🔻عمامه عاریتی؟!
✍حکایتی شیرین و عبرتآموز که حاج شیخ عبدالکریم بر فراز کرسی درس خارج در قم،این خاطره را از دوران جوانی خویش نقل کرده اند: مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود. در محضر امیر المومنین (ع) در حرم به آقا امیر المؤمنین میگوید:
آقا ما داریم بر میگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید. آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.
حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا میکرد. سه ماه هم ایشان کربلا میماند. جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشد که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند. شب خواب سید الشهداء (ع) را میبیند که میفرمایند:
شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا. میفرمایند: فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان ۱۸ سالهای نشسته، عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد میشوی، این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج میشود. بعد از طلوع فجر این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است.
حاج شیخ میفرماید: بیدار شدم. طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء(ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: آقا! عمامه من عاریتی است و رفت
از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت: آقا! عبای من هم عاریتی است و رفت. آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید: دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه دو امام، با این دو کلمه دارد میگذارد و میرود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم:
بایست. عبای من عاریتی است؛ عمامه من عاریتی است یعنی چه؟ شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار داریم با شما. یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید: چه کسی من را به شما معرفی کرد؟ آقا شیخ عبدالکریم میگوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع). میگوید: دنبال من بیا. در کوچه پسکوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بود. میرسد به درِ آن اتاق و میگوید:
اینجا خانه من است، فردا طلوع فجر وعده دیدار من و شما همین جا. میرود داخل و در را میبندد. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام
ایشان میفرماید: لحظهشماری میکردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم. در زدم دیدم پیرزنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر وارد این خانه شد و گفت اینجا خانه من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجاست؟
گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم. حاج شیخ در درس خارج فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه من عاریتی است! عبای من عاریتی است! فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. میخواست به من بگوید:
شیخ عبدالکریم حائری!
▫️ مرجعیت،عاریتی است
▫️ ریاست،عاریتی است
▫️ خانههایتان،عاریتی است
▫️پولهایتان،عاریتی است
▫️وجودتان،عاریتی است
▫️سلامتیتان،عاریتی است.
❌هر چه میبینید،عاریه است و امانت است.
دل به این عاریهها نبندید.
1.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☢️ بازی پیچیده شیطان با انسان
آیت الله جوادی آملی حفظه الله
وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنئَانُ قَوْم عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى).(۱۷) و نیز در ذیل آیه اوّل مى گوید: حتى به جهت طرفدارى از پدر و مادر و نزدیک ترین نزدیکان، در اجراى عدالت سستى نکنید.
وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنئَانُ قَوْم عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى).(۱۷) و نیز در ذیل آیه اوّل مى گوید: حتى به جهت طرفدارى از پدر و مادر و نزدیک ترین نزدیکان، در اجراى عدالت سستى نکنید. عدالت در خانواده و جامعه از دیدگاه قران حائز اهمیت است .گاه توجه به یک امر موجب بی عدالتی و ظلم نسبت به امور دیگر می شود .و گاه بی توجهی به امری باعث فرو رفتن در منجلاب دنیا و آخرت میگردد .
فرزندان شیطان در آغوش وسوسه ها پرورش می بابند و منشا تمام خسرانها می گردنند .
در ایه فوق حتی توجه به پدر و مادر و نزدیکان را گوشزد می کند که موجب بی عدالتی نگردد .گاه خود پدر و مادر و نزدیکان وسوسه گران بی عدالتی هستند به این معنا که توجه به آنان دال بر عادل بودن و یا بی نقص بودن آنان نیست بلکه گاه انان منشا بی عدالتی و گناه و ظلم بوده فرزندان را بسوی خسران و گناه سوق میدهند .
نمونه پدران ومادرانی که فرزندان فاسد و بی قیدی را تحویل جامعه میدهند در این زمان فراوان دیده می شود .
وسوسه های والدینی که موحب از هم پاشیدگی کانون خانواده ها می گردد نمونه بارز دیگری است .
