روشنگری اسلامی
❓چگونه کودکان خود را تربیت کنیم؟ ❇️دکترین (قاعدةالقواعد)و استراتژی(راهبرد) برای کودکان و نوجوانان دو
❓چگونه کودکان خود را تربیت کنیم؟
❇️دکترین (قاعدةالقواعد)و استراتژی(راهبرد) برای کودکان و نوجوانان
دورۀ یکم ، جلسۀ یکم
رویکرد آیتمدار1
من هم پروانه میشوم!
ادامۀ داستان👇
اما یه اتفاق افتاد: چون مهم شده بود، خیلی خودشو میگرفت.
خیلی مغرور شده بود.
به هیچ کس احترام نمیگذاشت، اما توقع داشت همه به او احترام بگذارن!
آخه او خودشو مهم میدونست.
اتفاقی که افتاد این بود که بقیهی دوستاش یکییکی از او دور شدن.
دیگه کسی به او نزدیک نمیشد.
او دور خودش یه پیله درست کرده بود.
او زیبا، قوی، معروف و مهم بود، پس دیگه به کسی نیاز نداشت.
به این دلیل بود که همه رو از خودش دور کرد.
او تنها شده بود، چون مغرور بود:
غرور داشت.
پیلهی «خود دوستی» و «خود خواهی» دور خودش کشیده بود.
حالا زندانی این خود دوستی و خود خواهی بود.
او خیلی از خودش راضی بود و هیچ گله و شکایتی از خودش نداشت.
بالاخره از این وضعیت «زندان خود دوستی»، خسته شد.
گریه کرد.
غصه خورد.
این طوری شد که یه تصمیم مهمی گرفت.
✅تصمیم گرفت از این زندان فرار کنه.
حالا باید این زندان رو پاره کنه.
این زندان که اسمش «پیلهی خودخواهی» بود رو باید میشکافت:
خودش اونو ایجاد کرده بود، خودش هم باید اونو پاره میکرد.
خب!
این کار رو کرد.
پیله رو شکافت:
اومد بیرون. خیلی زور زد تا خودش را بکشه بیرون.
از تاریکی پیله اومد بیرون، اومد توی فضای روشن.
آخیش!
راحت شد، آزاد شد، رها شد.
پرید!
چی؟
او که داشت زور میزد که از پیله بیاد بیرون، اصلاً متوجه نشد که حالا میتونه بپره؟!
ادامه دارد،حتماً دنبال بفرمائید..👇
#روشنگریِ_اسلامی
روشنگری اسلامی
❓چگونه کودکان خود را تربیت کنیم؟ ❇️دکترین (قاعدةالقواعد)و استراتژی(راهبرد) برای کودکان و نوجوانان دو
❓چگونه کودکان خود را تربیت کنیم؟
❇️دکترین (قاعدةالقواعد)و استراتژی(راهبرد) برای کودکان و نوجوانان
دورۀ یکم ، جلسۀ یکم
رویکرد آیتمدار1
من هم پروانه میشوم!
ادامۀ داستان👇
او که داشت زور میزد که از پیله بیاد بیرون، اصلاً متوجه نشد که حالا میتونه بپره؟!
چه جالب!
پرید، پرواز کرد.
چه بالهای قشنگی!
کی بال درآورد؟
نمیدونست.
اما میدونست که حالا دیگه آزاد شده و میتونه پرواز کنه.
او از خودخواهی خودش فرار کرده بود.
او دیگه خودش رو نمیدید.
حالا پرواز میکرد.
پرید و رفت روی گلزار.
از روی همهی گلها پرواز کرد.
از بالا نگاه کرد؛
همه چیز هم زیبا بود و هم کوچیک.
به همه کس و همه چیز نگاه کرد.
فریاد زد:
خداجون، ممنونم!
میتونم پرواز کنم، رها بشم.
دیگه فقط خودم رو دوست ندارم، همه رو دوست دارم.
عصر شد.
غروب شد.
بعد آسمون تاریک شد.
بال زد و رفت تا یه نور دید:
نور یه شمع بود.
رفت دور نور شمع، چرخید و پرید.
خیلی خوشحال بود که توی این تاریکی میتونه دور یه نور پرواز کنه.
یادش اومد وقتی کرم بود، و روی برگ بود، آسمون که تاریک میشد، او توی تاریکی میموند.
یادش اومد وقتی که توی پیله بود، همه جای پیله تاریک بود.
اما حالا که پروانه شده، روزا که روشنه روی گلزار زیبا پرواز میکنه و شبهای تاریک میتونه دور شمع روشن پرواز کنه.
او دیگه خوشبخت بود، سبک بود، راحت بود، میپرید.
آزاد بود، آزاد از خودخواهی.
خدا رو شکر.
#روشنگریِ_اسلامی
✅ علامه حسن زاده آملی:
به جای اینکه "عاﺑﺪ"ﺑﺎﺷﯽ،
"ﻋَﺒﺪ"ﺑﺎش!
🔸 ﺷﯿﻄﺎن هم قریب به ۶۰۰۰ ﺳـﺎل عبادت ﮐﺮد،
ﻋﺎﺑﺪ ﺷﺪ،
ﺍﻣﺎ "ﻋـَﺒﺪ"ﻧﺸﺪ!
تاﻋـَﺒﺪ ﻧﺸﻮی،
ﻋﺒﺎدﺗﺖ ﺳﻮدی ﻧﺪارد؛
ﻋﺒﺪ ﺑﻮدن ﯾﻌﻨﯽ:
ﺑﺒﯿﻦ ﺧﺪایت ﭼﻪ ﻣﯽﺧﻮاﻫﺪ، ﻧﻪ دﻟﺖ..
کانال استاد حسن عباسی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#روشنگریِ_اسلامی