🛑#سیره_شهدا
✅شهید #محمدحسین_سراجی
♨️زیارت عاشورای شهدایی
💚همسر شهید نقل میکنند: نماز اول وقت ايشان در هيچ شرايطی ترک نمیشد. زيارت عاشورا را هميشه بعد از نماز ظهرهايش میخواند. آنقدر زيارت عاشورا خوانده بود كه حفظ شده بود. نَه فقط بعد از نماز ظهر، بلكه هرموقع وقت پيدا میكرد، زيارت عاشورا را زمزمه میكرد. آنقدر خواند كه باايمان به خدا به بندبندِ اين زيارتنامه عمل كرد.
❤️گاهی اوقات، نيمههای شب كه بيدار میشدم، متوجه میشدم كه در رختخوابش نيست. از جا پا میشدم و میديدم زمانی طولانیست كه سر به سجده گذاشته و با خدای خودش راز و نياز میكند. وقتی از روی مهر بلندش میكردم، میديدم صورتش پر از اشک شده است. همرزمان و دوستانش میگفتند كه حسين تا فرصت پيدا میكرد، سريع میرفت زيارت عاشورا میخواند و در خلوت خودش با خدا راز و نياز میكرد.
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
یازهرا سلام الله علیها 🖤
❇️#سیره_شهدا
🔴شهید مدافعحرم #میثم_مدواری
💢با ولایت تا شهادت
▫️همسر شهید نقل میکنند: میثم میگفت تمام دارایی و بچههایم را فدای آقا و انقلاب و اسلام میکنم؛ اوج روزهای فتنه ۸۸ همسر من خانه نبود. ما هم از او خبر نداشتیم. بعد از حدود ۱۰روز خانه آمد و ما متوجه شدیم که به دلیل موضوع فتنه در مأموریت بودند.
▫️خط قرمز تمام شهدا رهبری بوده است. به ما سفارش میکرد که گوشمان به صحبتهای آقا باشد. بسیار بر این موضوع تأکید داشت. خصوصا در روزهای آخری که میخواست اعزام شود، میگفت گوش به فرمان حضرت آقا باش! هرچه گفتند باید اطاعت کنید. حواستان به تنهایی آقا باشد.
یاد شهدا ذکر صلوات ❤️
شاهرخ:
🔰 #سیره_شهدا | #یاری_دیگران
🔻 کنارشهرک محل زندگیمان باغ سبزے کاری بود، هر ازگاهی"حاج حمید" بہ آنجا سَری میزد بہ پیرمردی کہ آنجا مشغول کار بود کمک میکرد، یکبار از نماز جمعہ برمیگشتیم کہ حاج حمید گفت: بنظرت سَری بہ پیرمرد سبزی کار بزنیم از احوالاتش با خبر بشیم؟! مدت زیادی بود کہ به خاطر جابجایی خبری ازاو نداشتیم.
🔆زمانیکہ رسیدیم پیرمرد مشغول بیل زدن بود حاج حمید جلو رفت بعد از احوال پرسی، بیل را از او گرفت مشغول بیل زدن شد، پیرمرد سبزے کار چند دستہ سبزی بہ حاج حمید داد.
سبزیها را پیش من آورد وگفت: این سبزیها را بجاے دست مزد بہ من داد.
گفتم: از خانمم میپرسم اگر نیاز داره بر میدارم. گفتم: نہ سبزی احتیاج نداریم.
در ضمن شما هم کہ فی سبیل اللّه کار کردی.
💠 بعدازشهادتش یکی ازهمسایہ ها به پیرمردگفتہ بود کہ حاج حمید شهید شده.
پیرمرد با گریہ گفته بود من فکرکردم اون آدم بیکارے است که بہ من کمک میکرد. اصلاً نمیدونستم شغلی بہ این مهمی داره و سردار سپاهہ...