پس توجه و رسیدگی به والدین و نزدیکان ،توجه به رعایت عدالت و دوری از ظلم به دیگران را واجب می کند .
بسیاری از مردان با سهل انگاری موجب فساد زنان و فرزندان خود می گردند فقط به دلیل توجه به والدینی که آنان را از ادای دین منع می کنند .
بی غیرتی مردان نسبت به زنان و رها کردن انان در دل جامعه موجب رواج فحشا می گردد. گاه زنان برای مخارج خود مجبور به منکرات می گردنند بعلت پرداخت نکردن نفقه ی واجبه مردانی که در آغوش مادران خود ارتزاق می کنند .
فساد زنان و بی بندباری انان ریشه در بی توجهی مردان بی غیرتی است که با وسوسه ی زنانی از جنس همسران اشان مواجهه شده اند .
عدم عدالت و تعادل در رفتار مردان نشاط گرفته از بی مسئولیتی و تن پروری آنان است که خود نتیجه ی تربیت غلط والدین می باشد .
والدینی که در اختلاف به سر می برند در تربیت و پرورش فرزندان ناموفق بلکه مادران برای ایجاد پشتوانه خود فرزندان را بی قید و به ستثمار خود در می اورند .این دسته از مردان به هیچ وجه نمی بایست تشکیل خانواده دهند چون موجب فساد جامعه در نتیجه ی بی عدالتی شده زنان خود را رها و در نتیجه ی عدم مسئولیت آنها زنان مرتکب منکرات برای امرار معاش یا جلب محبت برای رسیدن به آسایش روحی می گردنند .
از سویی چنین افرادی زن را استثمار نموده تا بتوانند از او تنها بعنوان کتیز بهره برداری کنند .بسباری از زنان تنها وظیفه ایی که دارند کنیز بودن است .و بی عدالتی چنین مردانی در بی مسئولیتی آنان ،انگاه رخ می نماید که حتی برای شانه خالی کردن از مسئولیت حاضر به فرزند اوری هم نمی شوند و بهانه های واهی را عامل عدم فرزند اوری میدانند و ظلمی دیگر در ایجاد بی عدالتی فردی و اجتماعی موجب می شوند .
پس عامل و ریشه فساد اجتماعی در وجود زنانی نهفته شده که با مکر و سباست بعنوان مادر موجب پرورش مردان بی قید و غیرت شده موجب فساد زنان جامعه می گردنند .
عدالت؛ توازن در ترازوی عدل است نه میزان ظلم
هدایت شده از الحمدالله کما هو اهله
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜️گنـــج عظیــــم⚜️
مدتی است یک چیزی میخواهم خدمتتان عرض کنم، قدر بدانید.
بعد از نمازهای واجب، این عمل را انجام بدید
آیت الله #جاودان
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
1.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺سخنان دو سلبریتی بی سواد رو مقایسه کنید با یک اقتصاددان اتفاقا اصلاحطلب، درمورد دولت رئیسی
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
3.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بالا بردن عکس رهبر انقلاب توسط کشتی گیر آمریکایی
🔹 تصاویری از بالا بردن عکس رهبران انقلاب در سکو قهرمانی توسط داگلاس کشتی گیر آمریکایی و عباس جدیدی در مسابقات جهانی کشتی
هدایت شده از مسابقه هفتگی خواهر خورشید
🔹سلام دوست عزیز؛
شما از طرف من به کانال حرم حضرت زینب خواهر امام رضا علیهماالسلام دعوت شدید که با عضویت در این کانال هم از محتوای فرهنگی و اجتماعی آستان استفاده میکنید، هم با به اشتراک گذاشتن این محتوا به برنده شدن من در این هفته کمک میکنید.
🔻🔻 مسابقه هفتگی «خواهر خورشید» هر هفته یک سفر به مشهد مقدس به میهمانی حرم حضرت زینب خواهر امام رضا علیهماالسلام است که شما با عضویت در کانال آستان مقدس حضرت زینب خواهر امام رضا علیهماالسلام به آدرس زیر در این مسابقه شرکت کنید:
B2n.ir/x10778
(کد شما در کمپین: ۴۷۴۱)