*🔴 ناگفته دکتر محسن رضایی از شهادت حاج احمد متوسلیان*
*✅بخش ۲ پایانی ؛*
آقای محسن رضایی در بین صحبت هایش دربارۀ سرنوشت حاج احمد متوسلیان، خاطره ای مهم تعریف کرد و گفت :
"آن زمان که پسر من احمد در دوبی بود، از آنجا تلفن زد. به او گفتم:
- سعی کن از طرف اسرائیلی، اطلاعاتی دربارۀ سرنوشت حاج احمد متوسلیان بدست بیاوری.
او گفت: چشم، تلاشم را می کنم.
چند وقت بعد تماس گرفت و گفت:
- من توانستم اطلاعات مهمی بدست بیاورم. یکی را بفرست که آنها را به او منتقل کنم.
گفتم: به بچه های وزارت اطلاعات می گویم در دوبی بیایند سراغت و اطلاعات را بگیرند.
که گفت: نه ... به بچه های اطلاعات سپاه بگو بیایند.
گفتم: چون تا حالا با وزارت ارتباط داشتی، این جوری به مشکل می خورد.
بچه های بخش خارجی وزارت اطلاعات گفتند که نمی شود در دوبی قرار بگذاریم؛ بهتر است در مالزی قرار بگذاریم. احمد رفت مالزی، با آنها دیدار کرد و اطلاعاتش را داد.
آنها آمدند اینجا. ظاهرا احمد هیچ اطلاعاتی از حاج احمد متوسلیان گیر نیاورده بود ولی اطلاعات مهمی از برنامه موشکی ما داشت. احمد گفته بود:
- اسرائیلی ها می خواهند به محض این که ایران بخواهد موشک هایش را جابجا کند، آنها را بزنند.
که دیدیم چند وقت بعد شهید حسن طهرانی مقدم را زدند و روز بعد، پسر من احمد را در دوبی کشتند. من متوجه شدم تلفن های من و احمد شنود می شده."
سردار شهید "حسن تهرانی مقدم" متولد 1338، روز 21 آبان 1390 بر اثر انفجاری مشکوک در کنار موشکی قاره پیما، در پادگان شهید مدرس در ملارد کرج به شهادت رسید.
"احمد رضایی میرقائد" متولد 1355، فرزند ارشد محسن رضایی، با تابعیت و پاسپورت آمریکایی با نام " Tom J. Anderson" چند ماه بود که در "هتل گلوریا" دوبی زندگی می کرد.
روز ۲۲ آبان ۱۳۹۰ در طبقه ۱۸ اتاق ۲۳ هتل گلوریا، جسد او که 3 روز از مرگش می گذشت، پیدا شد.
پایان
👤 حمید داودآبادی - تیر ماه 1400
*https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
#هفت_شهر_عشق
﷽
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
#سلام_امام_زمانم
17.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای امام رئوف وخلبان امریکایی
درسهایی که از افغانستان باید آموخت
(قسمت اول)
درسی که افغانستان به همه داد
✍حسین حسینی نژاد
گویا برای افغانستان تاریخ در حال تکرار شدن است. در ۱۵ فوریه ۱۹۸۹ آخرین سرباز اتحاد جماهیر شوروی سابق، از پل مرزی میان افغانستان و ازبکستان عبور کرد و حضور بیش از ۹ ساله نیروهای شوروی در افغانستان پایان یافت. حالا بعد از سی و سه سال از این واقعه در یک پرده جدید با خروج شبانه سربازان امریکایی از پايگاه هوايي بگرام این نمایش مجددا در حال تکرار است. خروجی که به گفته لوید آستین، وزیر دفاع امریکا تاکنون مطابق برنامه پیش رفته و پنتاگون همچنان تلاش دارد تا این عملیات بهگونهی سنجیده، منظم و امن دنبال شود.
خروج ابرقدرت شرقی بعد از مدتی منجر به سقوط دولت خلقی داکتر نجیب الله و خروج ابرقدرت غربی دولت اشرف غنی را به ورطه سقوط کشانده است. دولتهایی که موجودیت آنها بیش از آنکه بر مولفه های داخلی قدرت استوار باشد متکی به قدرت خارجی است. این آمد و شد ، ویرانی و خرابی ، جنگ و صلح ، صعود و سقوط درسهایی را با خود به همراه دارد. درسهایی که نباید بیتوجه از کنار آن گذشت.
🔹درس اول- درسی که افغانستان به همه داد .
مهمترین درسی که از آمد و شد ابرقدرتها به افغانستان می توان آموخت، بی حاصلی تکیه بر بیگانه است. به قول شاعر :
از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
برای شاعر، بیگانه چه شوروی باشد، چه بریتانیا و چه آمریکا فرقی نمی کند ، نان آورت که بیگانه شد باید انتظار ویرانی داشت نه آبادانی، چه افغانستان چه عراق و چه هر جای دیگری .