📚 راوی همسر شهید مدافع حرم
شهید سید حمید تقویفر
یاد شهدا و امام شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #محمود_شفیعی
♻️حساسیّت ویژه به بیتالمال
☔️همسر شهید نقل میکنند: حاج محمود روی بیتالمال حساس بود و زمانی که برای اردوی جهادی میرفت، سعی میکرد دوهفته قبلش شبانهروزی کار کند تا کار محولهاش در سپاه بر زمین نماند. آنقدر که فرماندهاش میگفت: همه کارهایش را انجام داده و اگر حتی دوهفته دیگر از زمان بازگشتش بگذرد، کارش بر زمین نمانده است.
☔️حتی زمانی که از سوریه با من تماس میگرفت، سعی میکرد کمتر از دودقیقه صحبتش را تمام کند و میگفت همین احوالپرسی کافیست.
☔️او حتی یک سانتیمتر هم برای کار شخصی از وسیلهی سپاه استفاده نکرد؛ حتی زمانی که ماشین کارش دستش بود، بعد از انجام کار محوله، ماشین را کنار درب منزل پارک میکرد و بقیهی راه را با موتور میرفت و میگفت باید روی بیتالمال حساس بود.
#یاد شهدا ذکر صلوات 🍃😭🌷
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #مهدی_بختیاری
♻️کمک به محرومین
🌻همرزم شهید نقل میکند: آقامهدی خیلی به مردم فقیر المیادین سوریه کمک میکرد. یک روز به من گفت: یک خانوادهی یتیمی توی یکی از روستاهای میادین پیدا کردهام. با هم رفتیم اونجا و آقامهدی تمام نیروهای سوریاش رو به خط کرد و سپس طی ۳هفته، کل خونهی اون خانواده یتیم سوری رو بازسازی کرد و چندتا اتاق براشون ساخت.
🌻حتی مهدی به فكر لباس مدرسه و کیف و کفشهای بچههاشون هم بود. مهدی میگفت: باید به اینها محبّت کنی تا توی دلشون جا بشی. خانهی آن فقیر سوری به حدّی بوی بد میداد که من اصلا نتونستم اونجا بمونم ولی آقامهدی مثل یک پدر مهربان با تمام بچههای آن خانه صحبت میکرد و پیگیر گرفتاریهاشون بود.
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
💮شهید مدافعحرم #مصطفی_عارفی
ڪمحرف بود و بیشتر عمل میکرد👌🏻
بسیار ولایتمدار و با بصیرت بود
جوانمرد و بسیار غیرتے بود
خیلے مهربان و دلسوز بود♥️
از نظر فنے و آشنایے با
ڪامپیوتــــر عالے بود!
در امر بہ معروف ڪوتاهے نمیڪرد!
خوشرو و خوشرفتار بود☺️
در مقابل رزمندگان دوران دفاع مقدس
با تواضع بود و به خاطراتشان
با جان و دل گوش فرا میداد🤍
تو خریدن لباس
برای بچہهاش حساس بود
ڪه یہ وقت مارڪ و پرچم ڪفار
روش چاپ نشدہ باشه❌👔
وقتے میخواست میوہ بخرہ،
میوہهاے خوب رو برنمیداشت،
میگفت
مغازہدار بہ اندازہ ڪافے ضرر ڪردہ،
نمیخوام بہ مغازہدار ضرر برسونم❗️
بہ نماز اول وقت اهمیت زیادے میداد
و تاجایے ڪہ در توان بود،
نماز جماعت شرڪت میڪردند📿
اگہ نمیتونستن بہ نمازجماعت برسند،
تو خونہ دونفرےبهجماعتمیخوندیم💞
هر وقت میرفتند بهشترضا،
امڪان نداشت سر مزار
حاج آقاے طهــــــــرانے
و سردار شوشتــرے نروند💙
میگفت اگہ میخوای
شڪرگزار نعمتهاے خدا باشے،
باید با اشخاص سادہزیست
و مؤمن رفتوآمد ڪنے🚶♂
و برڪت زندگیت رو از رفتوآمد با
خانوادہ شهدا،سادات،جانبازان بگیرے💚
🌹🍃🌹🍃
❇️#سیره_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #ابوالفضل_سرلک
▫️همسر شهید نقل میکنند: حفظ آبرو پیش خدا و ائمه خیلی برای آقا ابوالفضل مهم بود؛ میگفت دوست دارم با آبرو از این مأموریت بیام. خیلی به فکر تربیت بچهها بود که صحیح تربیت شوند، به من توصیه میکرد آرام باشم و بچهها را خوب تربیت کنم تا بچهها در راه اسلام باشند.
▫️ابوالفضل بعد از شهادت حاج اصغر پاشاپور میگفت «چقدر قشنگ شهید شد! حتی جنازه هم ندارد و کاش من هم پیکر نداشته باشم.» گفتم اگر میخواهی شهید شوی، حرفی نیست اما باید پیکر داشته باشی ؛ چون وقتی پیکر شهیدی نمیآید، خانواده همچنان چشمانتظار میمانند.
🌺🍃🌸🍃🌺🍃
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🟠شهید مدافعحرم #مهدی_بختیاری
♻️احترام به پدر و مادر
یکی از خصوصیّات آقا مهدی☝️
اینبودکهدرهرحالیکهتویخونهبود🏡
پدر و مادر که وارد منزل میشدند💞
مهدی به پاشون بلند میشد🙋♂
چه در حال استراحت😴
چه وقتی که مشغول کار مهمی بود🧮
حتی یادمه آقامهدی یکبار توی💥
چتربازی پاش آسیب شدید دیده بود🤒
برای هر کاری با عصا جابهجا میشد👨🦯
حتی توی اون حال هم🌪
به پای پدر و مادر بلند میشد♥️
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم📀راوے: برادر شهید
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #سید_حمید_تقوی_فر
♻️بیاهمّیّتبودن مقام و منصب
☔️هنگامی که مسئولیتی برعهده داشت، در استفاده از امکانات بیتالمال به حداقل اکتفا میکرد و با آنکه از سرداران سپاه بود امّا از ماشین دولتی و رانندهی شخصی استفاده نمیکرد و با اینکه یکبار هم مورد سوء قصد قرار گرفته بود امّا حاضر نشد از محافظ شخصی استفاده کند و معمولًا با موتورسیکلت یا وسایل نقلیهی عمومی رفتوآمد میکرد.
☔️در انجام مأموریت، سختکوش بود و اگر مأموریت یا دستوری به وی ابلاغ میشد، مسئولان بالاتر مطمئن بودند که این کار به بهترین صورت انجام خواهد شد. در محل مأموریت و مسئولیت مانند نیروهای عادی کار میکرد و اگر نیروها مشغول کار ساختمانی بودند، با اینکه فرمانده بود ولی همراه آنها کار میکرد. کار ستادی و پشتِ میزنشینی را دوست نداشت و همواره در جبههها به دنبال کارهای سخت بود. منصب، مقام، جایگاه و شخصیت ظاهری برایش اهمیتی نداشت و با محرومان و پابرهنگان معاشرت میکرد.
#یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #حسینعلی_کیانی
♻️رسیدگی به فقرا و نیازمندان
🎙راوے: پدر شهید
حسینعلی از همان نوجوانی🙋♂
پسری آرام و سربهزیــــر بود❤️
و نماز میخواند و روزه میگرفت📿
بخشــــندگی💐
یکی از صفات بارز او بود☝️
به گفتهی دوستانش🗣
حسین از آنها خواسته بود🙏
اگر لبــــاس اضافــــه👔
یا کفش و پول و نذورات دارند🥾💶
برای فقــــرا کنار بگذارند🥰
بعدها که به دانشگاه آزاد رفت🏛
اگر از ناهار و شام دانشجویـــان🍔
غــــذایی اضافــــه میآمــــد🍗
داخل ظرف یکبار مصرف میریخت🫕
و تا ساعت یک و دو نصف شب⏰
به منازل فقرا میبُرد و پخش می کرد😍
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #صادق_عدالت_اکبری
🎙راوے: مادر شهید
صادق از دوران نوجوانی🧑💼
فردی واقعبین، ظلمستیــز👊
و یاریرسان مستمنــدان بود💞
اما در کنار اینها، احترام به بزرگان🙋♂
از ویژگیهای بارز صادق بود💥
روزی پدرش متوجه میشود که💫
صادق و دوستانش👨👨👦👦
تیمی را تشکیل دادهاند🦋
و با مبالغ ناچیز💶
خوار و بار تهیه میکنند🛍
و شبانه، به حاشیهنشینان شهر😍
آذوقــــه می رساندنــــد🥫🍗
این کارش، نشان میداد🌟
واقعــــاً به درسهــــایی کــــه📚
از سیره و منش امام علی علیهالسلام💚
آموخته بود،جامهی عمـــل میپوشاند❣
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #محرمعلی_مرادخانی
♻️پیشقدم در کارهای خیر
☂همسر شهید روایت میکند: محرمعلی در انجام کار خیر همیشه پیشقدم بود. به جرئت میتوان گفت روزی نبود که ایشان مشکل چندنفر را حل نکند یا با تلفن و یا با ملاقات حضوری. حتی پیش میآمد که پیرمردها و پیرزنها و افراد مختلف به ملاقاتش در دفتر کارش میآمدند و ایشان با تمام وجودش سعی میکرد مشکل افراد را حل کند.
☘با اینکه از لحاظ سازمانی چنین وظیفهای نداشت ولی برای حلّ مشکل مردم تمام تلاشش را میکرد. از کارگریکردن برای خانهسازی افراد نیازمند گرفته تا تحت تکفّلگرفتن بچههای بیسرپرست و پرداخت هزینهی تحصیل یا کمک برای شروع کار و هر کار خیری که فکرش را بکنید.
☂یتیمنواز بودنِ محرمعلی بسیار نمایان بود. مخصوصاً نسبت به فرزندان شهدا بسیار اهمیت میداد تا ذرهای از فقدان پدر برای فرزندان شهدا کاسته بشود. بعد از شهادت محرمعلی مشخص شد که سرپرستی چند یتیم را نیز برعهده داشته است.
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #احمد_اعطایی
♻️بوسه بر دست و پای پدر و مادر
🌻احمد احترام پدر و مادر را خیلی نگه میداشت. دست و پای مادرم را خیلی میبوسید و به من هم توصیه میکرد این کار را انجام دهم. حتی بعد از اینکه ازدواج کرد، به پسرش یاد داده بود که بعد از غذاخوردن، دست مادرش را ببوسد و تشکر کند.
🌻معتقد بود بچهای که روزی سهمرتبه دست مادرش را ببوسد، مخلص او میشود. شب ازدواجش، جلوی درب منزل، در حالی که همه همسایهها و فامیل ایستاده بودند، احمد روی زمین نشست و دست و پای مادر و پدرش را بوسید و از این کار اصلاً خجالت نکشید.
🎙راوے: خواهر شهید
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #امیر_کاظم_زاده
🎙راوے: پدر شهید
☂امیر در دوره نوجوانی، بیشتر وقت خود را در هیئت رزمندگان و مسجد میگذراند و در هیئات با تواضع کفشهای مردم را جفت میکرد و تا پایان مراسم در آنجا حضور داشت و کمک میکرد.
⛱او عضو سپاه پاسداران و پیرو خط ولایت فقیه بود و برای دفاع از اسلام و حرم زینب سلاماللهعلیها از جان و همسر و فرزند خود گذشت و راهی سوریه شد. حضرت زینب با شهادت امیر، پاداش محافظت از حرم خود را به او داد.
☂امیر بسیار مهربان و خوشاخلاق بود. در کارش اخلاص و جدّیّت فراوان داشت و همیشه سعی میکرد من و مادرش را از خود راضی نگاه دارد.
