✨﷽✨
✅عزاداران بر خود ببالند.
✍هنگامی که پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله فاطمه اطهر را از شهادت فرزندش حسین و آن مصائبی که دچار آن حضرت خواهد شد آگاه نمود، آن بانو گریه شدیدی کرد و گفت: پدر جان! چنین مصائبی در چه زمانی رخ میدهد؟ فرمود: در آن زمان که من و تو و علی در دنیا نیستیم! گریه حضرت زهرا شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسی برای حسین گریه خواهد کرد و چه کسی متصدی عزاداری وی خواهد شد؟ پیامبر فرمود: ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردانِ ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهی پس از دیگری عزاداری را تجدید میکنند. هنگامی که روز قیامت فرا رسد، تو زنان امت من و من مردان آنان را شفاعت خواهیم کرد. هر یکی از ایشان که در مصیبت امام حسین گریه کند، ما دست او را میگیریم و وارد بهشت میکنیم. ای فاطمه! هر چشمی فردای قیامت گریان است غیر از چشمی که در مصیبت حسین گریه کند، زیرا صاحب آن چشم خندان و مژده نعمتهای بهشت به وی داده خواهد شد.
📚 بحار الأنوار ، ٤٤/٢٩٣
【السلام علیک یا امام رضا(ع)】
┄┅┅❁💚❁┅┅
🌸﷽🌸
کوچههایمان را به نامشان کردیم، که هرگاه آدرس منزلمان را میدهیم
بدانیم
گذرگاه خون کدام #شـــهـــیـــد است که با آرامش به خانه میرسیم.
🌷یاد شهدا با صلوات
#آتش_به_اختیار
🍃♠️🍃♠️🍃♠️
#خداوند_همه_جا_هست
یکى از بزرگان جلسه درسى داشت و از میان شاگردان به نوجوانى بیشتر از همه احترام می گذاشت . روزى در بین جلسه یکى از شاگردان از آن #عالم پرسید: چرا بى دلیل ، این نوجوان را آن همه احترام مى کنید؟ آن عالم دستور داد چند مرغ آوردند.
مرغ ها را بین شاگردان تقسیم نمود و به هر کدام کاردى داد و گفت هر یک از شما مرغ خود را در مکانی که کسى نبیند ذبح کند و بیاورد.
شاگردان به سرعت به راه افتادند و پس از ساعتى هر یک از آنها ، مرغ ذبح کرده خود را پیش استاد آوردند اما #نوجوان مرغ را زنده آورد.
عالم به او گفت چرا مرغ را ذبح نکردى؟ او در پاسخ گفت شما فرمودید مرغ را در جایى #ذبح کنید که کسى نبیند ، من هر جا رفتم دیدم خداوند مرا مى بیند.
شاگردان به توجه آن شاگرد پى بردند و او را تحسین کردند و فهمیدند که استاد چرا آن قدر به او احترام مى گذارد.
🏴
🍃 بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻
از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمی گفت.
دوستش که در سوریه با او بود،از جواب دادن طفره می رفت.
هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود،یک شب 🌙 با حال خیلی بد خوابیدم.
همین که سرم را روی بالش گذاشتم،
محمدرضا به خوابم آمد و به صورت واضح گفت :
مامان اون بنده خدا را این قدر سؤال پیچ نکن❗️وقتی سؤال میکنی، او غصه می خورد دوست داری نحوه شهادت مرا بدانی،خودم به تو می گویم.🍃
محمدرضا دست مرا گرفت و برد به آن جایی که شهید شده بود لحظه ی شهادت و پیکرش را به من نشان داد.
بعد از این خواب وقتی نحوه شهادت او را برای فرماندهانش توضیح دادم،آن ها تعجب کردند.⁉️
گفتند:مگر شما آنجا بودید که از همه ی جزئیات باخبر هستید؟!😳
محمدرضا دقیقا ساعت⏰ یک ربع به 7 شب 29 محرم در عملیات العیس در حومه حلب مورد اصابت گلوله مستقیم توپ 23 قرار می گیرد.
