🌼#واکنش حاج قاسم به شنیدن خبر فوت پدرش در عملیات
✍سردار محمدرضا فلاحزاده معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه از همراهان حاجقاسم سلیمانی در جنگ با داعش بوده است که در میدان جنگ او را با نام «ابوباقر» میشناسند.
وی در ویژهبرنامه پایان سلطه داعش با نام «ققنوس» حضور پیدا کرد و از خاطرات خود با سردار جبهه مقاومت حاج قاسم سلیمانی سخن گفت. او در خاطرهای از حضور حاج قاسم در میدان عملیات و شنیدن خبر فوت پدرش اظهار داشت: سردار سلیمانی یک روزی عنوان کرد همه فرماندهان جمع شوند و هلیکوپتر هم آماده باشد، در نزدیکی خط خودی هلیکوپتر فرود آمد. ابومهدی هم بود، جلسه در رابطه با عملیات مشترکی بود که قرار بود با حضور حیدریون، نیروهای سوری و فاطمیون در مرز کشور سوریه و حشدالشعبی در خاک عراق انجام شود.
برنامهریزی شد عملیات مشترک در حاشیه مرز و با انجام یک عملیات از داخل سوریه انجام شود. بحث نهایی و مصوب شد، آن طرف در عراق ابومهدی و اینطرف حاج قاسم در سوریه قرار شد عملیات را فرماندهی کنند. حزب الله، فاطمیون، زینبیون و بخشی از نیروهای سوری و لشکر حضرت زینب ایرانیون حاضر شدند. حاج قاسم فرماندهی را شخصا برعهده گرفت، گاهی عربی با حشدالشعبی و حزب الله و فارسی با ایرانیها صحبت میکرد.
عملیات آغاز شد و تا عصر ادامه داشت. ۱۰ کیلومتر پیشروی شد. خط دشمن در هم کوبیده شد. حاج قاسم در مقر تاکتیکی حاضر شد من هم در مقری دیگر بودم. صبح حسین پورجعفر تماس گرفت که ابوباقر کجایی؟ گفتم نزدیک شما هستم. گفت سریع بیا اینجا. قبل از ساختمان دیدم پورجعفری صد متری جلوتر از ساختمان آمده به دنبالم، گفت پدر حاج قاسم فوت شده است. گفتم حاجی میداند؟ گفت بله. از در ساختمان رفتم تو و دیدم حاج قاسم گوشهای نشسته و گریه میکند، سلام کردم، آمد به استقبالم و دو نفره زدیم زیر گریه،های های گریه میکرد. حاجی میگفت آدم در هر سنی باشد وقتی مادر و پدرش را از دست بدهد یتیم میشود.
سردار گفت ابوباقر من میروم برای مراسم تشییع جنازه و سریع برمیگردم، فقط نیروها متوجه نشوند، فرماندهان اصلی اشکالی نداره، عملیات ادامه پیدا کند. عملیات ادامه پیدا کند تا برگردم، وقتی برگشت جبهه خیلی سخت بود و از سه طرف میجنگیدند. نیروها ۳۰ کیلومتر باقی مانده را تا مرز پیشروی کرده بودند. غروب حاج قاسم برگشت، برنامه ریزی کرد سحر عملیات آغاز شود. مخابرات زیرساختش آماده نبود، از حاجیپرسید تا کی وقت دارم؟ گفت یک ساعت قبل اذان، گفت نمیشود تاخیر بندازیم؟ حاجی گفت نه نمیشود.
همه نیروها آمده بودند، حاج قاسم در خط ماند و شب دشمن از دو جهت تک کرد، از ۹ شب تا حدود سحر رها نمیکرد. علی الدوام انتحاری و موشک کرنت زدند. حاجی خودش شخصا هدایت میکرد و سحر عملیات آغاز شد. طی یک روز ۳۰ کیلومتر پیشروی کرد تا همه روستاها آزاد شد. روز ۱۷ آبان ماه سال ۹۶ عملیات شروع شد.
#بیاد شهدا و ارواح پاک امواتشون صلوات🌷🍃
🌷صبحتون_عالی
🌼امروزتون شاد و زیبا
🌷لحظه هاتون سرشار
🌼آرامش و دلخوشی
🌷امیدوارم امروز خدا
🌼سرنوشتی دوستداشتنی
🌷زندگی پراز عشـق
🌼روزی فراوان ، لبی خندان
🌷و دلی مهربون براتون رقم بزنه
#صبحتون منور به نور الهی
✨﷽✨
🔴عاقبت احترام به نام خداوند!
✍بُشر حافی ابتدا به انجام معاصی و شرابخواری و دنیا پرستی مشغول بود. روزی در خیابان کاغذی پیدا کرد که در آن نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم.آن کاغذ را برداشت تا مبادا بر روی آن پا گذاشته شود.
سپس پارچه یا مقوایی خرید و آن کاغذ را درون آن گذشت و خوشبو کرد و لای دیواری گذاشت. شب در خواب به او فرمودند:ای انسانی که اسمم را پاکیزه کردی،اسم تو را در دنیا و آخرت بر سر زبانها می کنم.چون صبح شد توفیق توبه به سبب اسم خدا نصیبش شد و نامش به تدریج پر آوازه گشت.
