eitaa logo
جلسات معرفتی
375 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
996 ویدیو
265 فایل
صفحه نشر بیانات و سلسله مباحث اخلاقی، عرفانی و تربیتی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی. کلاس اخلاق : روز های دوشنبه و جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء، پیرامون بیان احادیث و قرآن کریم و مطالب معنوی توسط حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا یوسفی.
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice 024_sd.m4a
5.49M
درباب معاشرت با مردم از کتاب مصباح الشریعه:معاشرت خوب با مردم نشان چیست؟، زمینه های خدا دادی معاشرت خوب چیست؟با چه انگیزه هایی نباید معاشرت کرد ؟، با چه دیدی به هر فرد از جامعه باید نگریست؟ بدنبال رفاقت واقعی ودلسوزی واقعی چه باید باشد ؟با چه کسانی قطع رابطه باید نمود صوت جلسه اسفند ۱۴۰۰ https://eitaa.com/jalsatmarefaty
Voice 023_sd.m4a
9.45M
پیرامون حضور قلب در نماز با مرور سخنانی از کتاب مصباح الشریعه:نماز حقیقی چگونه باید باشد ،سخنانی پیرامون تمرکز وتوجه داشتن در نماز ،توضیحی پیرامون غفلت زایی چشم برای انسان ،شیوه ونظر آیت الله بهجت در مورد حضور قلب در نماز ،در چه حال وکیفیت باید نماز خواند ،فضیلت مسجد از نظر مکان نمازصوت جلسه اسفند ۱۴۰۰،https://eitaa.com/jalsatmarefaty
📚! آیت الله قرهی نقل میکردند: آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان- که معروف به وادی‌السّلام ثانی است،حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌الشّأنی در آن‌جا دفن هستند-جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند.وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت:«لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است. گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم،به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید- معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد- وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خودرا برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. . ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدس علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... لذا او جواني خوب،متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود(تو كه بی‌سواد هستی)به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است.
🌷 میسر بن عبدالعزیز می گوید امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند : 🤲 دعا کن و گمان نکن «تقدیر» تو قابل «تغییر» نیست 🌿 زیرا نزد خداوند متعال جایگاهی است که جز با دعا به آن دست نتوان یافت. 🌱 اگر بنده ای دهان فرو بندد و از خدا نخواهد، چیزی به او داده نمی شود. 🍂 ای میسر هیچ دری نیست که کوبیده شود مگر آنکه به روی کوبنده آن باز شود. 📚 کافی ج ۲ صhttps://eitaa.com/jalsatmarefaty
🔺میهمان (ع) 🔹وقتی آقای اشتهاردی وفات نمودند، پس از طواف دور ضریح حضرت معصومه (س) و اقامه نماز میت توسط آیت الله مکارم شیرازی، برای دفن به قبرستان شیخان حرکت داده شدند. 🌀سفارش کرده بود موقع دفن نسخه‌اي از ترجمه كتاب بيت‌الاحزان (درباره سلام الله علیها بعد از شهادت پدر) را روی سینه اش بگذارند. حاج خانم سفارش همسرش را عملی کرد و کتاب استاد را به دست مردهاي بالاي سر قبر داد تا روي سينه‌اش بگذارند. ⚡️دو روز پس از ارتحالش، روز پنج‌شنبه بود، روز شهادت امام جواد(ع). دو شب بود كه خواب به چشم‌هاي پسرش مجيد نيامده بود. صبح زود، بعد از نماز، ناگهان چشم‌هاي مجيد، غرق در خواب شد. 🍁صداي پدر را در خواب شنيد كه با خوش‌ حالي مي‌گفت: «چرا نگران من هستيد و گريه مي‌كنيد؟ من ميهمان امام علي(ع) شده‌ام. در اين‌جا تنها براي آخرين نوشته‌ام كه مربوط به غدير بود، آن قدر به من نعمت دادند كه به وصف نمي‌آيد». 📚کتاب حیات نیکان( ۳۰) ♨️ ؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما @sireyeolama
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کدوم شیر پاک خورده ای رفته اینا رو شیعه کرده؟؟! 😅😅 دمشون گرم👏😎 اینجا حاجی های آفریقایی رو میبینم لذت میبرم
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گذری بر زندگی پر برکت دکتر تیجانی تونسی یکی از موفق ترین مبلغین تشیع در جهان که قبلا از اهل سنت بوده است
ررر.m4a
51.08M
مباحثی پیرامون بخش دیگری از صفات متقین، به زبان ترکی ، بیان مصداقی از کم دیدن عمل خود توسط نابغه بزرگ خواجه نصیرالدین طوسی(ره) ،ماجرای جوان در حال احتضار، متقین هنگام تعریف وتمجید شدن چه می گویند ؟ روش بدست آوردن حلم بر اساس روایت چیست؟ بحثی پیرامون چیستی خشوع ومصا دیق آن ،اشاره به چیستی عزت نفس ،بحثی پیرامون صبر ونیز جایگاه کسب روزی حلال ،اشاره ای به لزوم نشاط در عبادت ،بحثی پیرامون چیستی طمع وبیان مصادیقی از آن، توضیحی پیرامون قناعت ومصادیق آن ،اردیبهشت ۱۴۰۱https://eitaa.com/jalsatmarefaty
🔻فرح پهلوی: هویدا مرتباً به شاه القاء می کرد که اسلام دین اعراب است .... بهائیت یک دین ایرانی است ✍فرح پهلوی در یک مصاحبه رادیویی که چند سال پیش با حسین مهری انجام داد و از رادیو 24ساعته لوس آنجلس پخش شد، به پایبندی و دلبستگی هویدا به فرقه ضاله بهائیت اشاره کرد و گفت: «هویدا مرتباً به شاه القاء می کرد که اسلام دین اعراب است و شایسته نیست که ما از آن پیروی کنیم و از او می خواست تا بند مربوط به رسمی بودن دین اسلام را در قانون اساسی لغو نماید. هویدا به شاه می گفت که بهائیت یک دین ایرانی است و خاستگاه آن ایران است و از شاه می خواست تا این فرقه را تحت حمایت بگیرد وموجبات رشد آن را فراهم سازد» 📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣کراماتی از علامه طباطبایی استاد بزرگوار علامه طباطبایی می‌فرمودند: «روزی در باغ بودم. ناگهان متوجه شدم همه کلاغهای روی درخت، یکپارچه « الله! الله! » می گویند» و نیز می فرمود: «هنگامی که به «ذکر» مشغولم، مشاهده می‌کنم درختهای حیاط خانه هم با من ذکر می‌گویند.» ✔سیده نجمه السادات طباطبایی (دختر علامه) نقل میکردند: «زمانی در درکهٔ تهران بودیم که دیدم مرحوم پدر بر سجاده نماز، مشغول عبادت اند. همان لحظه به حیاط رفتم و مشاهده کردم که ایشان در حیاط قدم می زنند. باز به اتاق رفته و دیدم همان لحظه،سرگرم عبادت اند! تعجب کردم که چطور در یک لحظه ایشان در دو جا هستند! این مطلب را با مادرم در میان گذاشتم و مادر فرمود: «دخترم! مگر نمی دانی این دست از انسانها (اولیاء خدا) هنگامی که دست از عبادت می کشند، خداوند فرشته ای را به شکل آنان می آفریند تا به جای آنان عبادت کند؟