eitaa logo
جنگ با آرزوها
193 دنبال‌کننده
127 عکس
36 ویدیو
0 فایل
روایتی از جنگ با آرزو‌های یک ملّت!
مشاهده در ایتا
دانلود
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزوهایی که خاکستر شد 🔹ایمن مثل هر پدری آرزو داشت فرزندش را ببیند. دوست داشت تصویر اول را از نوزادش ثبت کند و بفرستد برای خانواده و دوستانش و آنها را در این لحظه‌ی مهم شریک کند. 🔹اما دیروز چند ساعت قبل از به دنیا آمدن اولین فرزندش در کنار همکارانش در مقابل بیمارستان در آتش سوخت. ایمن الجدی و دوستانش در خودرویی بودند که نشان‌دار بود و مشخص بود برای خبرنگاران است. 🔹مادرها دوست دارند هنگام زایمان، پدر نوزاد کنارشان باشد. همسر ایمن هم آرزو داشت که وقتی نوزاد به دنیا می‌آید ایمن اولین نفری باشد که نوزاد را در آغوش می‌کشد و به او تبریک می‌گوید. 🔹حالا حتی خبر ندارد که چه حادثه‌ی هولناکی چند قدم دورتر از بیمارستان رخ داده است. 🔹دیروز آرزوهای ایمن، آرزوهای همسرش در مورد فرزندشان به دست رژیم کودک‌کش خاکستر شد اما به خواست خدا آرزوهای این بچه فردا را خواهد ساخت. @jangbaarezouha
🔹آخرین تصویر از دکتر حسام ابوصفیه، مدیر بیمارستان کمال عدوان قبل از ربوده شدن توسط نیروهای رژیم کودک‌کش 🔸نظامیان رژیم کودک‌کش بیمارستان کمال عدوان را تخریب کردند و بیماران و کادر درمان را به اجبار از بیمارستان بیرون کردند. 📱@jangbaarezouha
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمستان سرد و بارانی 🔹دیروز ششمین کودک بر اثر سرمای هوا جان باخت و حالا تصاویر آب‌گرفتگی چادرها منتشر شده است. براساس اعلام دفتر رسانه‌ای دولت از ۱۳۵ هزار چادر موجود در غزه ۱۱۰ هزار چادر به صورت کامل فرسوده شده‌اند. 🔸این را بگذارید کنار نبود وسایل گرمایشی در چادرها و بارش باران که این روزها دردسرساز شده است. بارش باران چادرها را زیر آب برده و بسیاری از چادرنشینان از چادرهای فرسوده و بدون امکاناتشان هم آواره شدند. 📱@jangbaarezouha
جنایت در زندان‌های رژیم صهیونیستی 🔸براساس اعلام باشگاه اسرای فلسطین در ۲۴ ساعت گذشته ۵ فلسطینی زیر شکنجه در زندان‌های رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند. 🔹اسامی شهدا: ـ‌ اشرف ابو ورده (۵۱ ساله) - محمد رشيد عكه (۴۴ ساله) - سمير محمود الكحلوت (۵۲ ساله) - زهير عمر الشريف (۵۸ ساله) - محمد أنور لبد (۵۷ ساله) 📱@jangbaarezouha
🔸به گزارش وزارت آموزش و پرورش فلسطین، از زمان آغاز نسل کشی اسرائیل در غزه در اوایل اکتبر ۲۰۲۳، حداقل ۱۲۹۴۳ دانش آموز کشته شده اند. 📱@jangbaarezouha
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چادری که تنها سرپناه این خانواده‌ در دیرالبلح در مرکز غزه بود زیر آب رفت 🔸تیم‌های امدادی اعلام کردند که از دیروز، صدها تماس از خانواده‌ها دریافت کرده‌ایم که از ما برای نجات فرزندانشان التماس می‌کنند. 📱@jangbaarezouha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وداع تلخ دو کودک نجات یافته از بمباران دیشب جبالیا 🔸رژیم کودک‌کش دیشب با بمباران ساختمانی در جبالیا ۸ نفر از اعضای یک خانواده را کشت. دو کودک نجات یافته از این بمباران در حال وداع با پیکر پدر و مادرشان هستند. 📱@jangbaarezouha
6.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸یکی از دوستانش بعد از این لحظات سخت در حیاط بیمارستان نوشته بود که در آن لحظه از مرگ احساس شکست کردم. 🔹روایتی کوتاه از إيمان الشنطی به زودی... 📱@jangbaarezouha
جنگ با آرزوها
🔸یکی از دوستانش بعد از این لحظات سخت در حیاط بیمارستان نوشته بود که در آن لحظه از مرگ احساس شکست کرد
خدایا ابرها را زودتر کنار بزن 🔹چند نفری وسط حیاط، دور یک میز ایستاده بودند و همدیگر را دلداری می‌دادند. پارچه را کنار زده‌اند و به صورت ایمان دست می‌کشند. کمی از میز فاصله می‌گیرند. اشک میریزند. نفس می کشند و دوباره بر میگردند. برمی گردند تا برای آخرین لحظات چهره‌ی دوستشان را ببینند. باور کردنی نیست که ایمان پرانرژی دیگر نفس نمی‌کشد. دیگر در دورهمی‌های دوستانه حاضر نیست. در آخرین دیدار دوستانه یک ساعت قبل از آن لحظه‌ی سخت گفته بود که خسته است. 🔸ایمان شکست نخورده بود اما دچار مرگ تدریجی شده بود. وطن را می‌دید که ویران شده و آرزوهایی که یک به یک نابود می‌شود. اما یکی از دوستانش بعد از آن لحظات سخت در حیاط بیمارستان نوشته بود که در آن لحظه از مرگ احساس شکست کرد. نوشته بود کنار جسم بی‌جان همسرش و برادرش که از صمیم قلب دوستشان داشت هم رفته بود اما این بار متفاوت بود. ترسناک بود. 🔹مثل آن روز که هم شدت بمباران زیاد شده بود و هم بارش باران شروع شده بود. و ایمان نوشته بود «خدایا در ناپدید کردن ابرها عجله کن». یا وقتی محاصره تنگ‌تر شده بود و نوشته بود که ترجیح می‌دهد در بمباران کشته شود تا اینکه از گرسنگی بمیرد. 🔸ناله‌های دختر ۱۳ ساله‌ی ایمان که تنها بازمانده‌ی خانواده بود و بینایی نداشت و کل بدنش سوخته بود و مسکن هم آرامش نمی کرد ترسناک تر بود یا شستن لباسی که قطره‌ی خون ایمان روی آن چکید؟ همان موقع که همه کنار هم بودند و از زیر کفن ایمان خونش جاری بود و روی زمین می ریخت و پخش می شد روی لباس دوستانش؟ نمی دانم. 🔹چشم که می چرخاندی جز دوستان ایمان کسی دور جنازه‌ها نبود. غیر از جنازه‌ی ایمان سه کاور دیگر هم روی زمین بود. جنازه‌ی همسرش، دخترش و باقیمانده‌ی جنازه‌ی دو پسرش که در یک کاور بود. چقدر پسر کوچکش را دوست داشت. در غزه غریب بودند. چند ماه پیش در صفحه اش نوشته بود که یکی از دوستانش خانواده‌اش را در رفح دیده‌ بود. پنج ماه از روز جدایی گذشته بود. همانجا نوشته بود که تنها آرزویش قبل از مرگ این است که یکبار دیگر پدر و مادرش را در آغوش بگیرد... 🔸این البته تنها آرزوی ایمان نبود. چند روز قبل از آن روز تلخ نامه‌ای خطاب به بچه‌های کوچکترش نوشته بود. نوشته بود: 🔹«آلما، عمر، عشق های من، خیلی متاسفم. در این مرحله از زندگی شما، من باید آلبوم ها را با تصاویر و فیلم های شاد از خنده، بازی، تاب خوردن و سفر شما پر می‌کردم. 🔸می دانم که دوران کودکی شما با ویرانی ها، آتش سوزی ها، بمباران‌ها و ضربه های پس از ضربه به سرقت رفته است. اما چیزی که من به آن اطمینان دارم این است که شما تبدیل به افراد خارق‌العاده‌ای خواهید شد، زیرا تحمل کردید، قوی ماندید و علیرغم سن کم خود به وطن خود ادامه دادید.» 🔹چند روز بعد از این نامه چشم حسود این عشق و محبت را تحمل نکرد و ایمان، همسرش، آلما، عمر و بلال در خانه‌شان به دست رژیم کودک‌کش کشته شدند. خانه‌شان در محله‌ی شیخ رضوان تخریب شد اما آنها در وطن ماندند. در وطن به خاک سپرده شدند و جاودانه شدند. از آن همه آرزو و از آن خانواده ماند دختری ۱۳ ساله با کابوس‌های هر روزه و جراحت‌هایی که هرگز بهبود نخواهد یافت. 📱@jangbaarezouha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدای شجاعیه 🔸در بمباران ساختمان مسکونی در محله شجاعیه غزه ۱۱ نفر از اعضای یک خانواده از جمله ۷ کودک به شهادت رسیدند. 📱@jangbaarezouha
روایتی ساده و دلخراش 🔸جنازه‌ها را که وارد بیمارستان کردند خبرنگاران هجوم آوردند به سمت وانتی که جنازه‌ها را حمل می‌کرد. همه دنبال سوژه برای روایت درد میگشتند اما.... اولین نفر پرسید این جنازه‌ی کیست که جواب شنید عمر الدیراوی. همه در بهت فرورفتند. 🔹دیروز کمی آن طرف تر پشت جنازه‌ی برادرش نماز خواند. خیلی از دوستانش در صف نماز ایستادند. عمر از روز اول جنگ روایت درد می‌کرد و همه او را خوب می‌شناختند. برای برادرش نماز خواندند. به او تسلیت گفتند، عکس‌ و فیلمشان را گرفتند و رفتند. 🔸عمر ۴۵۵ روز در حیاط بیمارستان و سطح شهر گشت و روایت کرد. روایتی ساده و بدون جزئیات و البته دلخراش از درد و رنج و سوگ. حالا جنازه‌ی عمر، پدرش، مادرش، برادرش سوژه‌ی دوستانش شده است. داستان به اندازه‌ی کافی دلخراش است. خانواده‌ای که دیروز بر سر جنازه‌ی پسر نماز خواندن حالا در کنار هم روی زمین هستند و عده‌ای مشغول نماز بر آنها هستند. دو کودک هم روی یک تخت درد می‌کشند. عکس‌ها و فیلم‌ها گرفته می‌شود. روی آن می‌نویسند برادران عمر الدیراوی و منتشر می‌کنند. 🔸غیر از این تصاویر چه چیزی برای روایت جذاب است؟ صلاح الدیراوی پدر عمر رئیس پلیس غزه بود و به همراه خانواده‌اش به شهادت رسید. 🔹تصاویر همه‌ی داستان‌هایی که عمر از ۷ اکتبر روایت کرد ساده و البته دلخراش است. داستان همین جا تمام می‌شود و اینقدر درد و رنج برای روایت هست که دیگر جایی برای او و خانواده‌اش باقی نمی‌ماند. اما یاد او و نام همه‌ی آنهایی که در خانه ماندند و ایستادند برای همیشه در تاریخ می‌ماند. 📱@jangbaarezouha
هشتمین نوزاد در غزه یخ زد 🔸یکی دیگر از نوزادان فلسطینی روز یکشنبه بر اثر سرمای شدید در غزه جان باخت. یوسف هشتمین نوزادی بود که در شب های اخیر یخ زد و جان باخت. 🔹رژیم صهیونیستی با محاصره‌ی مستمر و بمباران زیرساخت‌های نوار غزه حق حیات را از مردم غزه سلب کرده است. 📱@jangbaarezouha