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #محمدعلی_قلی_زاده
♻️ســــادهزیســــتی
🔮سادهزيستی شهيد قلیزاده در ميان دوستانش بسيار شهره بود. به هرحال كسی كه میخواهد با خدا معامله كند، بايد قيد بعضی مسائل دنيا را بزند. ايشان هم با اينكه خيلی اجتماعی، شوخ و باصفا بود ولی به هيچعنوان اهل ريخت و پاش نبود.
💚به نظرم شهيد خودش را از مدتها قبل آماده شهادت كرده بود؛ چون كسی كه اهل اين دنيا باشد، دست و پای خودش را با پرداختن به تعلقات دنيوی میبندد ولی شهيد چيزی نداشت كه بخواهد دلبستهاش شود.
🔮شهيد قلیزاده يك پيكان خيلی قراضه و مدلپايين داشت كه هميشه خراب بود. بدنهی اين ماشين از شدت خرابی زنگ زده بود و چند جايش سوراخ شده بود. ايشان با اينكه مسئول بود ولی با همين ماشين رفت و آمد میكرد و اصلاً چنين چيزهايی را برای خودش عيب نمیدانست.
💚قلیزاده در اوج بالندگی و تمايلات دنيوی در رسيدن به خواستهها بود ولی بدون توجه به اين مسائل، به هدف و آرمانی كه در سر داشت، فكر میكرد.
🎙راوے: دوست شهید
#یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #جبار_عراقی
♻️فدائیِ حضرت زینب علیهاالسلام
🌻پدرم میگفت «در سوریه خواب ندارم.» میگفتم «برای چه؟» میگفت «از روزی میترسم که بخوابم و فردایش نتوانم از حضرت زینب دفاع کنم. در شبانهروز شاید دوساعت بتوانم بخوابم.» تمام دغدغهاش دفاع از حرم ائمه بود. میگفت «اول ائمه بعد کشورم؛ چون اگر ائمه نباشند، من کشوری ندارم و آنها از کشورم محافظت میکنند.»
💚عشق و علاقه به اهلبیت مرد مدافعحرم میخواهد که در وجود پدرم بود. پدرم متولد سال۱۳۴۷ بود و میگفت «الان نزدیک ۵۰سال سن دارم؛ مگر چقدر میخواهم زندگی کنم که با ذلّت باشد و بگذارم سیده زینب به اسارت برود؟ میخواهم همین الان بمیرم و آن روز را نبینم!»
🌻پدرم حاضر بود به تمامِ دنیا پشت کند ولی سیده زینب یکبار دیگر به اسارت نرود. تمام فکر و ذکر و دینش این بود که حرم حضرت زینب کبری خراب نشود. دفاع از حرم اهلبیت عقیده و ایمانش بود. عنصر متحرکهی پدرم همین عقیدهاش بود. ایمانش به اهلبیت او را به سوریه رساند و در همین راه هم به شهادت رساند. همیشه میگفت«تمام دنیای من یک سمت، عشق به اهلبیت هم سمت دیگر!»
🎙راوے: فرزند شهید
یاد شهدا ذکر صلوات 😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
❇️#سیره_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #حمید_محمدرضایی
♻️جانباز قهرمان مدافعحرم
🌻به روایت برادر شهید: سعادتی بود تا سال۱۳۹۰ من هم جزو نیروهای ایشان در تپّهی جاسوسان باشم. او در کارش جدّی بود و هیچ فرقی بین قوم و خویش و سایر نیروها قائل نمیشد. حتی کارهای سخت و حضور در محورهای خطرناک را به نزدیکانش میسپرد.
💚خودش هم فرماندهی سنگرنشینی نبود. اول خودش به دل خطر میرفت و بعد از نیروها میخواست دنبالش بروند. او با فرماندهی نیروهای خود موفق شد تا تپه جاسوسان را از لوث وجود تروریستهای پژاک پاکسازی کنند. فرماندهحمید کنار جدّیّت در کار، بیرون از مأموریت با نیروهایش بسیار دوستانه برخورد میکرد و رابطهی صمیمانهای بین او و بچهها برقرار بود.
