد توجه بسیاری از نویسندگان قرار گرفت. با وجود شباهت های بسیار میان داستان این قتل حقیقی و نمایش نامه ی "کلفت ها"، "ژان ژنه" گلیم داستان خود را از آب بیرون کشیده و جنبه های منحصر به فرد نگارش و قصه پردازی او، "کلفت ها" را به اثری متمایز تبدیل کرده است.
@jahaneketab
ترس آدم را کور میکند،
حرف راستتر از این نشنیدهام،
ما همان لحظهای که کور شدیم،
کور بودیم،
ترس ما را کور کرده و همین ترس ما را کور نگه میدارد!
📕 #کوری
✍🏻 #ژوزه_ساراماگو
@jahaneketab
اگر هر بار که در آینه نگاه می کنید از دیدن چین و چروکهای صورتتان نگران شوید ، همین نگرانی شما را خُرد خواهد کرد.
چین و چروک صورت چیز جالبی است، زیرا از عمر و زندگی شما حکایتها دارد. درست مثل جای زخم است که دو چیز را نشان میدهد؛ یکی آنکه مجروح شدید، و دیگر اینکه بهبود یافتید.
📕 #ماندن_در_وضعیت_آخر
✍🏻 #امی_ب_هریس
@jahaneketab
📚کتاب #تنگنا
🖌 نویسنده #محمود_دولت_آبادی
درباره کتاب:
تنگنا یك نمایشنامه است كه مكان آن تهران، محلهای كهنه و موضوع آن در مورد شش- هفت خانوار تهیدست و فقیری است كه در یك خانة قدیمی و خرابه، هریك در اتاقی كوچك زندگی میكنند.
@jahaneketab
شبها آنقدر بههم شبیهَند که آدم میتواند یکشنبه را با چهارشنبه اشتباه کند.
هیجان و ماجرا از زندگیِ همهی ما رانده شده و در وسائل ارتباط جمعی اجتماع کرده.
جنگ، آنجاست، ماجرا، آنجا، عشق، آنجا، و رنج نیز آنجا - در تصویر، در صوت و در حروفِ ریز و درشت.
زندگی، جریانِ سادهی مکرّری دارد.
📕 #تضادهای_درونی
✍🏻 #نادر_ابراهيمی
@jahaneketab
من عمرم را با نگاه کردن در چشم مردم
گذرانده ام، چشم تنها جای بدن است که
شاید هنوز روحی در آن باقی باشد ...
📕 #کوری
✍🏻 #ژوزه_ساراماگو
@jahaneketab
📚کتاب #زنان_تروا
🖌نویسنده #ژان_پل_سارتر
درباره کتاب:
درام های اشیل، سوفوکل و اوری پید از دوران باستان تا امروز بارها به روز شده و به روی صحنه رفته است. ژان پل سارتر نویسنده معاصر فرانسوی نیز برای بیان پاره ای حرف ها و دغدغه های خود به اقتباس از یک نمایشنامه کهن یونانی به نام “زنان تروا” روی آورد و آن را با عناصر و مفاهیم دوران خود درهم آمیخت.
در متون تاریخی و ادبی یونان ماجرای ربوده شدن هلن همسر منلاس که بهانه ای برای انهدام شهر تروا می شود داستانی کهن و شناخته شده است. ولی وقتی ژان پل سارتر به روزآمدسازی این ماجرا می پردازد و در خلال کلمه هایی که بر زبان شخصیت های تراژدی اوری پید می گذارد، از جنگ های استعماری سخن می گوید و از جنگ ویتنام به عنوان جنگی کثیف یاد می کند، سخنش معنایی دیگر می یابد.
@jahaneketab