eitaa logo
جنّات‌
684 دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
29.5هزار ویدیو
22 فایل
"جنات"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️امام باقر علیه السلام فرمودند: ◾️انَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ لَيَتَعاهـَدُ المُؤْمِـنَ بِالبـَلاءِ كَما يَتَعاهَدُ الرَّجُلُ أهْلَهُ بِالهَدِيَّةِ مِنَ الغَيبَةِ وَ يَحْميهِ الدُّنيا كَما يَحْمِى الطَّبيبُ المَريضَ. ▪️امام باقر عليه السلام فرمود: براستى خداى متعال گاهى با فرستادن بلا با مؤمن تجديد خاطره مى كند و او را مى نوازد، همانطور كه شخصى كه به سفر رفته با هديّه خانواده اش را مى نوازد و همان طور كه پزشك بيمار را از چيزهايى پرهيز مى دهد، خداوند هم مؤمن را از دنيا برحذر مى دارد. 📚اصول كافى، ج 3، ص 354 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد صفایی‌حائری(ره): 🔹انسان برای آن‌که به جایی برسد تنها نیت صالح او را کفایت نمی‌کند؛ خداوند از او عمل می‌خواهد و هر عملی را هم نمی‌پذیرد، بلکه عملی می‌خواهد که از روی صدق باشد و در آن عمل پایداری ورزد. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
☘️ حتما بخوانید ، عالیه ☘️ از علامه جعفری می‌پرسند چه شد که به این کمالات رسیدید؟! ایشان در جواب، خاطره‌ای از دوران طلبگی تعریف و اظهار می‌کنند که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده است. «ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم در جشن‌ها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری می‌گرفتیم. شبی مصادف شده بود با ولادت حضرت فاطمه زهرا(س). اول شب نماز مغرب و عشا می‌خواندیم و شربتی می‌خوردیم. آنگاه با فکاهیاتی مجلس جشن و سرور ترتیب می‌دادیم. آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که معدن ذوق بود. مدیر مدرسه‌مان، مرحوم آقا سیداسماعیل اصفهانی هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمی‌گذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد. عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» (زیباترین دختر روزگار). گفت: آقایان من درباره این عکس از شما سوالی می‌کنم. اگر شما را مخیر کنند بین این‌که با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا این‌که جمال علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب می‌کنید؟ سوال خیلی حساب شده بود. یک طرف، دختر حلال بود و طرف دیگر، زیارت امام علی(ع) که عمل مستحبی بود. گفت: آقایان واقعیت را بگویید. جانماز آب نکشید، عجله نکنید. اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی، گفت: سیدمحمد! ما یک چیزی بگوییم نری به مادرت بگویی‌ها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) این‌طور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوییم. آقا فرمودند دیگه! نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی(ع) معروف است که فرموده‌اند: «یا حارث حمدانی، من یمت یرنی» (ای حارث حمدانی، هر کی بمیرد مرا ملاقات می‌کند) پس ما ان‌شاءالله در موقعش جمال علی(ع) را ملاقات می‌کنیم! بازهم همه زدند زیرخنده. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد درصد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی. گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده حضار) نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمی‌توانم نگاه کنم، بدون اینکه نگاه کنم کاغذ را رد کردم به نفر بعدی و گفتم: من یک لحظه دیدار علی(ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمی‌دهم. و از آنجا برخاستم و بیرون رفتم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. وارد حجره‌ام شدم، حالت غیرعادی، دیگر نفهمیدم، یک‌بار به حالتی دست یافتم. یکدفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافه‌ای که شیعه و سنی درباره امام علی(ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم: این آقا کیست؟ گفت: این آقا خود علی(ع) است. من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده بود دست نفر نهم یا دهم. رنگم پریده بود. نمی‌دانم شاید مرحوم شمس‌آبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمی‌خواستم ماجرا را بگویم، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند. خدا رحمت کند آقا سیداسماعیل (مدیر) را که خطاب به آقا شیخ حیدر، گفت: آقا دیگر از این شوخی‌ها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.» ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