🌻حاج حمید در مبارزاتش،چند مرحله مجروح شده بود. ۴۰درصد جانبازی از زمان دفاع مقدس به یادگار داشت. عمدهی جانبازیاش از ناحیه چشم بود. سال۱۳۸۸ هم در جریان فتنه مجروح شد. یکبار دیگر هم در سال۱۳۹۰ وقتی فرماندهی یک محور در منطقه جاسوسان سردشت را برعهده داشت، هنگام درگیری با گروهک پژاک از ناحیه گوش دچار موجگرفتگی شد و ۱۵درصد جانبازی یافت.
🇮🇷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
#سیــره_شهدا
تصمیم گرفته بود توی جبهه دبیرستان راه بیندازد! میگفــت:
« امــروز بچـه ها دارن اینجا می جنگن و خون مــیدن، عــده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم، توی شهرها عین خیالشون نیست! با خیال راحــت درس میخونن، فردا هم که جنگ تموم بشه، همه مسئولیــت های کلــیدی مملکت رو بدست میگیرن، این رزمنده ها هم میشن محافظ یا زیر دست اون ها! »
وسعت دید عجیبی داشــت، برای رزمنده ها می سوخت.
یکی از روزها یک گوشه خلــوت نشسته بود، حال غریبـی داشت، تا آمدم حرف بزنم گفت:
« چیزی به شروع عملیات نمونده، بعد از عملیات هم دیگه منـو نمی بینی! کار من با دنیا تموم شده، کار دنیا هم با من تموم شده! نه من دیـگه با دنیا کار دارم، نه دنیا با مــن »
درست چند روز بعد از عملیات کربلای 5 خبر شهادتش در تمام شهر پیچید🌷.
#شهید_خلیل_مطهرنیا
🇮🇷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 😭🌷🍃
🔰#سیره_شهدا
🔻با اینکه اقا داوود به سن تکلیف نرسیده بود ،اما مقید بود به خواندن نماز های یومیه، چراکه معقتد بود نباید ارتباط خود را باخدا کم کند.
📌حتی فرزندم در آن دوران ،نماز شب هم میخواند وسعی می کرد درگمنامی خوانده شود اما با این وجود ،خداوند برای عبرت دیگران، بعضی اسرار را آشکار می کرد.
🔺راوی: مادر شهید
#شهید_داوود_خلیلی😭🌷🍃
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#سیره_شهدا🦋
🍃از جمله مهمترین ویژگیهای این شهید که زبانزد بود،صبر و استقامت و توکل و اعتقاد قبلی وی به خداوند تبارک و تعالی است.
🍃شهید منوچهری پور در برابر سختیها واقعا صبور بود و همیشه لبخند بر لب داشت و گله و شکایت نمیکرد و هیچگاه مشکلات باعث نشد که لحظهای در اعتقاداتش خدشه وارد شود.
✍راوی:حجت الاسلام مرتضی همتپور
#شهید #امین_منوچهری😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔰 #سیره_شهدا | #خنده_رو
🔻محسن همیشه فردی خندان و خوشرو بود و در هیچ شرایطی گل لبخند از لبانش چیده نمیشد، حتی در سختترین شرایط جبهه زمانیکه یکی از بچهها زخمی شد و روی زمین افتاد محسن بالای سر او رفته بود و میخندید وقتی بچهها از او پرسیدند چرا در این شرایط میخندد؟ پاسخ داد نمیدانم چرا میخندم؟این خنده از شادی است یا ناراحتی؟! محسن خودش تعریف میکرد که در زمان خدمت سربازی یک روز در مراسم صبحگاه مشترک که اتفاقاً در جلوی صف هم ایستاده بودم ناگهان خنده ام گرفت و نتوانستم خود را کنترل کنم.فرمانده پادگان که مشغول سخنرانی بود از این حرکت من تعجب کرد دستور داد مرا از صف بیرون بکشند و 24 ساعت بازداشت نگه دارند بعد هم به من تذکر دادند که این عمل را انجام ندهم اما من گفتم خنده در ذات من است به هر حال خندهای گاه و بیگاه محسن به همه بچهها روحیه می داد.