سر و گردن و قسمت چپ بدن او از بین می رود.💔
فرماندهانش می گفتند:نحوه شهادت محمدرضا از همه شهدای یگان فاتحین دلخراش تر بوده است🍃
#نقل_از_مادر_شهید 🌸
#شهیدمحمدرضادهقان_امیری 🌷
#صلوات
🌸﷽🌸
💐هی نگاهت بڪنم
گم بشوم در چشمت !
گـم شـدن ...
در شبِ چشمان تو
پیـــدا شـدن اسـت ...
#شهید_سجادطاهرنیا🕊🌹
#انتشار_برای_اولین_بار
#شهید_تاسوعا🌷
صلوات
🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🎯 جاسوس سیا به اعدام محکوم شد/شهرام جزایری به ۱۲ سال حبس محکوم شد
سخنگوی قوه قضائیه:
▫️محمد باباپور به جرم جاسوسی برای آمریکا از سوی دادگاه به ۱۰ سال حبس و استرداد ۵۵هزار دلار محکوم شده است.
▫️ فرد دیگری هم که برای آمریکا جاسوسی کرده از سوی قاضی دادگاه به اعدام محکوم شده ولی با توجه به درخواست متهم برای فرجام خواهی پرونده به دادگاه تجدیدنظر فرستاده شده است.
▫️دادگاه شهرام جزایری را به ۱۲ سال حبس و پرداخت ۴۵میلیارد ریال و همچنین ۲۹۴۵۸ دلار و ۷۸۰۰ دلار دیگر محکوم کرده است.
#مدیریت_انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یاد کنیم یکدیگر را
تا خدا ما را یادکند.
در گذریم؛تا خدا
از ما در گذرد.
خوب بخواهیم؛تا خدا
برایمان خوب بخواهد.
خطاهای دیگران را
بپوشانیم؛ تا خدا
خطاهایمان را بپوشاند.!
:
┄┅─✵💝✵─┅┄
با نام و یاد خدا
میتوان
بهترین روز را
برای خود رقم زد...
پس با عشق
وایمان قلبی بگویی
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خدایا به امید تو💚
❌نه به امیدخلق تو
امشب کبوترِ دل پَر می کشد هوایش
با شوقِ جان نشیند بر گنبدِ طلایش
حال و هوایی دارد آن مشهد الرضایش
نورِ خدا می بارد در صحنِ با صفایش
هر مشکلی که داریم پیش رضا بنالیم
نام قشنگِ او را مشکل گشا بخوانیم
هر که رضا رضا کرد حاجات او روا کرد
آهو به دامِ صیدی افتاد و او رها کرد
این دل به سمتِ کویش دیوانه پَر گشاید
بر آستانِ قدسش با ناله سر بساید
عطرِ خوش حرم را با جان و دل ببوییم
ما عقده های خود را پیشِ رضا بگوییم
【السلام علیک یا امام رضا(ع)】
┄┅┅❁♥️❁┅┅┄
#خاطرات_شهدا 🕊
تو آخرین جلسه کاری که "سید مجتبی" حاضر بودن، برای پذیرایی سیب🍎 آوردن.
یه "ابوحامد" نامی داشتیم از اون آدمای باصفا و باتجربه،
با دوتا فاصله از سید مجتبی نشسته بود.
سیب رو که گذاشتن با بشقاب و چاقو برد سمت سید مجتبی و اشاره کرد که براش پوست بکنه.
سیدمجتبی هم بی هیچ حرف و اشاره ای شروع کرد به پوست کندن ، مرتب سیب رو قاچ کرد و چید تو بشقاب و به ابوحامد تحویل داد.
دو ماه بعد شهادت حسین آقا، ابوحامد شهید شد، تو همونجایی که ایشون شهید شده بودن.💔
تا قبل شهادت ایشون به این فکر می کردم که چرا ابوحامد اون کارو کرد و سیدمجتبی هم پذیرفت ،
بعد شهادتش فهمیدم میخواسته تبرکی دست حاج حسین آقارو بخوره و برات شهادتشو از ایشون بگیره.
انگار شهدا تو زمان حیاتشون هم همدیگرو میشناسن.
به نقل از "یاسر" همرزم شهید در آخرین ماموریت
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهدا_را_یاد_کنیم_باذکر_صلوات ✨