🌾🌾🌾🌾 🌾🌾🌾 🌾🌾 🌾 🔻آنچه شیخ رجبعلی خیاط با چشم برزخی از فرد بدحجاب دید ✅فرزند شیخ خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند ⭕️از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می‌ گوید چشمتان رااز برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه می‌کند! ✴️نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! ☑️نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین می‌ریزد و آتش او به کسانی که هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند . ⭕️ شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد . ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
🌱شهید علی اکبر جوادی در سال 1344 در تبریز بدنیا آمد و پس از حضور در صحنه‌های مختلف انقلاب، در جبهه‌های حق علیه باطل حضور یافت و پس از 4 سال مبارزه و جهاد در اسفند 1363 با سمت فرمانده گردان تخریب لشکر 31 عاشورا به درجه رفیع شهادت نائل آمد. اخلاص، تقوا و معنویت شهید جوادی از یک سو و تدبیر و تخصص او در فرماندهی جنگ او را در زمره فرماندهان سطح اول جنگ قرار داده بود و در لشکر عاشورا به عنوان فردی کلیدی از او یاد می‌شد. به غیبت کردن خیلی حساس بود ، می گفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید برای هر غیبت یک سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید شب این سنگ ها را بشمارید این طوری تعداد غیبتها یادمان نمی رود و سعی می کنیم تعداد سنگ ها را کم کنیم ... "شهید «علی‌اکبر جوادی» در فرازی از وصیت‌نامه خود می‌نویسد: انقلاب اسلامی یک حُسن بسیار خوبی دارد و آن اینکه مانند سیلی است خروشان که می‌رود بسوی اللّه و هر نیرویی در این جریان است با این جریان می‌رود." شهید ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
🌱 شهید عباس کریمی: 🌿 فعالیت شهید همت در پاوه به ویژه در پاک سازی گروه اشرار و ضد انقلاب بی نظیر و حیرت زا بود درباره او صحبت کردن کار هر کسی نیست و حتی قلم هم عاجز است و تاریخ هم عاجز است که این ها را ثبت و ضبط کند چون او مرد والایی بود و در تاریخ انقلاب نمونه است. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
ابراهیم هادی شهید گمنامی است که فرمانده گروه چریکی شهید‌اندرزگو در جنگ تحمیلی بود. شهید ابراهیم هادی در اول اردیبهشت سال 1336 متولد و در عملیات والفجر مقدماتی بعد از پنج روز مقاومت عاشورایی و قهرمانانه و حضرت زهرایی به همراه بچه‌های گردان کمیل و حنظله در کانال‌های فکه سرانجام در 22 بهمن سال 1361 تشنه لب به درجه رفیع شهادت نائل گردید و هنوزم که هنوز است پیکرش گمنام است و شهید میهمان ویژه حضرت زهرا(س) است مزار یادبود این قهرمان شهید در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران می باشد بخشی از وصیتنامه شهید بسم رب الشهداء و الصدیقین اگر چه خود را بیشتر از هر کس محتاج وصیت و پند و اندرز می‌دانم قبل از آغاز سخن از خداوند منان تمنّا می‌کنم قدرتی به بیان من عطا فرماید که بتوانم از زبان یک شهید‌ دست به قلم ببرم چرا که جملات من اگر لیاقی پیدا شد و مورد عفو رحمت الهی قرار گرفتم و توفیق و سعادت شهادت را پیدا کردم، به عنوان پرافتخارآفرین وصیای شهید خوانده می‌شود خدایا تو را گواه می‌گیرم که در طول این مدت از شروع انقلاب تاکنون هر چه کردم برای رضای تو بوده و سعی داشتم همیشه خود را مورد آزمایش و آموزش در مقابل آزمایش‌ها قرار دهم امیدوارم این جان ناقابل را در راه اسلام عزیز و پیروزی مستضعفین بر متکبرین بپذیری خدایا هر چند از شکستگی‌های متعدد استخوان‌هایم رنج می‌برمولی اهمیتی نمی‌دادم به خاطر این‌که من در این مدت چه نشانه‌هایی از لطف و رحمت تو نسبت به آن‌هایی که خالصانه و در این راه گام نهاده‌اند دیده‌ام شهید ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و خدا خواست عالَمی عاقبت بخیر شود، 🌟 تـــــو را آفرید! ※ ویژه میلاد رحمه للعالمین «صلوات الله علیه و آله» ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
• اینکه دوستت دارم، به دردم نمی‌خورد! • اینکه دوستت دارم و دلم برایت تنگ نمی‌شود! • اینکه دوستت دارم و اصلاً سعی نمی‌کنم بدستت بیاورم! دوست داشتن آنجایی مؤثر می‌افتد، که مرا چنان با تو آمیخته کند که وقتی کسی مرا می‌بیند بگوید او از امّت محمّد «ص» است! شبیه اوست: مهربان/ دستگیر / عاشق / عیب‌پوش / پناه دهنده و .... ※ و خداوند قبل از تولدم، چشم‌انداز نهایی مرا مشخص کرد، و فقــط تو را در قرآن «الگوی نیکو» معرفی نمود ( و لکم فی رسول‌الله أسوه حسنه). تا بگذارمت جلوی چشمانم، و در پی تو براه بیفتم به سمت مقصد تکاملم! ※ آنجا که دیگر از نگاه خدا، میرسم به « قلب سلیم» قلبی که دیگر چیزی جز خدا مطلوبش نیست! و چیزی جز خوشحالی او خوشحالش نمی‌کند! آنجا که مایه‌ی مباهات پیامبرم باشم ! راه زیادی در پیش است و تلاش زیادی هم می‌خواهد! ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain
💢صفحه اول روزنامه‌های دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 🆔 @jannatolhosain