🔅داستان دوم:چون حضرت موسی در آمدن عذاب قبر فرعون شتاب و عجله می کرد، خداوند به او وحی کرد که ای موسی تو به کفر فرعون نگاه می کنی و من به سردر قصرش نگاه می کنم که نام مرا بسم الله الرحمن الرحیم نوشته است.
چون خدای تعالی اراده کرد فرعون را عذاب کند، نام خویش را از بالای در قصرش پاک کرد، سپس او را عذاب کرد
📚به نقل از لئالی الاخبار،ج ۳،ص۳۳۵
✨اربـابـ جــ❤️ـــان...✨
من بلد نیستم چـه بخواهم زشما
عفو ڪن بی ادبـے وسخن خام مـرا
بخدا کربُبلایـے شـدنم دست شماست
جـان عباس فراموش مڪن نـوڪر را
#دوستت_دارم_اربابم❤️
🕯دیگر امید بین نفسهاش مرده اسٺ
🍂سوے نگاش گریہ ے بسیار برده اسٺ
🕯باد صبا خبر بہ خراسان ببر بگو
🍂معصومہ در فراق رضا جان سپرده اسٺ
#وفات_حضرت_معصومه(س)💔
#ڪریمہ_اهلبیٺ🍂🕯
#بر امام زمانمان و پيروان ولایت تسلیٺ_باد 🏴
4_5904446444101699585.mp3
2.65M
🔺کبوترها سلاممو برسونید به داداشم...
🔹مداحی وفات حضرت معصومه با صدای محمود کریمی🖤
باز آمده ام من به تمنای نگاهی...
تو نگه کن به دلم حال دلم خوب شود
💠 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
#وقت_سلام
خورشیـ☀️ـد ِ من
نه از شرق
بلکه هر روز #صبح
از گوشه ی چشم های تو😍
طلوع میکند...
#صبحت_بخیر
ای بهانه ی همه ی شعرهای♥️ دیشبم
#شهید_سعید_سلمان
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃صلوات
سردار علیمراد رمضانزاد از دیار گیلان شهرستان رودسر
این عزیز ازدست رفته در جبهه های حق علیه باطل حضور فعال و مستمری داشتن بطوریکه از ۸ سال #دفاع_مقدس ۷ سال و۶ ماه از جوانی خودرا مشغول دفاع و حفاظت و پاسداری✌️ از خاک و ناموس خود در جبهه ها گذرانید.
سرانجام این عزیز بزرگوار در ۱۲ بهمن سال ۹۸ پس از سال ها مجاهدت و پیروی از دستورات رهبر معظم انقلاب و همچنین پس از تحمل درد😓 و بیماری ناشی از #شیمیایی و ترکش های که در بدنش وجود داشت و درحالیکه فقط ۱ ماه از شهادت شهید بزگوار #حاج_قاسم سلیمانی نگذشته بود به یاران شهیدش پیوست🕊🌷
#شهید_علیمراد_رمضانزاده
#ایام_ولادت
🌹🍃صلوات
🔰شهیدی که نهضت سوادآموزی در جبهههای سوریه راه انداخته بود
🔸شهید موحدنیا در کنار بحث جهاد و رزم در #سوریه، پیگیر مسئله علمی و سواد تیپ #فاطمیون و مسئول سوادآموزی📝 تیپ فاطمیون بودند.
🔹شهید موحدنیا🌷 اذعان داشتند این عزیزان حتی برای ارتباطگیری با خانوادههایشان امکان تایپکردن و ارسال پیام📲 و عکس در فضای مجازی را بلد نیستند و برای همین درصدد بودند و دائماً کتب و جزوات درسی📑 را برای آموزش سواد به نیروهای فاطمیون به سوریه میبردند.
🔸سردار مرتضوی از مسئولین اصلی تیپ فاطمیون نقل میکنند: وقتی از کوچه پس کوچهها به سمت خط مقدم میرفتم، چادری⛺️ دقیقاً در نزدیکی خط نبرد، توجهم را جلب کرد؛ وقتی به آن چادر مراجعه کردم، دیدم این چادر محل اسکان و #سوادآموزی و مقر نیرویهای فاطمیون است و آقا مهدی پیگیر مسئله سواد و علمی نیروها حتی در نزدیکترین قسمت به خط مقدم هستند👌
🔹با تعجب پرسیدم: صالح! (نام جهادی شهید موحدنیا در سوریه ) تو در این قسمت حساس و #خط_مقدم، چادر سوادآموزی برپا کردهای⁉️
#شهید_مهدی_موحدنیا
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃صلوات
از ابتدای تشکیل جبهه مقاومت اسلامی، استان #کرمانشاه ۱۵ شهید تقدیم کرده است. شهید ستار عباسی یکی از این ۱۵ نفر است که ۲۵ آبان ماه ۱۳۹۴ در حلب سوریه خلعت شهادت🌷 پوشید.
مینا عباسی همسر شهید که دخترعموی او نیز هست، از #خوابی میگوید که همسرش پیش از غائله تروریستهای تفکیری میبیند و مطمئن میشود در سوریه به شهادت خواهد رسید.
شهید عباسی ابتدا به عراق و سپس به مشهدش در #سوریه اعزام میشود. بیابانهای حلب، کربلای ستار بودند که خاکش تشنه خون❣ او بود.
#شهید_ستار_عباسی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃صلوات