eitaa logo
جلسه هفتگی آل یاسین🌱
240 دنبال‌کننده
213 عکس
126 ویدیو
12 فایل
🤝تشکیلاتی شدن: رمز ظهور🌱 🔻پی‌بردن به اهمیت تشکیلات و زندگی تشکیلاتی برای رسیدن به ظهور 🔻استفاده از مباحث عمیق دین و آرامش خانواده 🔻جهادتبیین 🔻مطالعه و‌تحلیل سخنان رهبری ادمین: @khaademo_shohaada
مشاهده در ایتا
دانلود
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📚توجیه المسائل کربلا 🔻توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای باحسین نبودن ◾️توجیه و تهمت در روایتی آمده است: علقمه به امام صادق عرض کرد: مردم تهمت هاى بزرگی به ما می زنند؛ به حدى که دیگر طاقت ما تمام شده است. حضرت فرمود: رضایت مردم تحصیل کردنی و زبان شان کنترل شدنی نیست! شما چگونه توقع دارید که از تیر زبان مردم سالم بمانید، در حالی که انبیا و حجج خدا سالم نماندند؟ آیا یوسف را متهم به زنا نکردند؟ آیا درباره ایوب نگفتند که گناهانش او را به این روز (بیمارى سخت) انداخته است؟ آیا داود را متهم نکردند که عاشق همسر یکی از رزمندگانش شد، او را به جبهه فرستاد تا کشته شد و همسرش را به تزویج درآورد؟ آیا همه انبیاء را متهم به ساحر بودن و دنیاطلبی نکردند؟ آیا مریم دختر عمران را متهم به زنا نکردند؟ آیا پیامبر ما را متهم به این نکردند که شاعر (خیال باف) و مجنون است؟ آیا حضرتش را متهم نکردند که عاشق همسر زید بن حارثه شد و سرانجام با طلاق زید او را به تزویج در آورد؟ این همه تهمت هاى بزرگ به این مردان خدا زدند، ولی آنان از راه خود عقب نشینی نکردند. 5⃣توجیهات فرهنگى یکی از توجیهاتی که روى گناه را می پوشاند و گناهکار را در گناهش گستاخ می کند، توجیهات فرهنگی است. مانند این که: ۱. بی سواد بودم و نمی دانستم. این توجیه نیز از توجیهات بی اساس است، چرا که خداوند از یك سو به انسان عقل و فطرت و وجدان داده که چراغ هاى درونی او هستند و گناه را از غیرگناه به او می فهمانند و از سوى دیگر پیامبران و امامان و اولیاى خدا حجت را بر او تمام کرده اند و راه و چاره را به او نشان داده اند و او خودش سستی و کندى کرده و به راه راست نرفته است. در قرآن در سوره انعام می خوانیم: « قُل للِّه الحُجّة البالِغة» « بگو براى خدا دلیل رسا و قاطع است.» شخصی از امام صادق پرسید: تفسیر این آیه چیست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: خداوند در روز قیامت به بنده خود می گوید: اى بنده من! آیا می دانستی (و گناه کردى)؟ اگر بگوید: آرى می فرماید: چرا آن چه می دانستی، عمل نکردى؟ اگر بگوید: نمی دانستم، می گوید: چرا یاد نگرفتی، تا عمل کنی؟ در این وقت او در برابر بازخواست خدا فرومی ماند، این است حجت بالغه ى خدا. ۲. یکی از توجیهات فرهنگی، افتخار به نژاد است. افرادى به اتکاى حسب و نسب خود، گناه می کنند، مثلاً با مؤمنی نزاع و قهر کرده و وقتی او را دعوت به اصلاح می کنی، در پاسخ می گوید: من با این موقعیت و پرستیژِ خانوادگی بیایم و با فلان کس آشتی کنم؟ « تحقیرِ مؤمن» را که از گناهان بزرگ است، انجام می دهد، به خاطر این که خودش در یك خاندان اشرافی بوده است. چنان که در صدر اسلام مشرکان متکبر، افرادى چون بلال و صهیب و جویبر را که به اسلام گرویده بودند، اراذل می خواندند و بعضی از سران مسلمان نما، سلمان را تحقیر می کردند. شیطان که مطرود درگاه خدا شد، به نژاد خود افتخار کرد و همین باعث گردید که از فرمان خدا در مورد سجده آدم سرپیچی کند. « قالَ ما مَنَعَك اّلا تسَجُد اذ امرتُك قالَ انَا خیرٌ مِنه خَلقتَنى من نار و خَلقتَه من طِین» « خداوند به شیطان فرمود: چه چیز مانع شد که سجده کنی در آن هنگام که به تو فرمان دادم؟ گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده اى و او را از خاك.» آنان که معیار برترى را نژاد و حسب و نسب می دانند، در حقیقت از شیطان پیروى می کنند، زیرا خداوند معیار برترى را به تقوا و دورى از گناه می داند، نه نژاد و حسب و نسب. ۳.از توجیهات فرهنگی، کج فهمی است. به زن می گویی حجابت را حفظ کن و به مرد می گویی چشم چرانی نکن، در پاسخ می گویند: قلبت پاك باشد! به خیال این که قلب پاك کافی است و به عمل خود توجه ندارند. به هر حال گناهانی نیز بر اثر توجیهاتی که از کج فهمی نشات گرفته در جامعه انجام می شود. ─┅─═इई 💠ईइ═─┅─ https://eitaa.com/Majmoe_yaborhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📚توجیه المسائل کربلا 🔻توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای باحسین نبودن ◾️شیوه مواجهه با توجیه گر به سبك امام صادق علیه‌السلام امام صادق درباره ى « هدایت و صراط مستقیم» سخن می گفت، تا این که فرمود: کسی که از هوس هاى نفسانی پیروى کند و خودرأى باشد، هم چون آن شخص است که شنیدم افراد تهی مغز و نادان به او احترام شایانی می کنند و از فضایل او می گویند، آن قدر از فضایل او گفتند که مشتاق دیدار او شدم، تصمیم گرفتم که به طور ناشناس او را از نزدیك ببینم و کارهایش را بسنجم و به درجات عالی مقام معنوى او آگاه گردم. به دنبال او رفتم، از دور دیدم جمعیت بسیارى از عوام جاهل و خشك مغز به او مجذوب و خیره شده اند، سر و صورتم را پوشاندم که کسی مرا نشناسد. نزدیك او رفتم و کاملاً روش مردم و آن شخص را تحت نظر گرفتم، دیدم آن شخص همواره با نیرنگ هاى خود آن عوام را می فریبد. تا این که او از مردم جدا شد و مردم هم پراکنده شدند و دنبال کار خود رفتند. ولی من به صورت ناشناس به دنبال آن شخص فریب کار حرکت کردم و او را تحت نظر گرفتم. دیدم به یك نانوایی رسید، نانوا را غافل کرد و دو عدد نان برداشت، با خود گفتم شاید آن دو نان را خریدارى کرد. سپس از آن جا گذشت و به انارفروشی رسید. او را سرگرم حرف هاى خود کرد. وقتی که او غافل گردید، دو عدد انار دزدید. من از این کار او تعجب کردم. در عین حال گفتم شاید آن دو انار را خریده باشد، ولی با خود گفتم: منظورش از این کار چیست؟ او از آن جا رفت و من به دنبالش به طورى که نفهمد، رفتم. دیدم او به بیمارى رسید. دو نان و دو انار را نزد او گذاشت و از آن جا رفت و من هم به دنبالش حرکت کردم تا این که دیدم او در بیابان به یك آلونك وارد شد. نزد او رفتم و به او گفتم: اى بنده خدا! آوازه تو را شنیدم. مردم از تو تعریف می کردند. مشتاق دیدارت شدم. امروز تو را یافتم. تحت نظر گرفتم، ولی کارهایی از تو دیدم که قلبم را پریشان کرد، سؤالی دارم، جوابش را بده، بلکه قلبم آرام گیرد. گفت: سؤال تو چیست؟ گفتم: دیدم به نانوایی رفتی و دو نان برداشتی و سپس به انارفروشی رفتی و دو عدد انار دزدیدى! به من گفت: قبل از هر چیز بگو بدانم تو کیستی؟ گفتم: یکی از فرزندان آدم و از امت رسول خدا هستم. گفت: توضیح بده که تو کیستی؟ و از کدام خاندان هستی؟ گفتم: مردى از خاندان نبوت هستم. گفت: در کجا سکونت دارى. گفتم: در مدینه. گفت: شاید تو همان جعفربن محمد باشی؟ گفتم: آرى. معترضانه به من گفت: حسب و نسب و بستگی تو به خاندان نبوت، هیچ سودى به حال تو نخواهد داشت. چرا که علم به معارف جد و پدرت را ترك کرده اى و آن چه را که لازم است ستوده شود، به آن ناآگاه هستی. گفتم: آن چیست (که به آن جاهل هستم و بی احترامی کرده ام؟) گفت: آن، قرآن، کتاب خداست. گفتم: به کجاى قرآن ناآگاهم؟! گفت: توجه به این آیه ندارى که خداوند می فرماید: « مَن جاءَ بِالحَسنَة فَلَه عَشُر امثالِها، و مَن جاءَ بِالسَّیئّة فَلا یُجزى اّلا مِثلَها» « هر کس کار نیکی بیاورد، ده برابر آن پاداش خواهد داشت و هر کس کار بدى بیاورد، جز به مقدار آن کیفر نخواهد دید.» من دو عدد نان و دو عدد انار دزدى کردم. مطابق این آیه جمعاً چهار گناه انجام دادم و وقتی آن نان و انارها را به فقیر صدقه دادم، براى هر صدقه، ده پاداش به من می رسد، بنابراین چهل پاداش به من رسید. چهار گناه را از چهل کم می کنم، ثواب براى من خواهد ماند! امام صادق می فرماید: وقتی که این سخن را از او شنیدم، گفتم: « ثَکَلتكَ امّك انتَ الجاهِل بِکتابِ الله، اما سَمِعتَ انّه عزّوجلّ یَقول: انّما یَتَقبّلُ الله مِنَ المُتّقین» « مادرت به عزایت بنشیند، این تو هستی که به دستورات قرآن جاهل هستی، آیا نشنیده اى که خداوند در قرآن می فرماید: بی گمان خداوند، عمل افراد پرهیزکار را می پذیرد.» آن طور که تو توجیه می کنی، درست نیست؛ بلکه حقیقت این است که تو دو نان و دو انار دزدیدى، جمعاً چهار گناه کردى و آن ها را بدون اجازه صاحبش صدقه دادى. چهار گناه دیگر کردى و در مجموع مرتکب هشت گناه شدى، بی آنکه چهل پاداش به تو برسد و طلبکار پاداش از خدا باشی! امام صادق می فرماید: وقتی این سخن را به او گفتم، او سردرگم شد و مرا می نگریست، سپس از او جدا شدم. ونَ آن گاه امام صادق فرمود: « بمثل هذا التاویل القبیح المستکره یَضِلُّ ون...» « به مانند این گونه توجیه هاى زشت و ناپسند، مردم را گم راه و یُضِلُّ می کنند و خود گم راه می شوند.» ─┅─═इई 💠ईइ═─┅─ https://eitaa.com/Majmoe_yaborhan
اگر گفتید اولین کسی که قمه زنی کرد چه کسی بود!؟ باور نمی‌کنید اگر بگویم اولین نفر سفیر فخیمه انگلیس بود که در سال ۱۲۹۶ در باغ سفارت انگلیس قمه زد و این جهل را هم، همانند بسیاری دیگر از خرافه و گمراهی به خورد ملت مسلمان داد و خدا می داند چقدر بابت این حق خدمت پاداش گرفت و امکانات نصیب خود کرد! این هم عکس این سفیر قمه زن ￵انگلیس که چندی پیش٬ اسناد سوخته سالهای دور MI6 را منتشر کرد! در یکی از گزارشات این اسناد٬ در ارتباط با سنجش حماقت مردم٬ مربوط به سال ۱۳۲۸ آمده که خزینه ای در شوش بوده که بسیار آبی کثیف و متعفن داشته است! ماموری انگلیسی از MI6، خود را به کوری می زند و در حضور مردم٬ از آب گندیده خزینه می خورد و به چشم هایش می مالد و ادعا می کند که شفا پیدا کرده است! بعد از آن واقعه٬ مردم برای تبرّک٬ به خزینه هجوم می آورند و با نوشیدن آب آلوده و مالیدن آن بر سر و صورت خود٬ از آن شفا طلب می کنند! در انتهای این سند آمده است که حماقت مردم هنوز به حدی هست که تا سالهای سال می‌شود٬ آنها را بازی داد و سوارشان شد!😐😢 ‎‌‎‌‌‎‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📚توجیه المسائل کربلا 🔻توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای باحسین نبودن 6⃣توجیهات اقتصادى توجیهات اقتصادى مانند این که: به نام عدالت اجتماعی، دست به تضییع حقوق می زند. به نام فشار زندگی، دست به سقط جنین می زند. به نام خرید و فروش، ربا می خورد. به نام هدیه، رشوه می دهد یا می گیرد. به نام دروغ مصلحت آمیز، دروغ حرام می گوید. به نام ترس از فقر، فرزندش را می کشد. و استثمار و بهره کشی خود را زیر پوشش (مدیریت خوب دارم) توجیه می کند. 7⃣توجیهات نظامى اصولاً در امورى که سخت و دشوار است، مانند مسئله ى جهاد و نبرد با دشمن که یکی از وظایف سنگین است، آنان که ایمان قوى ندارند، براى این که از این وظیفه مقدس شانه خالی کنند، دست به توجیهات فراوان می زنند، تا گریز خود را از این مسئولیت بزرگ، خداپسندانه جلوه دهند. گاهی پیرى پدر و مادر را بهانه قرار می دهند، گاهی زن و بچه را و زمانی گرمی یا سردى هوا را یا فرارسیدن فصل برداشت محصول را و گاهی خود را به بیمارى زده با توجیه این که بیمار یا ضعیف هستم و قدرت جنگ ندارم، به جبهه نبرد با دشمن نمی روند. به خصوص اگر جنگ با مسلمان نماهاى بدتر از کافر باشد، بعضی با این توجیه که برادرکشی و مسلمان کشی درست نیست، از امر مقدس جهاد و دفاع فرار می کنند. ▪️توجیه در جنگ خندق در جریان جنگ احزاب (خندق) که در سال پنجم هجرت واقع شد، جمعی از بیماردلان به بهانۀ حفاظت از خانه ى خود، می خواستند از جبهه دست بکشند. می گفتند: خانۀ ما در و پیکر درستی ندارد و آسیب پذیر است، ولی از طرف پیامبر توجیه و بهانه آن ها رد شد. چنان که می خوانیم: « و یَستَأذِن فَریق منهم النّبی یَقولون انّ بُیوتَنا عَورَة و ماهی بِعَورة ان یُریدون الاّ فِراراً» « گروهی از آنان، از پیامبر اجازه بازگشت می خواستند و می گفتند: خانه هاى ما بدون حفاظ است، در حالی که بدون حفاظ نبود، آن ها فقط می خواستند از جنگ فرار کنند.» ─┅─═इई 💠ईइ═─┅─ https://eitaa.com/Majmoe_yaborhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📚توجیه المسائل کربلا 🔻توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای باحسین نبودن ▪️توجیه در جنگ تبوك در جریان جنگ تبوك یکی از منافقان بنام « جدّبن قیس» به پیامبر عرض کرد: اجازه بده من در جنگ شرکت نکنم، زیرا علاقه ى شدیدى به زنان دارم. اگر چشمم به دختران رومی بیفتد، ممکن است دل از دست بدهم و فریفته ى آن ها گردم و همین کار، مرا از وظیفه شرعی جهاد باز دارد. در ردّ این توجیه خنده آور او، آیه اى نازل گردید: « و مِنهم من یَقول ائْذَنْ لی و لا تَفتِنّی الا فِی الفِتنَة سَقَطوا و انّ جهنّم لَمُحیطَة بِالکافِرین» « بعضی از آن ها (منافقان) می گویند اجازه (عدم شرکت در جهاد) به من بده و مرا گرفتار گناه (فریفتگی به دختران رومی) مساز، این ها اکنون به فتنه و گناه سقوط کرده اند و جهنم کافران را احاطه کرده است.» این دغل بازان که به بهانه آلوده نشدن به گناه از مسئولیت جنگ فرار می کنند، هم اکنون در قلب گناه افتاده اند. زیرا با شبهه ى شرعی، فرمان صریح خداوند را زیر پا می گذارند، آیا با شبهه تراشی و توجیه و بهانه سازى می توان از فرمان آشکار و قاطع خدا دست برداشت؟ ▪️توجیه در آستانه صلح حُدیبیّه در سال ششم هجرت در ماه ذی القعده، رسول خدا هم راه حدود ۱۴۰۰ نفر مسلمان از مدینه به سوى مکه براى انجام عمره حرکت کردند، از آن جا که این حرکت ضمناً یك مانور نظامی براى ترساندن مشرکان به حساب می آمد، پیامبر مسلمانان را براى شرکت در این حرکت، دعوت و تشویق کرد و فرمان حرکت داد. مسلمانان هم راه پیامبر به سوى مکه ره سپار شدند، ولی وقتی به « عسفان» نزدیك مکه رسیدند، مشرکان از ورود آنان به مکه جلوگیرى کردند. پیامبر وارد « حدیبیه»- روستایی در ۲۰ کیلومترى مکه- شد و در همان جا « صلح حدیبیه» بین پیامبر و نمایندگان قریش برقرار گردید که زمینه ساز امتیازات مهمی براى اسلام در آینده نزدیك گردید. سپس پیامبر و هم راهان بی آن که وارد مکه شوند، به سوى مدینه بازگشتند. با این که پیامبر فرمان داده بود که مسلمانان در این حرکت شرکت کنند، بعضی از افراد ضعیف و سست ایمان، از شرکت در این حرکت سرباز زدند و شرکت نکردن خود را چنین تحلیل می کردند: چگونه ممکن است مسلمانان در این سفر جان سالمی به دربرند، با این که مشرکان حالت تهاجمی دارند و دنبال فرصت می باشند؟! ولی هنگامی که مسلمانان رفتند و با قرارداد صلح حدیبیه بازگشتند، همین متخلفان خواستند با عذرتراشی و بهانه جویی به نحوى گناه تخلف خود را رفو کنند. آن ها تصمیم گرفتند که به حضور پیامبر بیایند و نگهدارى از زن و بچه و اموال را براى توجیه تخلف خود دلیل قرار دهند، ولی قبل از این کار، توجیه آن ها شدیداً رد شد. چنان که می خوانیم: « سَیَقولُ لَك الُمخلّفونَ مِن الأعرابِ شَغَلتْنا أموالنا و أهلونا فَاستَغفِر لَنا یَقولون بِألسِنتِهم ما لَیس فِی قُلوبهم»4 « به زودى اعراب متخلف (توجیه گرى کرده) می گویند: حفظ اموال و خانواده، ما را به خود سرگرم کرد، براى ما استغفار کن، آن ها بر زبان خود چیزى می گویند که در دل ندارند.» یعنی آن ها دروغ می گویند و توجیه حفظ اموال و زن و بچه در برابر جهاد یك توجیه نادرست است. به این ترتیب قبل از آن که آن ها، عذرتراشی خود را آشکار کنند، آیه ى فوق و آیات بعد از آن نازل شد و پیامبر را به موضع گیرى شدید در برابر آن ها فرمان داد. ─┅─═इई 💠ईइ═─┅─ https://eitaa.com/Majmoe_yaborhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 📚توجیه المسائل کربلا 🔻توجیه‌ها و بهانه‌هایی برای باحسین نبودن ▪️توجیه در جنگ جمل و صفین در جریان جنگ جمل بعضی به بهانه این که این جنگ یك نوع برادرکشی و مسلمان کشی است، دست از دفاع کشیدند و بعضی از مقدس نماها، صریحاً امام بر حق، حضرت علی را از این که با آشوب گران جنگ جمل می جنگد، مورد انتقاد قرار