کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت
مثل پروانهی در باد، رها، آقاجان
السَّلامُ عَلَيكَ أيُّهَا الإمامُ الرَّئوف
#سلام_آقا
⭕️چند تا از #بچهها 👥کنار آب جمع شده بودند. یکیشون برای تفریح به آب تیراندازی ☄میکرد!
🍃مهدی سر رسید و گفت: "این تیرها بیت الماله؛ #حرومش نکنین."
طرف جواب داد: "به شما چه⁉️" و با #دست هلش داد!
🍂 مهدی که رفت، #صادقی اومد و پرسید چی شده؟ بعد گفت: "میدونی کي #رو هل دادی اخوی؟"
🍃دویده بود #دنبالش برای غذر خواهی که مهدی جواب داد: "مهم نیست. من فقط امر به #معروف کردم، گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته."
#شهید #مهدی_زینالدین🌷
#درس_اخلاق
صلوات 🌷🍃
سال پیش #ماه محرم، 🏴حلب بودم؛ کارم نگه داری از بچه های مدافعان حرم بود#امسال ترفیع گرفتم کارم شده
نگه داری از بچه #شهید مدافع حرم
🌾پ .ن:محمد حسن #نوزاد تازه رسیده #شهید بعد چندماه از #شهادت 🕊پدر به دنیا امد.💥
همسر #شهید_حمیدرضا_باب_الخانی🌷
#عشق_آسمونی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
صلوات 🌷🍃
🏝خون 💔خود را بر #زمین میزنم تا شاید کسی به هوش بیاید،تا مگر وجدانی بیدار شود، ولی #افسوس که #منافع مادی و حب حیات همه را به زنجیر کشیده است.✨
#شهید_مصطفی_چمران🌷
🍃🌹صلوات
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُ
#شادی_روح_شهدا_صلوات🌷🍃
✅حکایت
✍شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می کند. آن شخص، تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می زند، آن صحنه را دید پشیمان شد و بازگشت. تو را که این همه گفت وگو ست بر دَرمی، چگونه از تو توقع کند کسی کَرمی؟ تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است پس به دنبال او رفت و گفت با من کاری داشتی؟
شخص گفت: برای هر چه آمده بودم بیفایده بود. تاجر فهمید که برای پول آمده است. تاجر به غلامش اشاره کرد و کیسه ای سکه زر به او داد. آن شخص تعجب کرد و گفت: آن چانه زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟ تاجر گفت: آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خدا...! در کار خیر طرف حسابم با خداست او خیلی خوش حساب است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼نواهنگ فوقالعاده زیبا و شنیدنی
🌷زینب زینب زینب کنز حیا زینب
🎤سید طالح باکویی
#یااباصالح_المهدی_عج❤️
سلام پدر مهربان ما صبحت بخير
چشمهای دل من در پی دلداری نیست
درفراق توبجز گریه مرا کاری نیست
سوختن درطلب یوسف زهراعشق ست
بنازم به چنین عشق که تکراری نیست
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#فرجمولاصلوات💚
با لباسِ مشکی
و با اشک ما هم کعبهایم
کعبه احرامِ عزا پوشید زمزم گریه کرد
لطفِ شیرِ مادر و نانِ پدر دارم اگر
تا که گفتم واحسینا چشمهایم گریه کرد
#حسین جانم
4_5789629925191321739.mp3
2.89M
چله زیارت و توسل به بی بی نرجس خاتون (س) مادر امام زمان عج ☘
التماس دعا 🌼
روز چهلم
پایان چله امیدوارم همراهان گرامی حاجت روا شده باشن و دعای خیر و دست عنایت مادر امام زمانمان بدرقه زندگیمان باشد .
همه در اوج شلوغی ره خود گم بکنند
من در این بحر پر از شور تو پیدا شدهام
صحن ایوان طلا، بَه! چه صفایی دارد
من ز عشق حرم پاک تو شیدا شدهام
#یا ضامن آهو
🌴طلوع 🏜گرم #چشمانت،
🌴مرا #صادق ترین ص🌤بح است
اگر نه کار #خورشیدِ جهان #عادت شده ما را...
