#مسئله_شما #کد05 🔰🔰 با سلام یه مشکلی برام پیش اومده و نمی دونم چطوری باید حلش کنم و اینکه سه تا خواهر دارم دو تا بزرگتر یکی کوچکتر و کلا تو خانواده خیلی دعوا میشه ولی مساله ای که هست اینه من به خاطر اینکه دعوا نشه کوتاه میام ولی خواهر بزرگترم همیشه باهام بحث می کنه با اینکه من اونو دوست دارم ولی به شدت از من بدش میاد و اگر خانواده ازم تعریف کنند زود بهش برمی خوره و با خواهر کوچکترم دست به یکی می کنند که کارهای خانه رو به گردن من بندازن چون حرف حق رو می زنم اصلا خوششون نمیاد و من مرتب کوتاه میام تا بحث نشه ولی بیشتر طلبکار میشن و جلوی همه یه طوری مظلوم نمایی می کنند دیگه واقعا خسته کننده شده https://eitaa.com/jalasaaat برای حل شدن مشکلشون #صلوات

🔑🔓 #راه_حل پیشنهادی اعضا به مسئله #کد05 سلام و عرض ادب. بنده خودمم به شدت از خواهرم بیزار بودم و بر عکس عاشق دو برادرم بودم و البته من بچه اول بودم و بعد من خواهرم و دو برادرم بعد خواهرم بودند. به برادرام اگر پدر مادر دنیا را هم به پاشون می ریختن کاری نداشتم و ندارم فقط به خواهرم حساس بودم و هستم و رفتارهای مادرم و دیگران باعث شده بود همیشه ازش متنفر بودم تا سن ۳۳ سالگی که مادر بزرگم سرطان گرفت و شش ماه در بستر بود و مادرم فقط پیش اون بود و حال خوبی نداشت دیگه اون زمان تازه با خواهرم صمیمی شدم چون مادرم تو حال خودش نبود کاری کنه که من برنجم و دلم سوخت چرا سالها باهاش در درونم بد بودم. البته بگما هنوز ی مقدار حس بد نسبت به خواهرم میاد سراغم. حالا چرا بد بودم بخاطر چند دسته از رفتارهای مادرم #یکی اینکه درس من عالی بود و خواهرم مثل من نبود و مامانم تشویق خاصی برای من قائل نبود و اگر کاری می کرد برای هر دومون می کرد مثلا من کلاس اول راهنمایی شاگرد سوم شده بودم و اومد خوشحال گفت جایزه نوشتمت کلاس نقاشی و یه لحظه طول نکشید دیدم خواهرمم نوشته و خیلی بدم اومد که اگر جایزه هست پس چرا اونم نوشته وخیلی چیزای دیگه #دومی اینکه هر روز هر کدام در انجام کار خونه وظیفه ای داشتیم من سریع کارم را انجام می دادم و می رفتم یه گوشه می نشستم کتاب خوندن یا.... و همسایه مون یا کسی میامد خونه مون می دید خواهرم کار می کنه و من نمی کنم و می گفت آخی این چه زرنگه و خسته میشه و.... و انگار به مامانم هم تلقین می شد که اون زرنگه و من تنبل و یک کلام دهنش باز نمی شد بگه این انجام داده و.... #یکی دیگه اینکه من اهل درس و این موارد بودم و به گفته بقیه انقدر قشنگ به اقوام و... ریاضی یاد می دادم که کلی ذوق می کردن و دعام می کردن و می کنن اما خواهرم اهل هنر بود مثلا دستی به هر کاری ی کم داشت و اون وقت مامانم فقط اون را می دید و به به می کرد و من روز به روز داغون می شدم بخصوص که این تعریفها بعد ازدواجم حتی جلوی همسرم ادامه داشت و انگار چاقویی به قلب من وارد می کردن خلاصه بخوام بگم زیاد هست ولی میخوام بگم دوست عزیز حتما مادرتون کاری ( محبتی به شما ) می کنن که از درون خواهرتون داغونن و با شما لجبازی می کنن باورتون میشه انقدر که من ریختم تو خودم و چیزی نگفتم چون هم دلم نیامد ناراحتشون کنم هم ترسیدم با بیان حرف دلم باهام قهر کنن آخرش در سن چهل سالگی با خوردن قرص اعصاب کمی آروم شدم الانم مادرم بفهمه شاید براش مسخره باشه شایدم ناراحت بشه که این همه به بچه هام محبت کردم ولی این دخترم این طوری میگه اما باید پدر مادرا بدونن بچه ها طبعها و خلقیاتشون متفاوت هست و باید نیاز هر کدام را دید و هیچ کدام را با هیچ کدام مقایسه نکرد و اگر تشویقی صورت می گیره برای خوبیهای هر کدام باشه نه اینکه نقطه قوت یکی را ببینی و دیگری را نبینی البته حرف زیاد دارم یک دنیا در دلم جای دادم اما واقعا نمیشه زیاد نوشت #کارگاه_حل_مسئله https://eitaa.com/jalasaaat سلامتی و موفقیت شون #صلوات

🔑🔓 #راه_حل پیشنهادی اعضا به مسئله #کد04 و #کد05 سلام . در مورد مسأله های کد ۰۴ و۰۵ به نظر من چون طرف مقابل ما مادران هستن ما باید گذشت کنیم . به هر حال ایشان نسلی قبل از ما هستن و شاید ناخواسته رفتارشون مطابق روحیات ما نیست . خودمون رو جای اونا بزاریم متوجه میشیم که ما هم در برخورد و تعامل با بچه های خودمون هم تو خیلی از مسائل هم سو و هم فکر نیستیم . اینکه تو این کانال هستیم به خاطر اینه که از راهکارها و تجربیات دوستان و مشاوران بهره ببریم . خیلی از بزرگان ما رفتارهای غیر معمول مادران شون رو با صبر و توکل به خدا با مهربانی و گذشت پاسخ میدادن و خداوند هم در پاسخ این بندگی به بنده ش انبساط روح میده . #کارگاه_حل_مسئله https://eitaa.com/jalasaaat سلامتی و موفقیت شون #صلوات