💬راوی:همرزم شهید
🌷شهید محسن دین شعاری🌷
#فرماندهان_جبهه_غرب_کشور
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
🔰 #سیره_شهدا | #مردم_داری
در کوچه ما پیر مردی بود که اختلال حواس داشت. همیشه صندلی اش را دم در می گذاشت و می نشست داخل کوچه. هر وقت حمید به این پیر مرد می رسید، خیلی گرم با او سلام و علیک می کرد. اگر سوار موتور بود، توقف می کرد و بعد از سلام و احوال پرسی گرم حرکت می کرد.
آن شب رفته بودیم هیئت. موقع برگشت ساعت از نیمه شب گذشته بود و پیر مرد هم چنان در کوچه نشسته بود. حمید طبق عادتش خیلی گرم با او سلام و علیک کرد.وقتی از او دور شدیم گفتم: حمید جان! لازم نیست حتما هر بار به ایشان سلام کنی. او به خاطر اختلال حواس اصلا متوجه نیست.
حمید گفت: عزیزم! شاید ایشان متوجه نشود؛ اما من که متوجه می شوم. مطمئن باش یک روزی نتیجه محبت من به این پیر مرد را خواهی دید.
وقتی بعد از شهادت حمید، وقتی برای همیشه از آن کوچه می رفتیم، همان پیر مرد را دیدم که برای حمید به پهنای صورت اشک می ریخت. این گریه از آن گریه های سوزناکی بود که در غم حمید دیدم.
شهید مدافع حرم
#حمید_سیاهکالی_مرادی🕊😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
#سیره_شهدا.
🌹همیشه نمازش اول وقت بود. در جبهه چفیه را پـهن میکرد و مشغول نماز میشد. استعداد و ضریب هوشی بالای بابک باعث متمایز شدنش نسبت به سایر نیروها در دوره آموزشی شده بود و در انتهای دوره آموزشی به عنوان سرگروه تیم اول تخصص خودشان انتخابشد.
🌹بابک از نیروهای فعال بسیج بود. دوران سربازی اش را در منطقه مرزی شمال غرب گذراند.
در دوران سربازی بارها در خواست اعزام به سوریه داده بود اما چون امکان اعزام سرباز وجود نداشت درخواستش رد شدهبود...
#شهید_بابک_نوری_هریس
#نماز_اول_وقت_
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃🏴
سیره عملی سردار شهید ((حاج محمد ابراهیم همت))
روز سوم عمليات بود. حاجي هم ميرفت خط و برميگشت. آن روز، نماز ظهر را به او اقتدا كرديم. سر نماز عصر، يك حاج آقاي روحاني آمد. به اصرار حاجي، نماز عصر را ايشان خواند.
مسئلهي دوم حاج آقا تمام نشده، حاجي غش كرد و افتاد زمين. ضعف كرده بود و نميتوانست روي پا بايستد.
سُرم به دستش بود و مجبوري، گوشهي سنگر نشسته بود. با دست ديگر بيسيم را گرفته بود و با بچهها صحبت ميكرد؛ خبر ميگرفت و راهنمائي ميكرد. اينجا هم ول كن نبود.
ادامه دارد...
#شهیدهمت.رایادکنید.باذکرصلوات
#مخلص_خدا | #سیره_شهدا😭🌷🍃
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
🔹 #سیره_شهدا
✨همیشه نمازهای شبش را با گریه میخواند، در مأموریت و پادگان هم که مسئول شب بود نماز شبش را میخواند، هیچ موقع ندیدم نماز شبش ترک شود، همیشه با وضو بود، به من هم میگفت داری دستت را میشوری وضو بگیر و همیشه با وضو باش، آب وضویش را خشک نمیکرد، در کمک کردن به دیگران هم نمونه بود، حتی اگر دستش خیلی خالی بود و به او رو میزدند نه نمیگفت.
💬به روایت همسر شهید
🌷شهید مسلم نصر
#شهدای_فارس
#شادی روح مطهر شهدا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم😭✋🌷🍃