#شهید_امیداکبری🌷
#سلام_صبحتون_شدایی🌺
صلوات 🌷🍃
🏝مرتضی در #تحمل سختی زبانزد هم بود، تحمل سختی برای او دوره #خودسازی بود، در عملیات آبی خاکی شمال کشور در هوای به شدت #گرم ناگزیر میشود چند بار یک عملیات را تکرار کنند، وقتی این عملیات سخت تمام شد، همه برای #جرعه ای آب له له میزدند
🌳 ولی او به همراه #دوستش اکبر شهریاری سقا شده و خود بدون نوشیدن جرعهای آب به #پادگان باز میگردند.
مرتضی در جریان عملیات #حلب نیز روزه بود و در همان حال مسئول اطلاعات به تنهایی برای شناسایی موقعیت تروریستهای تکفیری خطر میکرد و #آخرشب بازمیگشت، یک شب🌙 زمستانی وقتی از شناسایی بازگشت
🏝 به شدت گرسنه بود #پرسید غذا هست گفتیم مقداری عدس داشتهایم که تمام شده و کمی #نان مانده، تکه کوچکی از نان را روی بخاری گذاشت پس از آنکه کمی گرم شد دو #لقمه ازآن را خورد و خدا شکر کرد و خوابید.
🌳از مال دنیا هر چه داشت انفاق میکرد، مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی #دو یتیم و یک بدسرپرست را برعهده داشت و از #حقوق کمی که دریافت میکرد، کمک خرجی آنان را هم پرداخت میکرد، او یک بار زندگیاش را در واقع #حراج کرد تا بتواند شش خواهر دم بخت یکی از #دوستانش را راهی خانه 🏚شوهر کند.
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
صلوات 🌷🍃
#پدر_شهید:
🌷این انگیزه ( نابودی داعش و امنیت مرزهای اسلام) به قدری در مرتضی قوی بود که حتی وقتی شنید که پدر شده باز هم لحظهای در حضورش در #سوریه و منطقه عملیاتی شک نکرد.
🌷این بار آخری که اعزام میشد همسرش #باردار بود. وقت اعزامِ مرتضی هنوز جنسیت بچه مشخص نشده بود، بعد گفتند که بچه دختر است اما مرتضی در سوریه که بود یک بار که رفته بود حرم حضرت #زینب(س) برای زیارت، #قرآن را باز کرده بود و به ما گفت :
🌷من آیهای را دیدم که اول و آخر آیه اسم #علی بود و بقیه کلمه ها مقابلم محو میشدند. همانجا به او الهام شد😇 که خداوند یک #پسر به او داده و اسمش هم علی است. در سونوگرافی مجدد دکتر گفت که بچه پسر است😍
🔻همسرشهید #مرتضی_حسین_پور:
علی من بایدلباس جهاد بپوشه، اسلحه به دست بگیره؛ رجز #أنامحب_الزهرا درکوچه های مدینه سر بده✊
#علی کوچولو تنها فرزند شهید مرتضی حسین پور چهارماه بعد از #شهادت پدر به دنیا آمد.
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
#فرمانده_شهید_حججی
#سالروز_شهادت
🍃🌹صلوات
💌#باخدا_صحبت_کن ...
هر چه گرفتاری و ناراحتی داری،
هر وقت دیدی که دارد انباشته میشود،
با خدا صحبت کن.
به #قرآن نگاه کن که تا نگاه کنی
همه را حل میکند.
هر وقت دیدی کدر شدهای،
هر #دعا و ذکری که از پدر و مادر
یاد گرفتهای، همان را با لبت تذکر بده.
چرا لبت را روی هم بگذاری
تا درونت دَم کند و خستهات کند؟
صحبت کردن با او،
ذات غم و حزن را میبرد ! ..