باید هوشیار بود ؛در طول تاریخ کم نبوده اند مردمی که تحت سیطره زورمدارانی قرار گرفته اند که بنای حکومت آنها بر پایه ظلم و فساد و ناامنی پایه ریزی شده است و به بیان قرآن از قول ملکه سبا:
«ان الملوک اذا دخلوا قریة افسدوها و جعلوا اعزة اهلها اذلة و کذلک یفعلون »
پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند،آن را به فساد می کشند وعزیزان آن را ذلیل می کنند. (نمل،۳۴)
ادامه در قسمت دوم
🖊️
درسهایی که از افغانستان باید آموخت
(قسمت دوم)
درسی که افغانستان به ابرقدرتها داد.
✍حسین حسینی نژاد
درس افغانستان به ابرقدرتها این بود که بدانند در هزاره سوم، امنیت و توسعه دیگر یک پروژه از پیش نوشته نیست بنابراین تا ملت ها نخواهند، اتفاقی نخواهد افتاد. زبینگو برژنسکی در کتاب در جستجوی امنیت ملی یک سال قبل از خروج قوای شوروی می نویسد:«از سال ۱۹۷۹ تاکنون نیروهای مسلح شوروی با بی رحمی روز افزونی کوشیده اند افغانستان را آرام کنند» اما نشد . حالا اگر دو دهه حضور آمریکا را هم به این مدت اضافه کنیم ؛طی این مدت هر دو ابرقدرت همه توان نظامی خود را بکار گرفتند تا در قاب ایدئولوژی مورد نظر خود امنیت و توسعه را برای افغانها به وجود آورند اما علی رغم صرف میلیاردها دلار نه امنیت به دست آمد، نه کمونیست مد نظر شوروی و نه دموکراسی مد نظر امریکا توانست در افغانستان گامی فراتر از کابل بردارد . دلیلش این بود که از سوی افغانها این ایده های خارجی غریب می آمد و برایشان پذیرفتنی نبود از این رو از همراهی با آن سرباز زدند به زبان ساده آنها تغییر را نمیخواستند .
به طور کلی ابرقدرتها باید بدانند تا ملتی خود آمادگی تغییر نداشته باشد هیچ قدرت فائقه ای نمی تواند سرنوشت آنرا تغییر دهد
انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ
خداوند سرنوشت هیچ قوم( و ملّتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند(رعد،۱۱)
ادامه در قسمت سوم
🖊️ عصر سیاست
درسهایی که از افغانستان باید آموخت(قسمت سوم )
درسی برای آینده افغانستان
✍حسین حسینی نژاد
ارسطو میگفت ما انسانها غالبا جنگ را بپا میکنیم تا بتوانیم در صلح زندگی کنیم مسیری که مشکل می تواند به نتیجه برسد .خروج امریکا و پایان نقش آن به عنوان ضامن امنیت افغانستان -که البته هیچگاه برقرار نشد- می تواند تصویر امنیت را به شدت تغییر دهد و بر احتمال درگیری و همکاری بیفزاید، زیرا بازیگران جدید سعی خواهند کرد خلا قدرت به وجود آمده را پر کنند. سالها کشمکش و سلطه باید به افغانها آموخته باشد که صلح هرگز از دهانه تفنگ بیرون نمی آید و تا زمانی صدای گلوله ها فراتر از گفتگوها و همکاری است آش همان آش است و کاسه همان کاسه.
عقب نشینی آمریکائیها این فرصت را پیش روی افغانها قرار داده است تا به این سوال پاسخ دهند که آیا صلح را ترجیح می دهند یا جنگ را. اگر صلح را ترجیح می دهند، باید بپذیرند که برای نیل به آن تعدیل مواضع ، مصالحه ،مذاکره و همکاری لازم است.
طالبان یا هر گروه دیگری که در افغانستان سودای حکومتداری دارند باید بدانند که دولتهایی که مولود جنگند، هرگز نمیتوانند خالق صلح باشند. صلح و نظم ناشی از قدرت اجبار ، اگر شدنی هم باشد وضعیتی موقتی است.صلح یک محصول عالی تمدنی(civilizational)و حاصل کار و فعالیت ، تفاهم، تولید و تجارت، تعاملات فرهنگی و رویکردهای خردمندانه است. امروز به بیان قران تنها یک راه نجات برای افغانستان
باقی مانده است:
« أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ»
بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند.(فتح،۲۹)
🔴 کجا بودند آن روز که مستضعفین خون خود را می دادند؟
♦️امام خمینی (ره):مستضعفین بودند که دنبال انبیا بودند، دنبال علما بودند، دنبال اولیا بودند. نهضت ما هم با مستضعفین پیش رفت، مستکبرین یا فرار کردند یا در منازل خود نشستند.
♦️آنهائی که امروز برای استفاده نامشروع می خواهند سر این سفره بنشینند کجا بودند آن روز که مستضعفین خون خود را می دادند، یا در بیغوله ها بودند و یا در خارج. این مستضعفینند که نهضت ما را به پیش بردند، اینها هستند که خون خود را ریختند.
📚 صحیفه امام؛جلد7؛صفحه32