🌷 خاطرات همت:
🌿 وقتی می آمد خانه، من دیگر حق نداشتم کار کنم. بچه را عوض میکرد. شیر براش درست میکرد، سفره را می انداخت و جمع میکرد.
🌿 پا به پای من می نشست لباسها را می شست، پهن میکرد و جمع میکرد.
🌿 میگفت: تو بیش از این ها به گردن من حق داری
🌿 میگفت: من زودتر از جنگ تموم میشم و گرنه، بعد ازجنگ به تو نشون میدادم تموم این روزها رو چه طور جبران میکنم.
شهید#ابراهیم_همت🕊😭🌷🍃
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
از آقا امام حسین خواستم بی سر شهید بشم
با یه عده طلبه آمدند قم.
همه شهید شدند الا محـسن.
خواب امام حسیـن(ع) رو دیده بود.
آقا بهش گفته بود:
کارهات رو بکن این بـار دیگه بار آخره.
یک سربند داده بود به یکی از رفقایش،
گفته بود شهید که شدم ببندیدش به سـینهام.
آخه از آقا خواسـتم بی سر شهید بشم.
با چند تا از فرماندهان رفته بود توی دیدگـــــاه.
گلوله 120خورده بود وسطشون
جنـازهاش که اومد، سر نداشت.
سربند رو بستیم به سیـــنهاش
روی سربند نوشته بود
أنا زائر الحســــــین(ع)
شهید محسن درودی
شادی روح شهدا صلوات😭🌷🍃
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
روایـتیاز"ط":)🖤💔
درروضه،حـرفهـایدلےمیزد.قـسمـتهـاییازمـقتـلرا مۍخـواند.یـادماستسـیاهپـوشانبـود،یڪروزقـبلازمحـرمآمـدروضـہبخـواند. بـرگشـتدرهـماناولِبسـماللـهگفـت:بچـههـامحـرمآمـد!هـمینیڪجـملهراڪہگفـتهمـهزدنـد زیـرگـریہ.خـیلیحـالڪردمبـاایـنیڪجـمله.درروضـہخـیلی خـوب آه مۍڪشید.آن آهڪشیدنرابـاهـیچ چـیز عـوضنمۍڪردم.مۍخـواند:«حـسین آه!»خیلۍدوسـتداشـتمایـنکلـمہاش را.ایـنکلـمهراڪہمیگفـت،دیوانـہ میشدم...
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے😭🌷🍃
#خادمیـارقیہ
🌹🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
بعضی از روزهای جمعه
تلفن همراهش خاموش بود..
وقتی دلیلش رو میپرسیدم میگفت:
ارتباطم را با دنیا کمتر میکنم تا
کمی زمانم را برای امام زمانم
اختصاص بدم..
اینکه چطوری میتونم
برای ایشون مفید باشم..!
|شهیدمحسن حججی♥️🕊|😭🌷🍃
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
🔅«سردار اسلام»
✍از ساعت دوازده ظهر تا حدود چهار عصر که ماشین پیکرهای حاجقاسم و شهدا به میدان بسیج برسد، با خانم و مادرخانمم یک گوشه خیابان ایستاده بودیم. تمام این مدت، یک دسته از مردم هندی در حال عزادرای بودند. دور هم حلقه زده بودند، بهسبک خودشان نوحه میخواندند و سینه میزدند. تعداد زیادی از مردم که آنجا ایستاده بودند، متأثر شده بودند. یک دسته هم با پرچمهای فاطمیون و افغانستان عزاداری میکردند. غم و گریههایشان اگر بیشتر از ما نبود، کمتر هم نبود. گاهی نگاههای مردم به این همه عزاداری، از سر تعجب بود؛ چون حاجقاسم هموطن ما بود، نه آنها.
به خودم گفتم چقدر در شناخت حاجقاسم عقب هستیم. حاج قاسم فقط سردار ملی ما ایرانیها نبود؛ سردار اسلام بود.
✍ سهیل مجاور، ۲۸ساله، مشهد
📚سلیمانیها، ص۱۸۵
#اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 😭🌷🍃
@Maddahionlin1_1155229918.mp3
زمان:
حجم:
3.27M
🏴_ #شهادت_امام_سجاد(ع)
میزند آتش به قلبم ماجرای نیزهها
دیده میشد محشری از لابهلای نیزهها
#محمود_کریمی
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
سجّاد که سجّاده به او دل میبست
تدبیر خدا بود که در تب باشد
#شهادت_امام_سجاد(ع)🥀
تسلیٺ باد 🏴
animation.gif
حجم:
347.5K
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
خدایی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو