هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد..
#آه_حسین 🩸
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از اون اول دلم گرفتارت بود💔
#کربلایی_امین_قدیم
#امام_حسین
در محضر امام صادق (ع) بودم، حضرت آب طلبیدند و زمانى که آب را نوشیدند دیدم در حضرت حالت گریه پیدا شد و دو چشم آن حضرت غرق اشک شد، سپس به من فرمودند: اى داوود خدا قاتل حسین(ع) را لعنت کند، بندهاى نیست که آب نوشیده و حسین(ع) را یاد کرده و کشندهاش را لعنت کند، مگر آنکه خداوند منّان صد هزار حسنه براى او منظور مىکند و صد هزار گناه از او محو کرده و صد هزار درجه مقامش را بالا برده و گویا صد هزار بنده آزاد کرده و روز قیامت حق تعالى او را با قلبى آرام و مطمئن محشورش مىکند.
حاج حیدر خمسه14000528003.mp3
زمان:
حجم:
12.81M
🏴 روز دهم محرم
📜 روضه| و لعن الله شمرا…
#حاج_حيدر_خمسه
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ،
سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها،
أَلسَّلامُ عَلَى النّازِحینَ عَنِ الاَْوْطانِ،
سلام بر آن دور افتادگان از وطن ها،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونینَ بِلا أَکْفان ،
سلام بر آن دفن شدگـانِ بدون کفن ها،
أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدانِ،
سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن ها..
#آجرکاللهیابقیةالله💔
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به سمت گودال از خیمه دویدم من؛
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من… 😭
#آخ_حسین🩸
19.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه مهلت که پیراهن تو ببویم
نه فرصت که در ماتم تو بگریم
1.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴حسینم بدون، تو اون خاک و خون، تو آتیش به قلب خدا میزنی🏴
🏴یه روزی میاد، غریب غریب، توی خاک و خون دست و پا میزنی🏴
🏴بگو دخترات، مهیا بشن که کعب نی از دشمنا میخورن🏴
🏴تو اون ازدحام، میاد خواهرت سرت رو جلوش از قفا میبرن🏴
حسسسسیییینم
برویم برای مرور لحظه به لحظه وقایع امروز
دل کنار دل حضرات آل الله ...💔
🩸 اذان صبح 🩸
امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نیز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
🩸 حدود ۶ 🩸
امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
🩸 ۷:۰۶ طلوع آفتاب 🩸
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ رَکَزَ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ: بَیْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَیْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است.
🩸 حدود ساعت ۸ 🩸
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.