سحر هفدهم.....
✍ تنها از یک "قلب بیمار"، گم کردن ردپای تو، انتظار می رود...
بیماری دلم، یک سو... و گم کردن های مکرر تو، از سوی دیگر... تمام حجم دلم را، به درد، آلوده کرده است...
❄️هر دم که نگاهم، از آسمان کنده می شود.. چاره ای ندارد...
جز آنکه، بر پهنای وجود خاکی ام، سایه بیندازد....
و آنوقت، من بجای روی ماه تو... فقط سایه ای از خودم را می بینم، که دایما بر گستره دلم، سنگینی می کند ....
❄️سنگین شده ام.... دلبرم
اصلا دیگر دلی برایم نمانده... که تو دلبرش باشی..
و این سنگینی، شرح حال دل بیماریست، که چشمانش، تو را از خاطر برده اند...
❄️تا چشمانم، به خودم، می افتند... به چشم بر هم زدنی،تو را گم می کنم..
و تازه میفهمم... که فاصله من تا تو ... فقط همیییییین یک قدم است...؛ خود خود خودم...
پا روی خودم که بگذارم... بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید.
❣سحر هفدهم... عجیب از بوی طبابت تو، پر شده است...
میدانی..!؟
انقدر دلم را قرص کرده ای.. که هرگاه دلم بیمار می شود.. هراسی از آن، مرا احاطه نمی کند..
زیرا به اعجاز سرانگشتان طبیبم، ایمان دارم...
❄️امشب، کتاب نسخه های تو را باز می کنم..
تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم....
اما، یادم می آید...
تمام سطر سطر نسخه های تو... شفاي سینه های بیماریست که بدنبال نور، سرک می کشند.
❣طبیب من...
درد دلم را... سامان می دهی...؟
یا طبیب من لا طبیب له
دعای روز هفدهم ماه #رمضان 🌙
اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ،
وَ اقْضِ لِي فِيهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ،
يَا مَنْ لا يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ وَ السُّؤَالِ،
يَا عَالِماً بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ،
صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
🔹خدایا راهنماییم کن در آن به کارهاى
شایسته
🔹و برآور در آن حاجات و آرزوهاى مرا
اى کسى که نیازى به شرح حال و
درخواست ندارى اى دانا
🔹و آگاه بدانچه در دل مردم جهانیان است
درود فرست بر محمّد و آل پاکش
بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
#زندگینامه_شهیدسیدعلی_دوامی
«#سیدعلی» در 21 رمضان 1346 در ساری به دنیا آمد. کودکی بیش نبود که والدینش از هم جدا شدند و او تحت سرپرستی مستقیم مادرش قرار گرفت. پس از مدتی، به همراه مادر به تهران نقل مکان کرد و دوره ابتدائی را در مدرسه ملی تهران به پایان رساند.
با شروع انقلاب اسلامی، با وجود سن کمش، به همراه مادر در راهپیمائیهایی که علیه رژیم پهلوی صورت میگرفت، شرکت میکرد.
پس از مدتی، دوباره به ساری بازگشتند و دوره راهنمائی را در مدرسه «فردوسی» ساری سپری کرد. در همین دوران بود که بر اثر ارتباط مستقیمی که با دائیاش #شهید«محمودنیکدوست» داشت، از نظر شخصیتی متحول شد. بهطوری که دائماً برای خواندن نماز و نوحه سرائی برای اهل بیت، در مسجد حضور پیدا میکرد.
سیدعلی پس از پایان سال سوم راهنمایی به خاطر اعزام به جبهه، ترک تحصیل کرد. او معتقد بود که باید به جبهه رفت و از دین و کشور دفاع کرد. میگفت: «اگر زمان امام حسین(ع) بود، حتما به یاریاش میشتافتم.»
او با چنین تفکری بود که در سال 62، در حالی که شانزده ساله بود، به جبهههای نبرد اعزام شد. سیدعلی، در بهمن 66، به عضویت رسمی سپاه در آمد و مدتی در ساری، به عنوان نیروی پرسنلی سپاه مشغول به کار شد؛ اما نتوانست دوری از منطقه و همرزمانش را تحمل کند. بنابراین بار دیگر عزم رفتن کرد.
یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
[•🕊•]
وقتی برایِ دنیایِ بقیه
از دنیات گذشتی
میشی دنیایِ یه دنیا آدم
همون قضیهیِ عزت بعدِ شهادت💚
#شهیدجهادعمادمغنیه
🍃🌹صلوات
🌿🌾🌿
✳️کسب روزی حلال، همان اطاعت از خداوند است
💠 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی :
🔹 در مورد نکوهش افرادی که برداشت نا صحیح از آیۀ ﴿ومَن يَتَّقِ اللهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجاً ٭ ويَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ )داشتند، مرقوم داشته اند:
🔷 امام صادق (سلام الله علیه) ميفرمايد: چون این آيهٴ فرود آمد، گروهي از اصحاب رسول خدا(صلوات الله علیه) با برداشتي نادرست از آيه، از كار دست كشيده، به عبادت و دعا پرداختند. چون اين خبر به پيامبر(صلوات الله علیه) رسيد آن حضرت فرمود: من دشمن دارم كسي را كه دهانش را به دعا بگشايد و بگويد: روزيم ده؛ ولي كار و کسب را رها كند.
🔷محمد بن منكدر ميگويد: روزي يكي از بزرگان قريش (امام محمد بن علي بن الحسين سلام الله علیه) را ديدم كه در پي كسب مال دنيا بود. به او گفتم: اگر هم اكنون اجل تو فرا رسد چه ميكني؟ گفت: من در حال اطاعت خدا هستم، زيرا به اين وسيله نياز خود و خانوادهام را تأمين ميکنم و از تو و مردم بينياز ميشوم.
📚مفاتیح الحیاه حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی
🌿🌾🌿
خیلی قشنگه🌺
❤️به خدا گفتم!
چرا مرا از خاک آفریدی؟
چرا از آتش نیستم !؟
تا هرکه قصد داشت بامن بازی کند،
او را بسوزانم !
❣خدا گفت:
تو را از خاک آفریدم
تا بسازی ! . . . نه بسوزانی !
از خاک آفریدم تا اگر آتشت زنند ! . . .
باز هم زندگی کنی و پخته تر شوی . . .
تو را از خاک آفریدم
تا در قلبت دانهٔ عشق بکاری ! . . .
و رشد دهی و از میوهٔ شیرینش
زندگی را دگرگون سازی ! . .