دادند. امام علی آشکارا سپاه جمل را لعنت کرد، یکی از مقدس مآب ها به او گفت: مؤمنان آن ها را از لعن خود استثنا کن. حضرت علی قاطعانه به او فرمود: « وَیْلك ما كان فِیهم مُؤمن». « واى بر تو، در میان آن ها مؤمنی نیست.» در جریان جنگ صفین بعضی با توجیه این که مسلمان کشی جایز نیست، از یارى علی دست کشیدند. علی در برابر این گونه افراد می فرمود: سپاه معاویه مسلمان نیستند، بلکه تظاهر به اسلام می کنند و کفر خود را پنهان می دارند، تا وقتی داراى یار و یاور شدند، کفرشان را آشکار نمایند. در حالی که بهانه جویان و مقدس مآب هاى کوردل هم چنان در شك و تردید باقی بودند، حتی سال ها بعد ایرادتراشی می کردند که مسلمان کشی جایز نیست. امام باقر در برابر این گونه افراد می فرمود: « لو ان عَلیّاً قتل مؤمناً واحدً ا لكان شّراً عندى من حمارى هذا» « اگر علی یك نفر مؤمن (ظاهرى) را به قتل برساند، آن مؤمن در نزد من از این الاغ (اشاره به الاغ خود کرد) پلیدتر است.» این ها نمونه هایی از توجیه ها و بهانه هاى نظامی بود که بعضی با مطرح کردن آن ها، هم خود دست از یارى حق می کشند و هم دیگران را اغوا می کنند. ▪️ از توجیه جهادى(!) تا جهاد فرهنگى در صحنه جهاد نظامی دیدیم که افراد چه توجیهاتی را می آوردند و قرآن آن ها را رد می کرد. امروز نیز ما جهاد داریم، اما نه جهاد نظامی بلکه جهاد فرهنگی. در این عرصه هم باید مراقب باشیم که توجیه گر نباشیم. دشمن با تمام توان تهاجم فرهنگی را شروع کرده است و ما باید برای مقابله با این تهاجم دست به جهاد بزنیم. بهانه تراشی و توجیه آوردن تنها باعث از دست رفتن سرمایه های انسانی ما می شود. باید از وادی توجیه های جهادی به جهاد فرهنگی هجرت کرد! رهبر معظم انقلاب در مورد این نبرد گفته اند: « امروز جنگ نظامی با ما خیلی محتمل نیست. نمی گوئیم به کلی منتفی است، اما خیلی محتمل نیست - لکن جنگی که وجود دارد، از جنگ نظامی اگر خطرش بیش تر نباشد، کم تر نیست؛ اگر احتیاط بیش ترى نخواهد، کم تر نمی خواهد. در جنگ نظامی دشمن به سراغ سنگرهاى مرزى ما می آید، مراکز مرزى ما را سعی می کند منهدم بکند تا بتواند در مرز نفوذ کند؛ در جنگ روانی و آن چه که امروز به او جنگ نرم گفته می شود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى می آید که آن ها را منهدم کند؛ به سراغ ایمان ها، معرفت ها، عزم ها، پایه ها و ارکان اساسی یك نظام و یك کشور؛ دشمن به سراغ این ها می آید که این ها را منهدم بکند و نقاط قوت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصت هاى یك نظام را به تهدید تبدیل کند. این کارهایی است که دارند می کنند؛ در این کار تجربه هم دارند، تلاش هم زیاد دارند می کنند، ابزار فراوانی هم در اختیارشان هست. باید ابعاد دشمن و ابعاد دشمنی را بدانیم تا بتوانیم بر او فائق بیائیم. البته ما مدد الهی داریم، کمك غیبی داریم بدون شك؛ این را انسان دارد مشاهده می کند؛ لکن ما مادامی که هوشیارانه، آگاهانه در میدان نباشیم، تدبیر لازم را به کار نبریم، کمك الهی به سراغ ما نخواهد آمد.» ─┅─═इई 💠ईइ═─┅─ https://eitaa.com/Majmoe_yaborhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا