✨﷽✨
✅کارهایی که عمر را زیاد می کند:
1⃣«شاد کردن والدین»:
امام صادق(ع) میفرماید:
اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد و مسرور کن.
2⃣«شستن دست پیش و پس از غذا خوردن»
امام صادق(ع) میفرماید: دستهایتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشوئید، که فقر را میبرد و بر عمر میافزاید.
3⃣ «صدقه دادن»
صدقه شامل دادن واجبات و مستحبات مالی از سوی شخص است و اختصاص به زکات و خمس ندارد. هر کسی به هر میزان که صدقه به ویژه به سائل و محروم دهد، از برکات آن بهرهمند خواهد شد که از جمله آنها افزایش عمر است. امام باقر (ع) فرمود: کار خیر و صدقه، فقر را میبرد، بر عمر میافزاید و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور میکند.
📚منابع:
۱- بحارالانوار، ج۷۴ ، ص۸۱
۲- محاسن، ج۲، ص۲۰۲
۳- ثواب الاعمال، ص۱۴۱
💠
4_265388460171329730.mp3
14.18M
🖤چله حديث کسا
به نیابت از شهدا ، امام شهدا ، شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانش و اموات
به نیت سلامتی و فرج مولایمان و حاجت روایی همه
☘التماس دعا ☘
#روز دوازدهم
🌿🌺🌿🌺🌿🌺
🥀حسین کاملا ساکت و با ادب و مهربون و دوست داشتنی بود، خیلی با تواضع بود و آرام صحبت میکرد.☺️
🥀اولین مرتبه ای که دیدمش به من گفت: شما سیدی؟ گفتم: آره . گفت: من سیدها رو میبینم، تنم رعشه میگیره☝️؛ اونایی که سادات واقعی هستن نمیتونم تو چشماشون نگاه کنم.😞
🥀یه وانت داشت قبل اومدنش به سوریه میفروشد و پولش را به نیازمندها میدهد🌹 . بهش میگن حسین نفروش ضرر میکنی. میگه شماها ضرر میکنید، من برگشتی برایم نیست...
🥀حسین بچه فردوس_یافت آباد بود. یک مرتبه تو حوزه بسیجشون میگه من #شهید میشم عکسمو بزنید اینجا... و محکم دستشو میکوبه به دیوار که هنوزم جاش هست🖐 ولی قاب عکسشو روش گذاشتند.
🥀حسین خمپاره ۶۰زن یگان بود. نصف شبها میدیدم یهو نیست، غیبش زده. میدیدم میره تو تاریکی و پشت دیوار خرابهها #نمازشب میخونه و گریه میکنه😭.
🥀داشتیم میرفتیم تو خط، مجید قربانخانی گفت: حسین انگشرتو بهم یادگاری بده، حسین هم داد بعد بهش گفت: نه به من وفا میکنه نه به تو. و وفا هم نکرد.😔
#شهید_حسین_امیدواری🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌷صلوات
رگبار ستم زد و تگرگی بارید
در علقمهء دل کمری باز خمید
این دشمن بی مایه نمیداند که
بیچاره #شهید زنده را کرد شهید
ایران بخدا مَهد توانایی هاست
پاکار #خمینی و #خراسانی هاست
ای دشمن قدّار تو مثل موری
ایران همه جا پُر از #سلیمانی هاست
گفتند که بر شهادتش عالم بود
این رتبه برای او یقین لازم بود
شد پیکر او گسسته از هم او که
همنام شهید #کربلا قاسم بود
#انتقام_سخت
#سردارشهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#رهبرمـ 🖤
🏴 صلوات 🌷🍃🌟
#شهدا_رهبرمون_رو_دعا_کنید
🌾🌿🌾
☀️ خدایا!
میل من به خواسته ام را همچون میل اولیائت به خواسته هایشان
و ترس مرا همچون ترس آنان قرار بده
و مرا در راه رضایت خود به کارهایی موفق فرما
که هیچ چیز از دین تو را به خاطر ترس از مخلوق ترک نکنم.
شبتون خدایی ۰
🌾🌿🌾
4_265388460171329730.mp3
14.18M
🖤چله حديث کسا
به نیابت از شهدا ، امام شهدا ، شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانش و اموات
به نیت سلامتی و فرج مولایمان و حاجت روایی همه
☘التماس دعا ☘
#روز سیزدهم
💠برادر شهید مدافع حرم سید میلاد مصطفوی:
🌷سید میلاد لیسانس عمران داشت و دو سال در آزادراه ساوه همدان خدمت کرد. در آن پروژه سرپرست آزادراه بود.
🌷او بسیار اهل ورزش بود، کمربند مشکی جودو داشت و در ورزشهای رزمی مقام دومی کشور را به دست آورده بود، در ورزش زورخانهای هم شرکت میکرد. اهل مسجد بود و به نمازش خیلی اهمیت میداد. همیشه خمس مالش را دقیق حساب و پرداخت میکرد، هیچ وقت برنامه هیئت را ترک نمیکرد.
🌷سید میلاد شخصیت دستگیری داشت و اگر کسی از ایشان کمک میخواست چیزی کم نمیگذاشت. به خانواده شهدا بسیار خدمت میکرد و همیشه از آنها دلجویی میکرد، اکثرا در اردوگاه شهید درویشی خادمالشهدا بود، هر سال از اردوگاه به دیدار مادر شهید درویشی هم میرفت.
🌷سید میلاد با اینکه از نظر مادی و دنیوی چیزی کم نداشت، اما وابسته به موقعیت و جایگاه دنیوی نشده بود، وقتی خاطرات و کتابهای شهدای دفاع مقدس را میخواند به حال آنها حسرت میخورد.
🌷وقتی میدید که شهدای دفاع مقدس از همه چیزشان گذشتند و آن طور جانفشانی کرده و از وطن و انقلاب دفاع کردند سید میلاد هم آرزوی شهادت میکرد و میگفت کاش روزی بیاید که من هم شهید شوم.
🌷یکی از شهدایی که سید میلاد او را الگوی خود قرار داده بود، شهید مهدی زینالدین بود، عکس این شهید بزرگوار را در خانه داشت. حتی عکس شهید زینالدین را روی لباسش چاپ کرده بود و همیشه زیر لباس بیرونش میپوشید. میخواست همیشه عکس شهید زین الدین روی سینهاش باشد.
#شهید_سیدمیلاد_مصطفوی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دلتنگی سرلشکر سلامی از نبود حاج قاسم
﷽
خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟
تنها بازمانده ی يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يک جزيره دور افتاده برده شد. با بیقراری به درگاه خداوند دعا می كرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقيانوس چشم می دوخت ، تا شايد نشانی از كمک بيابد اما هيچ چيز به چشم نمی آمد. سرآخر #نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچک بسازد تا خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد
روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت ، کلبهی كوچكش را در آتش يافت ، دود به #آسمان رفته بود. اندوهگين فرياد زد: خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟ صبح روز بعد او با صدای يک كشتی كه به جزيره نزديک می شد از خواب برخاست . آن کشتی می آمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسيد : چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟ آنها در جواب گفتند: ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم!
آسان می توان دلسرد شد هنگامی كه به نظر می رسد كارها به خوبی پيش نمی روند ، اما نبايد اميدمان را از دست دهيم ، زيرا خدا در كار زندگی ماست ، حتی در ميان درد و رنج. دفعه آينده كه كلبه شما در حال #سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند...
https://eitaa.com/jahfadarahbary